تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836119893
باید روزی ۲۵ ساعت کار کند... که محال است!
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
دخل و خرج باید روزی ۲۵ ساعت کار کند... که محال است!
روزگاری که درس میخواندم در درس حساب میپرسیدند: اگر کارگری در هر روز 6 جفت کفش بدوزد و برای دوختن سه جفت کفش 100 ریال مزد بگیرد، همان کارگر در سه روز چند ریال مزد خواهد گرفت؟ آن موقع فکرش را هم نمیکردم که همین سؤال ساده روزی میشود کابوس شبانه روزم. حالا، هر روز از مقابل مردان و زنانی گذر میکنم که در خیابانها برای لقمه نانی دوره میگردند و با دیدن شان تنها یک سؤال ذهنم را مشغول میکند: این افراد روزی چقدر باید بفروشند تا بتوانند زندگی کنند؟ آنقدر این سؤال را از خودم پرسیدهام که شب هم خوابش را میبینم. همین کافی نیست برای سوژه گزارش؟
جام جم سرا: گزارش من ساده است. ساده آغاز میشود و ساده هم پایان مییابد. فقط سؤالم کمی سخت است. برای آغاز، همین کافی است که بنویسم او هم یک انسان است و باید روی زمین زندگی کند. یعنی پول دربیاورد و بخورد و به زن و بچههایش ببخشد. بعد بنویسم با اینکه ساکت کنار پیاده رو نشسته و برای تبلیغات کارش هیچ رهگذری را صدا نمیزند، اما رد نگاهش روی کفشهای رهگذران بهترین نوع تبلیغ برای مردی است که تمام سرمایه کارش یک جعبه است با تعدادی قوطی واکس و چند برس. نمیخواهم از ساکتی و آرامش ظاهری مرد لاغر اندام و نحیفی بنویسم که وقتی هر روز میبینمش، از جثه لاغر و ضعیفش دلم میسوزد و پیش خود تصور میکنم این مرد غذای کافی نمیخورد. از نگاهش مینویسم که بنر تبلیغاتی شغلش است. از این مینویسم که نگاه ممتدش روی کفشهایم مشوق من میشود برای اینکه کنارش بنشینم و بپرسم: واکس چند؟
- قابلی ندارد.
خیلی ممنون
- بفرمایید مهمان من.
مرحمت شما زیاد، بفرمایید چقدر میشود.
- دو هزار تومان
دمپاییهای کهنه کنار جعبه واکسی را میپوشم و مینشینم به حرف زدن. شروع میکند. دستمال کهنهاش را با آب و پودری که از قبل آماده کرده خیس میکند و روی چرم هر دو لنگه کفشم را میشوید.
روزی چند جفت کفش واکس میزنید؟
- به زور به ۲۰ تا برسد
دقیقتر بگویید.
- بین ۱۰ تا ۱۵ تا حتمی است
اینجا مرکز شهر است تردد هم زیاد.
- باشد، کسی پول برای واکس کفش نمیدهد، خود شما را من هر روز میبینم از اینجا رد میشوید. نخستین بار است کفشتان را میدهید من واکس بزنم
راست میگوید. جوابش دندانشکن است و استدلالش درست. حالا هم اگر نمیخواستم سوژه گزارشم را بپرورانم دلیلی نداشت دو هزار تومان بدهم برای واکس. من هر پنجشنبه در خانه کفشهای همه اعضای خانواده را واکس میزنم و اگر بخواهم این کار را برعهده واکسی سر خیابان بگذارم، هزینه خانوادهام حداقل هفتهای ۱۰ هزار تومان اضافه میشود و در ماه، ۴۰ هزار تومان. شمای خواننده هم این ملاحظات را داری. همسایه هم. رهگذران خیابان هریک حقوق ماهانهای دارند و سبد معینی برای نیازهای هفتگی یا ماهانهشان که باید این دو را با هم منطبق کنند. توجیه میکنم:
خوب البته من قصد ندارم از خودم دفاع کنم اما تنها واکس نیست. ما باید لباسمان را هم بدهیم به مغازه لباسشویی تا زندگی او هم بچرخد، دوخت و دوزمان را به خیاطی، حتی بهتر است غذا هم از رستوران بگیریم اما درآمد مردم محدود است و اجازه این همه رفتار درست و باکلاس را به آنها نمیدهد...
خانمی کفشهای شوهرش را میگذارد برای واکس و باعجله میرود. مرد واکسی سلام میکند. جوابی نمیشنود. حالا مشغول خشک کردن کفشهای من با پارچه کهنه دیگری است. صدایش در میآید:
- من چه کنم؟ این شغل من است. سرمایه ندارم. مانند شما حقوقبگیر نیستم. مغازهای ندارم. در عوض زن دارم، بچه دارم، کرایه خانه دارم، شکم دارم که باید سیر شود. چقدر باید واکس بزنم تا زندگی کنم؟
ضربه مرد لاغر واکسی، کاری است. نگاه ترسان و ملتمس دو چشم سیاه براقش را چنان به چشمانت دوخته توگویی منتظر حس همدردی یا ابراز محبتی است که بتواند او را به آینده امیدوار کند و از ترسش بکاهد. خصلت آدم فقیر و دست خالی همین است که پایگاه خود را سست میبیند و ترسان میشود. باز هم جوابی ندارم پس سؤال:
خرج زندگی شما چقدر است؟
- فقط ماهی ۵۰۰ تومان اجاره خانه دارم. بچهام دانشگاه میرود و هزینهاش بالاست. ترمی ۹۰۰، روزی ۳ هزار تومان هم کرایه رفت و آمدم با مترو و یک کورس تاکسی میشود، نان و نیمرو هم بخواهم بخورم، شما که باسوادی و صدتا مانند ما را درس میدهی حساب کن ببین برای گذران زندگی ۵ نفرمان باید روزی چند جفت کفش واکس بزنم
نگاهم روی دستهای سیاهش خیره میماند که حالا مشغول مالیدن واکس قهوهای روی چرم کفشهایم است. با برس دسته بلند، مقدار زیادی از خمیر واکس را از قوطی برمیدارد. دستش را میگیرم:
اول به خاطر اینکه ضرر نکنی دوم بخاطر کفش خودم این را میگویم؛ ببخشید باید مقدار خمیر واکس را کم بزنید. واکس زیاد لازم نیست.
بیشتر خمیر واکس را برمیگرداند و بقیه را روی لنگههای کفش میمالد:
- نمیدانستم. بیخود نیست که زود به زود قوطی واکسهایم تمام میشود. دلم میخواهد مشتری راضی باشد و پولم حلال باشد برای همین واکس زیاد میزنم
چند روز یک بار قوطی واکستان تمام میشود؟
- دو روز یک بار.
بیشتر مشکی مصرف میکنید؟
- بله، بیشتر مردم کفش مشکی میپوشند
گاهی شده مردم بیخودی به شما پول بدهند؟ یا نذری و غیره؟
زیرچشمی نگاهی میاندازد و رو برمیگرداند:
- ببخشید من مشتری دارم.
هرچندتا مشتری که آمد، رد کنید پولش با من.
- اینقدر وضعتان خوب است چرا هیچوقت کفشتان را به من نمیدهید؟
من روزنامهنگارم. برای گزارشم دارم با شما مصاحبه میکنم.
- گفتم از این پولها کسی خرج نمیکند. خیلی کار زشتی کردید. از اول باید میگفتید، شاید من دلم نخواهد با روزنامه نگار حرف بزنم.
من که نه اسم شما را میدانم نه عکس گرفتم. فقط دلم میخواهد ببینم یک نفر واکسی چطور روزی خودش را به دست میآورد.
- همینطوری.
جواب مرا میدهید؟
حالا بین ما سکوت است اما نه صدای خرت خرت جویدن موش درشت توی جوی پهن را میشود نشنید، نه صدای تردد اتومبیلها و حرف زدن دانشجویان مسن دانشگاه را که روبهرویمان در پیاده رو ایستادهاند. مرد واکسی با پشت دست روی کفشهایم چند قطره آب میپاشد و میگذارد زمین. حواسم را به گزارشم میدهم و در ذهن مشغول محاسبه میشوم: ۹۰۰ هزار تقسیم بر ۴ میشود ۲۲۵ هزار در ماه. ماهانه ۵۰۰ هزار هم برای اجاره خانه میدهد که جمعاً میشود ۷۲۵ هزار تومان. روزی سه وعده نیمرو برای ۵ نفر چقدر میشود؟ هر دانه تخم مرغ را سوپریها ۳۵۰ تومان میفروشند. هر نفر صبح دو عدد، ظهر دو عدد و شب یک عدد اگر بخواهد نیمرو بخورد، خانواده ۵ نفری باید روزانه قیمت ۲۵ عدد تخم مرغ را هزینه غذایش کند که میشود ۸۷۵۰ تومان. برای وعدههای صبح و ظهر نیمروی این ۵ نفر - اگر باهم بخورند- حداقل ۱۵۰ گرم روغن مصرف میشود و شبها ۵۰ گرم. روغن هر کیلو ۵ هزار تومان است و مصرف یک شبانه روزشان میشود ۱۷۵۰ تومان. اگر خانواده ۵ نفری کفاش بیپناه در هر وعده غذا ۸ عدد نان لواش مصرف کند، یعنی روزانه به ۲۴ قرص نان لواش نیاز دارد. با درنظر گرفتن اینکه پول خرد در کشور مسألهای همیشه حل نشدنی است و در دادوستدهای میان کسبه و مشتریان، یک طرف معامله کوتاه میآید و آن یک طرف هم معمولاً خریدار است، با اینکه هر دانه نان لواش ۱۶۰ تومان قیمت دارد؛ وقتی پای حساب و کتاب و پول دادن میرسد، بخاطر مشکلات پول خرد، گاهی به دانهای ۲۰۰ تومان هم میرسد اما حد وسط را اگر بگیریم به مبلغ ۱۷۰ تومان، بنابراین هزینه نان یک روز خانواده ۵ نفری کفاش کنار خیابان میشود ۴ هزار و ۱۰۰ تومان. از سوی دیگر روزانه ۳ هزار تومان هزینه رفت و آمد وی به محل کارش میشود یعنی هزینه ۹۰ هزار تومانی در ماه. غذای ساده و ابتدایی برای این خانواده در هر روز ۱۴ هزار و ۶۰۰ و در هر ماه ۴۳۸ هزار تومان هزینه دارد که با اجاره خانه و شهریه دانشگاه یک فرزند میشود یک میلیون و ۲۱۸ هزار و ۵۰۰ تومان. جمع همه این هزینهها میشود: مرد کفاش برای تأمین غذای خانوادهاش فقط باید ماهانه ۶۰۹ جفت کفش واکس بزند.
اسمتان را بپرسم؟
- با هم شرط کردیم.
عکس؟
یک لنگه کفش را از زمین برمیدارد و با برس شروع میکند به برق انداختن. کارش که تمام میشود، جفت کفش را جلوی پایم میگذارد:
- بفرمایید کفشتان آماده شد
کجا زندگی میکنید؟
- شهرری
با زن و بچه؟
- نه خانوادهام شهرستانند.
واقعاً؟
- بله
پس دلتنگیتان؟
- دو ماه یک بار میروم.
کدام شهرند؟
- بینالود
در کدام خراسان است؟
- رضوی
برای بچهها پول میفرستید؟
- بله، چکار کنم.
اینجا شبها کجا میخوابید؟
- با چند نفر خانه گرفتهایم. نزدیک ۱۰ سال است من در تهران هستم.
کرایه خانه هم دارید دیگر؟
- بله، تقسیم میشود بین همهمان.
در شهرتان چه شغلی داشتید؟
- کارگر ساختمانی بودم.
پس چرا رهایش کردید؟
- رونق نداشت. کارفرماها هم حق و حقوق ما را نمیدادند. زورم نمیرسید حقم را بگیرم. کار و سرمایهای نداشتم. کسی هم از من حمایت نمیکرد. نه پول داشتم نه زورم میرسید.
دو هزار تومانی را از جیب بیرون میآورم و به سمتش میگیرم:
بینالود کجا اینجا کجا. خودتان کجا خانوادهتان کجا. روزی ۲۰جفت کفش کجا قیمتها کجا. من دارم سرسام میگیرم.
میخندد و تعارف میکند:
- بفرمایید مهمان من باشید اما بیخیال این مصاحبه بشوید
خیالتان راحت. هوای شما را دارم. پول را بگیرید.
باز بفرما میزند و عاقبت میگیرد. واکسی را رها میکنم و میروم. خیابان پشتی، تاکسی خطی. روی صندلی جلو مینشینم. راننده را صدا میزنم:
لطفاً دربست
سوار میشود؛ به مسافری که در عقب را باز میکند میگوید سوار تاکسی بعدی شود و راه میافتد. رو به من لبخند میزند و خوشامد میگوید.
خیلی ممنون. خسته نباشید.
برچسب کرایه روی شیشه جلو، کرایه ۷۰۰ تومانی این خط را به اطلاعم میرساند؛ اما باید هرچه زودتر سر صحبت را باز کنم وگرنه مجبورم با همین تاکسی برگردم و یک دور دیگر دربست حساب کنم. تا همین جا برای یک گزارش ۴۸۰۰ تومان هزینهام شده است؛ مگر من چقدر حقوق میگیرم که از جیب خودم برای گزارش هزینه کنم؟
ببخشید روزی چند مسافر ۷۰۰ تومانی باید سوار کنید تا خرج زندگیتان در بیاید؟
- چه شده؟ مأموری؟ قراره این طرفها کسی را بپایی؟
این حرفها کدام است؟ من خبرنگارم. دارم گزارش تهیه میکنم که مثلاً یک نفر واکسی باید روزی چند جفت کفش واکس بزند تا خرج زندگیاش در بیاید یا یک گل فروش چهارراه چند شاخه گل باید بفروشد یا این جوانهای تبلیغاتچی باید روزی چند برگ به درودیوار مردم بچسبانند تا خرج دانشگاهشان تأمین شود یا مثلاً تاکسی خطی که کرایهاش ۷۰۰ تومان است روزی چند راه باید از اول خط تا آخر خط برود و بیاید تا خرج زندگیاش درآید، همین.
- خب بپرس.
اسم شما چیست؟
- همه ما رانندهها مشکلاتمان مانند هم است. چه فرقی میکند اسمم چه باشد؟ من اسماعیل هستم. فامیلیم را هم بیخیال شو.
خرج زندگی شما ماهانه چقدر است؟
- ۴ تا بچه دارم. یکیش دانشجوی دانشگاه آزاد است. یکی را شوهر دادهام. دو تا هم دبیرستانی دارم. الآن اگر ماهانه بین ۵ /۲ تا ۳ میلیون تومان در نیاورم چرخ زندگیام لنگ میزند
در ذهن حساب میکنم. ۳میلیون تومان نه، ۵/ ۲ میلیون هم نه، حد وسط که قابل تقسیم بر عدد ۷ باشد میشود ۸/ ۲ میلیون تومان. یعنی این راننده تاکسی خطی باید ماهانه ۴ هزار نفر مسافر سوار کند. یعنی در ۲۶ روز کاری باید روزی ۱۵۴ نفر مسافر بزند. یعنی روزی ۳۸ بار تاکسی را پر کند.
هر بار که مسافر پر کنید چقدر طول میکشد؟
- هر بار که پر کنم و بروم تا ته خط، بسته به ترافیک و چراغ قرمزها و توقفهایی که برای پیاده شدن مسافران میکنم بین نیم ساعت تا ۴۰ دقیقه طول میکشد.
باز حساب میکنم: ۳۸ بار تاکسی را پر کند و هر بار ۳۰ دقیقه، میشود ۱۹ تا ۶۰ دقیقه. یعنی این راننده تاکسی باید روزی ۱۹ ساعت کار کند. و اگر هر بار ۴۰ دقیقه باشد، میشود... ماشین حساب گوشی را میآورم. ۴۰ دقیقه ضرب در ۳۸ که میشود: ۱۵۲۰ دقیقه. تقسیم بر ۶۰ میشود ۲۵ ساعت. یعنی باید روزی ۲۵ ساعت کار کند که محال است. میانگین بگیرم؟ مهم نیست همان ۳۰ دقیقه را ملاک بگیریم. راننده که قهقهه میزند متوجه میشوم بلند بلند با خودم حرف زدهام. میپرسد:
- حساب و کتاب چیست؟
با حسابی که من کردم شما باید دست کم روزی ۱۹ ساعت کار کنید تا خرج زندگیتان سر به سر شود.
- من روزی ۱۰ یا ۱۲ ساعت کار میکنم. معمولاً از ۵ صبح تا ۶ و ۷ عصر پشت فرمانم. بیشتر نمیکشم. این کار سخت است و آدم را فرسوده میکند، تازه وسط کار هم برای ناهار و صبحانه مدتی کار نمیکنم. اگر هوا گرم باشد باز هم توان کاریام پایین میآید. در کل همیشه از زندگی عقبم.
پس خرج زندگی چه میشود؟
- بالاخره باید جفت و جور کنیم. یکی درمیان به خواهشهای زن و بچه میگویم نه.
یکی در میان؟
- بله، یکی را میگویم نه، بعدی را میگویم ندارم، سومی را میگویم نمیشود، چهارمی را دیگر خجالت میکشم و میگویم چشم اما چه چشمی. وقتی پول در نمیآید، چه چشمی؟
قهقهه میزند و پشت چراغ قرمز ترمز میکند. تحسینش میکنم:
اما روحیهتان خوب است، مشکلات را با طنز دور میزنید.
- ناچارم. هنوز یک سال نشده که همکارم از غصه خرج زندگی پشت همین فرمان سکته کرد و عمرش را داد به شما، عاقبت او، عبرت من شده است. انسان باید عبرت بگیرد.
باز قهقهه میزند و گاز میدهد و دنبال حرف خود را میگیرد:
- الان هر نفر بخواهد درست و بینیاز زندگی کند، خرجش از خانه بگیر تا لباس و خورد و خوراک و بقیه چیزهایی که لازم دارد حداقل روزی بین ۸۰ تا ۱۰۰ هزار تومان است. به نظر شما من میتوانم روزی ۵۰۰ هزار تومان از این تاکسی دربیاورم که ۵ نفرمان را اداره کنم؟
من از شما میپرسم: آیا او میتواند؟ (فرامرز سیدآقایی/ایران)
سه شنبه 10 تیر 1393 08:09
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 35]
صفحات پیشنهادی
رئیس جمهور روزی چند ساعت کار می کند؟
رئیس جمهور روزی چند ساعت کار می کند روزه داری در روزهای بلند و گرمای طاقت فرسای تیرماه به ویژه با جیره بندی شدن آب و برق در برخی شهرها همتی والا و ایمانی راسخ میخواهد حال باید در نظر گرفت که کارکنان دولت چگونه میتوانند حفظ این واجب دینی کنند در حالی که برخی مانند کارمندان بانکبانک مرکزی جمهوری اسلامی ساعت کار بانکهای دولتی هم در ماه رمضان تغییر نمیکند
بانک مرکزی جمهوری اسلامیساعت کار بانکهای دولتی هم در ماه رمضان تغییر نمیکندبانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد ساعت کار بانکهای دولتی در ماه مبارک رمضان تغییر نمیکند به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از روابط عمومی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران ساعت کار بانکهای دولتی دساعت کار بانکهای دولتی تغییر نمیکند
در ایام ماه مبارک رمضان ساعت کار بانکهای دولتی تغییر نمیکند به گزارش گروه اقتصادی باشگاه خبرنگاران به نقل از روابط عمومی بانک مرکزی ساعت کار بانکهای دولتی در ماه مبارک رمضان تغییر نخواهد کرد تاریخ انتشار ۰۷ تير ۱۳۹۳ - ۱۶ ۳۳ساعت کار در ماه مبارک رمضان تغییر نمیکند
نوبخت ساعت کار در ماه مبارک رمضان تغییر نمیکند خبرگزاری پانا سخنگوی دولت از عدم تغییر ساعات کاری در ایام ماه مبارک رمضان خبر داد ۱۳۹۳ چهارشنبه ۴ تير ساعت 12 13 به گزارش خبرگزاری پانا محمدرضا نوبخت در حاشیهی جلسهی امروز هیات دولت با بیان اینکه دولت اختیار تغاین کارها راز سرطان های متعدد امروزی است!
این کارها راز سرطان های متعدد امروزی است امروزه سرطان در بین جوان ها و افراد شاغل بیشتر است ما دلیل این قضیه را برای شما بیان می کنیم به این مطلب امتیاز دهید امام صادق علیه السلام فرمود هرکس سه روز از ماه شعبان را روزه بگیرد بهشت بر او واجب میگردد و روز قیامت رسول خدا صلیساعت کار بانکها در ماه رمضان تغییر نمیکند
ساعت کار بانکها در ماه رمضان تغییر نمیکند بانک مرکزی از عدم تغییر ساعت کاری بانکهای دولتی در ماه رمضان امسال خبر داد ایسنا در حالی که در سال های گذشته در ایام ماه مبارک رمضان ساعت کاری ادارات دولتی تغییر کرده و نسبت به قبل تا حدودی محدود تر می شد با تغییر دولت دولت یازدهم اعتساعت کار بانکهای دولتی در ماه رمضان تغییر نمیکند
اقتصادی بانک - بیمه بورس ساعت کار بانکهای دولتی در ماه رمضان تغییر نمیکند بانک مرکزی اعلام کرد در ماه مبارک رمضان ساعت کار بانک ها تغییری نخواهد داشت به گزارش خبرنگار مهر بانک مرکزی اعلام کرد در ایام ماه مبارک رمضان ساعت کاری بانک های دولتی تغییری نخواهد کرد پیش از اینساعت کاری بانکهای دولتی در ماه رمضان تغییر نمیکند
ساعت کاری بانکهای دولتی در ماه رمضان تغییر نمیکند در پی این تصمیم دولت بانک مرکزی نیز اعلام کرد که ساعات کاری بانکهای دولتی در ماه رمضان بدون تغییر نسبت به روزهای قبل خواهد بود آفتاب بانک مرکزی از عدم تغییر ساعت کاری بانکهای دولتی در ماه رمضان امسال خبر داد به گزارش ایسناجلالی: دولت درباره ساعت کاری کارمندان در ماه مبارک رمضان تدبیر کند
جلالی دولت درباره ساعت کاری کارمندان در ماه مبارک رمضان تدبیر کندرئیس مرکز پژوهش های مجلس با بیان اینکه ساعت شروع و پایان کار کارمندان نیاز به مصوبه مجلس ندارد گفت دولت میتواند براساس تصمیم خود ساعت کار ادارات را از 8 صبح به 9 یا 10 صبح تغییر دهد که این مشکلی در از بین رفتن میمدیرکل کتابخانههای عمومی چهار محال وبختیاری: ساعت کاری کتابخانههای عمومی چهارمحال و بختیاری تغییر کرد
مدیرکل کتابخانههای عمومی چهار محال وبختیاری ساعت کاری کتابخانههای عمومی چهارمحال و بختیاری تغییر کردمدیرکل کتابخانههای عمومی چهارمحال و بختیاری از تغییر ساعت کاری کتابخانههای عمومی در این استان به مناسبت ماه مبارک رمضان خبر داد به گزارش خبرگزاری فارس از شهرکرد بهروز صادقی ظدولت درعوض ساعت کار، ساعت ناهار را کم کند
دولت درعوض ساعت کار ساعت ناهار را کم کند استدلال دولت برای تغییر ندادن ساعت کاری در ماه رمضان ماده ۸۷ قانون مدیریت خدمات کشوری است که براساس آن ساعات کار کارمندان دولت ۴۴ ساعت در هفته اعلام شده است کد خبر ۴۱۲۱۴۲ تاریخ انتشار ۰۹ تير ۱۳۹۳ - ۰۹ ۰۱ - 30 June 2014 نخستین روز ماتخفیف 5 تا 25 درصدی در فروشگاه های شهرونداعمال می شود/خدمات رسانی شبانه روزی در 8فروشگاه/ساعت کار شهروند یک سا
بااجرای جشنواره فصل نیایش تخفیف 5 تا 25 درصدی در فروشگاه های شهرونداعمال می شود خدمات رسانی شبانه روزی در 8فروشگاه ساعت کار شهروند یک ساعت افزایش می یابد مدیرعامل فروشگاه های زنجیره ای شهروند گفت در جشنواره فصل نیایش که به مناسبت ماه رمضان از 4 تیرماه لغایت 10 مرداد ماه برگزار مدولت برای کاهش ساعت کاری طبق قانون عمل کند
دولت برای کاهش ساعت کاری طبق قانون عمل کند کد خبر ۴۱۱۸۹۵ تاریخ انتشار ۰۸ تير ۱۳۹۳ - ۱۱ ۰۲ - 29 June 2014 نمایندگان مخالف و موافق اقدام دولت برای تغییر نکردن ساعت کاری در ماه رمضان تاکید دارند دولت برای کاهش ساعت کاری باید طبق قانون عمل کند و اگر زمان صرف ناهار در قرارداد ذکر شآموزش و پرورش خراسان رضوی مثل ساعت کار می کند
مدیر کل در بازدید از روزنامه خراسان آموزش و پرورش خراسان رضوی مثل ساعت کار می کند خبرگزاری پانا مدیر کل آموزش و پرورش خراسان رضوی به مناسبت شصت و ششمین سال چاپ این روزنامه ضمن دیدار و بازدید از روزنامه خراسان اظهار کرد اکثرخراسانی ها صبح خود را با نگاه و مطالعه روزنامه خراساننوبخت: ساعت کار در ماه مبارک رمضان تغییر نمیکند
نوبخت ساعت کار در ماه مبارک رمضان تغییر نمیکندتاریخ انتشار چهارشنبه ۴ تير ۱۳۹۳ ساعت ۱۳ ۰۰ سخنگوی دولت از عدم تغییر ساعات کاری در ایام ماه مبارک رمضان خبر داد به گزارش ایسنا محمدرضا نوبخت در حاشیهی جلسهی امروز هیات دولت با بیان اینکه دولت اختیار تغییر ساعاتمجمع طراحان گرافیک انقلاب اسلامی آیه برگزار میکند کارگاه تخصصی تولید پوستر با موضوع "سرطان مصرف"
مجمع طراحان گرافیک انقلاب اسلامی آیه برگزار میکندکارگاه تخصصی تولید پوستر با موضوع "سرطان مصرف"مجمع طراحان گرافیک انقلاب اسلامی آیه کارگاه تخصصی تولید پوستر با موضوع "سرطان مصرف" را برگزار میکند به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان به نقل از روابط عمومی مجمع طر-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها