تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 12 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):رستگـار نمی شوند مـردمـى که خشنـودى مخلـوق را در مقـابل غضب ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803860082




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

دختر یتیمی که بدلیل کم بودن سن،ازدواجش ثبت نشد؛و حالا کودکی که در شکم او است و پدری که در دسترس نیست


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: دختر یتیمی که بدلیل کم بودن سن،ازدواجش ثبت نشد؛و حالا کودکی که در شکم او است و پدری که در دسترس نیست جامعه > حوادث - روزنامه خراسان، زندگی تلخ زنی جوان را از قول او بازخوانی کرده است:

سرگرم بازي هاي کودکانه بودم که پدرم را در يک حادثه ناگهاني از دست دادم. درست زماني که بايد دستان پرمهر پدر را بالاي سرم احساس مي کردم و نيازهاي اوليه کودکانه ام را در آغوش با محبت او جست وجو مي کردم دست تقدير پدر را از من گرفت و من براي رفع اين نيازها به آغوش مادر پناه بردم اما هنوز به ۱۰ سالگي نرسيده بودم که مادرم ۳ بار ازدواج کرد و من هر بار با بي مهري هاي ناپدري هايم دست به گريبان بودم و تا مي خواستم دستان گرم «پدر» را احساس کنم آن ها با مادرم دچار اختلاف مي شدند و بدين ترتيب باز من در تنهايي خود گم مي شدم. آخرين بار زماني که ۱۴ سال بيشتر نداشتم مادرم به خاطر اين که سرپناهي در زندگي داشته باشيم با راننده کاميون ترانزيت که اهل يکي از شهرهاي جنوب کشور بود ازدواج کرد اما باز هم از بخت بد من او هم هيچ رفتار مناسبي با من نداشت. به همين خاطر من بين خانه هاي بستگانم سرگردان بودم. گاهي با مادربزرگ و گاهي با دايي هايم زندگي مي کردم ولي دوست داشتم به هر طريقي تحصيلاتم را ادامه بدهم. ولي سياه روزي من هنگامي آغاز شد که به «لبخندهاي» جواني در مسير مدرسه ام پاسخ دادم و بدين ترتيب ارتباط پنهاني من و ابراهيم آغاز شد. يک ماه از دوستي خياباني ما نمي گذشت که تصميم به ازدواج گرفتيم اما خانواده همسرم با عنوان اين که «دختران خياباني» ارزش زندگي ندارند به شدت با اين ازدواج مخالفت کردند. از سوي ديگر هم ناپدري ام دوست داشت من هر چه سريع تر ازدواج کنم تا راحت باشد. چرا که مرا مزاحم زندگي اش مي دانست. از سوي ديگر هم ابراهيم بدون اجازه پدر و مادرش از من خواستگاري کرد. من که مي ديدم يک نفر حاضر است به خاطر من از خانواده و موقعيتش بگذرد، خوشحال بودم ولي چون به سن قانوني نرسيده بوديم و شناسنامه هايمان عکس دار نبود با خواندن «صيغه محرميت» به يکديگر محرم شديم. ۳ ماه بعد از اين ماجرا خانواده ابراهيم پذيرفتند که به خانه آن ها رفت و آمد داشته باشم. هنوز مدت ۴ ماه از عقدمان سپري نشده بود که متوجه شدم باردار هستم. وقتي خانواده ابراهيم از اين موضوع اطلاع يافتند ديگر تهمت ها و ناسزاها نثارم شد. آن ها مي گفتند دختر خياباني فرزند خياباني هم به دنيا مي آورد و با تهمت هاي خود کاري کردند که ابراهيم مرا رها کرد و به مکان نامعلومي گريخت. خانواده اش هم مدام مي گويند از پسرشان اطلاعي ندارند. حالا من با فرزندي که چند ماه ديگر به دنيا مي آيد تنها مانده ام و راه و چاره اي به ذهنم نمي رسد. سرزنش هاي ديگران آزارم مي دهد و قدرت تصميم گيري ندارم. من از زندگي مادرم درس نگرفتم و با افکاري اشتباه به رابطه خياباني و ازدواج اقدام کردم... 17302



پنجشنبه 5 تیر 1393 - 09:04:50





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 55]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن