واضح آرشیو وب فارسی:فارس: حسین توسلی
تهدیدات و فرصت های عملکرد داعش برای جمهوری اسلامی ایران
داعش با ورود خود به عراق، نشان داد که به مرزهای سیاسی اعتقادی ندارد و تهدیدی برای جامعه جهانی محسوب می شود. و این اثبات حقانیت موضع و رویکرد ایران و محور مقاومت در قبال این گروه است.
گفتمان و عملکرد گروهک تروریستی داعش که برآمده از اندیشه سلفی گری می باشد، علاوه بر تهدیدات منطقه ای و بین المللی، به طور خاص تهدیدی جدی برای اهداف جمهوری اسلامی ایران می باشد. تهدیدی که از آن صحبت می شود، موجودیت نظام را به خطر نمی اندازد، بلکه این تهدید، نفوذ سیاسی ایران را از یک سو و معضلات امنیتی را از سوی دیگر به همراه دارد. البته به نظر می رسد گروهک تروریستی داعش با عملکرد خود، فرصت هایی را برای گسترش نفوذ جمهوری اسلامی فراهم نموده است. در ابتدا به تهدیدات این گروهک برای ایران می پردازیم. 1- تهدیدات امنیتی: هر چند گروهک تروریستی داعش قدرت چندانی برای به وجود آوردن تهدیدات امنیتی برای جمهوری اسلامی ندارد، اما در حوزه قدرت نرم این تهدید وجود دارد. شکی نیست که داعش امکان ورود به ایران را ندارد، چرا که هم در حوزه اطلاعاتی و هم در حوزه نظامی، توان مقابله با ایران را ندارد. تنها تهدیدی که در این زمینه وجود دارد، آن است که آنها با بهره گیری از برخی نارضایتی های اجتماعی، قومی و بعضاً اقتصادی در مناطق غرب ایران، زمینه را برای فعالیت های خود فراهم کنند. رویکرد داعش در این رابطه این می باشد که مناطق غرب ایران عمدتاً سنی مذهب می باشند که بر اساس تصور آنها، از حکومت شیعه در ایران رضایت ندارند. در رد این رویکرد باید گفت که اولاً این زمینه برای مردم این مناطق از مدت ها پیش وجود داشت که با کروهگ تروریستی پژاک همکاری کنند و به مقابله با حاکمیت بپردازند. بزرگترین مشکل پژاک این بود که نتوانست پایگاه اجتماعی در غرب ایران برای خود به وجود آورد. داعش نیز با این مشکل مواجهه است. در صورت نداشتن پایگاه اجتماعی، این گروهک توانایی اقدامی را ندارد. دوماً مذهب غالب اهل تسنن ایران، شافعی می باشد که هیچ قرابتی با مذهب حنبلی و فرقه های انحرافی آن ندارد. از لحاظ اعتقادی مذهب شافعی به شیعیان نزدیک ترند. شیعه هراسی که در نتیجه اقدامات داعش ممکن است در سراسر منطقه گسترش یابد، از جمله اهداف غرب برای مقابله با نفوذ ایران بوده است. بنابراین با تفکراتی همچون کشتن شیعیان برای رسیدن به بهشت بیگانه اند. هر چند با این رویکرد داعش نمی تواند در ایران نفوذ داشته باشد، اما هوشیاری مسئولان اطلاعاتی کشور ضروری به نظر می رسد. 2- تهدیدات سیاسی: بیداری اسلامی در منطقه گسترش نفوذ گفتمانی جمهوری اسلامی ایران را همراه داشته است. مولفه های گفتمان انقلاب اسلامی شامل مردمسالاری دینی و استکبار ستیزی می باشد. حرکت مردم انقلابی منطقه نیز به سمت این دو آرمان بوده است. مبارزه مردمی علیه مبارک، قذافی و بن علی در این چارچوب قرار می گیرد. حکومت های فردی در مصر، لیبی و تونس فرصت را برای استمرار مردمسالاری دینی از بین برده بود. از سوی دیگر با توجه به عدم پایگاه اجتماعی دیکتاتورهای این کشورها، آنها مشروعیت خود را با توسل به قدرت های بزرگ جستجو می نمودند و این امر زمینه ساز وابستگی این کشورها به غرب گردید. در چنین شرایطی ملت های منطقه دست به قیام زدند و با انقلاب های خود، بار دیگر آرمان های انقلاب اسلامی را زنده نمودند. بسیاری از تحلیل گران معتقدند در تحولات جدید خاورمیانه، غرب جایگاه خود را از دست داده است چرا که دولت های وابسته به غرب از بین رفتند و دولت های جدید بر اساس خواست و اراده مردم شکل گرفته اند. با توجه به استعمار این کشورها توسط غرب در طول قرون گذشته، ملت های این منطقه بیگانه ستیز می باشد و در صورت شکل گیری حکومت های مردمی، غرب نمی تواند به جایگاه سابق خود در منطقه بازگردد و افرادی در راس امور قرار می گیرند که گفتمان عدم وابستگی به غرب را داشته باشند. در همین راستا آنها برای آنکه از تحولات منطقه عقب نمانند، بحران سوریه را شکل دادند تا با سقوط بشار اسد بخشی از شکست های خود را جبران نمایند. زمانی که آنها متوجه پایگاه مردمی بشار اسد شدند و فهمیدند نمی توانند به این سادگی حکومت سوریه را از بین ببرند،گروهک های تروریستی را که داعیه اسلام نیز داشتند، مورد حمایت خود قرار دادند. در این بین عربستان و قطر نیز که از گسترش نفوذ جمهوری اسلامی ایران آگاه بودند، به کمک غرب آمدند. هر چند آنها در مصر توانستند پیروز شوند و حکومت مرسی را ساقط کنند، اما در سوریه بیش از گذشت سه سال از بحران این کشور، بشار اسد با قدرت بیشتر که حاصل رای مردم به او بوده است، همچنان پابرجاست. نتیجه عملکرد غرب و برخی کشورهای منطقه، قدرت گرفتن گروهک های تروریستی تندرو می باشد. با نگاهی به گروههای تندرو اسلامی که در گذشته به وجود آمده اند( همچون طالبان) در می یابیم که آنها دو هدف اساسی را دنبال می نمودند اول مبارزه با نیروهای خارجی در کشورهای اسلامی و دوم تشکیل حکومت اسلامی. این در حالی است که گروههای جدید تندرو همچون داعش، مبارزه با دولت و مردم شیعه را سرلوحه برنامه های خود قرار داده اند. فرصت دیگری که با ورود داعش به عراق، به نفع جمهوری اسلامی فراهم شده است، انسجام و وحدت گروههای سیاسی در عراق است. هرچند تشکیل دولت اسلامی را مدنظر دارند. مصداق این مسئله ورود گروههای داعش به عراق و کشته شیعیان سوری و عراقی به فجیع ترین شکل است. این مسئله می تواند کشورهای منطقه را به دو محور شیعه و سنی تقسیم نماید. محور شیعه شامل ایران، سوریه، حزب الله لبنان، عراق، بحرین و الحوثی های یمن می باشد که در برابر دیگر کشورهای منطقه قرار می گیرد. قطعا این مسئله تهدیدی برای جمهوری اسلامی ایران است. گفتمان ایران اسلامی تنها شیعیان را شامل نمی شود. ملت های سنی منطقه نیز تحت تاثیر این گفتمان قرار داشته اند. شاهد مثال این مسئله گروههای مبارز فلسطینی همچون حماس می باشد که هر چند گرایش مذهبی آنها با ایران متفاوت است، اما تحت تاثیر مولفه های انقلاب اسلامی به مبارزه با رژیم صهیونیستی روی آورده اند. در صورتی که گروههای داعش به اهداف خود برسند، این تهدید وجود دارد که نفوذ گفتمانی جمهوری اسلامی تنها محدود به شیعیان منطقه شود. باید به این مسئله توجه داشت که آرمان های جمهوری اسلامی همچون مبارزه با رژیم صهیونیستی، تنها با وحدت