تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833183104
تازهتريناظهارات زیباکلام، از فوتبال تا حكم زندان!
واضح آرشیو وب فارسی:آخرین نیوز: تازهتريناظهارات زیباکلام، از فوتبال تا حكم زندان!
بهار نیوز: صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در پي نوشتن نامه به حسین شریعتمداری مدير روزنامه کیهان و دفاع از توافق ژنو و موضوع اختلاس سه هزار میلیارد تومانی به ۱۸ ماه حبس تعزیری محکوم شده است. عدهای او را سوپاپ اطمینان نظام میدانند و نقدهایش را جدی نمیگیرند و عدهای معتقدند که او بیراه نمیگوید و از مواضعش کوتاه نمیآید. تازه ترين گفتگو با او را بخوانيد.
حکم 18 ماه حبس تعزیری بر مبنای شکایت چه کسی برای شما صادر شده است؟
نه آقای شریعتمداری و نه آقای حمید رسایی هیچ کدام از اینها شاکی من نبودهاند. شاکی، مدعی العموم یا دادستان بوده است. منتها مبنای شکایت دادستان، نامهی سر گشادهای بوده که من به جناب آقای شریعتمداری نوشتم. این نامه را هم من بعد از توافق ژنو و وقتی که اصولگرایان تندرو شروع کردند به حملات شدید علیه توافق بین ایران و غربیها نوشتم. در آن نامه در دفاع از توافق ژنو، سوالی را از آقای شریعتمداری و آقای حمید رسایی که توافق ژنو را معادل معاهده ترکمانچای اعلام کرده بودند، پرسیدم و گفتم: شما که اینقدر مخالف توافق ژنو هستید و آن را به زیان جمهوری اسلامی ایران میدانید، میشود به من ما بگویید که دستاوردها و فایده فعالیت هستهای ایران برای رشد و توسعه اقتصادی کشور چه بوده است؟ این همه هزینهای که به صورت مستقیم و یا به صورت غیر مستقیم ودر نتیجه تحریمها به ما تحمیل میشود، چه سودی در اقتصاد کشور داشته است؟ آقای شریعتمداری در پاسخ به نامه سرگشاده من، نه تنها به این سوال پاسخی ندادند بلکه بنده را متهم کرده بودند و نوشته بودند: آقای زیبا کلام شما اگر خیلی به فکر مردم و منافع کشور هستید، چرا از متهمین پرونده سه هزار میلیارد تومانی دفاع کردید.
شما از متهمین پرونده سه هزار میلیاردی دفاع کرده بودید؟
بنده هیچ وقت از متهمان پرونده سه هزار میلیارد تومانی دفاع نکرده بودم، بلکه سوالم از مسئولین محترم قوه قضاییه و قاضی صادر کننده حکم اعدام برای متهمین ردیف اول این پرونده، این بود که واقعا جرم اینها چه هست؟ یعنی راه خلاف وغیر قانونیای که متهمین این پرونده انجام دادند، چه بوده که به واسطهی ارتکاب به آن جرم، شما آنها را محکوم به اعدام کردهاید؟ من فقط این سوال را مطرح کردم. پاسخ من به آقای شریعتمداری و نامه سرگشاده اولی که نوشته بودم، مبنای شکایت دادستان علیه من قرار گرفته است. یعنی بنده به واسطه طرح این سوال که انرژی هستهای چه منفعتی برای نظام داشته؟ از سوی دادستان متهم به نشر اکاذیب، تشویش اذهان عمومی و تبلیغ علیه نظام و محکوم به یکسال زندان شدهام. در خصوص اینکه بنده از قوه قضائیه پرسیده بودم که متهمینی که محکوم به اعدام شدند، دقیقا چه جرمی داشتهاند و بعد هم اضافه کرده بودم که بنده معتقدم هدف از برپایی دادگاه اختلاس سه هزار میلیارد تومانی بیشتر از کشف حقیقت و اجرای عدالت، ارضا و اقناع افکار عمومی بود که ببینید ما داریم با فساد و مفسد اقتصادی مبارزه میکنیم. به خاطر این سوال و این اظهار نظر هم مصداق توهین به قوه قضائیه گرفته شد به 6 ماه حبس محکوم شدم. روز چهارشنبه 28 خرداد رای دادگاه به من ابلاغ شد، من همان زمان اعتراض کردم و حالا حکم به دادگاه تجدید نظر میرود. یا دادگاه تجدید نظر این احکام را تائید میکند و ممکن هم هست که من را مستحق اشد مجازات ندانند. چون در حکم صادر شده برای من، هم در مورد اتهام تبلیغ علیه نظام، حداکثر مجازات یعنی یکسال زندان در نظر گرفته شده و هم در خصوص توهین به قضات قوه قضائیه هم حداکثر مجازات که شش ماه زندان است در نظر گرفتهاند. در حالی که میتوانستند مجازات کمتری در نظر بگیرند یا حکم زندان را تبدیل به جزای نقدی کنند و یا این که حکم را بهصورت تعلیقی درنظر بگیرند. بنابراین ممکن است که واقعا تجدید نظر صورت بگیرد.
