تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):زبان مؤمن در پس دل اوست، هرگاه بخواهد سخن بگويد درباره آن مى انديشد و سپس آن را...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821001741




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

وطن


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
وطن
وطن شاعر : سیاوش کسرایی آلبوم : خورشید آرزو خواننده : همایون شجریان بخش‌هایی که درون کروشه قرار گرفته‌اند، اجرا نشده‌اند. وطن! وطن! نظر فکن به من که منبه هر کجا، غریب‌وار که زیر آسمان دیگری غنوده‌ام همیشه با تو بوده‌ام همیشه با تو بوده‌اماگر که حال پرسی‌ام تو نیک می‌شناسی‌اممن از درون قصه‌ها و غصه‌ها برآمدم [ حکایت هزار شاه با گداحدیث عشق ناتمام آن شبان به دختر سیاه چشم کدخداز پشت دود کشت‌های سوخته درون کومه های سیاهز پیش شعله‌های کوره‌ها و کارگاهتنم ز رنج، عطر و بو گرفته استرخم به سیلی زمانه خو گرفته استاگر چه در نگاه اعتنای کس نبوده‌امیکی ز چهره‌های بی‌شمار توده‌ام ] چه غمگنانه سال‌ها که بال‌ها زدم به روی بحر بی‌کناره‌اتکه در خروش آمدی به جنب و جوش آمدیبه اوج رفت موج‌های توکه یاد باد اوج‌های تو [ در آن میان که جز خطر نبودمرا به تخته‌پاره‌ها نظر نبودنبودم از کسان که رنگ و آب دل ربودشان به گودهای هولبسی صدف گشوده‌امگهر ز کام مرگ در ربوده‌امبدان امید تا که تو دهان و دست را رها کنیدری ز عشق بر بهشت این زمین دل فسرده واکنیبه بند مانده‌ام شکنجه دیده‌امسپیده هر سپیده جان سپرده‌امهزار تهمت و دروغ و ناروا شنوده‌اماگر تو پوششی پلید یافتیستایش من از پلید پیرهن نبودنه جامه، جان پاک انقلاب را ستوده‌ام ] کنون اگر که خنجری میان کتف خسته‌اماگر که ایستاده‌ام و یا ز پا فتاده‌امبرای تو، به راه تو شکسته‌ام [ اگر میان سنگ‌های آسیا چو دانه‌های سوده‌امولی هنوز گندمم غذا و قوت مردممهمانم آن یگانه‌ای که بوده‌ام ] سپاه عشق در پی است شرار و شور کار ساز با وی استدریچه‌های قلب باز کن سرود شب شکاف آن ز چار سوی این جهانکنون به گوش می‌رسد من این سرود ناشنیده را به خون خود سروده‌ام [ نبود و بود برزگر را چه باک اگر برآید از زمینهر آنچ او به سالیان فشانده یا نشانده است ] وطن! وطن! تو سبز جاودان بمان که من پرنده‌ای مهاجرم که از فراز باغ با صفای توبه دوردست مه گرفته پر گشوده‌ام منبع: http://www.semital.com /خ





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 304]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن