واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا:
فیسبوک تویتر Google+ Cloob زندگی خصوصی در ملأ عام! تهران - ایرنا- آیا آنگونه که «هانا آرنت» می گفت می توان مدعی شد «برخی ها به غلط گمان می کنند که دمکراسی یعنی انجام دادن کارهای خصوصی در ملأ عام؟»
در فرهنگِ هلنی و دولت ، شهرهایِ یونانِ باستان به میادینِ عمومی «آگورا» گفته می شد، آگورا هم مکانی برایِ برگزاری جشن ها، اعیاد، مراسم عمومی و ...، و هم تجلیگاهِ «دموکراسیِ مستقیم» بود، همان نقشی که به نوعی «فروم» در جمهوری اُلیگارشیک و الیتیستیِ روم باستان داشت.
فروم نیز همچون آگورا می تواند یادگار حریمِ عمومی باشد؛ نمادی که هم به معنایِ تریبونِ آزاد به کار می رفت، و هم چونان دوقلویِ یونانی اش مکانِ برگزاریِ جشنواره ها، ضیافت ها، همایش ها، و مجامعِ عمومیِ آزادیخوانه تلقی می شد.
«اینتریور» نیز همان اندرونی و فضای خصوصی است. از یاد نباید برد که در تاریخِ ایران تقابل و تفکیکِ معناداری میانِ این دو ساحت وجود داشت.
پاسداشت حریم خصوصی اگر چه از مولوداتِ جهانِ جدید و حقوق عمومیِ مدرن است، امّا این بخش از حقوق بشر هر روزه و در جای جایِ جهان در معرض تهدید و تعرض قرار دارد.
آشکار است که بسیاری از دولتها، آژانس هایِ امنیتی و فرادستان، با حرص و ولعی مشمئزکننده مشغولِ سرک کشیدن در حریم خصوصی شهروندان اند.
خیلی تفاوت نمی کند که نقضِ حریمِ خصوصی توسط میلیونها دوربین مداربسته در انگلستان انجام گیرد، یا در پرسشنامه ای حاویِ مسائلِ کاملاً خصوصی در عربستان، چه شرکت گوگل باشد که با به روز کردنِ قوانینِ مربوط به حفظِ حریمِ خصوصی بیش از پیش به اطلاعاتِ کاربران دست می یابد و خود نیز به خواندنِ پست های الکترونیک و اسکن کردن آنها اعتراف می کند و چه آژانسِ امنیتِ ملّیِ آمریکا (NSA) که حتّا حریم خصوصیِ بسیاری از کشورهای هم پیمان و سران آنها را مخدوش و شنود می کند ماجرا همان است: نقضِ حریمِ خصوصی.
پدیده هایِ «اسنودن» و «آسانژ» (با مدیریتِ ویکی لیکس) واکنشهای فطریِ آدمیان به تجسسهایِ سیستماتیکِ حکومتها در فضایِ خصوصیِ مردم، و فریادواره هایِ دفاع از حریم خصوصی اند.
حاشیه هایی که متن را به وضوح افشا و رسوا می کنند! در کنارِ این تعرض از بالا، بسیاری از شهروندانِ عادی نیز با کنجکاویِ مریض مأبانه در لایه هایِ زندگی یکدیگر، به مثابه ی پادوهایِ بی جیره و مواجبِ ناقضانِ حریم خصوصی عمل می کنند. ضلع سومِ مثلثِ تعرض به حریمِ خصوصی، نقضِ آن توسطِ خود شهروندان است، امّا علیه خود، نه دیگران!
شیوعِ مسأله دار این گونه ی سوم در پایتخت و برخی از کلانشهرهای ایران (فارغ از وجود یا عدمِ دو نوعِ نخستین) پدیده ی غیرقابلِ انکارِ سالیانِ اخیر است.
امروزه آگورا و فرومِ (بدون آن صبغه و سابقه ی تاریخی) در شهرهای بزرگ ما به ابتذالی مضحک کشیده شده اند و برخی از جوانان ما (به رغمِ تلخی این ادعا و حتا بیمِ خوانشِ ارتجاعی از آن)، اینتریور را با آگورا، تختخواب و «اندرونی» را با فضای عمومی و «بیرونی»، و «طبیعت» را با «جامعه» اشتباه گرفته و یکی انگاشته اند.
اینان آشکارا با «تقبیل و مضاجعت» در ملأ عام داشته های تاریخی و سرمایه هایِ فرهنگی ما را به سخره گرفته اند. چیزی شبیه حضور در محلِ کار با رختِ خواب یا لباسِ زیر! کافی ست سری به پارکها، محوطه ی کتابخانه ها و سایر اماکنِ عمومی زد یا نگاهی به تاکسی، مترو و کوچه پس کوچه ها انداخت! لاپوشانی ندارد، این را نه می توان وسترنیزه شدن نامید، نه آمریکائیزه شدن.
این پدیده را شاید بتوان فارسی وانیزه شدن خواند! فراموش نکنیم حتّا زن فاحشه ی آمریکایی (در فیلم زن زیبا) از یادآوریِ فاحشگی خود شرمگین و اندوهناک می شود، امّا برخی از جوانانِ کلانشهرهایِ ما – فارغ از جنسیت ، از بی حیایی در فضای عمومی به رغمِ بیمناکی، حتّا اندکی شرمسار نمی شوند! از سوی دیگر و به مثابه ی لبه ی دومِ قیچی، برخی از «مجلس نشینانِ» نیامده از مریخ، بلکه برآمده از دلِ همین فرهنگ نیز به بهانه هایِ مختلف به خود اجازه می دهند حریمِ خصوصی را با چالش مواجه کنند و (به تعبیر بیهقی) انگشت در جهان کنند و نه قرمطی، که وازکتومی شده بجویند، و بدون برنامه ریزی، زمینه سازی و تمهیداتِ حداقلی برای تولید نسل، به لطایف الحیلی به خود حق می دهند.
برای خصوصی ترین لایه های زندگی ما کنتور نصب کنند! و در این رویارویی در یک سو حریم عمومی «شهر» در معرض تهدید است، و در سویِ دیگر (با مشارکتِ تکمیلیِ مردم)، به حریم خصوصی «شهروندان» تعرض می شود، تا ما همه بدل به دشمنانِ جامعه ی باز شویم! نقطه ی عزیمت این یادداشت، تأکید بر آن جابجاییِ مسأله دار و این سرک کشیدن هایِ مضحک است.
اگر چه طبیعتاً این «مشکله» به طرفه العینی رفع یا حل نخواهد شد، امّا بدون ریاکاری باید درباره اش سخن گفت. چنانچه (به بیان «پیر بوردیو») داشته های یک ملّت را «سرمایه های فرهنگی، اجتماعی، انسانی و فیزیکی» بدانیم، می بایست به همان میزان که خود را موظف به دفاع از حریم خصوصی می دانیم، به حریم عمومی نیز من باب دفاع از سرمایه هایِ فرهنگی خود توجه نشان دهیم.
به راستی آیا فرهنگِ ملّی، آموزه هایِ دینی و وعده هایِ انقلابی، آرام آرام قربانیِ هژمونیِ آنارشیسمِ جدیدالولاده و سوء مدیریتهای خاص و یکی در میان شده یا خواهد شد؟!
**هجیر تشکری
**ابتکار
انتهای پیام /*
ارتباط با سردبير:
[email protected]
تماس بی واسطه با مسئولین
30/04/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 41]