تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):دلى كه در آن حكمتى نيست، مانند خانه ويران است، پس بياموزيد و آموزش دهيد، بفهميد...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804588960




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مصاحبه اختصاصی با فرج الله سلحشور


واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:



مصاحبه اختصاصی جام نیوز با فرج الله سلحشور
ما از فیلم و سینما، نمای آن را لازم داریم و قواعد اصلی و مادر آن را، نه همه چیز را، ما باید با قواعد خودمان در این سینما حرف بزنیم.



به این مطلب امتیاز دهید

  به گزارش سرویس فرهنگی جام نیوز، فرج الله سلحشور از اوائل انقلاب اسلامی وارد سینما شد و از همان زمان آرزوها و آرمان های بزرگی برای این عرصه را در سر می پروراند. او عمده فعالیت خود را در راستای قرآن انجام داده است. در دهه 60 در قسمت های مختلف مثل بازیگری تآترو سینما، دوبله و نویسندگی مشغول بود و از سال 70 به طور رسمی کارگردانی فیلم را با فیلم ایوب پیامبر شروع کرد. بعد از آن نوبت به مردان آنجلوس رسید و بعد هم یوسف پیامبر. سلحشور در ابتدای کارخود، شاید در آرزوهای خود هم نمی دید که یک روز پیام قرآنی او  با یک سریال به گوش 6 میلیارد نفر از مردم دنیا برسد و برای اولین بار در تاریخ سینمای دنیا 90 شبکه در یک زمان آن را پخش کنند. به طور کلی با تسلط دنیای غرب و هالیوود بر رسانه های دنیا این تصور سخت بود که ما بتوانیم چندین  پیام دینی از قران را به گوش چند میلیارد انسان برسانیم. آیا سلحشور به آنچه می خواسته رسیده است؟   مقداری از این سؤالات را با ایشان مطرح کرده ایم و توجه شما را به آن جلب می کنیم.   با سلام جام نیوز - آقای سلحشور قبل از سینما به چه کاری مشغول بودید؟ -من صنعت کار بودم.  در رشته های مختلفی مثل برق، تراش فلزات وکارهای ساختمانی.   جام نیوز- ظاهرا همه فن حریف هم هستید.
- بله، ولی این کارها هیچ وقت رابطه من را با مسجد قطع نکرد. روز ها سر کار می رفتم و غروب ها به مسجد می رفتم، در مسجد کارها ی مربوط به کتابخانه را انجام می دادیم، کتاب می دادیم دست بچه ها.   جام نیوز- در چه سنی این کارها را انجام می دادید؟ در کدام مساجد مشغول بودید؟ -حدودا از 17 سالگی.  من در مساجد حضرت جواد الأئمه خیابان استاد معین، مسجد حضرت  علی اکبرخیابان هاشمی، البته در مساجدی مثل مسجد ابوذر فلاح و مسجد سید الشهدا فعالیت داشتیم ولی پایگاهمان همان محله هاشمی و استاد معین بود.   جام نیوز- در مسجد چه کارهایی می کردید؟
- کتاب می دادیم به بچه ها، ازآنان  مطالبی که از کتاب فهمیدند را می پرسیدیم، قصه های قرآن را برایشان می گفتیم، تجوید و قرائت قرآن درس می دادیم و خودم فعالیت های شبه هنری مثل دکلمه، صوت قرآن، مداحی هم می کردم و نوحه می خواندم. این فعالیت ها ادامه داشت و کار در کنار این ها وسیله امرار معاش بود.   جام نیوز- شما فعالیت های جدی خودتان را از حوزه اندیشه و هنر شروع کردید، ظاهرا جمع فعال و پرباری هم داشتید. از آن جمع با چه کسانی هنوز ارتباط دارید؟ الآن در چه وضعیتی هستند؟   - ما از همان ابتدا به خاطر مشاهده فسادی که در دنیای سینما بود، احساس می کردیم که نمی شود سینما را در خدمت اسلام و انقلاب در آورد. بر سردر سینما ها عریانی و فساد موج می زد. علنا   فساد تبلیغ می شد و زن ها  خودشان را به نمایش میگذاشتند، اما با پخش یک نمایش در مسجد به نام "حجربن عدی" و تأثیری که روی مردم داشت، دیدیم که نه، این هنر می تواند در خدمت باورها و ارزش های دینی باشد. من همیشه فکر می کردم ما باید تعریف درستی از هنر دینی و مبانی آن داشته  باشیم.
آنچه که الآن به عنوان مبانی فیلم و سریال سازی دنیا موجود هست، مطلوب ما نیست و نمی تواند برای ما کارایی داشته باشد، لذا به دنبال تأسیس یک جایی، مؤسسه ای یا مرکزی بودیم که بتوانیم با تحقیق و تولید به هنر فیلم و سریال سازی اسلامی دست پیدا کنیم. جاهای مختلفی رفتیم که توضیحش لازم نیست. آخرین جایی که به آن رسیدیم و تأسیس شد، حوزه اندیشه و هنر اسلامی بود. خیلی از بچه ها را در آنجا جمع کردیم، از جمله بچه های مسجد جواد الأئمه  که تعدادشان هم زیاد بود. این بچه ها همان بچه های مسجدی بودند که به آنها  کتاب می دادیم، همان هایی بودند که در این مسجد تربیت شده بودند.  مسجد جواد الأئمه در انقلاب و جنگ مسجد بسیار فعالی بود، شهدای زیادی را تقدیم اسلام کرد. آقای امیر فردی، شهید غنی پور، شهید قدیانی و خیلی ها که در آن مسجد رشد کردند.   