قبل از ابلاغ حکم، به شما فرصتی برای دفاع از خودتان داده شد؟
حدود یک ماه و نیم پیش دادگاه من برگزار شد اما بنا بر دلایلی آن زمان ترجیح دادم که موضوع رسانهای نشود. در آن دادگاه من به طور مفصل از خودم به صورت شفاهی دفاع کردم اما جدا از دفاع در دادگاه، یک دفاعیه ده صفحهای هم در دفاع از خودم در قبال اتهامات دادستانی نوشتم و تقدیم دادگاه کردم. در عین حال من خودم از دادگاه تقاضا کردم که وکیل نداشته باشم. دلیلش هم از نظر خودم واضح بود، برای اینکه جرم من، یک جرم سیاسی است. وکیل مسلط به مسائل حقوقی است. من فکر نمیکنم کاری کرده باشم که از لحاظ حقوقی نیاز به این داشته باشم که کسی بیاید و از من دفاع کند. برای دادگاه تجدید نظر هم نمیخواهم وکیل بگیرم و از موارد اتهامی خودم از خودم دفاع میکنم.
چکیده دفاعیاتتان در دادگاه چهبود؟
در دادگاه گفتم مصالح و منافع ملی در این است که ما اجازه بدهیم نخبگان و اصحاب فکرمان (البته من خودم را نه نخبه میدانم و نه صاحب فکر) از سیاستهای دولت و مسئولین انتقاد کنند. انتقاد من اگر غلط و نادرست باشد از سوی مسئولین پاسخ میگیرم و حتی مردم هم متوجه انتقاد نابه جا میشوند. مثلا اگر مردم دستاوردهای هستهای را ببینند و سوال من را بخوانند، میگویند صادق زیباکلام چقدر اشتباه میکند. یا در مورد دادگاه مربوط به اختلاس میتوانستند به من پاسخ بدهند که جرمهای آقای مه آفرید خسروی این است و این جرمها این قدر سنگین است که ایشان حتما باید اعدام میشدند اما هیچ پاسخی ندادند تنها مسئولین قوه قضائیه از من ایراد گرفتند و گفتند: شما رشتهتان علوم سیاسی است و چرا در امر قضا مداخله میکنی. در خصوص اینکه به من گفتند شما تبلیغ علیه نظام میکنید من هم به صورت شفاهی و هم به صورت کتبی گفتم: نظام نور چشم من است. من چگونه میتوانم علیه نظام تبلیغ کنم. من علیه سیاست این مسئول، این رئیس جمهور و غیره، انتقاد میکنم و اتفاقا چون دلم برای نظام میسوزد، انتقاد میکنم. بنده در جریان انتخابات سال گذشته، از این شهر به آن شهر، از این دانشگاه به آن دانشگاه میرفتم سفر میکردم و مردم را برای شرکت در انتخابات ترغیب میکردم. چطور میتوانیم به جرم تبلیغ علیه نظام کسی که مردم را برای شرکت در انتخابات تشویق میکند، به زندان بیاندازیم.
به خاطر همین صحبتهایتان است که عدهای شما را سوپاپ اطمینان نظام میدانند.
شما اگر به فیس بوک من مراجعه کنید متوجه میشوید که کسانی که مخالف نظام هستند و سرنگونی نظام را میخواهند علی الدوام به من توهین میکنند. به من دشنام میدهند و میگویند: شما آدم نظام هستید و علیرغم حرفهای قشنگی که میزنید مامور نظام و سوپاپ اطمینان نظام هستید. واقع مطلب این است که من با تمام وجود به نظام جمهوری اسلامی ایران اعتقاد دارم. نه از باب تعارف و شعار واینها، بلکه بنده معتقدم که ما هیچ چارهای نداریم، الا اینکه در چارچوب همین نظام و همین قانون اساسی، روند دموکراسی را در کشورمان توسعه دهیم. به هر شکل دیگری که در نظام جمهوری اسلامی ایران لطمهای وارد شود، اصلاحات ممکن نیست. فرض کنید فردا همه مردم در خیابانها بریزند و تظاهرات کنند و نظام را سرنگون کنند. بنده با تمام وجود به عنوان یک استاد علوم سیاسی اعتقاد دارم که نه تنها، دموکراسی پیشرفت نمیکند و نه تنها ما به جلو نمیرویم، نه تنها سقوط نظام منجر به توسعه سیاسی، آزادیهای مدنی و ... نمیشود، بلکه در کشور، یک هرج ومرج و بی ثباتی به وجود میآید شبیه آنچه در سوریه و عراق و افغانستان و سایر کشورهای منطقه شاهد آن هستیم.
اما مطرح کردن خواستههای دمواکراتیک حتی در چارچوب نظام و قانون اساسی هم هزینه دارد. الان خیلیها به خاطر همین انتقادها و همین خواستهها در زندان هستند. خود شما هم بابت همین انتقادها محکوم شدهاید؟
من به هیچوجه نمیگویم که کار ما، کار سادهای است. راه پیش روی ما یک راه هموار شده و یک جادهی اسفالت نیست. من آنقدر عقلم میرسد که جمهوری اسلامی ایران، سوئد و نروژ و آمریکا و ژاپن نیست. بنده میدانم که چه تفاوت فاحشی از نظر توسعه سیاسی بین ایران و حتی کشوری مثل برزیل و آرژانتین وجود دارد که مردم به راحتی میتوانند، بیایند و از حکومتشان انتقاد کنند و یا تظاهرات کنند. اما سوال من از کسانی که میگویند:صادق زیبا کلام اشتباه میکند.این است که را ه اینکه جمهوری اسلامی ایران مثل هند یا حتی مثل ترکیه و برزیل و آرژانتین شود، چیست؟ ببینید، من نمیگویم: شبیه فرانسه و انگلستان و نروژ. راهش چیست؟ میگویم: برزیل یا حتی ترکیه. راه این که همین قوه قضائیه جمهوری اسلامی مستقل و پاسخگو باشد، چیست؟ بنده معتقدم به جز همین کاری که من دارم میکنم، چاره دیگری نداریم و زندان رفتن افرادی نظیر من اجتناب ناپذیر است. این زندانها باید باشد، تا یواش یواش توسعه سیاسی، استقلال قوه قضائیه، آزادی مطبوعات به وجو د بیایند. درست است که ممکن است بنده راهی زندان شوم اما افراد دیگری هستند که کم و پیش این روند دموکراسیخواهی را به جلو میبرند مثل اقای علی مطهری در مجلس. من میدانم این راه هزینه دارد. میدانم از بعد از انتخابات 88 ده ها نفر هستند که به خاطر همین انتقادات در زندان به سر میبرند. اما راه دیگری نیست. من به هبچوجه به تغییرات ناگهانی، اعتقاد ندارم. چون تجربه انقلاب اسلامی ایران و یکصد سال مبارزه جامعه مدنی ایران نشان داده که هر وقت تغییرات ناگهانی بوده، از بین رفته و تنها تغییراتی به سوی دموکراسی در ایران پایدار مانده که تدریجی به دست آمده است.
اینروزها غیر از بحث حکم زندان شما که واکنشهایی داشته. بحث مطلب فیسبوک شما درباره فوتبال هم مطرح است. شما در آن مطلب به صراحت عنوان کردهاید که از موفقیت تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی خوشحال نمیشوید.
من نمیخواهم از خودم تعریف کنم اما این مطلب نشان میدهد که من به دنبال این نیستم که تنها رای مردم را به دست بیاورم و مردم برایم هورا بکشند و کف بزنند. این نشان میدهد نمیخواهم سر مردم را کلاه بگذارم و آنچه را که خیر و صلاح به نظرم میرسد، بیان میکنم. من میدانستم که وقتی در این فضای تب آلود و تب زده فوتبال، این مطلب را بنویسم خیلی از دوستانم حتی شهیدم میکنند اما فکر کردم ، این حرف درست همان چیزی است که من باید بگویم حتی اگر مردم بدشان بیاید. مقصودم باختن و گل خوردن تیم ایران نیست. مقصودم دلایلی است که ذکر کردهام که چرا بردن ما در جام جهانی به سود نیست.
شما در این مطلب اعتراف کردهبودید که از رفتارهای گذشتهتان پشیمان هستید. آیا ممکن است چند سال بعد هم به غلط بودن این حرفهایتان اعتراف کنید؟
بله. بله. اگر من ده سال دیگر متوجه شوم که چقدر درمورد انرژی هستهای اشتباه میکردم. مطمئن باشید با نهایت صداقت خواهم گفت که ای مردم من در اینباره اشتباه میکردم. واقعا اگر کسی دستاوردهای هستهای را به من نشان دهد . من همین الان از همه عذرخواهی میکنم و میگویم حق با مسئولین و آقای احمدینژاد بوده است. اما متاسفانه دستاوردی به عقل من نمیرسد. برای مثال: حوزه پارس جنوبی که یکی از غنیترین ذخایر گازی جهان است مال ما و قطر است و ما به طور مشترک باید برداشت کنیم. کنتور هم وجود ندارد که ما چقدر باید برداشت کنیم و قطریها چقدر باید برداشت کنند. ما به واسطه تحریمها نتوانستهایم بهرهبرداری درستی داشته باشیم در حالیکه قطریها مشکلی نداشتند و بهرهبرداری کردهاند. حاصلش این شده که سال گذشته، قطر چیزی حدود یکصد میلیارد مکعب، گاز بیشتر از ما از حوزه پارس جنوبی برداشت کرده، خب این تفاوت فقط در سال 92 به قیمت بینالمللی مترمکعب گاز میشود چیزی حدود ۴۰ ملیارد دلار. شما وقتی این رقم را ضربدر دلار سه هزار تومان کنید، 120 هزار میلیارد تومان میشود. این مقدار پول را ما به خاطر انرژی هستهای ازدست دادهایم در حالی که کل بودجه آموزش و پرورش سال گذشته 13 هزار میلیارد تومان بوده، کل بودجه عمرانی کشور در سال گذشته 37 هزار میلیارد تومان بوده است. من وقتی این اعداد و ارقام را میبینم و به آن 120 هزار میلیارد تومان فکر میکنم، پشتم میلرزد که آخر این چه بهایی است که ما داریم در رابطه با دستیابی انرژی هستهای میپردازیم. اگر ضررو زیانهایی را که آقای مه آفرید امیر خسروی به اقتصاد کشور وارد کرده به من بگویند، بنده همین امروز میگویم مه آفرید امیر خسروی که اعدام شد و دومی را اگر میخواهید اعدام کنید، طناب دار را بدهید من به گردنش میاندازم اما وقتی میبینم مرحوم آقای مه آفرید امیر خسروی، زمانی که دستگیر شد. واحدهای تولیدیای ایجاده کرده بود و بیش از ۱۷ هزار نفر را مشغول به کار کرده بود. ایشان یک دوجین صنایع ورشکسته و زیانده دولتی را خریداری کرده بوده و اینها را به واحدهای سودده تبدیل کرده بود مثل فولاد اهواز و... نمیتوانم قبول کنم که ایشان مفسد فی الارض است اما اگر همین امروز با دلیل به من بگویند که ضررهای کلان به اقتصاد کشور وارد کرده بود من از همه عذرخواهی میکنم.
یکشنبه, 01 تیر 1393 ساعت 11:17
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آخرین نیوز]
[مشاهده در: www.akharinnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]
صفحات پیشنهادی
-
گوناگون
پربازدیدترینها