واضح آرشیو وب فارسی:فارس: به بهانه آزادسازی مهران
« شیخ محمد» و خاطرات دوران دفاع مقدس
خاطرات دوران دفاع مقدس برای یکایک مردم این سرزمین مقدس هرگز فراموش شدنی نبوده و همواره در اذهان باقی خواهد ماند.

به گزارش خبرگزاری فارس از ایلام، «شیخ محمد محمدی» فرزند جمشید، در سال 1336 در خانوادهای معتقد و مذهبی در شهر چوار ایلام به دنیا آمد. به دلیل مشکلات و فشار زندگی قادر به درس خواندن نبود و در دوران نوجوانی و جوانی( قبل از انقلاب) برای کمک به وضعیت معیشتی خانواده به شهرهای مختلف سفر کرده و مجدانه کار و تلاش میکرد. خدمت سربازی در دوران رژیم طاغوت را تاب نیاورد و لذا از پادگان فرار کرد. در سن 22 سالگی ازدواج کرد و یک سال بعد، یعنی پس از هجوم ارتش بعثی عراق به خاک کشور، بصورت داوطلبانه به عضویت بسیج درآمد. از ابتدای جنگ در سال 59 تا انتهای جنگ در سال 67 در جبههها حضور داشت. در ابتدا به عنوان سرباز و سپس به عنوان فرمانده گروهان فعالیت میکرد. «شیخ محمد»، در جبهه مهران از رزمندگان نام آشنا و پرتلاش بود. وی از ابتدای اشغال مهران توسط رژیم بعثی تا آزادسازی آن، در منطقه حضور فعالی داشت. وی در سال 67 به صورت رسمی به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و اکنون جانبازی 30 درصد است که همواره با انرژی و غرور از دوران افتخار سخن میگوید. شیخ محمد محمدی ، رزمنده دوران دفاع مقدس 85 در گفتوگو با خبرنگار فارس در ایلام اظهار داشت: مهران به دلیل شرایط جغرافیایی و سیاسی که داشت اولین شهر ایلام و یکی از اولین شهرهای کشور بود که مورد هجوم بعثیها قرار گرفت. وی ادامه داد: به دلیل نبود یک نیروی دفاعی منسجم در مرز مهران و همچنین کمبود سلاح و مهمات، مهران به دست بعثیها اشغال شد. مردم این شهر با وجود مقاومتها و رشادتهای زیاد، به دلیل عدم آمادگی برای جنگ، مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شدند و به شهرهای مجاور نقل مکان کردند؛ البته جوانان مهرانی خاک خود را ترک نکردند و همواره در حین آزادسازی مهران جزو رزمندگان بودند. این رزمنده دوران دفاع مقدس اضافه میکند: پس از اشغال مهران، وحدت و همدلی عجیبی در بین رزمندگان ایرانی اعم از برادران سپاهی، ارتشی و نیروهای بسیجی ایجاد شد. در آن زمان، ابتدا سپاه نیروهایی را که عمدتاً از بسیجیان جوانان مهرانی بودند را به منظور شناسایی به مهران اعزام کرد سپس با اعزام گردان مالک اشتر به فرماندهی سیدطاهری و پس از آن اعزام گردانهای دیگر از جمله 504 ابوذر، 505 محرم و ... تلاش برای آزادسازی مهران شروع شد. وی افزود: لشکر 11 امیرالمومنین (ع) در مهران مستقر و در حال نبرد بود. همزمان لشکرهای محمد رسولالله، امام رضا (ع)، 25 کربلا در منطقه ششدار به آمادهسازی میپرداختند و در مواقع لازم جهت پشتیبانی به مهران نیرو اعزام میکردند. محمدی تصریح کرد: هدف اصلی ایران، باز پسگیری شهر مهران و ارتفاعات قلاویزان بود. به همین خاطر لشکر محمد رسول الله از قلاویزان به سمت مهران و لشکر 11 امیرالمومنین (ع) از داخل مهران به سمت قلاویزان شروع به پاکسازی کردند و مهران را از وجود بعثیها پاک کردند. این رزمنده دوران دفاع مقدس گفت: پس از باز پسگیری مهران، پدافند مهران را ارتش به عهده گرفت. اما متاسفانه مهران باز هم اشغال شد و مجدداً با کمک نیروهای بسیجی که بسیاری از آنها فقط آموزشهای ابتدایی جنگ را بلد بودند، اما با ایمان و رشادتی که در دلشان بود، دلیرانه مبارزه میکردند، در کربلای یک مهران را آزاد کردند و موج شادی در بین رزمندگان و مردم شهر بوجود آمد. وی ادامه داد: ساکنان مهران که بسیاری از آنها به دلیل حمله غافلگیرانه عراق خانه خود را رها کرده بودند به مهران بازگشتند. اما به دلیل موقعیت حساس مهران دوباره با جمع کردن اسباب و وسایل زندگی به خارج شهر رفتند. لذا، مهران کاملاً یک منطقه نظامی شد. پس از تسلط نیروهای ایرانی بر مهران، مردم این شهر شروع به پاکسازی شهر از مهمات، سیم خاردار، میدان مین و جنازهها کردند. سپس نیروهای بسیجی که عده زیادی از جوانان مهرانی را نیز شامل میشدند جهت فراگیری آداب نظامی به منطقه ششدار و بعضا شهرهای دزفول، تهران و مشهد اعزام شدند و بعد از یک دوره 45 روزه به جوار امام زاده سیدحسن (ع) جهت تقسیم در گردانهای مستقر در مهران اعزام شدند. محمدی بیان کرد: از همین جوانانی که تا قبل از جنگ در مهران چیزی از جنگیدن نمیدانستند، گردانی زبده به وجود آمد که نه تنها امنیت مهران را تامین کرد، بلکه همواره برای جلوگیری از پیشرفت دشمن به مرزهای کشور ازجمله کردستان و دهلران اعزام میشدند. این رزمنده دوران دفاع مقدس افزود: عراقیها که مات و مبهوت قدرت و اراده مردمان این سرزمین شدند، تلفات زیادی هم از لحاظ انسانی و هم سختافزاری دادند. تعداد بیشماری به اسارت گرفته شدند و تعداد زیادی مجروح نیز دادند از طرفی، چون مهران کاملاً منطقه نظامی شده بود، مجروحان عراقی برای مداوا به شهرهای دیگر از جمله ایلام و چوار منتقل شدند. بنابراین، بسیاری از اماکن عمومی مانند سالن ورزشی چوار جهت مداوای این مجروحان تخلیه شد. وی تصریح کرد: جنگ و به خصوص عملیات آزادسازی مهران، برای ما سرشار از خاطره است که اگر بخواهم بازگو کنم، باید ساعتها با شما سخن بگویم. خاطراتی که هیچ گاه از ذهنم پاک نمیشود؛ مربوط به دو جوان رزمنده است. اولی جوانی رشید و شجاع از ایل شوهان بود که به تلافی اینکه عراقیها یکی از همرزمانش را توسط دو جیپ به شهادت رسانده بودند، طی چند شب هم آن دو جیپ عراقی را آورد، هم یک سرباز را به اسارت گرفت. وی ادامه داد: دیگری شهید نیازی از جوانان همدانی بود که وقتی از من جهت مراسم عروسیاش مرخصی خواست، به او سه ماه مرخصی دادم. ولی اصرار میکرد زیاد است و فقط چند روز میخواهد برود. ظهر همان روز که میخواست از مهران برود، درست همان لحظه ترکش تک خمپاره عراقیها او را به شهادت رساند. چند روز بعد از شهادتش چند صفحهای از خاطرات آن بزرگوار را نوشتم و برای مادرش فرستادم که آن مادر گفت "تنها با خواندن این خاطرات آرام میشوم"... وی گفت: هیچگاه شهدا و همرزمانم را از یاد نخواهم برد. هر لحظه و در هر مکان برای دفاع از خاک و ناموس مملکتم آمادهام و وای به حال کسی که چشم طمع به خاک کشور عزیزم داشته باشد. انتهای پیام/2246/ل40
93/04/16 - 10:25
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 54]