محبوبترینها
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1852558014
من سه روز دیگر شهید خواهم شد
واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
من سه روز دیگر شهید خواهم شد
فریاد کشید: «از بچه های گردان مقداد کسی اینجا هست». چرا این را پرسید؟ ما همه مان از گردان مقداد بودیم. مهدی بلند فریاد کشید: «منم مهدی خندان، معاون تیپ شما. آنهایی که می خواهند با مهدی خندان بیایند، به پیش.»
به این مطلب امتیاز دهید
به گزارش سرویس مقاومت جام نیوز، همه او را یک فرد شلوغ، خشن، سخت و اهل بگو و بخند میشناختند، اما اعتقادش چیز دیگری بود. بعد از مرحله اول عملیات والفجر چهار، برگشته بودیم عقب. یک روز در جمع بچههای گردان حدیثی خواندم و چند دقیقهای صحبت کردم. مهدی خندان توی آن جمع حضور نداشت. یکی دو ساعتی بعد از نماز عشاء دیدم که دارد دنبالم میگردد. رفتم و دیدمش. گفت که برای بچهها صحبت کردهای و حدیثی خواندهای، برای من هم بخوان. حدیث را بازگو کردم که گریهاش گرفت. پرسیدم: «چرا ناراحت شدی، میترسی از عملیات!؟» این حرف را به شوخی زدم. میدانستم نمیترسد. گفت: «نه.» پرسیدم: «پس چی؟» گفت: حاجی، این آسمون بوی خون میده.» گفتم: «باز شروع کردی از این دری وریها میگی!؟» گفت: «دوباره میخواد عملیات بشه.» گفتم: «والله این قدر را من هم میفهمم که میخواد عملیات بشه.» گفت: «نه، لشکر سه روز دیگه عملیات میکنه.» به شوخی گفتم: «بارکالله، بابا تو هم علم غیب داری!» گفت: «نه، سه روز دیگه عملیات میشه. بالاتر از این، من میروم توی عملیات و شهید میشم.» گفتم: «مهدی این حرفها چیه میزنی. از کجا میدونی عملیات میشه، از کجا میدونی شهید میشی، نگو این حرفهارو.» آمد تو حرفم و گفت: «72 ساعت دیگر تیر میخوره تو قلب من و شهید میشم.» این حرف را زد و رد شد. از دوستان ساعت را پرسیدم. گفتند: «یازده و ربع.» دیروقت بود. برگشتم طرف چادرها. *** تازه لشگر از دوکوهه آمده بود به اردوگاه قلاجه. توی اردوگاه ایستاده بودیم و مهدی داشت سیگار میکشید. یکی از دور آمد و گفت: «آقامهدی، سیگار داری؟» مهدی دست کرد توی جیب و یک بسته سیگار داد بهش. روی بسته سیگارش نوشته بود: «مهدی خندان». میدانستم همین یک بسته سیگار را دارد. اگر نیم ساعت، سه ربع سیگار نمیکشید، عصبانی میشد، آن هم چه جور! گفتم: «تو که همین یه بسته سیگار رو داشتی، حالا دادی رفت، مرد حسابی نیم ساعت دیگه داد و بیداد میکنی سر بچههای مردم.» رفت تو فکر و برگشت و گفت: «حاجی یه چیزی هست که میگه اگه یکی بدی، ده تا به تو میدهند، این درست نیست!؟» اصلا فکر نمیکردم چنین برخوردی بکند. دیگر هیچ چیز نتوانستم بگویم. خداحافظی کردیم و او رفت سر جاده تا ماشینی پیدا کند و سوار شود برود طرف گردان عمار. تویوتایی آمد و او را با خود برد. هنوز نیم ساعتی نگذشته بود که دیدم تویوتایی از پایین میآید و میرود طرف ستاد. مهدی خندان بالای تویوتا ایستاده بود و مرتب مرا صدا میزد. خودم را کشیدم کنار جاده تا من هم به آنها بروم ستاد لشکر. ماشین پرگاز میرفت و من پشیمان شدم که دست بلند کنم. یکهو دیدم مهدی از لای اورکتش چیزی درآورد. یک باکس سیگار بود. بالای دست گرفت و خندید و رفت. وقتی برگشت پرسیدم: «مهدی، اون چی بود؟» گفت: «حاجی، این همون آیه است. من با اعتقاد یک پاکت وینستون دادم. سوار ماشین که شدم. یه ماشین از روبهرو میآمد. بوق زد. نگه داشتیم. یکی از توی آن ماشین پرید