واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۳۰ تير ۱۳۹۳ (۱۱:۱۳ق.ظ)
وزير خارجه پيشين روسيه: برنامه هسته اي ايران صلح آميز است انعطاف پذيري ايران در مذاکرات نشان دهنده عزم جدي اين کشور براي حل کامل مساله است.
به گزارش خبرگزاري موج، اخيرا روزنامه معتبر "روسيسکايا گازتا" مقاله اي به قلم ايوانوف وزير خارجه پيشين و رئيس شوراي روابط بين الملل روسيه منتشر کرد که حاوي نکات مهمي در زمينه سياست خارجي ج.ا.ايران، موقعيت کنوني کشور و مولفه هاي نفوذ آن در عرصه بين المللي و منطقه ايست. وي به صراحت تاکيد ميکند که برنامه هسته اي ايران صلح آميز است و ايران در هيچ شرايطي از حق قانوني خود صرفنظر نخواهد کرد.
ايران هميشه در سياست خارجي روسيه جايگاه ويژه اي داشته است
تهران تحت هيچ شرايطي از تلاش هاي خود در جهت توسعه بخش انرژي هسته اي دست نخواهد کشيد.به موازات پيشروي با موفقيت مذاکرات درباره پرونده هسته اي ايران که قرار است در آينده نزديک به رفع تحريم ها از اين کشور منجر شود، در جهان شناسايي وسيع تر امکانات قابل توجهي مشاهده مي شود که ايران در سطوح منطقه اي و بين المللي دارد. ايران در زمينه عدم اشاعه سلاح هاي کشتار جمعي، مقابله با تروريسم و افراط ديني، بحران هاي سوريه، عراق، افغانستان، لبنان، منطقه خليج فارس و خاور ميانه و نيز درباره مسايل ديگر حيات بين الملل معاصر موضع گيري، رأي خود و امکانات براي نفوذ دارد.
اينجانب طي سال هاي زيادي نه تنها توسعه اوضاع ايران و پيرامون اين کشور را مشاهده مي کردم بلکه به طور مستقيم در گسترش روابط روسي – ايراني شرکت داشتم. ايران هميشه در سياست خارجي کشورمان جايگاه ويژه اي داشته و در آينده نيز بايد داشته باشد. امروزه هدف دست اول، بخشيدن محتواي واقعي به مناسبات فيمابين دو کشور به نفع هر دوي آنها و در جهت تأمين تعامل آنها در صحنه بين المللي است.
برنامه هسته اي، حادترين مسأله در رابطه با ايران است
حادترين مسأله در رابطه با ايران، مسأله برنامه هسته اي اين کشور است. اعتقاد دارم که ايران تحت هيچ شرايطي از تلاش ها براي توسعه بخش انرژي هسته اي دست نخواهد کشيد. ايران حداقل چهل سال است که مشغول اين تلاش ها مي باشد: اين فعاليت مرحله عوض شدن رژيم سياسي را پشت سر گذاشته و در زمان جنگ شديد با عراق و در مرحله تحريم هاي شديد اقتصادي غربي پا بر جا ماند. دليلي براي اين نتيجه گيري وجود ندارد که چيزي بتواند در آينده قابل پيشبيني تهران را به بازنگري ريشه اي در موضع گيري خود وادار کند. ولي آيا مي توان اتم صلح آميز ايراني را با اشاعه سلاح هاي هسته اي برابر دانست؟ فکر مي کنم که اين ادعا درست نيست. چند دور اخير مذاکرات در قالب 1+5 نشان دهنده درجه بالاي انعطاف پذيري مواضع ايران بوده است. آيا اين يک اقدام تاکتيکي تهران و بازي باريک ديپلماتيک آن است؟ اعتقاد دارم که جواب اين سئوال بايد منفي باشد. اين مسأله خلوص نيت يا مکر و حيله رهبران ايران نيست بلکه مسأله منافع بلندمدت و توانمندي دولت است. ايران غير از برنامه هسته اي هم چيزي دارد که به همسايگان خود و به جامعه جهاني ارائه دهد.
