واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز:
طلاق عاطفی؛ واقعیتی تلخ در دل جامعه سنتی/ وکیل دادگستری: طلاق عاطفی زمینهساز خیانت زوجین به یکدیگر است
طلاق عاطفی، پدیدهای که در آن زوجین با آنکه زیر یک سقف زندگی میکنند، روابط عاطفی و اعتماد خود را نسبت به یکدیگر از دست میدهند. زندگی برای این افراد به عذاب روزانه تبدیل شده ولی به دلیل سنتها، دیدگاه جامعه یا فرزندان خود به زندگی مشترک ادامه میدهند.
آیدین پورخامنه - روزهای تعطیل هم کار میکند. کاشی کاری که پسر دانشجو دارد. با اینکه سالها اوضاع اقتصادی خانواده خوب نبود، این حجم کاری به دلیل نیاز اقتصادی نیست. عاملی که او را به کار تا دیر وقت، حتی در روزهای تعطیل وادار میکند، هوای سنگین خانه بعد از اختلاف نظرهایی است که برای بچهدار شدن، به بوجود آمدهاست. او که تجربه تلخ طلاق را پشتسر گذاشته بود بعد از سالها توانست همسری دیگر پیدا کند. ولی حال اوست که تنها در پذیرایی میخوابد. حال این زندگی برایش صفحهای سفید نیست و نمیتواند مقایسه را کنار بگذارد. خاطرات زندگی قبیلی امان فکر سالم درباره امور را از او گرفتهاند.
هرچه جامعه سنتیتر باشد، طلاق عاطفی بیشتر خواهدشد
همسر علی کاشی کار، معلم است و صبحها در دبستان کار میکند ولی با تمام شدن وقت اداری به خانه باز نمیگردد و در یک موسسه آموزش زبان انگلیسی تا ساعت 8 شب تدریس میکند. او که قبل از علی ازدواج نکردهبود دوست داشت بچهدار شود ولی اختلافات زندگی را برایشان تحملناپذیر کردهاست. شبها ساعت 9 به خانه میرسد، کارها را با سرعت انجام داده، بعد از ساعتی مطالعه در اتاق خواب که الآن اتاق شخصی اوست به خواب میرود.
افشین عبدالله نژاد وکیل دادگستری که با تعداد زیادی از افرادی که قبل از طلاق رسمی دچار طلاق عاطفی شدهبودند پرونده داشته و زندگیهای زیادی را دیده که طی سالها فقط تحمل میشدند، می گوید «کوچکترین عضو و پایه جامعه خانواده است. این خانوادهها هستند که کنار هم میتوانند جامعه را شکل دهند. وقتی کوچترین عضو بیمار است این بیماری تسری پیدا میکند. این خانواده سالم است که وظیفه نهادینه کردن قسمتی از ارزشهای اجتماعی را دارد. وقتی خانواده این کار را نکند نتیجهاش فرزندی ناسالم خواهدبود. از طرفی زن و شوهر، وقتی خود در عذاب زندگی میکنند روابط سالم و شاد اجتماعی با دیگران نخواهندداشت. باید به این نکته توجه داشت که طلاق عاطفی در بعضی موارد منجر به تمایل زوجین به خیانت نسبت به یکدیگر میشود که خود آسیب اجتماعی دیگری است که رواجش منجر به ترویج بیاخلاقی یا ترویج ضد اخلاقیات در جامعه خواهدشد.»
عبد الله نژاد درباره دلایل شکلگیری این نوع رفتارها که تعبیر به طلاق عاطفی می شود، معتقد است« هرچه جامعه سنتیتر باشد نمیتوانیم بگوییم که طلاق عاطفی بیشتر است بلکه قطع رسمی روابط عاطفی زوجین (وقتی که طلاق عاطفی بینشان بهوجود آمده) سختتر خواهدبود. همانطور قطع این رابطه بین افرادی که دارای سواد اجتماعی بالاتری هستند نسبت به کسانی که شناخت سطحیتری نسبت به این مسائل دارند، سادهتر اتفاق میافتد.»
در مترو آرامش بیشتری نسبت به خانه دارم
برایش اسمی نگذاشته و فکر میکند اکثر زندگیها بعد از چند سال چنین وضعی پیدا میکنند. مینا دلیل فاصلهای که از همسرش دارد را اعتیاد یا بالا رفتن سن هر دو میداند. چند سالی است که در مترو کار میکند. کیف موبایل، لوازم آرایش و لواشک. برای خود تنوع قایل است. میگوید: « خانمها لوازم آرایش را بهتر از هر چیز میخرند. یکی از همکارانم برای عید کیفهایی برای مرتب کردن لباسها و کمد آورد ولی خیلی کم فروش کرد و در آخر مجبور شد با قیمتی کمتر به فروشنده اولی بازگرداند.» شوهرش در خانه است و کار نمیکند. سختی کار کردن در مترو را که باعث دوری از حرفها و کنایههای شوهرش میشود را قبول کرده و میگوید:« شاید باورتان نشود ولی در مترو آرامش بیشتری دارم.»
امری که به عقیده عبدالله نژاد زمینه ساز مشکلات عدیده برای فرزندان خواهد شد«یکی از پرتنشترین خانوادههایی که میتوان مثال زد همین نوع خانواده ها هستند. بچههای این خانوادهها با مشکلات عدیده روانی مواجه هستند که میتواند موجب افت درسی و تبدیل آنها به فردی خجالتی، گوشه گیر و منزوی شود. اگر کودک دختر باشد با خلا و کمبود عاطفه مواجه خواهدشد و در نزدیکترین سن به پدر معشوق (مردی که هم نقش پدر و هم نقش شوهر را بازی میکند) روی خواهدآورد. اگر پسر باشد باشد سراغ مادر معشوق خواهد رفت تا خلا<های عاطفی را جبران کند. در دوران کودکی ممکن است پرخاشگر شود یا لکنت زبان پیدا کند.»
تابوهای جامعه اجازه طلاق رسمی را به افراد نمیدهد
مینا با صحبتهایش نظر دیگر مسافران مترو را به خود جلب میکند. هرکس چیزی میگوید: «کار نکن اگر چند ماهی پول نیاید حتماً شوهرت مجبور میشود کار کند.» ولی اودر این باره میگوید: «شوهرم معتاد است و کار نمیکند مجبور شدم برای نان شب فرزندانم در مترو کار کنم آنها نمیدانند که من چند سال تلاش کردم که این مرد را سر کار بفرستم، حالا اصلاً نمیخواهم با او حرف بزنم. بعضی میگویند طلاق بگیرم و با فرزندانم در خانهای دیگر زندگی کنم. اگر طلاق بگیریم چه فرقی میکند؟ او که جایی برای رفتن ندارد. به خانه ما باز میگردد و در این صورت وضعیت بدتر هم میشود. بگذار همان گوشه بخوابد!»
با این وجود این وکیل دادگستری درباره سلامت طلاق رسمی نسبت به طلاق عاطفی می گوید« با وجود اینکه طلاق رسمی ممکن است آسیبها را کمتر کند ولی بعضی به خاطر تابوهای و محدودیتهای جامعه فکر میکنند که حفظ رابطه اولاتر از قطع آن است. چون هنوز هم جامعه طلاق زن و مرد را نمیپسندد. محدودیتهایی وجود دارد که اگر فرد مستقل نباشد در جدایی با مشکل مواجه خواهدبود لذا سعی میکند که رابطه را پیشببرد و تا جایی که میتواند برای خود پشتوانه بسازد تا بتواند جدا شود.:
1393/4/6
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]