واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا:
داغ دلهایی که تنها با مرهم عطوفت همنوع التیام می یابد اردبیل - ایرنا - اینجا نامش زندان است، در این مکان مشکلات حبس شده است، اینجا جایی است که دردهای جامعه در پشت میله ها درجا می زند، اینجا برای دردها مرهمی نیست مگر عطوفت همنوع که به سراغ آید.
اینجا در بند مالی زندان اردبیل ، محکومان از جنس جنایت کاران ، دزدان ، قاچاقچیان نیستند، زندانیان در این بند بر اثر یک تصادف ، سهل انگاری و بی تدبیری به حبس درآمده اند.
اینجا زندانیان با دیدنت عرق شرم می ریزنند ، چهره از تو پنهان می سازنند که نکند تو آشنایی باشی و آبرویش پیش تو رود.
در این بند مردانی از جوان و پیر حضور دارند، یکی از درد طلاق و عدم استطاعت پرداخت مهریه و نفقه، دیگری به خاطر چک بی محل ، آن دیگری به خاطر ضمانت وام بانکی و یکی هم به دلیل پرداخت نکردن دیه تصادف سال هاست که آزادی را به حسرت به انتظار نشسته اند.
در میان این زندانیان حکایت آنکه به خاطر ضمانت وام یک به ظاهر دوست به زندان اقتاده است بیشتر دل را می آزارد، مرد در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده است می گوید: به جرم قبول ضمانت یک دوست در این مکان گذران عمر می کنم، این روزها محبت کردن ، خدمت کردن و اعتماد کردن جرم است.
می افزاید: تاوان اشتباه من در اعتماد به یک دوست را همسر و فرزندانم که هر سه دختر هستند می پردازند. به همسرم گفته ام که به ملاقاتم نیایند زیرا تحمل دیدن بغض و اشک آنها را ندارم، از اینکه باعث به هم ریختن آسایش و آرامش آنها شده ام شرمنده و خجالت زده ام.
زندانی دیگری از دردهای خود و طی مسیر اشتباه در زندگی که به طلاق منتهی شده، گفت. او گفت که هم من و هم همسرم در این نهایت تلخ مقصریم ، هم من که اکنون در زندانم تاوان پس می دهم ، هم همسرم که مهر زن مطلقه بر پیشانی دارد و بیش از هر دوی ما فرزندم که حال و آینده اش رو به تباهی است.
و جوانی که اسیر جنون سرعت شده است، می گوید: خیال می کردم داشتن گواهینامه کافی است و دیگر سرعت مرا مانعی نیست اما مرگ یک نان آور خانواده ، دل آزاری دهها عضو دو خانواده و حبس طولانی مدت تاوانی است که به خاطر این تفکر خام باید پرداخته شود.
330 محکوم مالی در این بند و دیگر زندان های استان سال هاست که به انتظار نشسته اند که شاید فرجی در کارشان پدید آید، آنها چشم انتظار نیکوکارانی هستند که زکات نعمت خدادادی اشان را با آزاد کردن آنها و شادی کودکان و همسران منتظرشان پرداخت می کنند.
وقتی که رمضان فرا می رسد امید در دل زندانیان مالی دوباره می روید، رادیو به گوش اخبار گلریزان را پی می گیرند که شاید امسال مروت و جوانمردی ها بیشتر از پارسال و پارسال ها نمود یافته و نوبت رهایی آنها شود.
250 میلیارد ریال جرایمی است که محکومان مالی در اردبیل به انتظار پرداخت آن از سوی خیرین و نیکوکاران نشسته اند، امسال نیز گروهی از این زندانیان رها خواهند شد و شاید گروهی دیگر یکسال دیگر به انتظار خواهند نشست.
رییس ستاد دیه استان اردبیل می گوید: از تعداد 330 زندانی مالی در استان 35 نفر مربوط به محکومان تصادفات رانندگی و کارگاهی، 80 نفر مربوط به محکومان مهریه و نفقه و 215 نفر نیز مربوط به محکومان دیگر جرایم غیر عمد مالی می باشند.
در طول ماه مبارک رمضان 12 جشن گلریزان در مناطق مختلف استان برگزار می شود و با جمع آوری کمک خیرین امید می رود با بهره گیری از کمک های ستاد دیه کشور و تسهیلات بانکی زمینه آزادی زندانیان نیازمند فراهم شود.
وی بیان کرد: انتظار می رود با کمک های مالی خیرین همزمان با بیست و پنجمین روز از ماه مبارک رمضان و برگزاری جشن آزاد سازی در مرکز استان این زندانیان به آغوش خانواده های خویش برگردند.
پارسال با برگزاری جشن گل ریزان در استان 231 زندانی معسر با پرداخت 160 میلیارد ریال بدهی توسط ستاد دیه از زندان آزاد شدند.
مدیر کل زندان ها و ندامتگاههای استان اردبیل می گوید: زندانیانی که به جرم مالی در حبس هستند به تنهایی مقصر وضعیت بوجود آمده نیستند .
مراد فتحی بیان کرد: در کنار خود زندانیان، بسیاری از ما نیز در وضعیت بوجود آمده مقصر هستیم و باید کمک حال آنها برای رهایی از وضعیت بوجود آمده باشیم .
وی با بیان اینکه جرایمی چون عدم پرداخت مهریه از جمله جرایم مشهود در بین محکومان مالی است ، گفت: تعیین مهریه های بالا که معمولا توسط والدین و نوعروسان با فخر فروشی انجام می شود به دردسرهای پس از ازدواج تبدیل شده و زندگی را به کام خانواده ها تلخ می کند.
در بازدید از بند محکومان مالی زندان اردببل آنچه که بسیار انسان را آزار می دهد، این واقعیت است که واقعه هایی بسیار جزیی به گناهان وجرم هایی با تاوان طاقت فرسا و جانکاه تبدیل شده اند، جرم هایی که می توانست با قطره ای محبت ، با لحظه ای صبر ، با اندکی گذشت ، با ذره ای اعتماد و با تدبیر و بینش هرگز پیش نیامده و یا به راحتی حل و رفع گردد.
اینجا زندان بود، پس از ساعتی از آنجا خداحافظی کردیم ولی آنهایی که در آنجا ماندند ، داغ دردهای ما و جامعه ما بودند که شاید در بی توجهی ها سوخته اند، ولی ای کاش این مشاهده ها تلنگری باشد برای همه ما در تربیت صحیح نسلی که بسیار مشغول است و این مشغولیت بدجوری ذهن و جان این نسل را مسخ کرده است.
گزارش : مینا میرقاسمی
8124/530
انتهای پیام /*
: ارتباط با سردبير
[email protected]
15/04/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]