واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: احياي «هامون» هم ستاد نجات ميخواهد
از زماني كه بحث هجوم ريزگردها به شهرهاي استان خوزستان مطرح شد، زماني بالغ بر 10سال ميگذرد. در آن زمان همه با تعجب به اخباري توجه ميكرديم كه مربوط به شرايط بسيار سخت زندگي در اهواز و ساير شهرهاي استان خوزستان بود و تصويرهايي را رؤيت ميكرديم كه گسترهاي غبارآلود و تيره و تار را نشان ميداد و در ذهن هر بينندهاي اين سؤال مطرح ميشد كه كودكان و سالخوردگان در اين شرايط آب و هوايي چگونه بايد زندگي كنند؟ و سؤال ديگري به طور ناخوادآگاه به ذهن نظارهكنندگان متبادر ميشد كه اگر چنين شرايطي در شهرهاي ديگر و شهرهاي محل سكونت ما حاكم شود، چه بايد كرد؟ و اين همان بحث همذاتپنداري است كه انسان ناخودآگاه خود را به جاي قهرمان و مردم درگير يك حادثه تصور ميكند و شرايط خود را براي مقابله با حادثه پيش آمده محك ميزند.
اما در واقع امر طولي نكشيد كه در زماني كمتر از يك دهه ريزگردها با هجوم رعدآساي خود تقريباً تمام استانها و شهرهاي كشور را درنورديدند و تدابير و راهكارهاي مسئولان ما هم كه صد البته هزينهبر، سليقهاي، ناكارآمد و در يك كلام بدون هيچ منطق علمي و عقلاني بودند، نتوانست آبي بر آتش اين بلاي خانمانسوز باشد كه لهيب شعلههايش دم به دم بيشتر حريم امن زندگي مردم ما را ميسوزاند و درگير ميكند تا جايي كه امروز درد چند ساله مردم خوزستان به مردم سيستان و بلوچستان تسري پيدا كرده و اين روزها مردم اين استان به ويژه مردم شهر زابل در برهوتي تمامعيار لحظههاي كشنده و كشدار را سپري ميكنند و تنها اميدشان اقدامي عاجل است كه از سوي مسئولان ما رقم بخورد اما افسوس كه گويا در جغرافياي مسئولان و متوليان محيطزيست، كشور ايران در تهران معنا ميشود، آن هم در حالي كه آنها در درمان درد تهران هم در ماندهاند.
اما بد نيست كه اين مسئولان عزيز يك لحظه خود را به جاي مردم گرفتار اين استان قرار دهند و با آنها و دردشان همذاتپنداري كنند. فقط يك لحظه تصور كنند كه خداي ناكرده خود و خانوادههايشان در چنين شرايطي قرار دارند و در طوفاني با سرعت 100 كيلومتر در ساعت، شعاع ديد كمتر از 50 متر و ميزان آلايندگي حدود 1500 ميكروگرم بر مترمكعب گرفتار شدهاند. اينكه در چنين شرايطي مجبورند خود را در خانهها محبوس كنند و تمام پنجرهها و روزنهها را مسدود كنند، آن هم در منطقه سيستان كه در اين فصل سال از زمين و آسمان آتش ميبارد، تصور كنند و خود را در اين روزهاي سيستان ببينند كه قحطي «هوا» است و نفسهاي كودكان و سالخوردگان به شماره افتاده و به خاطر آلودگيها و در امان ماندن از آلودگيهاي چشمي بايد چشمان خود را ببندند و هزار مصيبت ديگر كه بعيد است لحظهاي منجر به وجدان درد مسئولان ما شود !
اما در اين ميان چند سؤال اساسي مطرح است كه عمدهترين اين سؤالها از زبان «حليمه عالي» نماينده مردم زابل و زهك مطرح شده است كه براي پرهيز از اطاله كلام به گفتههاي وي بسنده ميكنيم. عالي در روز چهارشنبه گذشته در صحن علني مجلس خطاب به رئيسجمهور و مسئولان اجرايي و با تأكيد بر اين نكته اساسي كه «هامون چرا فراموش شده است» گفته است: آيا ميدانيد كه طي 48 ساعت گذشته چه بر سر مردم سيستان و بلوچستان آمده است؟ در پايتخت وزش بادي ميآيد و چه غوغايي برپا ميكند، در حالي كه طوفاني با سرعت 100 كيلومتر در ساعت، شعاع ديد كمتر از 50 متر و ميزان آلايندگي حدود 1500 ميكروگرم بر مترمكعب در سيستان و بلوچستان در حال وقوع است.
وي كه در تذكر شفاهي خود خواستار رفع تبعيضات ناروا و ايجاد امكانات عادلانه براي همه و در تمام زمينههاي مادي و معنوي شده گفته: متأسفانه به دليل خرابي سيستم هواشناسي ميزان واقعي درجه حرارت و اخذ ساير اطلاعات صحيح امكانپذير نيست.
اين نماينده مجلس با صراحت خطاب به دولتمردان گفته است: آيا كمر خدمت بستهايد كه سيستان و بلوچستان خالي از سكنه شود؟ با توجه به اينكه روزهاي بحراني منطقه در سال گذشته حدود 150روز بوده خواستار برقراري حق بدي آب و هوا، حق ريزگردها و نوار مرزي به كاركنان دولت هستم و مهمتر از همه اينكه چرا طبق استانداردهاي زيستمحيطي ادارات در روزهاي بحراني قبل از شروع ساعات اداري تعطيل نميشوند تا حداقل صدمات جسماني اهالي كمتر شود. چرا در محاسبات هزينه و با توجه به شرايط فوق ريزگردها را در نظر نميگيريد؟
با اين اوصاف باز هم اين سؤال اساسي را خطاب به رئيس محيط زيست دولت يازدهم مطرح ميكنيم كه عاقبت احياي «هامون» چه شد و چرا تاكنون هيچ برنامه مشخص و سياست روشني براي احياي اين درياچه بينالمللي ارائه ندادهايد؟ آيا منتظر اين هستيد كه ستادي مانند «ستاد احياي درياچه اروميه» براي احياي هامون نيز تشكيل شود؟ ستادي منفك و مستقل از سازمان محيط زيست كه زير نظر مستقيم رياست جمهوري و بدون دخالت و همياري و همكاري سازمان محيط زيست فعاليت كند؟
مورد بعد كه نياز به تذكر و يادآوري دارد اين است كه احياي هامون اگر مقدمتر از درياچه اروميه نباشد، مؤخرتر نيست و بايد براي جلوگيري از فجايعي كه با خشك شدن اين دو درياچه در انتظار مردم حاشيهنشين آنهاست، اقدامي عاجل به خرج داد.
نویسنده : علي خدايي بيجاري
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۸ تير ۱۳۹۳ - ۲۰:۱۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 38]