نوجوان شهیدی که روح عارفانه داشت

واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا:

نوجوان شهیدی که روح عارفانه داشت یاسوج - ایرنا - امروز شهید می شوم، پدر و مادرم را به صبر دعوت کن، زیرا جنازه ام دیر به دست آنها می رسد.

این نوشته کوتاه، بخشی از وصیت شهید مهدی اروجی به همرزمش لحظاتی قبل از شهادتش بود.
دانش آموز بسیجی و دلاور حماسه ایثار و شهادت گچسارانی نیمه شعبان 46دیده به جهان گشود و تنها 14سال از بهار زندگی او گذشته بود که مهر 62در تپه کدو کردستان در حالی که عشق به شهادت سراسر وجودش را بی قرار کرده بود، به لقا حق شتافت.
مهدی در خانواده ای متدین تربیت شد و در پنج سالگی عاشق سجاده ی سبز مسجد شد و مدتی نیز مکبر و موذن مسجد شهیدان گچساران بود و به لحاظ مشارکت در فعالیت های فرهنگی مذهبی با وجود سن و سال کم عازم جبهه شد.
مادر داغدار این شهید می گوید: کبوتر خونین بال من نیمه شعبان پا به عرصه حیات گذاشت و در آستانه عاشورای حسینی به درود حیات گفت.
سودابه اکبری که رنج سال ها دوری از جگر گوشه اش را می توان در سیمای مظلوم آن دید، افزود: اگرچه مهدی دوست خیلی برایم داشتنی بود ولی خوشحالم که او را تقدیم انقلاب کرده ام .
این مادر ایثارگر می گوید: مهدی برای ماندن در دنیا خلق نشده بود، چون در خردسالی عاشق مسجد، نماز و قرآن شد و چه زود روح عاشقش به دیدار معبودش شتافت زیرا به قول همرزمانش روح عارفانه ای داشت.
خانم اکبری می گوید: روحم همواره مانوس با روح عارفانه و ملکوتی مهدی است، انگار که همواره در سختی روزگار به یاری ام می شتابد.
پدر شهید ابراهیم نام دارد، روحیه سخاوتش ازمشی آرمان ابراهیم خلیل الله است، چون از قربانی فرزند در راه خدا به عنوان یک نعمت و هدیه الهی یاد می کند.
این مرد به عبادت و نیکی در بین مردم شهرت خاصی دارد و مورد تکریم بزرگ و کوچک است.
اسماعیل اروجی بردار شهید نیز درباره رفتن برادرش به جبهه می گوید: وقتی مهدی این نوجوان دلاور بدون از اطلاع از خانه عازم جبهه شد، چون کم سن و سال بود با کارت بردار راهی شد. او را از شیراز به گچساران برگرداندم اما نیمه شب خود را مجدد به کاروان اعزامی رساند.
وی که کارمند استانداری فارس است گفت: مهدی به وعده ما که گفتیم بعد از آمدن برادرت از جبهه نوبت شماست با توجه به نگرانی مادر از کم سن و سال بودن، توجه نکرد و رفت
وی چگونگی شهادت عارفانه بردار شهیدش را به نقل از همرزمش این گونه بیان کرد.
بی آنکه عملیاتی در کار باشد از همرزمانش حلالیت طلبید و تقاضا کرد امشب زیارت عاشورا را بخوانیم،
همرزمش گفته بود که عملیاتی در کار نیست.
هید مهدی تبسمی زد و گفت: امشب آخرین شب عمر من است و فردا شهید خواهم شد.
همرزمش ادامه داد: شب را به راز و نیاز سپری کرد و صبح قبل از صبحانه همرزمان خود را به دعای توسل فراخواند، چون روح معراجی اش به حریم دلدار وصل شده بود، بعد نامه ای در گوشه ای خلوت به من داد و گفت «امروز شهید می شوم،پس از دادن نامه، پدر و مادرم را به صبر و استقامت دعوت کن، زیرا جنازه ام دیر بدست آنها می رسد.»
مرخصی گرفته بودم برای آمدن به خانه که ناگهان فرماندهی از تحرک عراقی ها خبر داد و نیروهای ما به تپه کدو کردستان اعزام شدند، در حالی که از حالات عارفانه و روحی شهید اروجی متحیر شده بودم به چشم خود دیدم که شهید والامقام در حال پیاده شدن از توپ 106بود که ناگهان براثر اصابت ترکش خمپاره دشمن از ناحیه گردن به خیل شهدای گرانقدر پیوست .
وقتی به بالین این شهید معراجی رسیدیم، تمام وسایلی که داخل جیب او بود غرق خون بودبجز قرآن کوچکی که همواره متمسک به آن بود و این حادثه اعجاب انگیز نشان داد خون پاکش حافظ حرمت و قداست قرآن است.
وقتی نامه شهید مهدی را به پدر بزرگوارش دادم ، گفتم حالش خوب است،پدرش گفت: فرزندم شهید شده چون چند شب پیش به بالینم آمد و از احساسات روحی آن از شهیدنش خبردار شدم.
فرازی از وصیت نامه شهید:
رفتن به جبهه فقط به خاطر اسلام و سرزمین مان بود، چرا که تنها هدف ما پیاده شدن احکام اسلام است.
به امید آن روز که پرچم اسلام را در سراسر جهان به اهتزار درآوریم، به امید پیوستن این انقلاب به انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج).
پدرم و مادرم، خداوند یک روز مرا به شما داد، حال آن روز فرار سیده که مرا به پیشگاه خداوند تبارک و تعالی پس دهید و این را از رزمندگان جبهه ها بشنوبد تا وقتی ایران بچه های بسیجی داوطلب دارد، قدرت های شرق و غرب نمی توانند به کشور اسلامی ما آسیبی رسانند.
هر ابرقدرتی که به ما دست دراز کند، دست او را مثل دست صدام کافر قطع خواهیم کرد.
تربت پاک این شهید بسیجی در گلزار شهدای دوگنبدان زیارتگاه دلدادگان مکتب سرخ شهادت است.
شهرستان گچساران بیش از450شهید تقدیم انقلاب اسلامی نموده است.
671

انتهای پیام /*
: ارتباط با سردبير