واضح آرشیو وب فارسی:فارس: قلمها روی موج غزه/۱۳
مردهخوارها در سال ۹۳!
بعضیها در سیاست اصول ندارند، نگاه میکنند که مد روز چیست! چیزی که بتواند آنها را سر زبانها بیندازد و از پستوی غبارگرفته خاطرات سیاه به یادها بیاورد.
به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری فارس، همزمان با حملات گسترده رژیم صهیونیستی به غزه وبلاگنویسان کشورمان نیز دست به قلم شدهاند و از مقاومت مردم مظلوم غزه حمایت میکنند. وبلاگ یک وجب دل نوشت: «غزه و لبنان» برای جماعت فتنه انگیز مثلاً سبز، تا همین چند وقت پیش مسجد بیگانهای به شمار میرفت که چراغ خانه ایران بر آن حرام بود! به زعم اینان، فلسطین و لبنان جایی بود که جمهوری اسلامی پولهای بیت المال این سرزمین را حرامشان میکرد و برای همین هم وقتی رو به اردوکشی خیابانی آوردند، فریاد برآوردند «نه غزه، نه لبنان؛ جانم فدای ایران» مخالفت با کمک رسانی به مردم غزه البته گزارهای نبود که برای اینان اصالت داشته باشد؛ اصل بر مخالفت با جمهوری اسلامی بود تا جایی که اگر جمهوری اسلامی گفت ماست سفید است، آنان ماست را سیاه ببینند! اما این مسیر غلط که هر چه جمهوری اسلامی انجام داد، ما مخالفت کنیم، یک جایی میخورد به سنگ؛ این روزها که موج حمایت از مردم غزه به راه افتاده است، رسوایی آن ننگ «نه غزه، نه لبنان» بیشتر به چشم میآید. این روزها زندانیان سبز از داخل زندان برای دبیر کل سازمان ملل نامه سر گشاده مینویسند تا کشتار مردم غزه متوقف شود؛ فلان زن زندانی سیاسی آغازگر یک کمپین اینترنتی برای توقف کشتار میشود (هر چند که شعار کمپین شان آن همه خنثی باشد که خود نخست وزیر اسرائیل هم بتواند آن را امضا کند!) و این میانه خودشان هم ماندهاند که آن شعار چه بود و این ژستهای امروز چیست؟ آیا غزه تغییر کرده است یا اینان یا جمهوری اسلامی؟! هیچ کدام تغییری نکردهاند؛ اما قصه آن است که بعضیها در سیاست اصول ندارند؛ نگاه میکنند که مد روز چیست! چیزی که بتواند آنها را سر زبانها بیندازد و از پستوی غبارگرفته خاطرات سیاه به یادها بیاورد، چیست؟ آن روزها مخالفت با جمهوری اسلامی مد بود و مد سیاسی این روزها هم مخالفت با کشتار مردم مظلوم غزه است. عکسهای یادگاری خوبی هم از این مد جدید در میآید؛ احساسات هم آنقدر از جنایات صهیونیستها جریحهدار شده که در شبکههای اجتماعی لایک و ریشیرهای خوبی نصیب افراد میکند؛ هیجان درونی شان برای مبارزه در راه عدالت را هم ارضا میکند. همه مشکلش فقط این است که حافظهها هنوز خیلی چیزها را از قبل بخاطر میآورد. مثلاً کنار عکس آن محکوم امنیتی جنبش سبز و زندانی آزاد شده شان با شعار «کشتن همنوع خود را متوقف کنید» آدم از میان عکسهایی که دیده، یادش میآید که راهپیمایی روز قدس لندن بود و صهیونیستهای مقیم انگلیس مثل همیشه پی بر هم زدن راهپیمایی مسلمانان به خیابان آمده بودند و این میانه، سبزهای مقیم انگلیس هم با صهیونیستها همراه شده بودند! آدم یادش میآید که وسط خیابانهای همین تهران، سبزها فریاد میزدند «نه غزه، نه لبنان؛ جانم فدای ایران» آنها میخواهند بگویند ما زندهایم؛ میخواهند مثل اغلب تجمعات سال 88 و نیز 25 بهمن 89 خودشان را روی حوادث و تجمعات دیگران آوار کنند و همچون انگلی که از جانی دیگر تغذیه میکند، آنان هم از موضوعات دیگران، از راهپیماییهای دیگران و از اموات دیگران بهره بجویند و بگویند ما هم هستیم. شاید برای همین است که ما در عین آنکه ژستهای سانتی مانتالیسم آنها در دفاع از غزه را باور نمیکنیم، تعجبی هم نمیکنیم وقتی میبینیم یک سبز در راهپیمایی ضدصهیونیستی در نیویورک تصویری را بدست گرفته و در آن خواستار آزادی میرحسین موسوی شده است؛ آنها محتاج توجه هستند؛ توجه یادهایی که جنبش سبز را در بایگانی خاطراتشان مدفون کردهاند؛ آنها با پرچم غزه، توجه را گدایی میکنند. سبزها نه الان، که از همان سال 88 زیاده ترحم برانگیز بودند. وبلاگ خود را به ما معرفی کنید بازگشت به صفحه نخست گروه فضای مجازی انتهای پیام/
93/05/02 - 15:06
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 42]