تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 4 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هر چیز دارای سیماست، سیمای دین شما نماز است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833119373




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

دانش «نسب‌شناسی» با تکیه بر نقش شیعیان امامی


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
دانش «نسب‌شناسی» با تکیه بر نقش شیعیان امامی
سادات علوی و شیعیان امامی به دلایلی چون تکیه معصومان در سنت و سیره خود بر نسب برای کاربردهای اسلامی و ارتباط آن با موضوع امامت، حفظ و شناخت ذریه پیامبر(ص) اهتمام بیشتری برای دانش «نسب‌شناسی» قائل بوده و در بالندگی و توسعه این دانش، نقش بارزتری ایفا کردند.

خبرگزاری فارس: دانش «نسب‌شناسی» با تکیه بر نقش شیعیان امامی



بخش دوم و پایانی علم نسب در سیره معصمومان(ع) در اهمیت نسب‌شناسی، با مراجعه به سیره معصومان(ع) نکات قابل توجهی را که حاکی از توجه و عنایت آنان به نسب بوده را می‌توان استخراج کرد که به چند مورد اشاره می‌شود: ـ پیامبر(ص) پس از هجرت به یثرب در مقابل جنگ روانی مشرکان قریش و هجو پیامبر و مسلمانان، مقابله‌مثل کرد. هنگامی که شعرای قریش، چون عمرو عاص، ابن‌زبعری و ابوسفیان بن حارث، زبانشان را بر هجو مسلمین گشودند، پیامبر(ص) درخطاب به انصار از آنان خواست همان‌گونه که ایشان با اسلام خود، رسول‌الله را یاری کردند، با زبانشان نیز آن حضرت را یاری کنند. حسان بن ثابت شاعر آن حضرت آمادگی خود را برای هجو قریش اعلام کرد. پیامبر به او فرمود چگونه به هجو ایشان می‌پردازی درحالی‌که من از آنان هستم؟ حسان یادآوری کرد به‌گونه‌ای رسول خدا را از آنان جدا خواهد کرد که مو را از خمیر جدا نمایند. ازاین‌رو پیامبر به او اجازه هجو داد ولی آن را مشروط کرد بر این که حسان از ابو بکر که نسب‌شناس بود، نسب قریش را جویا شده و پس از آن به هجو ایشان اقدام کند.  و حسان به دستور رسول خدا عمل کرد.  از این گزارش، حساسیت رسول‌الله بر فرا‌گیری دانش نسب از اهلش و استفاده از آن برداشت می‌شود. پیامبر(ص) در خطبه حجة‌الوداع (سال دهم هجرت) از آلوده نشدن نسبش اظهار کرد. نیز آن حضرت در یاد کرد از اعقاب و نیاکان انصار میان آنان تفاوت می‌گذاشت.  رسول خدا کسی را که به دروغ خود را به قومی منتسب نماید وعده آتش داد و یادآور شد که اگر کسی واقف به دروغ خود در انتساب به فردی باشد، کافر است. امیرمؤمنان علی(ع) در پی شهادت همسر گرامی‌شان، حضرت فاطمه زهرا÷، در انتخاب همسر، به برادرش عقیل که از نسب‌شناسان برجسته زمان خود بود، مراجعه و فرمودند: همسری برای من انتخاب کن که از خاندان‌های شریف و از شجاعان عرب باشند. عقیل پس از بررسی‌های لازم، ام‌البنین (فاطمه) دختر حزام کلابی را از قبیله بنی‌عامر بن صعصعه که بانوی مجلله و مکرمه بود را پیشنهاد داد و گفت در میان عرب شجاع‌تر از پدرانش وجود ندارد.  امام پذیرفت و ثمره این ازدواج چهار فرزند (حضرت ابوالفضل العباس(ع)، عبدالله و جعفر و عثمان) بود که همگی در رکاب امام حسین(ع) در کربلا به شهادت رسیدند. بنا به اخباری، ائمه معصومین(ع)، عارف و آگاه به علم نسب بوده‌اند و به اصحاب خود، این دانش را آموخته‌اند.  از امام رضا(ع) روایت شده که فرمود: علم بلایا، انساب و ... نزد ماست.  