جام نیوز-از مخملباف بگویید، کسی که شما اولین فیلم زندگیتان را با او کار کردید به  نام توبه نصوح، چرا به این روز افتاد؟   - مخملباف ایرادش این بود که بسیار مغرور بود، خود را از همه بالاتر می دانست، تنها با کسانی می توانست کار کند که در برابرش خودی نشان نمی دادند و تسلیم محض بودند و نظراتش را سربسته و در بسته می پذیرفتند. اگر کسی ان قلت می آورد مخملباف نمی توانست با او کار کند، نه فقط از آدمهای عادی، بلکه از علما هم خودش را بالاتر می دانست. یک بار یادم هست با بچه های حوزه رفتیم خدمت علامه جعفری (رحمة الله علیه)، رفتیم برای موعظه و نصیحت شنیدن. از جلسه که بیرون آمدیم به او گفتم، محسن چطور بود؟ در جواب گفت: ایشان برای من حرف تازه ای نداشت. حتی یکی از بچه ها در یک موردی یک نظری داده بود، مخملباف می گفت: برنامه ما، همان مانیفستی ست  که من در مورد فیلمسازی نوشتم، یک  کتابی نوشته بود به عنوان خلاصه ای بر هنر اسلامی اگر اسمش را اشتباه نگفته باشم، می گفت  کسی حق ندارد خلاف این کتاب نظر بدهد.
این موارد به اضافه آن ضمینه های مارکسیستی که در این فرد بود، به اضافه آن اساتیدی که در زندان داشت مثل آقای بهزاد نبوی. علاوه بر این ها بسیار افراطی بود، مثلا همیشه با ما که بود دمپایی می پوشید، یک بار من ندیدم  پیراهنش یا شلوارش  را اتو کرده بپوشد، یا نمازش را همیشه میگفت باید چریکی بخوانیم و دو دقیقه ای نماز می خواند. همسرش هم در اوائل یک خانم حزب اللهی و چادری و مؤمنی بود که ما بعد از رحلت خانمشان فهمیدیم که این آقا با یکی از نزدیکان  خانمشان ارتباط هایی برقرار کرده بودند، و خانمشان به همین علت خود کشی کردند. این مخملباف افراطی حالا دیگر پاپیون هم می زد، کراوات هم می زد. این از مفاسد سینماست، به خصوص در آدم هایی که زمینه هم دارند بیشتر بروز می کند.   جام نیوز- آقای سلحشور بعضی ها قائلند که سینمای ما همین است و قابل تغییر نیست، اما ما موفق ترین سینما را در دهه شصت داشتیم، چه در زمینه به تصویر کشیدن انقلاب و قبل ازانقلاب، چه در زمینه سینمای دفاع مقدس، و در زمینه های دیگر هم البته یک مقدار تأثیرات فیلم فارسی و اکشن های قبل از انقلاب دیده می شد، اما آثار موفق و ارزشی زیاد داشتیم. شاید بعضی از فیلم های دفاع مقدس آن  دوران، به لحاظ تکنیکی فیلم های زیاد قوی نباشند، اما روح جنگ و معنویت خصوصا حضوراهل بیت (علیهم السلام) و توکل و توسل درآنها بسیار خوب  دیده میشد. الآن همان کارگردان ها کارهایی ارائه می دهند که خیلی ضعیف تر از کارهای آن زمان آنهاست. نظر شما در این مورد چیست؟   -انقلاب ما یک انقلاب مردمی بود. یک انقلاب جناحی نبود، کودتای یک باند و دارو دسته نبود، نود وهشت درصد مردم آمدند و رأی دادند و تأیید کردند. هنرمندان آن  زمان و آنهایی که از قبل از انقلاب در این عرصه فعالیت داشتند، دیدند که اگر بخواهند پا برجا و محبوب بمانند، باید با مردم باشند، بایستی حرف دل مردم را بزنند، در ضمن می دانستند که نسبت سابقه و فسادشان مردم ناآگاه نیستند. نقش مخرب این ها  در گمراهی جوانان از یاد ها نرفته بود. این ها گاهی اوقات فیلم های معنوی می ساختند و حرف های خوب هم می زدند، اما انسان می دید که حرف های معنوی غالبا در فیلم ها  شعاری و آبکی بود، چون فیلم ساز سنخیتی با این حرف ها نداشت. با این احوال این ها سعی کردند خودشان را به مردم نزدیک کنند. سعی کردند خطاهایشان را جبران کنند. 50- 60 در صد فیلم ها را می شد قبول کرد و فیلم های بدی نبود.  
جام نیوز- البته در دفاع مقدس این ارزش ها بسیار خوب دیده می شد و کار گردان ها اکثرا خودشان اهل جبهه و جنگ بودند.   -احسنت، در دفاع مقدس فیلم ساز هم سنخ مطالب فیلم بود، و صداقت و تإثیر گزاری که آن زمان در فیلم های جنگ دیده می شد، در حال حاضر خیلی کم دیده میشود. در سینمای جنگ وضع خوب بود. البته الآن به خلاف دهه شصت  جنگ برای بعضی ها  وسیله رونق گیشه و ملعبه دست  برای پول در آوردن شده است.   جام نیوز- یک مبحثی  درصدا وسیما و در سینما، درنگاه به چهره های منفی در یک فیلم، حتی فیلمهای مذهبی، یا فیلم های دفاع مقدس دیده می شود.  حتی در مورد جدی ترین اتفاق زندگی یک فرد که همان مرگ باشد که پایان زندگی و وسیله انتقال به آن دنیاست. ما می بینیم که این مقوله ها غالبا به زبان طنز عرضه می شوند، این یک معضل نیست؟   -خدمت شما عرض کنم که مجموعه حوادث زندگی حوادثی جدی است، ولی گاهی نیاز به طنز هم هست. بخش جدی زندگی را اگر بخواهید به تصویر بکشید، باید خودتان یک انسان فرهیخته، تحلیل گر، اهل معنا و معرفت و تعقل، در ضمن هنرمند توانا و نویسنده قدری هم باشید، تا اینکه نگاهتان به زندگی نگاهی واقع بینانه و جدی باشد. متأسفانه انسان های مشرف به امور جدی زندگی، درابعاد مختلف، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و فلسفی در عرصه هنر ما کم هستند. خیلی از هنرمندان ما مردم را نمی شناسند، مثلا به تازگی ما در بعضی از فیلم ها می بینیم  که  اروپا رفتن و خارج  رفتن یک رکن شده است، یا شرط ازدواج، به اروپا رفتن است. گاهی اوقات این مقوله در فیلم ها تقبیح شده است، مذمت شده است و در فیلم برعلیه آن تبلیغ شده است. اما گاهی اوقات نه تنها اینطور نیست، بلکه این یک امر عادی و گاهی هم زیبا نشان داده میشود.  اگر اینطور باشد این نشان ازهمان زندگی هنرمندها دارد که یه پایشان در ایران و پای دیگرشان در اروپاست. اینجا پول در میاورند و در اروپا خرج می کنند. این انسان اگر بخواهد به ابعاد مختلف زندگی درست و عقلایی نگاه کند، بلد نیست. در این مورد هم بعضی ها  به سینما و تلویزیون به دید تفریح نگاه می کنند و طنز می سازند و همه چیز را با نگاه لودگی می بینند. این موضوع اتفاقا نقاط ضعف کارگردان را می پوشاند تا مردم نقاط  ضعفش و بیسوادیش را متوجه نشوند، در ضمن گیشه اش را هم پر رونق کرده و پول در میاورد.
البته این ها طنز نیست، طنز عبرت آموزاست، طنزنکته دارد و الآن هم چند کار طنز خوب من در تلویزیون دیده ام که لودگی هم نیست و خوبست، اما کارهای لودگی زیاد تر دیده  میشود. این کار کار ساده ای هم هست، شما اگر کارگردان هم نباشید می توانید یک بازی گردان بیاورید، عوامل پشت پرده را هم بیاورید، چند تا بازیگر حرفه ای را هم بیاورید، این ها خودشان  ببرند و بدوزند و آخرش هم فیلم را تحویلت بدهند، فقط اسم شما را آخرش می نویسند که شما کارگردانی. این معضل متأسفانه در سینمای جنگ هم رسوخ کرده است.   جام نیوز- آقای سلحشور در مورد آقای نوریزاد بگویید، ظاهرا رفاقت صمیمی داشتید؟!
- ما با آقای نوریزاد رفت وآمد داشتیم و سلام علیکی داشتیم. ایشان در واحد جهاد تلویزیون کار می کردند که شهید آوینی مسئول آن واحد بود. اوائل  بچه حزب اللهی بود و مذهبی بود، بعدا ما فهمیدیم که قبل از رفاقت با ما جزء گروهک ها بوده و از طرفدارهای دکتر پیمان  و جنبشی بوده است. این گروهک ها بعدا همه با هم یکی شدند و جزء منافقین شدند. البته نوریزاد جزء منافقین نشد، اما منظور بیان سابقه فکری یک فرد است. تازمانی که شهید آوینی زنده بود این آقا اسلامی عمل می کرد و شهید آوینی روی این مجموعه تسلط داشت. نوریزاد علی رقم اینکه تند روی هایی هم داشت ولی برنامه هایش قابل قبول بود.   جام نیوز- یک مستندی هم با هم کار کردید ظاهرا.
- بله ما با هم یک مستندی کار کردیم که تهیه کننده اش من بودم. از جنوب خراسان افتادیم روی خط مرز و رفتیم از زابل تا ایرانشهرو جالق و سراوان و  یک سریال مستندی شد به نام روی خط مرز. آن ایام نوریزاد آدم خوبی بود ولی بعد ها من نمی دانم این ها یک مرتبه چه مرگشان شد ؟ متأسفانه یک سری از افراد مثل ایشان که اعتمادها را به خودشان جلب می کنند و بعدا یک راه دیگری را پیش می گیرند، ضربه های بدی می زنند. من اخیرا دیدم بعضی از حرکت ها از ایشان را که کارهایی را می کند و جاهایی میرود،  حرف هایی می زند که با هیچ عقل ومنطقی جور در نمی آید، مثل اینکه در کره ماه زندگی کرده باشد.  اصلا نمی داند بهائیت چیست، و میرود کف پای یک بهایی را می بوسد. مثل آدمهایی که اختلال حواس داسته باشند و نتوانند دوغ را از دوشاب تشخیص بدهند، حق را از باطل تشخیص بدهند و خول  شده باشند.  همه عالم وآدم می دانند که بهائیت دین نیست اصلا، یک چیز من در آوردیست و بهائیان آلت دست صهیونیزم هستند، حالا این آقا نه اینکه از آنان دفاع کند، بلکه میرود و کف پایشان را می بوسد.   جام نیوز- آقای سلحشور یک حرفی از جامعه هنری شنیده میشود، و آن هم اینکه دست هنرمند را باز بگذارید، جامعه هنری  نگهبان نمی خواهد، هنرمند ناقدست، باید ایرادها و معضلات را ببیند و بگوید که جامعه اصلاح شود.این حرف به طور کلی حرف خوبییست، یعنی یک عده ای باشند که کارشان نقد باشد، ایرادها ر ببینند، حتی هیچ مرزی هم قائل نباشند. یعنی ما هر ایرادی ر از هر بخشی و هر مسئولی و هر نهادی دیدیم، آن را بیان می کنیم، بخشها و افراد مختلف هم خودشان را در معرض رسد ببینند، مواظب خودشان باشند، چون می دانند که فردا در سینما و تلویزیون علیه آن ها فیلم ساخته میشود.
