واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
کتابی درباره توسعه و دولت های توسعه گرا وبلاگ > اعلمی فریمان، هادی - کتابی با عنوان دولت و توسعه اقتصادی؛ اقتصاد سیاسی توسعه در ایران و دولت های توسعه گرا روانه بازار نشر شده است .
کتابی با عنوان دولت و توسعه اقتصادي؛ اقتصاد سياسي توسعه در ايران و دولت هاي توسعه گرا روانه بازار نشر شده است که رساله ی دکترای محمد تقي دلفروز در رشته جامعه شناسی سیاسی است. كتاب موصوف به دولت و توسعه اقتصادي از منظر اقتصاد سياسي تطبيقي به عنوان يكي از قديمي ترين مباحث توسعه، يعني نقش دولت در توسعه اقتصادي مي پردازد. در واقع، كتاب پژوهشي در باب تاثير سياست بر توسعه اقتصادي است و از این منظردولت در كانون سياست قرار دارد.نويسنده کتاب تلاش دارد با نگاه به تجربه موفق كشورهاي شرق و جنوب شرق آسيا در زمينه توسعه اقتصادي به مقايسه اين تجربه با تجربه ايران پس از انقلاب اسلامي بپردازد. نويسنده با استفاده از نظريه "دولت توسعه گرا" كه مهمترين نظريه در تبيين علل موفقيت اقتصادي اين كشورها به شمار مي رود، ويژگي هاي اين گونه دولت را با ويژگي هاي دولت در ايران بعد از انقلاب مقايسه نموده است. از انجا كه نظريه دولت توسعه گرا نقش مهمي براي عوامل سياسي در توسعه اقتصادي قائل است، كاربست اين نظريه خلاء بسيار بزرگ عدم بررسي ميان رشته اي مباحث توسعه را تا حدي تکمیل مي كند. از ديگر ويژگي هاي اين كتاب منظر تطبيقي آن است. تابحال اثري كه از منظر اقتصاد سياسي تطبيقي موانع توسعه اقتصادي ايران را آنهم در مقطع مهم پس از انقلاب با تجربه ديگر كشورها مقايسه نموده باشد به بازار نشر عرضه نشده است. در اين كتاب نشان داده مي شود كه عواملي چون ساخت نظام سياسي، نگرش نخبگان سياسي، ويژگي هاي نظام بوروكراتيك، رابطه دولت با طبقات اجتماعي و وضعيت اقتصاد سياسي بين الملل چگونه بر فرايند توسعه اقتصادي كشورهاي شرق و جنوب شرقي آسيا و ايران پس از انقلاب تاثير گذارده اند. از همين منظر است كه كتاب به پرسش هاي مهمي چون رابطه اقتدارگرايي و دموكراسي با توسعه اقتصادي، چالش ديرپاي طرفداران اقتصاد ليبرال با طرفداران دخالت دولت در اقتصاد، تقابل دولت رانت محور و دولت توليد محور و... پاسخ مي دهد. در واقع در اين كتاب با تكيه بر تجربه توسعه كشورهاي شرق آسيا برخي از كليشه هاي رايج در محافل علمي نظير " دموكراسي به مثابه پيش شرط توسعه اقتصادي" يا " برتري دولت ليبرال بر دولت دخالت گرا" به چالش كشيده مي شود. همچنين كتاب با بررسي نقش حياتي عوامل بين المللي در توسعه اقتصادي از افتادن به ورطه تاكيد بيش از حد و يكجانبه بر عوامل درون زا در توسعه اقتصادي اجتناب مي كند. در اين كتاب به خوبي نشان داده مي شود كه چگونه در كشورهايي چون كره جنوبي، تايوان، سنگاپور و تا حدي كمتر مالزي، اجماع نخبگان سياسي بر هدف توسعه اقتصادي، ساخت اقتدارگرايانه و يكپارچه دولت، توليد محور ميان دولت و طبقات اجتماعي، ديوان سالاري حرفه اي و شايسته سالار، وجود يك جامعه مدني ضعيف يا تضعيف شده و بالاخره شرايط مساعد و تكرار نشدني بين المللي به رشد و توسعه اقتصادي پايدار كمك نمود. از سوي ديگر نشان داده مي شود كه چگونه در ايران پس از انقلاب ويژگي هايي چون ساخت متكثر قدرت، دموكراسي انتخاباتي، تغييرات گفتماني پي در پي در سطح دولت و نخبگان، رابطه رانتي دولت با طبقات و شرايط نامساعد بين المللي به كند شدن فرايند توسعه اقتصادي انجاميده است. همچنين نويسنده با كمك گرفتن از "جامعه شناسي تاريخي" بر اين امر تاكيد مي كند كه عليرغم وجود برخي اصول عام در بحث توسعه اقتصادي، هيچ الگوي عام و خطي در اين زمينه وجود ندارد و راه توسعه هر كشوري تا حد زيادي با توجه به شرايط تاريخي، اجتماعي و سياسي منحصر بفرد آن تعيين مي شود. از اين رو بايد با تقليد و اقتباس الگوهاي توسعه با احتياط بيشتري برخورد نمود. با توجه به جميع ويژگي هاي فوق الذكر كتاب حاضر مطالب مفيدي در اختيار دانشجويان رشته هايي اقتصاد و علوم سياسي كه مايلند بحث توسعه اقتصادي را با رويكرد ميان رشته اي "اقتصاد سياسي" دنبال كنند قرار مي دهد.لازم به یادآوری است انتشارات آگاه در سال جاری کتاب را منتشر کرده است.البته از این نویسنده محترم ترجمه های کتاب های منبع دانشگاهی را هم سراغ داریم.
جمعه 3 مرداد 1393 - 10:50:38
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 48]