برخی صحابه امامان همانند عبدالله بن عباس نیز در نسب‌شناسی مشهور بودند. نقش شیعیان در دانش نسب با توجه به نکات یاد شده، شیعیان و علویان به این دانش به عللی چون: حقوقی، اجتماعی، مذهبی و سیاسی، تأکید کرده‌اند. ازاین‌رو، چون تاریخ تشیع با تاریخ خاندان پیامبر پیوند ناگسستنی دارد، بی‌تردید، تاریخ این خاندان شریف به مقدار زیاد در منابع نسبی ثبت و ضبط گردیده است. بنابراین اگر مورخی بخواهد تاریخ شیعه و تشیع را به‌طور جامع مطالعه کند، مراجعه به انساب ضرورت دارد. با توجه به اهمیت این دانش نزد شیعیان، آنان به جهات متعدد به این دانش رونق بخشیدند که به چند مورد اشاره می‌شود: اهتمام به حفظ انساب ذریه رسول الله(ص) که محبت به ایشان طبق آیه شریفه: «قُلْ لَا أ‌َسْأ‌َلُکُمْ عَلَیْه‌ِ أ‌َجْرًا إ‌ِلَّا الْمَوَدَّةَ فی الْقُرْبَىٰ»  بر جمیع مسلمین سفارش شده است. مودّت به این خاندان، مستلزم شناخت آنها و شناخت این خاندان نیز آشنایی با علم انساب را لازم دارد ازاین‌رو شیعیان و حتی اهل‌سنت بیشترین آثار را به انساب ذریه طاهره اختصاص داده‌اند. البته همان‌گونه که یادآوری شد، از علمای شیعه در باب انساب و به‌خصوص انساب ذریه طاهره آثار زیاد و ارزشمندی به جامانده است.  و این حاکی از اهمیت دانش نسب، نزد دانشمندان شیعی است. موضوع امامت ـ که در تاریخ تشیع نقش اصلی و محوری را داراست ـ بر پایه نسبت ائمه(ع) با پیامبر و اینکه آنان فرزندان پیامبر(ص) هستند، قرار داشته است. قیام‌های علویان: بدون تردید، زمینه این قیام‌ها، مقبولیت علویان در میان مردم بود که آنها به علت ارتباط با پیامبر دارا بودند تا جایی که کسانی چون «صاحب الزنج» و بسیاری دیگر برای استفاده از این موقعیت ممتاز، خود را به علویان منتسب می‌کردند. به‌گونه‌ای که در کتب انساب علویین، بخشی را به ادعیاء (افرادی که ادعای علوی بودن می‌کردند) اختصاص داده‌اند.  شناخت نسب ایشان برای تأیید و یا عدم‌تأیید برای یاری و پیوستن با ایشان مهم بود. منصب نقابت: پیدایش دستگاه نقابت، به نیمه دوم قرن سوم هجری (اوایل غیبت صغری) می‌رسد، گفته شده برای آنکه خاندان جلیل پیغمبر(ص) به پاره‌ای از آلودگی‌ها گرفتار نشوند و شرافت سادات مصون بماند، منصب یاد شده به‌وجود آمد و به زودی در منطقه‌ای وسیع گسترش یافت. این تشکیلات خود یکی از علل مهم رشد و گسترش دانش نسب بود. طبق توافقاتی که میان حکام وقت و بزرگان سادات به‌عمل آمد، امتیازی به سادات داده شد که به تأسیس دارالنقابه‌ها انجامید. در این دارالنقابه‌ها، نقیب النقابی از طرف حکومت مرکزی تعیین می‌شد که او برای هر شهر نقیبی مشخص می‌کرد. در این دارالنقابه‌ها، پرونده‌های خاصی برای سادات با عنوان «جریده» ثبت می‌شد. این دارالنقابه‌ها که تا اواسط دوره حکومت صفویه وجود داشت، بهترین جا برای حفظ انساب سادات بود، اما متأسفانه این دارالنقابه‌ها از اواسط دوران صفویه برچیده شد و خلل بزرگی در انساب سادات به‌وجود آمد و پس از آن، مرکز خاصی برای ضبط و حفظ نسل سادات و کیان آنها وجود نداشت، هرچند این دارالنقابه‌ها در برخی از کشورهای اسلامی وجود دارد. علمای بزرگ نسب‌شناسی در هر زمانی برای حفظ سلسله سادات از گزند حوادث، اقدام به تألیف کتب انساب نمودند که هم اکنون مقداری از این کتاب‌ها در دسترس می‌باشند. قابل ذکر است که در اوایل خلافت بنی‌العباس در اعقاب و بطون سلسله سادات کثرتی پدید آمد و خود بنی‌العباس هم‌ هاشمی‌نژاد بودند ازاین‌رو حفظ و حمایت انساب سادات احتیاج به نقابت پیدا کرد تا منسوبین به بنی‌هاشم همگی از روی شجره‌نامه‌ها شناسایی شودند تا با مشخص شدن ذوی‌القربی، آنان به حقوق خود نائل آیند و اجر رسالت به ایشان عاید شود. نیز جلوی ورود احتمالی غیر آنان در سلسله جلیله سادات گرفته شده و انساب ایشان محفوظ بماند. ازاین‌رو نهاد نقابت شکل گرفت و به دلایلی به دو دستگاه «نقیب الطالبیین» و «نقیب العباسیین»، تقسیم گردید. منصب نقابت بسیار محترم و صاحب آن معظم بود و چهره شاخصی همانند سید جلیل طاهر ذی‌المناقب، ابواحمد حسین بن موسی پدر سید مرتضی و سید رضی، عهده‌دار این منصب بود که به هشت واسطه نسبش به حضرت موسی بن جعفر(ع) می‌رسید، علاوه برآن دیوان مظالم و امارات حج را نیز متصدی بود که بعد به سید رضی و سید مرتضی رسید. معمولاً به ریاست نقابت، شخصی را به اسم نقیب الأشراف یا رئیس خاندان نبوی انتخاب می‌کردند، وظایف آن از این قرار بود: حفظ نسب خاندان ـ ثبت‌نام نوزادان و مردگان. ـ جلوگیری از افراد خاندان از نظر ارتکاب پاره گناهان و یا اشتغال به پاره سب‌ها و مشاغل پست. ـ مطالبه و وصول و ایصال حقوق آنان. ـ دریافت حقوق مربوط به خاندان پیغمبر در غنیمت و فیء و تقسیم آن میان افراد. ـ مراقبت در زناشویی زنان و دختران خانواده که فقط با هم‌شأن خودشان همسر شوند. و در واقع نقیب‌الأشراف به‌منزله قیم و وکیل عمومی افراد خاندان بشمار می‌آمد. حفظ و حراست انساب دودمان نبوی در جمیع ادوار اسلامی در نهایت درجه اهمیت بوده است. نقش شعرای شیعه: کسانی چون کمیت بن زید اسدی (م126ق)، سید حمیری و دعبل خزاعی و دیگر شعرای متعهد شیعی با توجه به آشنایی ایشان به انساب ـ که از ویژگی‌های یک شاعر مشهور است تا در سروده‌های خود دچار اشتباه نشود ـ در سروده‌های خود، فراوان به نسب اشخاص اشاره کرده‌اند که خود می‌تواند از علل گسترش دانش نسب‌شناسی باشد. نسب شناسان برجسته شیعی در میان شیعیان، نسب‌دانان بسیاری ظهور کرد و ایشان نقش سترگی در بالندگی دانش نسب ایفا کردند. گروه بسیاری از نسابه‌های شیعه نامشان در در کتب تاریخ، لغت، حدیث و انساب ذکر شده لیکن تفصیلی از شرح حال ایشان در دست نیست. چند نفر از مشهور‌ترین ایشان و آثارشان عبارتند از: ابونصر محمد بن سائب کلبی (م 146ق). وی نخستین کسی است که علم نسب را به‌معنای دقیق آن تدوین کرد. او از اصحاب امام باقر و امام صادق(ع) بود و در نگارش اثر خود، از ابوصالح، نسابه معروف، که همنشین عقیل بن ابی‌طالب بود بهره فراوان برد. هشام بن محمّد بن سائب کلبی (م 206ه‍). وی از دانشمندان مکتب عراق و عالم به انساب، اخبار، مثالب، شعر، ایام‌العرب، فتوح، جغرافیا، کتیبه‌شناس و حافظ و مفسّر قرآن  وی از شاگردان امام جعفرصادق(ع) و از خواص امامیه «کان یختص بمذهبنا» بود.  خاندان کلبی ازجمله هواداران علی بن ابی‌طالب(ع) و از دشمنان بنی‌امیه محسوب می‌شدند. شاگردی برخی از آنان در محضر ائمه و یا مجموعه آثار آنان در زمینه مقاتل، انساب، مناقب و غارات همگی دلالت بر تقرب و علاقه باطنی ایشان به اهل‌بیت پیامبر دارد.  برخی از مشاهیر اهل‌سنت به‌رغم اعتراف به فضل هشام کلبی  در دانش نسب او را ازاین‌رو که شیعه است موثق ندانسته‌اند. هشام یکی از آگاه‌ترین به دانش نسب‌شناسی در روزگار خود بود. ازاین‌رو، کتاب‌های بسیاری در باب انساب عرب نگاشت که ازجمله آنها جَمهَره النسب است. حاجی خلیفه وی را اولین کسی می‌داند که درباره انساب کتاب نوشته است.  مطالب کتاب وی شامل نسب قریش و بنی‌هاشم، شعبات مضَر، ربیعه و قبایل قحطانی است. ابن‌کلبی علاوه بر انساب اطلاعات تاریخی در باب ایام‌العرب، مساکن کهن و نوین قبایل، تراجم احوال بزرگان قبایل، مهاجرت‌های قبایل و نقش آنان در فتوحات به‌دست می‌دهد که مورخان بی‌نیاز از این مطالب نیستند. اطلاعات مهم درباره بزرگان قبایل شیعه، قیام‌های شیعی، واقعه کربلا، توابین، والیان و فرماندهان نظامی از آن جمله‌اند. ابوالحسن یحیی نسابه، فرزند حسن بن جعفر بن عبیدالله اعرج ابن حسین اصغر ابن امام زین العابدین(ع) (م277ق): معروف به عقیقی، مؤلف انساب آل ابی‌طالب (یا نسب ابی‌طالب)  و صاحب منصب نقابت در مدینه منوره و به نسابه معروف بوده است.  رجال شناسان شیعی، یحیی را از اصحاب امام رضا(ع) دانسته‌اند  ابن‌طقطقی یحیی را از رجال امامیه برشمرده است.  از یحیی روایات بسیاری در منابع شیعه مانند الامالی، عیون اخبار الرضا و علل الشرایع نقل شده  که می‌تواند مؤید شیعی بودن او باشد با وجود این، به‌رغم معاصر بودن یحیی با امام جواد(ع)، وی به نسل امام رضا(ع) اشاره‌ای نکرده است. یحیی نسابه نخستین کسی دانسته شده که کتابی مستقل درباره انساب آل ابی‌طالب تألیف کرد که برای کتب انساب بعدی از مصادر بشمار می‌آید. عقیقی سلسله خاندان اهل‌بیت(ع) از آغاز تا زمان خود را ثبت کرد. بنا به نوشته ابن‌طقطقی، یحیی صاحب مبسوط (ذکر نسب سادات طالبی از اسلاف به اخلاف، یعنی از بالا به پایین) نسب طالبیین است.  