این به طور کلی بد نیست، اما آنچه که عملی میشود این نیست. در خیلی از موارد نقد شامل آن جاهایی میشود که از دستاورد های انقلابست، یا وقتی حرف از خوردن مال حرام میشود  به آن هایی پرداخته می شود که حاج بازاری هستند و جای مهر به پیشانی دارند.  یا در مقوله ای به عنوان تفاوت دید جامعه سنتی و جوان های امروزی، آن پدر و مادرهایی که حزب اللهی هستند و اهل نماز و مسجدند طوری کریه و سیاه نشان داده میشوند که جامعه مسجدی ها و انقلابی ها تحت الشعاع قرار می گیرند. این دو مورد یعنی نقاد بودن و نکته بین بودن فیلم ها از یک طرف و حفظ خطوط قرمز هم از یک طرف چگونه قابل جمعند؟  
- ببینید، نقد یعنی دیدن عیب یک پدیده، یک مجموعه، یک فرد، یک موضوع و طرح درست آن و ارائه راه حل برای اصلاح. آنچه که ما از مقام معظم رهبری یاد گرفتیم به این صورت است. خوب اینها، آدم حکیم و عاقل می خواهد، آدمی که بصیرت داشته باشد، آدمی که نسبت به مسائل تحلیل درست داشته باشد. خیلی از فیلم سازان ما اینطور نیستند، فیلم سازان ما شاید خودشان  را منتقد ببینند، اما بعضی هایشان فرق عیب جویی و انتقاد را نمی دانند. عیب جویی، ایراد گیری، تخطئه، تخریب، سیاه دیدن و  به نمایش گذاشتن بدی ها را نقد می دانند. در حالی که هر آدم نادانی هم توان دارد که فقط بدی ها را ببیند. بدی ها را درست دیدن و عادلانه دیدن، اصلاح ایجاد می کند، یا مواردی که مشابه آن معضل بوده و جوامع دیگرآن راحل کرده اند، این ها میشود نقد منصفانه. 
انسانی که می خواهد نقد منصفانه بکند باید متعادل باشد، باید فراجناحی نگاه کند، بعضی ها هم که اصلا بد بینند، نمی توانند خوبی ها رو ببینند، یا اگر بخواهند از خوبی ها بگویند شعاری به نظر می رسد، لذا برای همین از زیر آن شانه خالی می کنند و اصلا مطرح نمی کنند.  نه اینطور نیست، شما بلد نیستید ارزش ها را درست بیان کنید.
طوفان  دریا را هرکس دوربین بگذارد و بگیرد دیدنیست، دعوا و کتک کاری دو نفر همینطور،  هنر، از دریای آرام تصویر جذاب ارائه دادن است، از انسان آرام و متکی به نفس تصویر ارائه  دادن است. ارزش های جامعه را دیدن و راه حل ارائه دادن است. به هر حال باید این  دلسوزی از درون نقد دیده شود.   جام نیوز- آقای سلحشورشما فرمودید که  سناریونویس تربیت می کنید.  در همه فیلم ها یک سری مسائل تکراریست، مثلا  کمتر فیلمی را می بینیم که درونش مسئله عشق و خاستگاری مطرح نشود، مسئله پلیس و تفنگ و اکشن مطرح نشود، شما هم همین موارد را به نو آموزانتان درس می دهید؟
-  توضیح دادم،  معمولا آن هایی که در این سیستم تربیت می شوند، همان اصول جذابیت را در سینما آموزش می بینند. راه حل اصلاح این قضیه اینست که ما خودمان فیلم ساز تربیت کنیم. فیلم سازی که هم انسان را بشناسد وهم جامعه رابشناسد و هم اسلام را بشناسد وهم روی خودش کار کرده باشد. این انسان ها می توانند  دغدغه مند عمل کنند. مسائلی مثل خانواده، ازدواج و مسائل اجتماعی را مطرح کنند.
ما برای فیلم سازی اسلامی مبانی اسلامی را در حد بضاعت خودمان استخراج کردیم. به طور کلی فیلم سازی امروز دنیا همه معیارهایش، همه تعاریف وتعابیرش، دنیویست و معنوی نیست. در آن فرهنگ نهادینه شده است، و بد بختی اینجاست که فیلم ساز داخل ایران شیفته غرب است، صراط مستقیمش به سمت غرب است، فرش قرمز هالیوود است، آرزویش آن جا رفتن و درآنجا مطرح شدنست، اگر یک روز راهش به کن و اسکار برسد، انگار به عرش اعلا  رسیده است، شما به این فیلم ساز هرچه بگویید  که این غرب خودش به یه مسیر دیگر میرود به خوردش نمی رود. اینکه آن ها با فیلم  فرهنگ سازی می کنند، با فیلم حرف هایشان را می زنند و پیام هایشان  را می رسانند، اما به ما میگویند، سینما جای پیام نیست، سینما سرگرمی است.   جام نیوز- در تکمله صحبت هایتان عرض کنم، یک فیلمی امسال نامزد اسکار شد بنام جاذبه. در این فیلم چند فضا نورد با یک مشکل بزرگی مواجه می شوند، یکی از این افراد با بدبختی و اعتماد به نفس، خودش را سالم به زمین میرساند، البته در این فیلم اعتماد و امداد از خدا حذف شده و فیلم انسان محور است، اما تحلیل گران فیلم از اینکه این فیلم امید را  در جامعه ناامید آمریکا تزریق می کند  تقدیرکرده اند.   -بله همینطوراست، و هالیوود با همین ابزار فرهنگ غرب را به تمام دنیا تزریق کرده است. اما ما در مؤسسه  با مبانی اسلامی شاگرد ها و نویسنده ها را آموزش می دهیم، که انشاءلله این ها بتوانند  در خدمت ارزشها باشند و در آینده در این راستا فیلم بسازند.   جام نیوز- آقای سلحشور،اگر بخواهید از فیلم یوسف یک انتقاد بکنید، چه مطلبی به نظرتان می رسد که بخواهید انشاءلله در فیلم حضرت موسی آن را اصلاح کنید؟   - یک مقدار مسائل ظاهری مثل حجاب وآرایش و لباس که سعی می کنم معیارهای اسلامی را بیشتر رعایت کنم، مسئله بعدی دیالوگ هاست، داریم سعی می کنیم  پخته تر کنیم و جان دارتر، بعضی از سکانس ها هم هست که ضعیف اجرا شده اند، بهتر بود بیشتر دقت کنیم.  
