واضح آرشیو وب فارسی:فارس: فارس گزارش میدهد
اشتغالی کاذب به نام دستفروشی
بیکاری و عدم شغل مناسب برای جوانان کامیارانی سبب شده است تا معضلی به نام دستفروشی به عنوان شغلی کاذب در این شهرستان از استان کردستان رواج پیدا کند.
به گزارش خبرگزاری فارس از کامیاران، امروز در تمامی شهرها معضلی به نام دستفروشی خودنمایی میکند، معضلی که نه میتوان آن را حذف کرد و نه با آن ساخت. اگر چه تلاشهایی برای ساماندهی دستفروشان در بازارچهها صورت گرفته اما تاکنون نتیجه و یا اقدامی جدی در این خصوص صورت نگرفته است نتیجهای که نه خانوادهای از نان شب بازماند و نه چهره شهر به خاطر وجود دستفروشان زیبایی خود را از دست میدهد. در گذشته دستفروشی فقط برای افراد پیر و از کار افتاده که دیگر رمقی برای کار در وجود نداشتند به عنوان منبع درآمدی مورد توجه قرار میگرفت، اما امروز بیشتر دستفروشان جامعه ما را طیف جوان و جویای کار به خود اختصاص دادهاند که یا تحصیلات دانشگاهی دارند و یا برای تأمین خرج تحصیل مجبور به دستفروشی شدهاند. دستفروشان بیشتر در مراکز پر رفت و آمد و میدانهای اصلی شهر و در روزها و ساعتهایی خاص بساط میگسترانند اما در مجموع با توجه به عدم اشتغال مناسب برای جوانان، دستفروشی به شکلهای مختلف و به وسیله افراد مختلف در جامعه رواج یافته است. کالاهای ارائه داده شده از سوی دستفروشان به تناسب فصل و تقاضای بازار متفاوت است فصلی، مختص فروش اقلام خوراکی در کنار پیادهرو است و زمانی به فروش اقلام مصرفی مانند پوشاک و غیره اختصاص مییابد. نداشتن سرمایه اولیه احمد حشمتی دیپلمه از هنرستان کامیاران یکی از دستفروشانی است که پای صحبتهایش مینشینم؛ جوانان خوش سیما و 22 ساله که با زیرکی هر چه تمام مشتریان را به سمت بساط پهن شدهاش دعوت میکند. دلیل روی آوردنش به دستفروشی را که میپرسم، میگوید: چند سال پیش پدرم را از دست دادم، و چون تنها مرد خانواده چهار نفری بودم به درس و مشق را کنار گذاشته و وارد بازار کار شدم. نبود منبع در آمد مناسب برای تامین مخارج خانواده و نبود سرمایهای برای راهاندازی یک کسب و کار جدید از سوی دیگر من را وادار به انتخاب این کار کرده است، چراکه دستفروشی تنها کاری است که سرمایه چندانی نمیخواهد و از پرداختن کرایه و بعضی هزینههای دیگر معاف هستی. به گزارش فارس؛ هر چند احمد دستفروشی را کاری خوش چهره نمیدانست، اما آن را بهتر از گرسنگی و روی آوردن به خلاف میداند و میگوید: با این کار در آمد نسبتا خوبی دارم و شاکرم چون هزینههای خانوادهام را حداقل از مسیر حلال تأمین میکنم. میپرسم، آیا ازدواج کردهای، میگوید: من که شغل درست و حسابی ندارم که بخواهم با تکیه بر آن کس دیگری را به زندگیم وارد کنم. آخر کدام پدر حاضر است دخترش را به مردی که شغل مطمئنی ندارد بدهد من که حاضر نیستم، خواهرهایم را به مردی با شرایط خودم بدهم، اما قطعا ازدواج یکی از برنامههای آینده من است و در صورت رفع مشکلات مادی و داشتن شغلی مطمئن انجام خواهم داد. بیکاری و از دست دادن شغل بسیاری از دستفروشان از دست دادن شغل قبلی خود و بیکار شدنشان را عامل روی آوردن به سمت دستفروشی عنوان میکنند و در این میان علی که زیورآلات زنانه و مردانهاش اکثرا نگاههای بانوان را به سمت بساط کشانده است میگوید: من در یک شرکت به کار ویزیتوری مشغول بودم ولی در حال حاضر حدود یک سال است بیکار شدهام و برای پیدا کردن شغلی مناسب با توجه به شرایط و تواناییهایم به جاهای مختلفی سر زدم تا جایی که حتی برای انجام کارهای خدماتی بارها در آزمون ادارات دولتی و خصوصی شرکت کردم، اما هیچ توفیقی حاصل نشد. بیکاری فصلی اشتغالهای یدی کارهای کشاورزی و ساختمانی از سری کارهای فصلی هستند که تنها در یک فصل خاص رونق دارند و کارگران آن در سایر فصلها باید دنبال کار دیگری باشند. اکثر کارگرهای مشغول به کار در این نوع مشاغل در بهار و تابستان منبع درآمد مناسبی دارند اما در فصول سرد سال به دلیل تعطیل شدن کارهای ساختمانی به ویژه در استانی همچون کردستان، باید دنبال منبع درآمدی دیگری باشند و دستفروشی از جمله کارهای بیدردسری است که این افراد بیشتر به آن روی میآورند. ییلاق و قشلاقهای کاری تعدادی از دستفروشان به پیشروی از تجارتهای پدرانشان، به تناسب شرایط آب و هوایی و یا تقاضای بازار در هر نیمه از سال به منطقهای از کشور سفر میکنند و با بررسی قیمت کالاهای تولیدی در هر شهر، به خرید آنها به قیمت تولید اقدام کرده و با بردن این اقلام به شهرهای دیگر آنها را با قیمتهای بالاتری به فروش میرسانند و اینگونه بازار کسب و کار خود را رونق میدهند، اکثر این افراد جوانان مجردی هستند که میخواهند در کمترین زمان بیشترین درآمد را داشته باشند. «آرش.م» میگوید: من بچه کرمانشاه هستم، وسایل آرایش را از شهرهای مرزی میخرم و آنها را به شهرهای مرکزی و پر جمعیت برده و در آنجا با قیمت مناسب میفروشم. از او پرسیدم خانوادهتان از این کار راضی هستند، گفت: اگر هم ناراضی باشند کاری از هیچکداممان بر نمیآید باید بسازند تا هزینههای زندگی تأمین شود. آرش که لیسانس جهانگردی است با خنده گفت: با وجود مشکل بیکاری و عدم منبع در آمد مناسب، دستفروشان اهمیتی به برهم زدن چهره شهر و اختلال در رفت و آمد نمیدهند و مسئولیتی هم در قبال کیفیت جنس خود ندارند. وی در پایان گفت: البته این را هم فراموش نکنید ما دستفروشان نه مزد خوبی داریم نه بیمه و اگر لطمهای به کارمان وارد شود و یا بلایی سرمان بیاید سرنوشت همسر و فرزندانمان معلوم نیست. دستفروشان متکدی آخرین نوع دستفروشی، متکدیگری در قالب فروش اجناس ناچیز است، افرادی که به دلیل نقص عضو و داشتن مشکلاتی جسمی ضمن نمایش جسم معیوب با فروش اجناسی کم ارزش اقدام به جذب ترحم مردم برای پرداخت قیمتهایی بالاتر از قیمت جنس فروخته شده میکنند و یا خانوادههایی که فشار زندگی و ناتوانی در تأمین معاش زندگیشان آنها را مجبور ساخته از وضعیت معلولیت فرزندانشان در جمعآوری کمکهای مردمی برای امرار معاش استفاده کنند. در این میان یکی از شهروندان ضمن گلایه از سر و صدای دستفروشان و صدای بلندگوهای وانت بارها، گفت: صداهای بلند و مداوم دستفروشان سبب آزار و اذیت شهروندان شده است. وی ادامه داد: تمامی دستفروشان بعد از اینکه کارشان تمام میشود آشغالهای خود را رها میکنند و میروند و سبب کثیف شدن و زشت شدن خیابانها میشوند. کلام آخر: اکثر دستفروشان جوان بودند خودشان نیز از نوع کار خود رضایت نداشتند، نگاهشان به دستفروشی تنها منبع درآمدی برای امرار معاش بود، پس تنها راه مبارزه با این معضل، اشتغال فعال برای داشتن جامعه آباد است. ------------------------- گزارش از آوات یوسفی ------------------------- انتهای پیام/79018/ق40
93/04/23 - 13:21
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 55]