اصل کتاب یحیی در دست نیست اما نسخه‌ای از آن به کتابت سال 551 هجری در کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی موجود است که محمدالکاظم تصویر آن را تحقیق کرده است. با افزایش ذریه پیامبر(ص) و اهمیت ویژه این خاندان، نسب‌شناسی اهل‌بیت پیامبر(ص) از اهمیت خاصی برخوردار شد. ابونصر سهل بن عبد الله بن داود بخاری (زنده تا سال 341ق): وی مؤلف کتاب سر السلسله العلویه است. شیعه امامی بودن وی را می‌توان از به کارگیری لفظ الامام و علیه السلام برای امامان شیعه و القائم و الحجه در خصوص امام عصر و نیز آوردن لقب کذاب برای جعفر فرزند امام‌هادی به‌دست آورد.  ابونصر با دانشمندان بسیاری مکاتبه و به شهرهای مختلف مسافرت کرد. او نسب خاندان علوی را پس از ذکر بزرگان آل ابی‌طالب تا زمان خودش به روش مبسوط آورده است. کتاب بخاری مورد استناد نسابه‌های معروفی همانند عمری و ابن عنبه بوده و آنان بارها به آن استناد کرده‌اند  زیرا کتاب ابونصر بخاری علاوه بر اتقان و حسن دقت، از نخستین تألیف‌ها درباره انساب آل ابی‌طالب است. عالم و نسب‌شناس شیعی که کتابش رابرای یکی از وزرای عصر خود (وزیر رفیع) نوشته است. غرض مؤلف بیان نسب درست علوی و رد کسانی است که علوی نسیتند، ولی خود را علوی می‌نامند. شیوه بخاری در بیان انساب به این‌گونه است که ابتدا پدران، سپس فرزندان و نوادگان تا علویان معاصرخود را می‌آورد. یعنی از عبدالمطلب شروع و به فرزندان عمر الاطرف بن علی که معاصر نویسنده بود، ختم می‌شود. این کتاب در میان منابع تاریخی انساب آل ابی‌طالب، نخستین اثر منتشر شده تا کنون است. ابوالقاسم الحسین بن علی بن الحسین بن محمد معروف به وزیر المغربی (م 370ق): برخی منابع اهل‌سنت او را شیعه معرفی کرده‌اند. در برخی منابع شیعی نیز ترجمه او آورده شده  و برخی به شیعه امامی بودن وی تصریح کرده‌اند. ابوجعفر محمد بن محمد عبیدلی حسینی (م ح 435ق): مؤلف کتاب تهذیب الانساب و نهایه الاعقاب. وی از شیعیان امامی و نسب‌شناس بزرگ طالبیان عراق بود. او را شیخ‌الشرف نیز لقب داده‌اند. کتابش مورد استناد نسب شناسان، محدثان و مورخان است.  به گفته ابن‌عنبه، دانش نسب در عصر عبیدلی به او باز می‌گردد و وی استاد شخصیت‌های برجسته شیعی همانند شریف سید رضی و سید مرتضی دانسته شده است. به‌رغم موجزنویسی عبیدلی، تألیف او از مصادر مهم محسوب می‌شود. از دیگرکتب نسبی عبیدلی: الحاوی فی النسب  و المبسوط است که کتابی حجیم بوده و تهذیب الانساب خلاصه آن است. او نسب پیامبر را تا آدم(ع) ذکر کرده و پس از آن به نسب اولاد و خویشاوندان آن حضرت پرداخته و به‌دنبال آن ابوطالب و علی(ع) و بقیه ائمه و در ادامه نسل زید بن علی، محمد بن حنفیه، عباس بن علی، عمر الاطرف، جعفر بن ابی‌طالب و عقیل سخن گفته است. نجم‌الدین ابوالحسن علی بن محمد العمری النسابه (م 443 تا 460ق): از ساداتی است که نسبش حدوداً با یازده واسطه به امام سجاد(ع) می‌رسد. اثر ارزشمند وی المجدی فی أنساب الطالبیین ازجمله آثاری در موضوع دانش نسب‌شناسی است که بسیاری از بزرگان علم الانساب بدان استناد جسته‌اند. برخی نسب شناسان عمری را امام اهل نسب دانسته  و او را از قله‌های علم انساب نامیده‌اند که «گفته‌هایشان برای آیندگان، حجت است و خداوند، این علم را مسخر ایشان گردانید.»  