جام نیوز- آقای سلحشور شما زیاد از بازیگران معروف  استفاده نمی کنید. دلیلش چیست؟  نظرتان در مورد دستمزد بالا در سینما چیست؟
- ببینید من معتقدم تمام اقشار جامعه عضوی از این جامعه هستند. هیچ کس نباید خودش را برتر از دیگران ببیند، یک نجار، یک  بنا، یک کارگر کارخانه، یک  راننده و همه شغل هایی که در جامعه موجود هستند و هر کس به  نحوی چرخ جامعه را می چرخواند و به پیش می برد. اینها همه شریف و زحمت کشند و نان عرق جبین و کد یمینشان را می خورند. من فیلم ساز به چه دلیلی باید از آن ها بالا تر باشم؟ ای بسا که در جایگاه خودش اگر بررسی بشود خیلی ها از بنده و امثال بنده بالاتر باشند.
اگر یک کارگر80 سال کارگری کند  و زحمت بکشد  حاصل در آمدش 80 میلیون تومان نمی شود، اما  یک  بازیگر به خاطر چهار یا پنج ماه فیلم برداری 400 میلیون تومان دریافت می کند! اگر هم به او  بگویید که چرا اینقدر دستمزد بالا، میگوید که فوتبالیست ها بیشتر می گیرند. خوب مگر فوتبالیست ها کار درستی می کنند؟ خوب آن ها هم اشتباه می کنند. این چه معضلی است که تا یک نفر یک حرفه ای را یاد می گیرد، احساس کند همه سرمایه بیت المال را باید به حلقوم او بریزند  چون  فوتبالیست است یا چون بازیگر خوبیست وبه طور کلی چون معروف است. در جامعه ما خیلی از ورزش های دیگر هستند  که مظلومند و ما استعداد های خوبی در این زمینه ها داریم و خیلی اوقات دیدیم که افتخارات ما در آن زمینه ها بیشتر بوده است، اما دستمزد همه این ها میرود در جیب فوتبالیست ها. حالا هنرمند ما چرا خودش را با آن ها مقایسه می کند؟
در ضمن معروفیت و اسم در آوردن هم مجوز این موضوع نیست.  معروفیت چه افتخار و امتیازی دارد؟ شهرت انسانیت نمیاورد،  بعضی ها از این شهرت سوء استفاده می کنند، از اینکه یک عده طرفدار دارند سوء استفاده می کنند.  گاهی اوقات هم دارای توهم هستند، خودشان را در سطح بازیگران هالیوود می بینند، اصلا اینطور نیست، من منظورم تعریف از هالیوودی ها نیست، اما به هرحال در تخصص بازیگری خیلی جلوترند، اصلا بازیگر خوبی بودن ارزش های انسانی هم می آورد؟ همه  در  این جامعه بابت کارشان مزد میگیرند، شما هم یکی از آن ها، نهایتا شما به اندازه یک پزشک مزد ببر، به اندازه یک مهندس مزد بگیر. نه به اندازه 60 تا پزشک. متأسفانه ما و صدا وسیما و رسانه ها هم در تبلیغ بازی گری کم تلاش نکرده ایم، به طوری که آمال و آرزوی خیلی از جوانان ایران بازیگر شدن است.  
جام نیوز- پس شما به این علت  بازیگرهای گران قیمت نمیاورید؟   - بله البته ما اگر بازیگران توقعات معقول داشته باشند استفاده می کنیم.  
جام نیوز- درمورد دادگاهتان و آن موضوع سرقت ادبی مقداری توضیح بدهید.   - خوب ما به عنوان یک هنرمند مذهبی، همیشه از طرف مخالفین مورد هجمه هستیم و سعی می کنند که یک نقطه ضعفی و یک  موضوعی را بگیرند و بر علیه ما  استفاده کنند.
یک  آقایی آمد و به ما تهمت زد که شما سناریوی یوسف را از روی اثر من نوشتید و ما را به دادسرا کشاند. من در جلسه دادسرا گفتم: خوب سناریوی بنده را با سناریوی ایشون مقایسه کنید. مقایسه کردند و ما را تبرئه کردند، گفتند این دعوایی که این آقا مطرح می کنند، قابل تعقیب نیست و حکم منع تعقیب صادر کردند.
آقای شاکی ول نکرد و رفت دوباره  کارشناس آورد از همین عوامل سینما که ما با آن ها  دعوا داریم و با ما مشکل دارند، و این کارشناس ها سناریو را نخوانده،  حکم دادند که ما درصد زیادی از سناریو را از اثر این آقا استفاده  کردیم.