پایین و گفت: «آقامهدی، یه بوکس وینستون!» فهمیدم که اعتقادات مهدی هم چیز دیگری است. *** توی اردوگاه همه دور هم نشسته بودیم و گل میگفتیم و گل میشنیدیم. یکی از بسیجیها وارد جمع ما شد و از مهدی خواست تا روی پیراهنش با خط خوش و درشت چیزی بنویسد. میگفت: «هر چی شما دوست دارید بنویسید.» مهدی با خنده گفت: «بله، حتما.» فهمیدم که شوخی طبعیاش گل کرده. مهدی بسیجی را جلوی رویش نشاند و با ماژیک روی پیراهنش نوشت: «مهدی خندان... هاهاها.» گفت: «نوشتم، پاشو برو.» آن بسیجی هر چه خواست بداند که روی پیراهنش چه نوشته، مهدی جوابی نداد. گفت: «برو نشون بچهها بده تا از این خط خوش من سرمشق بگیرند!» او رفت و چند دقیقه بعد دوان دوان برگشت. مانده بود شکایت کند یا بخندند. *** محتشم، فرمانده گردان، یا مهدی بگو مگویشان شد. دعوا بر سر سوختههای سیگار بود. کف چادر را با پتو فرش کرده بودند. مهدی هر جا مینشست سیگاری میگیراند و همان جا پتو را کنار میزد و سیگار را خاموش میکرد. محتشم که جوش آورده بود، میگفت: «آخه این چه کاریه که میکنی. ده بار گفتم، بازم میگم. درست نیست، درست نیست.» مهدی خندید و گفت: «اگه نمیدونی بدون که من دارم بیتالمال را حفظ میکنم. میخوام پتوهای لشکر بیدنزنه. باید ممنون من و سیگارهایم باشید!» *** قبل از حرکت از اردوگاه گفتند که حاج همت گفته است تو و مهدی خندان حق شرکت در عملیات را ندارید. وقتی خبر را شنیدیم، در به در دنبال حاج همت گشتیم. آخر سر، ماشینش را دیدیم که داشت از اردوگاه خارج میشد و میرفت طرف قرارگاه. به هر زحمتی بود، نگهش داشتیم. حاج همت قبول نمیکرد. جر و بحث بینمان بالا گرفت. همت با شرکت من در عملیات موافقت کرد، اما با مهدی خندان نه. یکهو خندان زد زیر گریه. اشک ها کار خودش را کرد. حاج همت رضایت داد ولی از او قول گرفت که احتیاط کند و جز فرماندهی و هدایت نیروها، کار دیگری نکند. حاجیپور فرمانده تیپ عمار شهید شده بود و فقط مانده بود مهدی. حاج همت از این میترسید که مهدی هم از دست برود. چهار لول ضد هوایی یکبند آتش میریخت روی سرمان. ستون گردان توی شیار دراز کشیده بود. مهدی، تنها کسی بود که سرپا ایستاده بود. مهدی یک لای چفیهاش را انداخت پشتش و چند قدمی رفت جلو. ستون، آرام پشت سر او خزید. تیربارها امان همهمان را بریده بودند. این ستون دیگر بلندشدنی نبود. همه کپ کرده بوند. طاقت نیاوردم. مهدی که آمد از کنارم رد شد، دستش را گرفتم و گفتم: «آقا مهدی، بشین.» شناخت مرا. گفتم: «بشین و نگاه کن. چرا وایستادی.» نشست و در تاریکی صدایش را شنیدم که گفت: «امشب چه خبره، حاجی.» و بعد رفت جلو، ستون را راه انداخت. این بار آتش دشمن چنان شدید شده بود که فرشی از تیرهای سرخ، موازی با زمین حرکت میکرد. ستون خوابیده و دیگر بلند نشد. تیرها یکی یکی بچههای ستون را از کار میانداختند. مانده بودیم چه کنیم. تا قله 500-400 متر بیشتر راه نبود. داشتم به اطراف نگاه میکردم که یکهو دیدم مهدی بر روی یک بلندی ایستاده، نمیدانستم چه میخواهد بکند که یکباره فریادش بلند شد: «از بچههای گردان مقداد کسی اینجا هست... اینجا گردان مقدادی داریم.» چرا این را پرسید؟ ما همهمان از گردان مقداد بودیم و این ستون که اینجا روی زمین دراز کشیده، همهشان گردان مقدادی بودند! صدای چند نفری، تکوتوک، از توی ستون بلند شد: «ما گردان مقدادی هستیم.» مهدی بلند فریاد کشید: «منم مهدی خندان، معاون تیپ شما. آنهایی که میخواهند با مهدی خندان بیایند، به پیش.» دیگر هیچ نگفت. رو برگرداند و رفت. برخاستیم و به یک ستون دنبالش راه افتادیم. هفت نفر بودیم؛ دنبال او. چیزی به قله نمانده بود،؛ که باز ایستاد. حجم آتش دشمن، یک دیوار جلوی رویمان درست کرده بود. مرد میخواست که رد شود. تو حال خودم بودم که دیدم مهدی برخاست. همه برخاستیم و راه افتادیم. چند قدم جلوتر، همه که نشستند. بهش رسیدم. از فرط خستگی نشسته بود روی زمین. تا مرا دید، گفت: «حاجی، تو هم اینجایی.» گفتم: «تو باشی و ما نباشیم. چکار کنیم.» اول پاهایش را مالش داد و بعد برخاست ایستاد. آتش دشمن حدی نداشت. دستش را گرفتم و نشاندمش. گفتم: «دراز بکش تا آتیش کمتر بشه.» دراز کشید روی زمین. یک دقیقه نشده بود که دوباره برخاست. گفت: «تا امروز من جلوی تیر دشمن سرخم نکرده بودم. این هم که دراز کشیدم. چون تو گفته بودی.» برگشتم سر جایم. چند دقیقهای که گذشت، به نفر جلوییام گفتم: «به مهدی بگو حالا پاشو برو.» او نگاهی به جلو انداخت و برگشت گفت: «مهدی رفته.» رفتم روی خط الراس. دیدم مهدی پشت سیم خاردارها است. رفتیم طرفش، اما این بار دو نفر بودیم. بقیه یا شهید شده بودند یا مجروح. مهدی دست انداخت توی سیم خاردارهای حلقوی. زور زد و سیم خاردار از هم باز شد. زیر نور منور با چشم خودم دیدم که لبههای تیر سیم خاردار از یک طرف انگشتانش فرو رفته و از طرف دیگر درآمده است. خون، شرشر ریخت روی زمین. خودش را کشید تو سیم خاردار. چه زوری زد تا توانست دستش را از توی سیم خاردارها آزاد کند! شروع کرد به برداشتن مینها. وقت نبود آنها را خنثی کند. برمیداشت و از سر راه میگذاشتشان کنار. مینها را که جمع کرد، دوباره دستانش را انداخت میان کلافها سیم خاردار، پوست و گوشتش را از هم درید. مهدی برخاست. شده بود خون خالی. دست برد و نارنجکی درآورد که او را دیدند. چهار لول دشمن گرفت طرفش. تیرها به لبه شیار میخوردند و خاکها را میپاشیدند روی آسمان. وقتی مهدی ایستاد... یک لحظه چشم از او گرفتم و دوباره که او را دیدم، روی سیم خاردارها افتاده بود. دستهایش از هم باز شده بود. آن دستهای باز و آن سیم خاردارها... مسیح باز مصلوب... مهدی... از تنهاکسی که مانده بود، پرسیدم: «ساعت چنده؟» گفت: «یازده و ربع.» گفتم: «برمیگردیم.» و برگشتیم. چیزی نمانده بود که مهدی بر بلندای قله 1904 بایستد. *** توی اردوگاه بودیم. تویوتایی میآمد. بچههای دیدهبان سوارش بودند. تند جلو رفتم. ماشین ایستاد. پرسیدم: «چه خبر؟» گفتند: «هیچی، هنوز اون بالاس.» این کار هر روزم شده بود. از آنان میپرسیدم و آنان میگفتند که مهدی هنوز روی سیم خاردارهاست. *** دوازده سال گذشت تا مهدی را آوردند. آن کسی که خبر را برایم آورد، گفت: «مهدی رو از چاقو ضامندار تو جیبش شناختند. یه چاقو تو جیبش بود این هوا.» و او دستش را از هم باز کرد تا اندازه چاقو را نشان دهد. *برگرفته از خاطرات: علی پروازی – شهید علی جزمانی تا شهدا با شهدا
۲۴/۰۴/۱۳۹۳ - ۱۲:۲۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]
صفحات پیشنهادی
در حال بروز رسانی/ غزه؛ دفاع در ماه رمضان - روز 4 افزایش شمار شهدای غزه به 89 شهید/نتانیاهو: نبردی طولانی، سخت
در حال بروز رسانی غزه دفاع در ماه رمضان - روز 4افزایش شمار شهدای غزه به 89 شهید نتانیاهو نبردی طولانی سخت و پیچیده پیش روست هلاکت یک صهیونیست و زخمی شدن چندنفر دیگرتجاوز رژیم صهیونیستی درحالی وارد چهارمین روز شد که شمار شهدای این تجاوز به 89 نفر افزایش یافته در حالیکه در طراکثر قربانیان حملات اسرائیل غیر نظامی هستند/شهید و زخمی شدن سه نفر دیگر در غزه