وجه تسمیه این کتاب آن است که مؤلف آن را برای مجدالدوله احمد بن حمزه از سادات فاطمی و نقیب مصر در زمان فاطمیان نگاشت. در این کتاب شجره‌نامه علویان و طالبیان که در اثر ظلم و جنایات حاکمان ستمکار به نقاط دوردست شرق و غرب عالم اسلامی هجرت کرده و پراکنده شده بودند، و برخی از ایشان در برخی نقاط به‌عنوان امیر و حاکم و یا امام مفترض الطاعه در رأس جامعه و در مقام حکومت تامّه قرار می‌گرفتند، بیان شده است. المجدی ابتدا به اجمال و گویا به‌عنوان تبرک از نسب پیامبر(ص) سخن گفته و سپس به انساب خاندان ابوطالب می‌پردازد. سه قسمت اصلی کتاب مشتمل بر سه فرزند ابوطالب یعنی علی(ع) و جعفر و عقیل است که طبعاً از این میان، شرح خاندان امیرالمؤمنین(ع) حجم بیشتری را به خود اختصاص می‌دهد. مؤلف در ابتدای بیان انساب آن حضرت به اشاره از دختران او نام برده و سپس به اعقاب امام حسن و امام حسین‘، اعقاب محمد حنفیه، اعقاب عباس بن علی و عمر الاطرف که جدّ مؤلف است می‌پردازد. جایگاه ائمه دوازده‌گانه شیعه نیز در این کتاب روشن است: ذیل اعقاب امام حسین، آنگاه امام سجاد، آنگاه امام باقر(ع) تا آخرین امام که به ترتیب ذیل فرزندان هر امام به آنان پرداخته است. مؤلف ضمن بیان انساب هر امام، شرح بسیار مختصری از آن بزرگان ارائه کرده اما درباره امام دوازدهم به شرح و بسط بیشتر می‌پردازد. تردیدی در شیعه امامی بودن العمری نیست شاهد آن عبارت «نحن اثنی‌عشری» است که وی در بیان عقیده امامیه درباره زید بن علی آورده است. المجدی در زمان حیات مؤلف خود از شهرت و اعتبار کافی برخوردار بوده و در شرق و غرب عالم اسلامی رواج داشته است. کتب أنسابی که در قرن پنجم یا قرن ششم تألیف شده است از قبیل لباب الأنساب بیهقی، و الفخری سید اسماعیل مروزی بدان استناد کرده‌اند. کتاب حاضر مشتمل بر مقدمه‌ای از آیت‌الله مرعشی نجفی است که با عنوان «المجدی فی حیاة صاحب المجدی» به شرح حال مؤلف می‌پردازد. نیز مقدمه ای مفصل در ابتدای کتاب و تعلیقات و توضیحاتی در پایان آن به قلم محقق اثر آقای دکتر احمد مهدوی دامغانی آمده است. ابوالحسن علی بن زید بیهقی (م565ق): معروف به ابن‌فندق مؤلف کتاب لباب الانساب و القاب و الاعقاب. وی از نسابه‌های بزرگ خراسان و فقیه و محدث امامیه است که در کتابش، پراکندگی و نسب آل ابی‌طالب را در اقصی نقاط جهان اسلام، آورده است. محفوظ ماندن برخی از جریده‌ها یا همان دیوان‌های نسب که اکنون نسخه‌های آن مفقودند، مدیون بیهقی است.  برخی بیهقی را شیعه امامی معرفی کرده و به سخن خود او در کتابش استناد می‌کنند. این نسابه احترام فوق‌العاده‌ای به امیرمؤمنان و دیگر ائمه(ع) قائل است. الازورقانی مروزی، عزیزالدین ابوطالب اسماعیل بن حسین بن محمد (م615ق): نام اثر وی، الفخری فی أنساب الطالبیین است که آن را در سال 606 هجری تألیف کرده است. این کتاب، درباره نسب خاندان ابوطالب یعنی فرزندان علی(ع)، جعفر و عقیل تألیف شده و علت نامگذاری آن درخواست مفسر مشهور فخرالدین رازی از دانشمندان اهل‌سنت برای تدوین این کتاب بوده است.  نویسنده پس از مقدمه‌ای درنسب پیامبر اکرم(ص)، به آل ابی‌طالب می‌پردازد. نسب امیرالمؤمنین(ع) بیشترین حجم کتاب را به خوداختصاص داده و شامل اعقاب فرزندان آن حضرت است. ترتیب انساب آن‌گونه که معمول است در این کتاب نیامده و پس از اعقاب امام کاظم(ع) با عنوان انساب موسویه، به نسل امام صادق(ع) می‌پردازد. گویا در این اثر به برخی افراد نیز اشاره نشده است. در خاتمه کتاب هم از برخی مشاهیرکه به القابی معروف‌اند یاد می‌شود. این القاب، القاب ویژه شخص می‌باشدکه فرزندان وی بدان‌ها ملقب نمی‌شوند، نظیر علویه، حسینیون، باقریه، موسویه و ... در ابتدای چاپ فعلی این کتاب، رساله‌ای با عنوان «الضوءالبدری فی حیاة صاحب الفخری» به خامه آیت‌الله مرعشی نجفی آمده و شرح حالی از مؤلف کتاب ارائه داده است. باید توجه داشت که اثر دیگری با عنوان الفخری فی الآداب السلطانیة والدول الاسلامیة نوشته محمد بن علی بن طباطبا معروف به ابن‌الطقطقی (م 709) وجود دارد که بخشی از آن پند و اندرز به فرمانروایان و دولتمردان است و ادامه آن به بیان خلاصه‌ای از رویدادهای تاریخ اسلام می‌پردازد. شهرت دو اثر به «الفخری» گاه سبب خلط بین آن دو شده است. ابوعبدالله محمد بن علی حسنی (م709ق): ملقب به صفی‌الدین و معروف به ابن‌طقطقی مؤلف کتاب الاصیلی فی انساب الطالبیین. وی امامی مذهب و از مورخان و نسب‌شناسان برجسته در عصر خود و از خاندان نقیب حله و کربلا و نجف بود که در سفرهای علمی خود از نسب‌شناسان و دیوان‌های نسب شهرهای مختلف استفاده کرد و به خواهش خواجه اصیل‌الدین حسن (م715ق) فرزند خواجه نصیرالدین طوسی از وزرای غازان‌خان مغول، الاصیلی را تدوین کرد.  