واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا:
چرا داعش محکوم به شکست است؟ تهران - ایرنا - تایید روش داعش در عراق و سوریه، دلیلی بر مشروعیت بخشی و سربرآوردن انوع آن در دیگر مناطق دنیا خواهد بود که کل دنیا را تهدید به نابودی می کند.
در سایت جوان آنلاین «رضا حجت » اضافه می کند: در حال حاضر نوع عملکرد داعش به گونه ای است که اقتصاد، سیاست، اجتماع، فرهنگ، امنیت و شرافت دنیا را زیر سوال برده است.
پس از اینکه نتیجه انتخابات ریاست جمهوری در سوریه مشخص شد، «داعش» با کم کردن تمرکز در این کشور، تحرکات خود را به سمت عراق سوق داد و با به نمایش گذاشتن خشونت هایی که در عصر کنونی غیرقابل باور و پذیرش است بخش هایی از شمال عراق همچون موصل به عنوان دومین شهر بزرگ و پراهمیت این کشور را تصرف کرد.
این «تروریسم هدایت شده» در روزهای اول با «جنگ سایبری» که «دیگران» هدایتش می کردند به فعالیت ضد حقوق بشری خود افزود.
هدف اصلی و اولیه این گروه که در سوریه با «النصره» به عنوان برادر تروریستی خود به چالش خورده بود، این بود که بخش هایی از عراق را که بیشتر اهل تسنن در آن سکونت دارند، تصرف کند و سپس به گسترش این جرافیا بپردازد تا نقشه خیالی خود برای تشکیل دولت اسلامی عراق و شام را عملی کند.
سرعت تبلیغاتی داعش در روزهای اولیه به گونه ای بود که بسیاری تصور می کردند این طیف از تروریست ها به زودی کل عراق را تصرف کرده و با گسترش فعالیت خود تا غرب خاورمیانه، جغرافیای این منطقه را تغییر خواهند داد.
شیوه رفتار خشونت آمیز قرون وسطایی این گروه نیز باعث شده بود تا هراس مردم از آن بسیار تشدید شود. اما روز به روز از این تبلیغات و جنگ سایبری آن کاسته شد زیرا خشونت در این حد وسیع بی شک مورد پذیرش مردم دنیا نخواهد بود. با این وصف می توان چند عامل را عنوان کرد که برای داعش راهی جز شکست وجود ندارد:
1. در عصر جدید و پس از دوره تثبیت جغرافیایی کشورها، این اولین باری است که یک گروه با برگرفتن یک پرچم جدید و اقدامات قرون وسطایی، جغرافیای یک منطقه را تهدید به شکستن و چندپارگی می کند تا در آن حوزه «کشور و دولتی جدید» تاسیس کند. بخصوص در منطقه بسیار حساس خاورمیانه که هر تحول آن همچون موجی همه دنیا را در برمی گیرد.
حتی طالبان که در سال 1996 به شکلی خشونت آمیز در افغانستان به پیروزی رسید تنها یک محدوده جغرافیایی در یک واحد سیاسی را انتخاب و دولتش را در آن تثبیت کرد.
جدای از آنکه که قوانین خاص و ضد بشری خود را در افغانستان به اجرا گذاشت اما درصدد برآمد تا قواعد سیاست و حقوق نظام بین الملل را رعایت کند تا به عنوان یک دولت جدید از سوی دیگر کشورها به رسمیت شناخته شود.
چون در غیر این صورت نمی توانست به حیات سیاسی خود ادامه دهد و اگر با خشونت بیشتر به دنبال اجرای قواعد خود در داخل و خارج، بدون در نظر گرفتن قواعد بین المللی می بود، بی شک نمی توانست تا سال 2001 ادامه حیات دهد.
تا اینکه در این سال تحولات بین المللی رنگ دیگری گرفت و طالبان به ظاهر به بهانه تحویل ندادن رهبر القاعده (به عنوان متحد اصلی) سقوط کرد.
در حال حاضر داعش حتی قواعد اولیه و تجربه شده طالبان را نیز رعایت نمی کند و اصرار دارد تا جغرافیای منطقه را بهم بریزد و حتی اهمیتی به قواعد بین المللی نمی دهد.
ضمن اینکه با اجبار به اجرای قوانین خود ساخته، مردم مناطقی را که تصرف کرده از خود متنفر می سازد. به هر جهت مردم نیازمند محیطی امن برای ادامه زندگی هستند نه ایدئولوژی خشونت محوری که هر روز آنها را با پدیده وحشت آور جدید از جمله تهدید و تجاوز مواجه کند.
2. تصور کنیم داعش با این خشونت وحشت آور بی منطق بتواند موقعیت اولیه خود را در عراق و سوریه تثبیت و اعلام استقلال کند. به هر جهت اگر این جریان نیازمند زندگی و ادامه حیات است و اگر بخواهد به تبادل به دنیای خارج بپردازد، کدام کشور با تصویری که داعش از خود ارائه داده، آن را مورد شناسیایی قرار خواهد داد تا به عنوان یک واحد سیاسی به فعالیت خود ادامه دهد؟ از سوی دیگر برای دنیای کنونی قابل پذیرش نیست که گروهی از هر جایی سربیاورد و ادعای حکومت کند و بدون رعایت هیچیک از قواعد بین المللی ادامه حیات دهد.