بین الملل آفریقا و خاورمیانه اکثر قربانیان حملات اسرائیل غیر نظامی هستند شهید و زخمی شدن سه نفر دیگر در غزه سخنگوی وزارت کشور فلسطین تاکید کرد بیشترین قربانیان تجاوزات مستمر رژیم صهیونیستی به نوار غزه غیرنظامی هستند و این رژیم عمدا به کشتار مردم دست می زند به گزارش خبرگزاری مجانواریو:برزیل دیگر بهترین تیم جهان نیست/زور قهرمانی نداشتیم/اسکولاری امروز اخراج می شود
جانواریو برزیل دیگر بهترین تیم جهان نیست زور قهرمانی نداشتیم اسکولاری امروز اخراج می شود ورزش > فوتبال جهان - بازیکن سابق استقلال می گوید از همان اول هم می دانسته که برزیل هیچ شانسی برای رسیدن به قهرمانی ندارد به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین فابیو جانواری امشب از طریق اظهر امروز صورت گرفت بازدید مدیر عامل سازمان بنادر و دریانوردی از بندر شهید باهنر
ظهر امروز صورت گرفتبازدید مدیر عامل سازمان بنادر و دریانوردی از بندر شهید باهنرمدیر عامل سازمان بنادرو دریانوردی در سفر به مرکز استان هرمزگان از بخشهای مختلف بندر شهید باهنر بندرعباس بازدید کرد و طی نشستی با مدیران شرکتهای پایانهدار کانتینری بندر شهید رجایی به گفتوگو نشست براهآهن نیاید تیم دیگری جایگزین میکنیم کفاشیان: کیروش خواسته مبلغ قراردادش محرمانه باشد/ صدا و سیما تا 2-3 ر
راهآهن نیاید تیم دیگری جایگزین میکنیمکفاشیان کیروش خواسته مبلغ قراردادش محرمانه باشد صدا و سیما تا 2-3 روز آینده پاسخ ما را میدهدرئیس فدراسیون فوتبال اعلام کرد راهآهن برای حضور در لیگ برتر مشکلی ندارد اما اگر نیاید تیم دیگری جایگزین میکنیم علی کفاشیان در گفتوگو با خبرنظهر امروز مدیران کل ورزش و زندانهای کرمان با یکدیگر دیدار کردند
ظهر امروزمدیران کل ورزش و زندانهای کرمان با یکدیگر دیدار کردندمدیرکل زندانها و مدیرکل ورزش و جوانان استان کرمان در نشستی با تاکید بر تعامل و همکاری هرچه بیشتر دو دستگاه توجه بیشتر مسئولان ارشد استانی به حوزه ورزش را خواستار شدند به گزارش خبرگزاری فارس از کرمان علی ولینیا ظهر۱۱۸ شهید و ۸۵۰ مجروح تا نخستین ساعات بامداد پنجمین روز تجاوز به غزه
۱۱۸ شهید و ۸۵۰ مجروح تا نخستین ساعات بامداد پنجمین روز تجاوز به غزهبا شهادت چندین فلسطینی دیگر در مناطق مختلف نوار غزه تعداد شهدا به ۱۱۸ شهید افزایش یافت و بیش از ۸۵۰ نفر زخمی شدند به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه خبری فلسطینالیوم با ادامه حملات رژیم صهیونیستی به مناطوبلاگ بنگروز این شهید گمنام نبود+تصاویر
وبلاگ بنگروزاین شهید گمنام نبود تصاویرشروع به جستوجو در میان خاکها کردیم مُهر نماز شهید را یافتیم آن را بوسیده کنار گذاشتیم تقریباً تمام خاکها را گشتیم چیز قابل توجهی نبود ناگهان برق انعکاس چیزی شبیه شیشه چشمانمان را نوازش داد این شهید گمنام نبود به گزارش سرویس فضای مجازفاجعه انسانی در غزه/163 شهید و 1085 زخمی تا امروز
فاجعه انسانی در غزه 163 شهید و 1085 زخمی تا امروز بین الملل > خاورمیانه - ایسنا نوشت سخنگوی وزارت بهداشت در غزه اعلام کرد که در جریان تجاوزات وحشیانه رژیم صهیونیستی به نوار غزه از عصر دوشنبه گذشته تا ساعات اولیه صبح امروز یکشنبه 163 تن به شهادت رسیده و 1085 تن دیگ75 روز پس از شهادت پیکر شهید بحرینی فردا شب در «السنابس» به خاک سپرده میشود