کتاب او مشتمل بر انساب بنی‌هاشم و بنی‌امیه تا روزگار مؤلف است. مؤلف در مقدمه از اهمیت دانش نسب، زمان تدوین و روش‌های پرداختن به نسب، اصطلاحات دانش نسب و طبقه‌بندی انساب عرب سخن گفته است. ابن‌عنبه، احمد بن علی حسنی (م 828ق): وی عالم شیعی و نسب‌شناس قرن نهم هجری و اثر گران‌سنگ وی، عمدة الطالب فی انساب آل ابی‌طالب است. ابن‌عنبه علت و انگیزه تألیف این کتاب را چنین بیان کرده که چون به مناطق مختلف سفرکرده، دیده است افرادی ادعای علوی بودن دارند وکسی آن را انکار نمی‌کند، چه اینکه به انساب علویون آگاه نیستند؛ لذا برای تبیین اصول و فروع این انساب، کتاب حاضر را تألیف و به تیمورلنگ گورکانی تقدیم کرده است. وی تاریخ فراغت از این کتاب را سال 814 ق ثبت کرده است. ابن‌عنبه کتاب خود را به درخواست جلال‌الدین حسن حسینی، مختصر و به نام عمده الطالب الجلالیه الصغری، نام نهاد و به محمد بن فلاح مشعشعی (از حاکمان سادات مشعشعی در هویزه خوزستان) تقدیم کرد. ابن‌عنبه در نگارش انساب و اشارات تاریخی خود، شیوه‌ای انتقادی و در عین حال، منصفانه دارد و تحقیق و امانت را در ضبط واقعیات تاریخ و نسب‌شناسی به‌کار بسته است. فصل‌بندی کتاب عمدة الطال به مانند دیگر کتب انساب، چندان روشن و راهگشا نیست و برای یافتن یک شخص یا نسب او در این‌گونه کتاب‌ها بایستی در مظان آن جستجوی کافی کرد. زیرا ممکن است بیان فرزندان و نسل یک امام به تفصیل زیادی نیاز داشته و به درازا بکشد و در این بیان از طبقات قدیم به نسل‌های بسیار دور منتقل شود و ناگهان به اجداد اولیه باز گشت نماید. مؤلف به همه منابع خود اشاره نکرده اما در مواردی به نام راوی یا کتابی که مطلب خاصی را از آن نقل کرده اشاره می‌کند. ضامن بن شدقم بن علی حسینی (م بعد 1090ق): از نسابه‌های بزرگ و صاحب دو اثر ارزشمند درباره انساب: تحفه الازهار و زلال الانهار فی نسب ائمه الاطهار و لب اللباب فی ذکر نسب الساده الانجاب است. مرحوم آیت‌الله شهاب‌الدین مرعشی نجفی از علمای شیعی معاصر است که خود و خاندانش نسابه بوده و خدمات بزرگی برای حفظ انساب انجام دادند. آیت‌الله مرعشی با احیای کتاب‌های اصیل نسب‌شناسی، در بازسازی این دانش با جدیت کوشیده و علم انساب شیعی به همت ایشان حیات دوباره پیدا کرد. وی کتاب‌های خطی فراوان و ارزشمندی دراین‌باره از کشورهای مختلف جهان جمع‌آوری و برای استفاده همگان، اکثر آنها را چاپ و منتشر کردند. نیز کتاب‌های ارزشمندی مانند مشجرات ال الرسول را تألیف و تعلیقات فراوانی هم بر کتاب عمدةالطالب زدند. در سایه تلاش‌های آن مرحوم و شاگردانش، امروزه در شهر مقدس قم «پژوهشکده انساب سادات» تأسیس شده که در طی چند سالی که از تأسیس آن می‌گذرد آثار ارزنده‌ای درباره دانش نسب‌شناسی عرضه کرده است. ازجمله آنها مجموعه الموسوعة النسبیه است. این مجموعه از چند بخش تشکیل شده است. بخش اول آن با عنوان المعقبون من آل‌ابی‌طالب در سه جلد به چاپ رسیده است. جلد اول (از بخش اول) در مورد امام حسن(ع) و جلد دوم و سوم درباره نسل امام حسین(ع) است. بخش دوم این مجموعه، المحدثون من آل ابی‌طالب نام دارد که شامل سه جلد و محتوی آن، پرداختن به نسب محدثان و احادیث نقل شده از سادات از زمان ائمه اطهار(ع) تا زمان معاصر است. بخش‌هایی دیگر این مجموعه، عبارتند از: الادباء من آل‌ابی‌طالب در معرفی ادیبان سادات و نمونه اشعار آنها در طول تاریخ و الامراء و الحکام من آل‌ابی‌طالب در نسب آن دسته از ساداتی است که عهده‌دار حکومت بوده‌اند. الاعیان من آل‌ابی‌طالب نیز به معرفی عالمان نسب‌شناس از سادات می‌پردازد. النقباء من آل ابی‌طالب، المزارات