جامعه اسلامی محقق می شود. شیعه هراسی که در نتیجه اقدامات داعش ممکن است در سراسر منطقه گسترش یابد، از جمله اهداف غرب برای مقابله با نفوذ ایران بوده است که هم اینک داعش به شکل دیگری این مسئله را دنبال می نماید. فرصت های عملکرد داعش برای جمهوری اسلامی بزرگترین فرصتی که عملکرد داعش برای ایران و بالاخص جبهه مقاومت به وجود آورده است، مشروعیت بخشیدن به دولت بشار اسد می باشد. داعش با ورود خود به عراق، نشان داد که به مرزهای سیاسی اعتقادی ندارد و تهدیدی برای جامعه جهانی محسوب می شود. اقدامات این گروهک ثابت کرد که بشار اسد به دنبال قدرت طلبی نبوده است و همان طور که بارها اعلام کرده است برای صیانت از ملت سوری با این افراد می جنگد. افکار عمومی منطقه و جامعه جهانی نیز به این مسئله پی بردند که بحران سوریه منشا خارجی دارد. غربی ها بحران سوریه را تداوم تحولات و انقلابهای عربی می دانستند و بر این اساس کمکهای تسلیحاتی و مالی را برای گروههای مبارز داخل سوریه فراهم می کردند. اما اینک با این مشکل مواجه شده اند که افکار عمومی تحت تاثیر تحلیل های آنها قرار نمی گیرند. داعش امکان ورود به ایران را ندارد، چرا که هم در حوزه اطلاعاتی و هم در حوزه نظامی، توان مقابله با ایران را ندارد. بر همین اساس دیگر نمی توانند به داعش و گروههای افراطی کمک کنند. در واقع غرب بر سر دو راهی مانده است از یک سو تمایل دارد با کمک به گروههای تروریستی، زمینه را برای سقوط بشار اسد فراهم کند و از سوی دیگر از عکس العمل افکار جامعه جهانی واهمه دارد. این مسئله به نفع جمهوری اسلامی نیز شده است. ایران ضمن حمایت از بشار اسد، خطر گروههای تروریستی را بارها و بارها به گوش جهانیان رسانده است. غربی ها در موضوع سوریه، پرستیژ و حیثیت شان دچار خدشه شده است. اما ایران توانست جامعه جهانی را علیه تروریستها بسیج نماید. فرصت دیگری که به نفع جمهوری اسلامی فراهم شده است، انسجام و وحدت گروههای سیاسی در عراق است. مهمترین گروههای سیاسی در عراق شامل شیعیان، اهل تسنن و کردها می باشد. پس از سقوط صدام این سه مرکز قدرت نتوانسته اند با یکدیگر تعامل داشته باشند. اختلافات آنها به ملت عراق نیز سرایت نموده است. همین مسئله یکی از معضلات دولت نوری المالکی محسوب می شود. اکنون این فرصت به وجود آمده است که در سایه خطر تروریست های داعش، گروهها و احزاب عراقی اختلافات را کنار بگذارند و به مقابله با تروریست ها بپردازند. این مسئله هم اینک در عراق به وجود آمده است. علمای اهل سنت و شیعه در کنار یکدیگر قرار گرفته اند. مسعود بارزانی نیز بر کمک های اقلیم کردستان عراق در مقابله با تروریست ها تاکید نموده است. این موضوع در نهایت به سود جمهوری اسلامی می باشد. دولت نوری المالکی دولتی می باشد که به ایران نزدیک است و ایران نیز دارای منافعی در عراق است. همواره این بیم وجود داشته است که در سایه اختلافات گروههای سیاسی در عراق، به منافع ایران ضربه وارد شود. وجود گروههای تروریستی در عراق زمینه را برای انسجام گروههای سیاسی در عراق و اتحاد مردم این کشور فراهم می کند. انتهای متن/
93/04/05 - 00:38
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 47]