75 روز پس از شهادتپیکر شهید بحرینی فردا شب در السنابس به خاک سپرده میشودخانواده شهید عبدالعزیر العبار اعلام کرد که پیکر فرزندنشان پس از 130 روز درد و محنت 55 روز در کما و 75 توقیف جسد توسط آل خلیفه شب جمعه در السنابس به خاک سپرده خواهد شد به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایدر حال بروز رسانی/ غزه؛ دفاع در ماه رمضان - روز 8 185 شهید و 1385 زخمی درپی حملات رژیم صهیونیستی به نوار غزه/ط
در حال بروز رسانی غزه دفاع در ماه رمضان - روز 8185 شهید و 1385 زخمی درپی حملات رژیم صهیونیستی به نوار غزه طرح مصر برای آتش بس در روز سه شنبهوزارت بهداشت غزه اعلام کرد که درپی حملات امشب صهیونیستها تعداد شهدای حملات اخیر به 185 شهید و 1385 زخمی رسید به گزارش خبرگزاری فارس نی33 سال پیش در چنین روزی شهید بهشتی از نگاه شهید باهنر
33 سال پیش در چنین روزیشهید بهشتی از نگاه شهید باهنرشهید مظلوم بهشتی خوب می اندیشید خوب سخن می گفت خوب می نوشت فیلسوف بود به راستی فقیه بود به جد نویسنده و دانشمند بود به حقیقت من این مسائل را با جان لمس کردم رخدادهای 13 تیر 1360 چکیده سرپرست لشکر 81 زرهی در گفت و گاحتمال رفع توقیف روزنامه قانون در مرداد ماه/ ۲۲ روز دیگر به اتهامات رسیدگی می شود
احتمال رفع توقیف روزنامه قانون در مرداد ماه ۲۲ روز دیگر به اتهامات رسیدگی می شود اولین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهام های روزنامه قانون روز 5 مرداد ماه در شعبه 76 دادگاه کیفری به ریاست قاضی سیامک مدیر خراسانی برگزار می شود به گزارش نامه نیوز همزمان با مشخص شدن زمان برگزاری و شعبهتغییر روز استقبال از 16 شهید دفاع مقدس
شنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۳ - ۱۴ ۱۶ مراسم استقبال از 16 شهید دفاع مقدس بعد از ماه مبارک رمضان انجام میشود به گزارش ایسنا کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح اعلام کرد آیین استقبال از پیکرهای 16 شهید دوران دفاع مقدس که قرار بود روز 24 تیرماه جاری در مرز تمرچین پیرانشهر انجام شود به24 شهید و 130 زخمی در روز خونین غزه
24 شهید و 130 زخمی در روز خونین غزهتاریخ انتشار چهارشنبه ۱۸ تير ۱۳۹۳ ساعت ۰۸ ۴۶ حملات هوایی رژیم صهیونیستی به مناطق مختلف نوار غزه در ۲۴ ساعت گذشته به شهادت ۲۴ فلسطینی و زخمی شدن ۱۳۰ تن دیگر منجر شد به گزارش تسنیم به نقل از «اسکای نیوز» در حملات روز سهشنبه ارمهمترین اخبار رسانههای مجازی کشور یونسی: بدنه اصلاحطلبان سهمخواهی میکند/ سخنانی که عمر فتنه ۷۸ را پنج روز
مهمترین اخبار رسانههای مجازی کشوریونسی بدنه اصلاحطلبان سهمخواهی میکند سخنانی که عمر فتنه ۷۸ را پنج روزه کرد نامه وزیر سابق به روحانی فیلم بانوی شهید دفاع از حجابیونسی بدنه اصلاحطلبان سهمخواهی میکند سخنانی که عمر فتنه ۷۸ را پنج روزه کرد نامه وزیر سابق به روحانی و فبرپایی مراسم ویژه روز عفاف و حجاب با حضور ۳۰۰ همسر شهید
برپایی مراسم ویژه روز عفاف و حجاب با حضور ۳۰۰ همسر شهید مراسم ویژه روز حجاب و عفاف به مناسبت میلاد با سعادت امام حسن مجتبی ع با مشارکت همسران شهدای مشهد مقدس در پایتخت معنوی ایران اسلامی برگزار می گردد به این مطلب امتیاز دهید به گزارش سرویس مقاومت جام نیوز مراسم ویژه رو-
گوناگون
پربازدیدترینها