و المشاهد من آل‌ابی‌طالب و الثائرون من آل‌ابی‌طالب (معرفی قیام‌کنندگان از سادات در طول تاریخ) از دیگر بخش‌های مجموعه یاد شده است. نتیجه از آنچه گفته شد برمی‌آید که دانش نسب‌شناسی، جایگاه و اهمیت قابل توجهی در میان مسلمانان داشته و همانند برخی علوم اسلامی از حرکت و رشد قابل توجهی برخوردار بوده است. مذاهب اسلامی هریک به نوبه خود در شکوفایی آن سهیم بودند. در این میان سادات علوی و شیعیان امامی به دلایلی چون تکیه معصومان در سنت و سیره خود بر نسب برای کاربردهای اسلامی و ارتباط آن با موضوع امامت، حفظ و شناخت ذریه پیامبر(ص) اهتمام بیشتری بدان قائل بوده و در بالندگی و توسعه این دانش، نقش بارزتری ایفا کردند. با نگاهی به فهرست تألیفات شیعیان در حوزه دانش نسب‌شناسی، در ادوار مختلف اسلامی، میزان نقش و سهم ایشان روشن می‌شود. دانشمندان نسب‌شناس شیعه در طول تاریخ اسلام، با تلاش خستگی‌ناپذیری که انجام داده‌اند، بانی اقدامات مهمی در حفظ و انتقال دانش نسب شدند. اهتمام ایشان بیشتر معطوف به نسب سادات بوده است. با تلاش‌های آنان انساب سادات از فراموشی رهایی یافته و با زحمات فراوان، آنان توانسته‌اند، دانش نسب‌شناسی را از صدر اسلام تاکنون بازسازی کرده و از آن پاسداری نمایند. تألیف کتاب‌های گوناگون نسبی به‌ویژه درباره انساب سادات طالبی و تشکیل مراکزی برای کار متمرکز و علمی در این خصوص، از اقدامات شیعیان نسابه برای حفظ سلسله نسب سادات بوده است. منابع و مآخذ 1. قرآن کریم. 2. آقا بزرگ تهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، دوم، بیروت، دار الاضواء، 1403ق. 3. آینه‌وند، صادق، علم تاریخ در اسلام، تهران، وزارت ارشاد اسلامی، 1364. 4. جمعی از نویسندگان (زیرنظر دکتر علی واسعی)، شهدای علوی تبار در واقعه عاشورا، قم، مؤسسه بوستان کتاب، 1383. 5. ابن‌بابویه، محمد بن علی، الامامة و التبصره، تحقیق و تصحیح مدرسه امام مهدی، قم، مدرسة الامام المهدی، چ اول، 1404ق. 6. ابن‌حزم اندلسی، علی بن احمد، جمهره انساب العرب، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1403ق. 7. مراتب العلوم، تحقیق دکتر احسان عباس، ترجمه محمدعلی خاکساری، مشهد، بنیاد پژوهشهای آستان قدس، 1369. 8. ابن‌حماد جوهری، اسماعیل، الصحاح (صحاح اللغه)، تحقیق احمد بن عبد الغفور، بیروت، دار العلم للملایین، 1410ق. 9. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، تحقیق عبد القادر عطا، ج 3، بیروت، دار الکتب العلمیه، چ 2، 1418ق. 10. ابن‌طقطقی، صفی‌الدین محمد، الاصیلی فی انساب الطالبیین، تحقیق سید مهدی رجایی، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، 1418ق. 11. ابن‌عبد ربه، عقد الفرید، به‌کوشش ابراهیم الابیاری و عمر تدری، بیروت، دار الکتاب العربی، بی‌جا. 12. ابن‌عنبه حسنی، عمده الطالب فی انساب آل ابی‌طالب، قم، تنصاریان، 1417ق. 13. ابن‌قتیبه، عبدالله بن مسلم، المعارف، به‌کوشش ثروت عکاشه، قم، شریف رضی، 1373. 14. ابن‌منظور، لسان العرب، به‌کوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1408ق. 15. ابن‌ندیم، الفهرست، به‌کوشش رضا تجدد، تهران، 1349. 16. ابن‌هشام، السیرة النبویه، به‌کوشش مصطفی السقا و دیگران، بیروت، المکتبه العلمیه، بی‌تا. 17. ابوالفرج الاصفهانی، الاغانی، به‌کوشش علی مهنا و سمیر جابر، بیروت، دار الفکر، چ دوم، بی‌تا. 18. ازورقانی مروزی، اسماعیل بن حسین، الفخری فی انساب الطالبیین، تحقیق سید مدی رجایی، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، 1409ق. 19. امامی‌فر، علی، تاریخ‌نگاران شیعه تا قرن هفتم هجری، قم، پارسایان، 1383. 20. بیهقی، علی بن زید، لباب الانساب، ترجمه سید مهدی رجایی، قم، کتابخانه مرعشی، چ 1، 1410ق. 21. جعفریان، رسول، شناخت منابع تاریخ اسلام، قم، انصاریان، 1376. 22. حاجی خلیفه، کشف الظنون، بیروت، دار الفکر، بی‌تا 23. حضرتی، حسن، دانش تاریخ و تاریخ‌نگاری اسلامی، قم، بوستان کتاب، 1382. 24. خالقی، محمد‌هادی، دیوان نقابت، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 1387. 25. ذکایی ساوی، مرتضی، «سیری در الانساب»، مجله آیینه پژوهش، ش41، 1357. 26. سمعانی، ابوسعید عبد الکریم بن محمد، الانساب، به‌کوشش عبد الله عمر البارودی، مرکز الخدمات و الابحاث الثقافیه، بی‌‌تا. 27. الطبرسی، فضل الحسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دارالمعرفه، افست، تهران، ناصرخسرو، 1406ق. 28. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1417ق. 29. عطایی، محمدرضا، مهاجران آل ابی‌طالب، ترجمه المنتقله الطالبیه، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی، 1372. 30. علوی، نجم‌الدین ابی الحسن علی بن محمد عمری، المجدی فی انساب الطالبین، تحقیق احمد مهدوی دامغانی، قم، مکتبة آیة‌الله المرعشی النجفی العامه، 1409ق. 31. قرطبی، ابو عمر یوسف بن عبد الله، الاستیعاب فی معرفه الاصحاب، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دارالجیل، 1412ق. 32. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، به‌کوشش علی‌اکبر غفاری، سوم، بیروت، دار التعارف، 1401ق. 33. مامقانی، محمد‌حسن، تنقیح المقال فی علم الرجال، نجف، المرتضویه، 1350ق. 34. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، سوم، بیروت، دار الاحیاء، 1403ق. 35. مرعشی نجفی، سید محمود، «علم نسب‌شناسی با یادی از سرآمد تبارشناسان»، مجله میراث جاودان، ش 52، 1384. 36. مفید، محمد بن محمد، الاختصاص، تحقیق و مصحح علی‌اکبر غفاری و محمد محرمی زرندی، قم، المؤتمر العالمی لافیة الشیخ المفید، ط الاولی، 1413ق. 37. مصطفی، شاکر، التاریخ العربی و المؤرخون، بیروت، دار العلم للملایین، 1983م. 38. منتظر‌القائم، اصغر، تاریخ اسلام (تا سال چهلم هجری)، تهران، سمت، چ 3، 1386. 39. نقش یمنی‌ها در حمایت از اهل‌بیت(ع)، قم، بوستان کتاب، 1380. 40. النجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، تحقیق سید موسی شبیری زنجانی، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، 1418ق. 41. نجفی، محمدجواد، «نسب‌شناسی در دوره اسلامی»، مجله تاریخ اسلام، ش 13، 1382. 42. واحدی النیشابوری، علی بن احمد، اسباب النزول، به‌کوشش ایمن صالح شبان، قاهره، دارالحدیث، بی‌تا. 43. عسقلانی، ابن‌حجر، لسان المیزان، بیروت، دار الفکر، 1407ق / 1987م. 44. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1420ق. 45. الموسوی الخوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، تهران، اسلامیه، 1356. 46. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، بیروت، دار الکتاب العربی، بی‌تا. 47. آلوسی، محمود، بلوغ الادب فی معرفة احوال العرب، بیروت، دارالشرق العربی، 1314ق. 48. پاینده، ابوالقاسم، نهج‌الفصاحه، تهران، دنیای دانش، 1382. 49. ماوردی، علی بن محمد، الاحکام السلطانیه، بیروت، دار الفکر، 1386ق. 50. ابن‌خلکان، احمد، وفیات الاعیان، تحقیق محمد محیی‌الدین عبدالحمید، قاهره، مکتبة ‌النهضة المصریة، 1949م. 51. ذهبی، شمس‌الدین، تذکرة الحفاظ، بیروت، دار الکتب العلمیه، بی‌تا. 52. خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، قم، دفتر آیت‌الله العظمی الخویی، 1409ق. 53. ذنوبی، محمدمحسن، تاریخ‌شناسی، تهران، ابوعطا (کانون فرهنگی آموزش)، 1387. 54. ابن‌ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 2006م. سید محمود سامانی/ عضو هیئت علمی پژوهشگاه تاریخ و سیره اهل‌بیت و دانشجوی دکتری تاریخ و تمدن دانشگاه معارف اسلامی. اصغر منتظرالقائم/ دانشیار دانشگاه اصفهان. منبع: فصلنامه تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی شماره 3 پایان متن/

93/04/11 - 00:45





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن