واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: آخرين جزئيات قتل مرد ميانسال در خانهاش
زني كه متهم است با همدستي دو دخترش شوهر خود را به قتل رسانده، در بازجوييها جزئيات بيشتري از حادثه را شرح داد.
نخستين گزارش «جوان» روز 25 تيرماه با عنوان «دود اسپند بوي جنايت ميداد» در صفحه حوادث به چاپ رسيد. بر اساس اين گزارش، عصر روز دوشنبه 23 تيرماه امسال مأموران كلانتري 108 نواب در جريان قتل مرد ميانسالي در خانهاش قرار گرفتند.
مأموران كلانتري وقتي به محل حادثه كه آپارتمان كوچكي در حوالي نواب بود رسيدند، با جسد مثله مردي به نام حميد روبهرو شدند و دو دختر و همسر مقتول را كه كنار جسد مثله شده حضور داشتند به عنوان مظنونان به قتل بازداشت كردند. لحظاتي بعد قاضي حسينپور بازپرس ويژه قتل از دادسراي جنايي در محل حادثه به تحقيق پرداخت. نخستين تحقيقات نشان داد مقتول يك روز قبل به دست همسر و دو دخترش به قتل رسيده است. از سوي ديگر مشخص شد يكي از دختران مقتول به نام فهيمه بعد از حادثه موضوع قتل پدرش را به پسرعموي خود اطلاع داده است.
آنچه برادر مقتول گفت
برادر مقتول گفت: ديروز فهيمه تلفني به پسرم گفته بود كه پدرش را با همدستي خواهر و مادرش كشته است. بعد از اين پسرم از طريق تلفن به مأموران كلانتري موضوع را خبر داده بود اما مأموران موفق به پيدا كردن محل حادثه نشده بودند. پسرم موضوع را دوباره به همراه آدرس محل حادثه به پليس گفته بود. مأموران كلانتري اين بار وقتي به محل حادثه رفته بودند، كسي در را باز نكرده بود و به كلانتري برگشته بودند. تا اينكه امروز من موضوع قتل برادرم را فهميدم و به كلانتري رفتم و با مأموران به خانه برادرم آمدم و جسد را كشف كردم.
اقرار به جرم
سپس متهمان از سوي بازپرس مورد بازجويي قرار گرفتند و هر سه متهم به جرم خود اقرار كردند. سپس همسر و دختر بزرگ مقتول به عنوان متهمان رديف اول حادثه براي تحقيقات بيشتر در اختيار كارآگاهان جنايي قرار گرفتند و فهيمه 17 ساله هم به دليل نرسيدن به سن قانوني به كانون اصلاح و تربيت معرفي شد.
بازجويي
صبح ديروز دو متهم اصلي، آخرين اعترافات خود درباره جنايت را بازگو كردند. شهين - 24 ساله - دختر بزرگ - مقتول در شرح حادثه گفت: پدرم مردي بداخلاق و تندخوي بود. او هميشه به مادرم ظلم ميكرد و گاهي هم او را كتك ميزد. ما از او خيلي ميترسيديم به طوري كه بدون اجازه او جرئت هيچ كاري را نداشتيم، به همين خاطر همگي از پدرم كينه به دل داشتيم و به دنبال فرصتي بوديم تا از او انتقام بگيريم. اذيت و آزار پدرم به حدي رسيده بود كه چند ماه قبل تصميم گرفتم به كلانتري بروم و از او شكايت كنم اما وقتي موضوع را با مادر و خواهر كوچكم در ميان گذاشتم آنها قبول نكردند و گفتند چنانچه پدرم متوجه شود، همه ما را به باد كتك ميگيرد، به همين خاطر از شكايت منصرف شدم. وي در حالي كه اشك ميريخت و اظهار پشيماني ميكرد، ادامه داد: مدتي قبل با مرد جواني به نام قنبر آشنا شدم. ما به يكديگر علاقهمند شديم و قرار شد با هم ازدواج كنيم اما پدرم به شدت مخالف بود تا اينكه قنبر پيشنهاد داد پدرم را به قتل برسانيم. من كه از رفتارهاي پدرم خسته شده بودم، موضوع را با مادر و خواهر كوچكم در ميان گذاشتم. آنها هم مثل من از دست پدرم عصباني بودند و از پيشنهاد من استقبال كردند.
متهم ادامه داد: وقتي ماجرا را به قنبر خبر دادم، يكي از دوستانش را كه عماد نام داشت به من معرفي كرد و ادعاكرد او مأمور پليس است و ميتواند در اجراي نقشه قتل پدرم به من كمك كند. عماد پيشنهاد داد با تصادف ساختگي پدرم را از بين ببريم اما وقتي من و مادرم به ماجرا فكر كرديم، احتمال داديم پدرم از حادثه جان سالم به در ببرد و دچار نقص عضو شود و مجبور شويم تا آخر عمر از او پرستاري كنيم به خاطر همين از اين نقشه صرفنظر كرديم.
بعد از آن عماد و قنبر نقشه ديگري را پيشنهاد دادند. آنها گفتند مقداري مواد مخدر در ماشين پدرم جاسازي ميكنند و بعد موضوع را به پليس خبر ميدهند تا بعد از كشف، پدرم به جرم حمل مواد مخدر بازداشت و بعد از محاكمه به اعدام محكوم شود. به همين خاطر مبلغ 2 ميليون 500 هزار تومان – پسانداز من، مادرم و خواهرم - را به عماد داديم تا مواد مخدر تهيه كند. وقتي مواد را تهيه كرد، دوباره منصرف شديم و احتمال داديم بعد از دستگيري پدرم به جرم حمل مواد مخدر، ماشين و خانه پدرم از سوي دادگستري مصادره شود و ما در زندگي با مشكل روبهرو شويم. اين پيشنهادات و طرحهاي قتل ادامه داشت تا اينكه قرار شد آنها مردي را براي كشتن پدرم اجير كنند.
تصميم نهايي
چند روزي گذشت و از آنها خبري نشد و سرانجام روز يك شنبه 22 تير ماه امسال تصميم گرفتيم خودمان نقشه قتل پدرمان را اجرا كنيم. آن روز ابتدا با آبميوه مسموم پدرم را بيهوش كرديم و بعد روسري به دور گردنش انداختيم و يك طر ف را من و طرف ديگر را خواهر و مادرم كشيدند تا اينكه بدن پدرم سرد شد. وقتي از مرگ پدرم مطمئن شديم، تلفني از قنبر و عماد خواستيم در حمل جسد به ما كمك كنند اما آنها كمك نكردند. بعد از اين خواهر كوچكم موضوع را تلفني به پسرعمويم و دو نفر از بستگان ديگر گفته بود اما هيچ كس سراغ ما را نگرفت تا اينكه تصميم گرفتيم جسد را مثله كنيم.
در پايان اين جلسه همسر مقتول حرفهاي دخترش را تأييد كرد و گفت كه ابتدا با نقشه قتل شوهرش مخالفت كرده است اما وقتي فهميده شوهرش با زن ديگري ارتباط دارد، با آنها در كشتن حميد همكاري كرده است. تحقيقات از متهمان به دستور قاضي حسينپور از سوي كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي ادامه دارد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۵ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۸:۰۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 56]