شکست مسئولين فعلي ايران به معني شکست طرف هاي مذاکرات با ايران است
افزون بر آن، ايران فقط در محيط مساعد خارجي مي تواند توان بالقوه خود را به طور واقعي بالفعل کند. امروزه رژيم تحريم ها و فقدان روابط سالم با جهان خارجي در حد زيادي نه تنها از توسعه اقتصاد ايران بلکه از تقويت مواضع بين المللي ايران ممانعت مي کند. رهبران فعلي تهران اين واقعيت را به خوبي درک مي کنند و از همين رو است که در ماه هاي اخير به جستجوي مصرانه وجوه اشتراک با مخالفان و حتي دشمنان آشکار خود پرداخته اند.
ممکن است سئوال کنند که چه ضمانتي وجود دارد که رهبران فعلي تهران جاي خود را به يک گروه محافظه کار تر و ضد غربي تر ندهند؟ واقعاً چنين ضمانتي وجود ندارد. ولي شکست مسئولين فعلي ايران به معني شکست طرف هاي مذاکرات با ايران و آن نيروهاي سياسي غرب خواهد بود که خواه ناخواه شريک بازي منتقدان محافظه کار ايراني رئيس جمهور روحاني هستند. شکست سياسي حسن روحاني شکست مشترک ما شده و بدون ترديد مذاکرات 1+5 را به عقب انداخته و در زمينه حل و فصل بحران سوريه و در روابط اعراب و اسراييل مشکلات جديد و در عراق خطرات مکملي به وجود خواهد آورد. جا دارد که سياستمداراني که امروزه به ازسرگيري «خط شديد» غرب در حق تهران دعوت مي کنند، درباره تبعات جانبي اين خط تفکر و تأمل بکنند.
بايد بي درنگ به ايجاد روابط راهبردي با تهران پرداخت
و اما در روسيه گاهي اين نقطه نظر شنيده مي شود که «خط شديد» غرب گويا با منافع روسيه هم خواني دارد زيرا براي توسعه «روابط ويژه» بين مسکو و تهران مبناي مکملي ايجاد مي نمايد. ادعا مي شود که ايران در شرايط انزوا از غرب مجبور است همکاري با روسيه را گسترش دهد. اين موضع گيري را کوته بينانه و خطرناک مي دانم. با کشوري چون ايران نمي توان بر اساس ملاحظات سياسي مقطعي شراکت راهبردي برقرار کرد. اين پايه ها بيش از حد ناپايدار و غير قابل اطمينان است و هر آن مي تواند فرو پاشد.
بايد قبول کرد که روابط ما با ايران فعلاً از شالوده اي محروم است که بحث درباره شراکت راهبردي واقعي و نه شعاري را موجه بکند. بايد بي درنگ به پي ريزي کردن اين پايه ها پرداخت: چه در روابط اقتصادي که سطح فعلي آن تاب انتقاد ندارد؛ چه در تعامل در زمينه مسايل منطقه اي که مي تواند بسط و توسعه يافته و فعال تر شود؛ چه در همکاري علمي – فني و آموزشي که در اين بخش کار ناچيز نابخشودني انجام شده است و چه در تماس ها در سطح جوامع مدني که در حال حاضر در بهترين فرصت در حالت «نطفه» قرار دارد.
ايران کشوري نه تنها با گذشته بزرگ بلکه با آينده بزرگ است. به نفع روسيه است که نه فقط روابط حسنه فعلي با همسايه جنوبي ما را محفوظ کند بلکه اين روابط را به سطح کيفي جديدي ارتقا دهد که جوابگوي امکانات بالقوه دو کشور و واقعيات جديد قرن 21 باشد. همه موجبات عيني براي اين کار فراهم شده است و حالا اراده سياسي بايد اعمال شود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]