در صورتی که من در همه عمرم کتاب این آقا را ندیده بودم، اولین روز دادگاه هم این را در دادگاه گفتم، ده دوازده نفر از آقایان شاهد هستند و در زمان نوشتن یوسف هم حضور داشتند و کتاب ایشان در میان کتاب های من نه بوده و نه دیدم، فقط شنیده بودم که ایشان کتابش را چاپ کرده است و یک نسخه که بخشی از کتابش بود و من فکر کردم یک قسمت از آن داستان است را به من داد که بخوانم و فیلمم را از روی آن بسازم.  من هم همان یک قسمت را خواندم و برایش توضیح دادم که این نوشته به درد ما نمی خورد و ما باید خودمان بنویسیم.  بعدا فهمیدم این سریالی که ایشان نوشتند اصلا قسمت ندارد، آن چه که ایشان نوشتند اصلا سناریو هم نیست، یعنی ایشان اصلا اطلاعاتی از سناریو نویسی ندارند، هیچ اطلاعاتی. شاید بشود گفت، به اندازه یک کسی که از صفر شروع کرده بود، یک مقدار اطلاعات داشت.
شنیده بود یک کلماتی به نام سکانس، یا پلان یا توضیح صحنه، یک مطالبی در آورده بود و از روی کتاب توماس مان و چاپ کرده بود و ما این ها را در آوردیم و به دادگاه ارائه دادیم و دادگاه هم قبول کرد که کتاب این آقا از روی کتاب ژوزف توماس مان نوشته شده است. خود این آقا که یک دزد ادبی بود و از کتاب دیگران استفاده کرده بود، حالا آمده بود و به ما تهمت دزدی زده بود. من  دو درخواست از دادگاه داشتم. اول اینکه  گفتم اگر ایشان یک جمله ارائه بدهد  که آن  جمله در کتاب من باشد، در کتاب خودش هم باشد  و در کتاب دیگری هم نباشد من قبول دارم. علی رغم اینکه من کتابم را قبل از کتاب ایشان نوشتم، من مدرک داشتم با تاریخ که قبل از چاپ کتاب ایشان با صدا و سیما قرار داد نوشتم، هم مجموعه تحقیقاتم را به صدا و سیما ارائه دادم و هم سیناپس را و سیناپس هم منطبق با تحقیقاتم بود، این ها را دادگاه دید و تأیید کرد. در مورد اول آقای شاکی حتی یک مورد هم به دادگاه ارائه نداد، حتی یک موضوعی که مربوط به اقتباس یا برداشت یک مطلب کلی از کتاب ایشان باشد هم ارائه نداد.
مورد دیگری که من از دادگاه خواستم این بود که این دادگاه را علنی برگزار کنید. مگر من یک دزد نیستم؟ مگر سارق ادبی نیستم؟ خوب اگر مقصرم، بگذارید همه دنیا بدانند که دیگر کسی جرأت نکند سرقت ادبی بکند. دادگاه فقط یک جلسه را اجازه داد و دیگر موافقت نکرد و اجازه نداد که مردم ایران و مردم دنیا که در همه ماهواره ها و شبکه ها و اینترنت شنیده بودند که من سرقت کردم، بی گناهی من را هم بشنوند.
بعد از اینکه ما سه چهار سال در دادگاه دویدیم و رفتیم و آمدیم و کش و قوس داشتیم، بنده تبرئه شدم.  بازاین آقا تقاضای تجدید نظر کرد، کارشناسان جدیدی از طرف ارشاد و تلویزیون مشخص شدند، این کارشناسان هم اتفاق نظر داشتند که این کتاب به هیچ عنوان از روی کتاب ایشان نوشته نشده است و هیچ شباهتی به هم ندارند و در نهایت بنده تبرئه شدم حتی در تجدید نظرهم تبرئه شدم.
ما آمدیم و تهمت هایی که این آقا به ما زده بود و میلیون ها تومان هم سرمایه روی دست ما گذاشته و آبروی ما را در بی بی سی و صدای آمریکا و شبکه های خارجی برده بود را مطرح کردیم. اما متأسفانه بجز چند سایت خودی و حزب اللهی این خبر را نشر ندادند، آن طرفی ها هم که دنبال ضربه زدن به نیروهای خودی و حرکت فرهنگی هنری مذهبی بودند، این مسئله را مطرح نکردند و نگذاشتند که بی گناهی ما در اذهان عمومی جا بیفتد. صدای خودی ها هم که تعدادشان کم بود به جایی نرسید. در ادامه ما شکایت کردیم از این آقا، که این آقا آبروی ما را برده و دروغ گفته و افترا بسته است. متأسفانه دادگاه جمهوری عدل اسلامی این آقا را تبرئه کرد، حالا نمی دانم نفوذی داشت، از رابطه استفاده کرده بود یا هر کار دیگری، فقط می دانم که به عنوان یک بچه مذهبی که کار قرآنی کرده و در خیلی از جاهای دنیا هم کارش مطرح شده است، این آقا آبروی مارا برد.
یعنی این تلاش فرهنگی که ما کردیم و این نشر معارف قرآنی که دردنیا رفت و چند میلیارد نفر دیدند و شنیدند، گویا این مسائل برای قاضی ما پشیزی ارزش نداشته و گویا اصلا ندیده بودند که در این چند سال چه آبرویی از ما در این شبکه های خارجی رفت و هنوز هم ما را با چه اسمی صدا می زنند. البته آن شبکه ها تکلیفشان معلوم است وهیچ وقت نمیشود دهانشان را بست اما دادگاه ما چه؟ درجواب هم گفتند: این آقا حقش بوده که شکایت کند.
کسی نیست سؤال کند که ظلمی که به این آقا شده چه بوده؟ اگر من ظلمی به این آقا کردم پس چرا من را تبرئه کردید؟ اگر هم حقی از ایشان زائل نشده بود، پس چرا این آقا باید اینطور شکایت کند و آبرو ریزی کند؟ یعنی طبق این قانون هرکس می تواند هر تهمتی  و انگی را به یک  نفر بزند و بعد هم نهایتا دادگاه حکم بدهد که شکات وارد نیست.
بعدا کشف به عمل آمد که در گوش این آقای شاکی خوانده بودند که این بودجه چند میلیاردی که صرف این سریال شده است، اگر شما بروید و شکایت کنید، لااقل یکی دو میلیارد از آن  به شما تعلق می گیرد، غافل از اینکه این بودجه نسبت به پول چند سال پیش، یک صدمش هم صرف سناریو نشده بود و حدود نیم درصد این بودجه صرف سناریو شد و این آقا اینقدر اطلاعات هنری نداشت که بداند چیزی دستش را نمی گیرد. اما ظاهرا آبروی مؤمن مهم است و قیامت دروغ نیست.   جام نیوز- آقای سلحشور، فیلم هایی که تا به حال ساختید، در چه سال هایی ساخته شد و چقدر خرج برداشت؟ و سریال های هم ردیفش چقدر خرج برداشتند؟ ما در مورد حضرت یوسف از 10 میلیارد تا 30 میلیارد شنیدیم.   - سریال ایوب پیامبر در زمان خودش یعنی سال 72 تقریبا مخارجش در آن زمان شد 90 میلیون تومان که هفت قسمت شد، اصحاب کهف که سال 76 ساختش تمام شد و پخش شد، با یک نسخه سینمایی که از این سریال در آوردیم حدود 600 میلیون شد که هنوزتا یک میلیارد خیلی فاصله داشت. همان زمان یک سریال هم عرض این سریال داشت ساخته می شد که خیلی از امکانات آن هم موجود بود ولی 3 میلیارد خرج برداشت. کل سریال اصحاب کهف را ما در عرض 7 ماه فیلم برداری کردیم، اما فیلم برداری سریال هم عرض آن 3 سال  طول کشید.
اما در مورد یوسف پیامبر، این مطلب را من در حضور مقام معظم رهبری که آقای ضرغامی هم حضور داشتند، معاونشان آقای میرباقری هم حضور داشتند عرض کردم؛ که آقا جان ما از اطراف در مورد بودجه در هجمه هستیم. می گویند بردی و خوردی و بالا کشیدی، در حالی که آقای ضرغامی و میرباقری می دانند که کل بودجه سریال من به 7 میلیارد هم نمی رسد، سریال های هم زمانش بالای 30 میلیارد و 40 میلیارد خرج برداشته اند. گفتم لطف کنید این را به آقای ضرغامی بگویید که اعلام کنند  تا این اتهام از من برداشته شود. حضرت آقا در آنجا فرمودند، این که چیزی نیست و مسئله مهمی نیست، خوب اعلام کنید که همه بدانند. آقای ضرغامی و آقای میرباقری آنجا در حضور آقا قول دادند که چشم، ما اعلام می کنیم، و متأسفانه اعلام نکردند. دلیلش  شاید این باشد که مردم و بزرگان برایشان سؤال پیش بیاید که چرا فلان سریال 40 میلیارد و در مدت 7 سال، فلان سریال 30 میلیارد و 6 سال، فلان سریال 28 میلیارد و در مدت 14سال، ولی یوسف در مدت 2سال و هفت ماه، آن هم با هفت میلیارد و در کوتاه ترین زمان و 45 قسمت سریال. هیچ کدام از سریال های هم عرض یوسف هم از نظر تعداد قسمت ها به یوسف نمی رسید، آن دکورها و کشتی ها وجمعیت و مردم ما را هم  نداشتند.این برای خیلی از کارگردان ها غیر قابل باور بود، ولی دوستان صدا و سیما برای اینکه مورد زیر سؤال نروند سکوت کردند.
یکی از کارگردان هایی که اسم نمی برم، فقط یکی از دکورهای ما را دیده بود و از مدیر تولید ما سؤال کرده بود که این دکور چقدر خرج برداشته است؟
مدیر تولید ما گفته بود، این دکور به اضافه  دوتا شهر دیگر، به اضافه 5هزار متر دکور داخلی و 3هزار دست لباس و 10 کامیون اکسسوار و 10 تا کشتی، همه اش به 1میلیاردو 700 میلیون نرسیده است و ایشان گفته بود به خدا دروغ می گوید، همین یک دکور را با  2 میلیارد نمیشود ساخت، راست هم می گفت؛ کارهایی که ما کرده بودیم خارج از استاندارد سینما بود.   جام نیوز- از سریال حضرت موسی (علیه السلام) بگویید، کجای کار هستید؟
- اواخرسال 88 بود که ما شروع کردیم به تحقیق در مورد داستان حضرت موسی و بنی اسرائیل، 1سال تحقیقاتش طول کشید، یک سال هم سیناپس و بهتر بگویم کل سریال طول کشید و دو سال و اندی هم نگارش سناریو در 72 قسمت.
جام نیوز-داستان از کجا شروع و به کجا ختم می شود؟ -از زمان رحلت حضرت یوسف (علیه السلام) شروع میشود که رخداد های بعد از خودش و مشکلاتی که برای بنی اسرائیل بوجود میاید را به بنی اسرائیل میگوید  و بشارت آمدن منجی یعنی حضرت موسی (علیه السلام) را هم میدهد، تا زمانی که حضرت موسی (علیه السلام) از دنیا میرود و بنی اسرائیل به رهبری و امامت "یوشع بن نون" ارض موعود را می گیرند  و حضرت یوشع بر سر قبر حضرت موسی (علیه السلام) میاید. تمام داستان زندگی حضرت موسی را انشاءلله  داریم. از کودکیش، بزرگ شدن در قصر، جانشین فرعون شدن، فرار به مدین، ازدواج، مبعث، کوه طور و همه تا انتهای داستان. البته تفاوت دارد  با کارهای مشابه در دنیا. معمولا فیلم هایی که در مورد بنی اسرائیل و حضرت موسی ساخته شده اند، زیر نظر و با سیطره و تعریف یهود و صهیونیست ها ساخته شده اند. قرائتی غیر از قرائت خودشان نبوده است و اولین بار است  که ما از لسان قرآن و روایات می خواهیم این داستان را بیان کنیم. مسئله مهم هم اینست  که در این سریال، تمام آن سازندگی ها، تمام نکاتی که قرآن مورد نظرش هست، لحاظ شده است،  به اضافه مسائل سیاسی و تحلیل ها در مورد بنی اسرائیل و درس هایی که در این مورد هست.  
جام نیوز- چه زمانی فیلم برداری را شروع می کنید؟   -الآن ما منتظر بودجه هستیم، صدا و سیما متأسفانه اولا بودجه ندارد، و دوما الآن شده است یک فروشگاه و گاهی پفک میفروشد و گاهی برنج، این فضا برای ساخت این سریال فضای خوبی نیست، ناظرینش هم ناظرین خوبی نیستند، این سریال ها باید تحت نظر علما و حوزه علمیه ساخته بشوند، لذا من اصلا نمی خواهم در صدا وسیما ساخته بشود.  در ضمن اینکه بودجه هم ندارند و ما دنبال بانی خیر می گردیم که وارد این عرصه بشوند و در این جنگی که با صهیونیزم و ابرقدرت ها داریم و در این سریال انشاءلله بروز و ظهور پیدا خواهد کرد، ما را یاری کنند. اگر کسی پیدا بشود و بودجه بدهد همان زمان شروع می کنیم.  
جام - اگر امروز از بزرگان اقتصاد بپرسید مشکل اصلی ما چیست؟ گلوگاه رفع مشکلات اقتصادی کجاست؟ هرکدام یک جوابی میدهند.  بعضی می گویند بانک، بعضی می گویند مالیات، نقدینگی و هرکس یک نظر می دهد.   اگر ما بخواهیم مشکل فرهنگی جامعه مان را درهر زمینه ای، فرهنگ سیاسی فرهنگ اقتصادی  و فرهنگ به طور کلی حل کنیم به نظر شما این گلوگاه کجاست؟   -به نظر من صدا و سیما. شما برای حل هر معضلی نیاز به تریبون دارید، برای تبلیغ ارزش ها شما نیاز به تریبون دارید، برای مبارزه با مفاسد و زشتی ها شما یه تریبون نیاز دارید، و تنها تریبون کار آمد و جذابی که شما در اختیار دارید و در تمام خانه ها حداقل یک نسخه از آن موجود هست، تلویزیون است.  
جام نیوز- سینما چه؟
-سینما در مراحل بعدی است،  دو در صد مردم ایران سینما می روند، ارزش سینما دو سه درصد تلویزیون است. تلویزیون در حال حاضردست ما نیست، بعضی از گوینده ها و مجری ها و عوامل این صداو سیما خوب هستند، بعضی از شبکه ها برنامه های غالبشان برنامه های خوبی است، اما بعضی ها هم در همین صدا و سیما اصلا برای باز گویی و تبلیغ انقلاب و اسلام و ارزشها تربیت نشده اند.
حرف های خوب هم اگر زده بشوند، بیشتر برنامه های کلامی و گزارشی هستند، اما آن چیزی که مورد علاقه مردم است و تأثیر گزار است فیلم و سریال است. به طور کلی فیلم  زبان تصویر است و به همین جهت هم جذاب است. ما در صدا و سیما در بخش مستند، گزارش و اخبار موفق هستیم. اما در بخش فیلم و سریال موفق نیستیم. از کارگردان و نویسنده و بازیگر گرفته تا برنامه نویس ها و مدیر ها. عرض کردم، شاید در بخش های غیر از سریال و فیلم سازی حرف ها و عوامل خوب باشند اما در بخش سریال سازی و فیلم سازی اینطور نیست.
یعنی وقتی رسالت ما حرف زدن، کلام، بحث و به طور کلی تکلم و تحلیل باشد، ما خوب عمل می کنیم. چون سخنرانی و منبر و وعظ در فرهنگ و خون ما بوده و هست. ما در زمینه مطلب و پیام، غنی هستیم. بزرگان و شعرای ما در طول تاریخ خیلی خوب حرف زده اند و کار کرده اند، اما حالا که نوبت به زبان تصویر رسیده است و باید این حرف ها به زبان فیلم در بیایند، بلد نیستیم. می خواهیم حرف های خوب و انسان ساز را با آن زبانی و قواعدی که در دنیا گفته میشود، بگوییم. ما از فیلم و سینما، نمای آن را لازم داریم و قواعد اصلی و مادر آن را نه همه چیز را، ما باید با قواعد خودمان در این سینما حرف بزنیم.
بارها گفتم و بازهم می گویم، این قواعد را غرب برای ما تعریف کرده  و به تمام دنیا هم تزریق کرده است. با این قواعد نمی شود حرف الهی زد. باید با قواعد دینی و اسلامی حرف دینی بزنیم. اگر این موارد حل بشود به ضرس قاطع می گویم ما می توانیم بالای 80 در صد از مشکلات اقتصادی، فرهنگی، خانوادگی و تربیتی را که واقعا خیلی از مسئولین و بزرگان ما در راه حلش به بن بست رسیده اند را از طریق فیلم وسریال سازی حل کنیم.   جام نیوز- از شما متشکریم بابت وقتی که در اختیار ما گذاشتید و دعا می کنیم که انشاءلله این آمال و آرزو های شما در عرصه فیلم و سریال به آن سرمنزل مقصودی که مورد نظرتان هست برسد و شما را به خدا می سپریم.   - بنده هم از شما و همه بچه های جام نیوز تشکر می کنم و برایتان آرزوی توفیق واخلاص و سلامت می کنم و شما را به خدا می سپارم.  

تئاتز حصار درحصار

فیلم گورکن

پرواز در شب





انسان و اسلحه





مردان آنجلوس

دنیای وارونه



تئاتر ایوب پیامبر



یوسف پیامبر            
    




۲۶/۰۳/۱۳۹۳ - ۲۰:۴۰




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 116]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن