واضح آرشیو وب فارسی:آخرین نیوز: عاقبت تجاوز به دختر رزمی کار!
عذابوجدان، زنی جوان را که مرتکب قتل شده بود بعد از بستهشدن پرونده وادار به اعتراف کرد. این زن دیروز در جلسه دادگاه جزییات جنایت را شرح داد.
جسد مردی 11اسفند سال86 کنار اتوبان قم پیدا شد. جسد به شدت سوخته بود و هیچ اثری که بتوان از روی آن هویت متوفی را تشخیص داد وجود نداشت. با این حال جسد به پزشکیقانونی منتقل شد تا اینکه چند روز بعد زنی که از مفقودشدن همسر 60سالهاش به نام هوشنگ خبر داده بود برای شناسایی جنازه به پزشکیقانونی دعوت شد. همسر هوشنگ با توجه به یک تکه از لباس و همچنین ساعت شوهرش اعلام کرد جسد متعلق به همسرش است. بررسی فهرست مکالمات تلفنی این مرد، پلیس را به زوجی مشکوک کرد که آخرین تماس را با هوشنگ گرفته بودند. ریحانه -مظنون33ساله- به ماموران گفت اگرچه هوشنگ را میشناسد، خبری از سرنوشت او ندارد.این زن درباره نحوه آشنایی با هوشنگ گفت: همراه شوهرش برای خرید لباس بهصورت عمده به مغازه او میرفت. این زن درباره آخرین مکالمه با مقتول نیز گفت: «قرار بود چند قابعکس به او بفروشیم. هوشنگ آن روز تماس گرفت و خواست برای بردن قابل عکسها بیاید، چند ساعت بعد زنگ زدم و گفتم شوهرم نیست بعدا بیا، بعد هم مکالمه ما قطع شد و نمیدانم چه اتفاقی برای او افتاد.»ریحانه و شوهرش حمید ابتدا بازداشت اما به دلیل کافینبودن ادله علیه آنها آزاد شدند. یکسالونیم بعد با توجه به اینکه عاملان قتل شناسایی نشدند اولیایدم درخواست کردند از بیتالمال دیه دریافت کنند. این درخواست توسط شعبه1144 دادگاه عمومی تهران مورد قبول قرار گرفت. وقتی پرونده برای پرداخت دیه به اجرای احکام رفت، از شهرستان چالوس خبر رسید زنی به قتل مردی به نام هوشنگ اعتراف کرده و توضیح داده او را چطور کشته و جسدش را سوزانده است. بنابراین پرداخت دیه متوقف شد و پرونده یکبار دیگر به جریان افتاد.با ارسال پرونده به تهران مشخص شد حمید، شوهر ریحانه بهدلیل رابطهای که این زن با مردی به نام حامد داشت از او شکایت کرده و گفتهاست همسرش او را ترک کرده و با حامد زندگی میکند. بعد از اینکه ریحانه به اتهام رابطه نامشروع بازداشت شد بهدلیل عذابوجدان به قتل هوشنگ اعتراف کرد و مدعی شد هوشنگ قصد داشت به او تجاوز کند. ریحانه یکبار دیگر در تهران مورد بازجویی قرار گرفت. او باز هم به قتل اقرار و ادعا کرد: روز حادثه شوهرم در خانه نبود، هوشنگ تماس گرفت تا برای بردن قاب عکسها بیاید. بعد از چند ساعت آمد، یکدفعه متوجه شدم قصد آزار مرا دارد.من هم او را با چاقو زدم و سپس جسد را با کمک یکی از دوستانم به نام اسد به بیرون منتقل کردیم و آتش زدیم. ریحانه در بازجویی بعدی عنوان کرد اسد قاتل بود و او نقشی در قتل نداشت. وقتی ماموران برای بازداشت اسد رفتند، متوجه شدند این جوان سه ماه بعد از حادثه فوت شده است. ریحانه نیز به همین دلیل مدعی شده اسد عامل اصلی قتل است. پرونده بعد از تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست برای رسیدگی به شعبه 71 دادگاه کیفریاستان تهران ارسال شد. روز گذشته بعد از اینکه نماینده دادستان تهران کیفرخواست را خواند اولیایدم در جایگاه حاضر شدند و درخواست صدور حکم قصاص کردند. پسر مقتول گفت: من ریحانه را چندینبار در مغازه پدرم دیدهبودم. او برای خرید لباس به مغازه میآمد. پدرم عمدهفروش بود، ریحانه هم با شوهرش به مغازه میآمد.همچنین یکی از اولیایدم گفت: مقتول روز حادثه ششمیلیونتومان پول همراه داشت که گم شده است. در ادامه ریحانه در جایگاه حاضر شد. او اتهام قتل، سرقت و جنایت بر میت را قبول اما اتهام رابطه نامشروع را رد کرد. او گفت: من و شوهرم بهلحاظ مالی در تنگنا بودیم به همین دلیل هم با چرخدستی لباس میفروختم و هزینه زندگیمان را تامین میکردم. در زمان حادثه هم در خانهای قدیمی که متعلق به پیرزنی تنها بود زندگی میکردیم. آن پیرزن فلج بود و از او هم پرستاری میکردم. مدتی قبل از حادثه متوجه شده بودم هوشنگ نسبت به من نظر دارد. او یکبار به من پول داده بود و من هم موضوع را به همکارش گفته بودم. همکارش به من گفت دیگر تنها به مغازه او نروم. تا اینکه روز حادثه ساعت ششصبح هوشنگ به من زنگ زد و گفت برای بردن قاب عکسها میآید. این قابها متعلق به من و شوهرم بود. ما هردو کیک بوکسینگ کار کرده بودیم و تقدیرنامههای زیادی داشتیم. قاب آنها را برای فروش آماده کرده بودیم یکی، دو ساعت بعد زنگ زدم و گفتم قابها آماده است اگر میخواهی بیا و ببر.به گزارش شرق، متهم در ادامه مدعی شد: «وقتی هوشنگ آمد به او گفتم قابها در زیرپله است و بعد از آن گفت یک لیوان آب به من بده، وقتی رفتم آب بیاورم دیدم او وسط اتاق است. مشروب خورده بود، من هم برای اینکه بتوانم از تجاوز جلوگیری کنم به او التماس کردم اما نشد، گفتم خجالت میکشم، بیا چشمانت را ببندم، وقتی چشمهایش را بستم با چاقو به او ضربهای زدم. به شوهرم گفتم این کار را کردم، گفت بازهم توهم زدهای چون شیشه میکشیدم خیلی دچار توهم میشدم. او گفت با اسد تماس بگیر. من هم اسد را خبر کردم، با اسد جسد را بیرون بردیم و آتش زدیم.»او درباره ادعای شوهرش و شکایت او به اتهام رابطه با مردی دیگر گفت: این اتهام را قبول ندارم. متهم درباره نقش شوهرش در این قتل گفت: او هیچ نقشی نداشت. من بعد از پنجسال عذاب وجدان تصمیم گرفتم اعتراف کنم.بنابر این گزارش هیات قضات بعد از پایان جلسه رسیدگی برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.
سه شنبه, 03 تیر 1393 ساعت 09:40
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آخرین نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 55]