به هر حال هر واحد سیاسی نیازمند تعامل با دنیای بیرون خود است، اولین شرط آن نیز این است که مورد شناسایی بین المللی قرار بگیرد.
داعش در حال حاضر با فروش قاچاق و یک سوم قیمت نفت سوریه، سرقت بانک های مناطق تصرف شده و ... به زندگی تروریسم محور خود ادامه می دهد اما آیا می تواند این روش را برای همیشه ادامه داده و هر لحظه به یک کشور حمله ور شود.
مسئله دیگر این است که با انباشت سرمایه ای که انجام داده استقلال اقتصادی خود را از عربستان سعودی و دیگر کشورهای حامی منطقه، به دست آورده است حال بر اساس تجربه تاریخی آیا با اصطکاک منافع در آینده، روزی علیه «مادر» خود در منطقه و حتی نظام بین الملل نخواهد شورید؟ در این صورت سیاست آنها چه خواهد بود؟ آیا آمریکا و عربستان بار دیگر از این جریان حمایت خواهند کرد تا تغییرات خاورمیانه را به نفع خود بچرخانند یا دیگر چنین امکانی ممکن نخواهد شد؟
به هر حال نوع فعالیت اقتصادی داعش، ساخت اقتصادی نظام بین الملل را با چالش مواجه کرده و در آینده این تنش افزایش پیدا خواهد کرد. با تلاش هایی که این جریان در تصرف مرکز اصلی نفت عراق دارد این چالش جدی تر خواهد شد. مگر اینکه بپذیریم اقتصاد سیاسی نظام بین الملل به دنبال خروج از ثبات بازار انرژی و تهیه مایحتاج خود از طریق قاچاق بین المللی است که این مسئله با هیچیک از تئوری های اقتصادی و سیاسی موجود در نظام بین الملل قابل جمع نیست.
حتی کشورهایی همچون چین و روسیه نیز به عنوان کشورهای تاثیرگذار و ضد هژمون، آن را بر نخواهند تابید. اگر چه دریافت انرژی با یک سوم قیمت به لحاظ اقتصادی منفعت بیشتری را به همراه دارد اما نه تنها این مسیر غیر مطمئن و ناامن است بلکه چرخه اقتصادی دنیا را به هم می ریزد. ضمن اینکه تایید روش داعش در عراق و سوریه، دلیلی بر مشروعیت بخشی و سربرآوردن انوع آن در دیگر مناطق دنیا خواهد بود که کل دنیا را تهدید به نابودی می کند. در حال حاضر نوع عملکرد داعش به گونه ای است که اقتصاد، سیاست، اجتماع، فرهنگ، امنیت و شرافت دنیا را زیر سوال برده است.
3. مجموع این مسائل به همراه خشونت های به عمد بزرگ شده داعش باعث می شود که هیچ کشور و دولتی نتواند به شکل «علنی» با آن همکاری کند. مگر اینکه به وضح اعلام کند ضد حقوق بشر و ضد زندگی انسانی در عصر کنونی است. ب
به همین دلیل است که آمریکا دست کم فاصله خود را از داعش رعایت می کند و ادعا دارد و حتی با نام سرکوب آن نیرو به عراق اعزام می کند. فعایت داعش با این محوریت باعث می شود که دشمنان مشترک آن هر روز بیشتر شده و به ناچار حلقه فعالیت آن را تنگ تر کنند.
اما یکی از نگرانی های حاضر در خاورمیانه این است که از این گروه همچون الگوی طالبان در شبه قاره که با طالبان افغانستان و طالبان پاکستان معروف است، استفاده شود و به داعش عراق، داعش سوریه و داعش ... تقسیم شود تا از آن در آینده بهره های لازم را ببرند. در این صورت این گروه دولت و کشوری را در اختیار نخواهد داشت اما تبدیل به ابزاری برای فشار به منطقه جهت چینش منافع خواهد شد.
4. مسئله نهایی برای اینکه داعش محکوم به شکست است به جام جهانی فوتبال به عنوان تسخیرکننده افکار و هوشمندی عمومی به سمت خود است.
تاریخ چند دهه گذشته نشان داده که در پناه چنین پدیده های گسترده و تاثیرگذاری می توان برخی از سیاست ها، خشونت ها و خیانت های منفعت محور را پنهان کرد اما وقتی پرده فرو افتد، امکان ادامه آن بسیار کمتر خواهد بود. به هر حال تب جام جهانی تا چند روز دیگر خواهد خوابید. 22 تیرماه روز پایان و فینال جام جهانی است...
اول**593
انتهای پیام /*
: ارتباط با سردبير
[email protected]
07/04/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 47]