واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مطالعه موفق با تمركز (قسمت یازدهم) نويسنده:م. حورايي تمركز از راه ذكر و عرفاننماز، ذكر و تمامي عبادتها به ويژه هنگامي كه با حضور ذهن و توجه عميق و آگاهي ذهني برگزار شوند، تمركز فكري عالي را به دنبال دارند.صرف نظر از ارج و مقامي كه براي انجام عبادات، در مكاتب الهي در نظر گرفته شده است، اين اعمال تمركز فكري ملموس و قابل توجهي را نيز به دنبال دارند و هر كس به راحتي مي تواند چنين تمركزي را حس و تجربه كند. اساساً تمام اعمال عبادي انسان، وقتي در درگاه الهي مقبوليت پيدا مي كند كه روي آن فكر و تمركز وجود داشته باشد.پيامبر اسلام مي فرمايند: "يك ساعت تفكر بهتر از هفتاد سال عبادت است." ذكر و عبادت با توجه، پريشاني و شدت فكر را به كلي از بين مي برد و ذهن و جسم را پالايش مي كند، ضمن آن كه آرامش فكري عميقي را به دنبال دارد. شما اگر افراد عابد را مورد توجه قرار دهيد مي بينيد كه عموماً داراي تمركزي فوق العاده و آرامش روحي عميق هستند.ذكرذكر كه امروزه مكاتب هندي، بوداييها و يوگيها از آن به عنوان "مانترا" نام مي برند ريشه اي عميق در عرفان كهن دارد. مي توان گفت تمامي اعمال عبادي انسان به يك طرف، ذكر در طرف ديگر. اولين تأثيري را كه ذكر ايجاد مي كند و ما به نوعي آن را در بحث مراقبه و مديتيشن گفتيم، تأثيري است كه بر آرامش ذهني و فكري دارد. خداوند در قرآن كريم مي فرمايد: با ذكرخدا، همه آرامش و اطمينان قبلي ايجاد مي شود و ما گفتيم كه بيان مداوم يك ذكر باعث فرو رفتن در لايه هاي عميق تر مغز و ارتباط با منشأ فكر و شعور خلاق مي شود و اين منشأ فكر به مثابه همان قسمت هاي عميق درياست كه از سكوت و سكون فراواني برخوردار است. تأثيرات ذكر چنان فراوان است كه هر عابد و سالكي كه به سير و سلوك مشغول است، قبل از همه، رسيدن به آرامش معنوي را از طريق ذكر فراوان جستجو مي كند.خداوند در قرآن هم چنين مي فرمايد:«اي كساني كه ايمان آورده ايد، فراوان ذكر خدا را بگوييد.»روش مديتيشن يا مراقبه كه توصيه مي كند واژه اي بي معنا را بگوييد تا در اين بي معنايي تفكري ايجاد نشود و شما سريعتر بتوانيد با شعور خلاق و آگاهي عميق، مرتبط شويد، در مقايسه با ذكر در عرفان كهن، شيوه اي ناقص است كه ما در اين بحث به تفاوت اين دو و برتري عبادت و ذكر بر مراقبه و مديتيشن مي پردازيم.مراتب ذكرمرحوم فيض مي گويد: "به طوري كه ارباب معرفت گفته اند، ذكر را چهار مرتبه است: نخست آن كه ذكر بر زبان آيد، دوم آن كه علاوه بر زبان، قلب نيز ذاكر و متذكر شود، سوم آن كه ذكر خدا چنان در قلب ذاكر جاي گيرد و بر آن مستولي شود كه بازگيري توجه قلب از آن مشكل باشد و چهارم آن كه بنده خدا يكسره در ذكر غرق شود به طوري كه ديگر نه به ذكر و نه به قلب خود توجه دارد." چنان كه ملاحظه مي كنيد ذكر در همان مرحله نخستين، با مراقبه منافات دارد. در مديتيشن، صورت مانترا را مدام در ذهن تكرار مي كنند و مطلقاً لب و زبان تكان نمي خورد. حتي به مراقبه كنندگان توصيه مي كنند كه مراقب باشند زبانشان تكان نخورد. حال آن كه در ذكر عرفاني، ذكر الزاماً بايد بر زبان جاري شود. شايد اين به همان موضوع تلقين به نفس بر مي گردد، اگر تلقين به نفس با زبان انجام شود و در ذهن به آن فكر كنيم، آمرانه تر و تأكيدي تر مي شود و در ناخودآگاه بهتر نفوذ مي كند. هميشه تلقين به نفس با صداي بلند نسبت به تلقين ذهني، برتري و ارجحيت دارد. در مرحله دوم، مراقبه واقعي شروع مي شود. شخص بايد مواظب باشد كه فكرش به جايي ديگر نرود و تمام قلبش متوجه ذكرش باشد. عرفا مي گويند: مهمترين و دشوارترين مرحله فكر، همين مرحله است. مسلماً وقتي شما مي خواهيد تمام توجه خود را متوجه ذكر خود كنيد، مدام حواستان پرت و متوجه چيزهاي ديگر مي شود. اينجا بايد فوراً برگرديد و به ذكر خود معطوف شويد و در اين توجه قلبي به ذكر و برگشت فكري به آن بسيار مداومت كنيد. هرگز نبايد به ذهن خود اجازه پريشاني و پرسه زدن در هر سو بدهيد. دومين نقص مديتيشن اين جاست كه شما هنگام بيان مانترا به فكر خود اجازه مي دهيد كه به هر سو برود. نه از فكر جلوگيري مي كنيد و نه مجازيد متوجه مانترا باشيد. سومين مرحله، مرحله اي است كه در آن شخص چنان در ذكر خود فرو رفته كه برايش مشكل است به چيز ديگري فكر كند.اين مرحله نشانه آن است كه شخص كم كم به لايه هاي عميق تر مغز و به آن آگاهي خالص و ناب دست يافته است. پس از آن مرحله چهارم است كه شخص كاملاً در ذكر خود غرق مي شود و اين غرقه شدن چنان است كه همان واژه ذكر مي تواند حجاب ذاكر شود. يعني اين كه خود واژه، بي معنا و بي مفهوم مي شود و شخص در معني واقعي آن جاري مي گردد. ذكر تنها وسيله اي براي جاري شدن در يك مفهوم است و تمامي مفاهيم و معاني عميق در عمق ناخودآگاه ما نهفته است. اينجا همان مرحله اي است كه در مراقبه مي گويند نه فكر وجود دارد و نه مانترا. در اين منشأ فكري و اين شعور خلاق و آگاهي ناب همه چيز نهفته است. عشق الهي، محبت بيكران، روشن بيني، خلاقيت، شفا، رشد، تكامل، ثروت، توانگري، صميميت، تفاهم، قاطعيت و . . .يك تفاوت بزرگ ديگريك تفاوت اساسي در مديتيشن و عرفان، تفاوت در مانترا و ذكر است. مديتيتورها مي گويند: مانترا بايد بي معني باشد تا تفكري ايجاد نشود و ارتباط، سريع باشد. عرفا مي گويند: بايد در ابتدا معني دار باشد، جهت دار باشد، هدف دار باشد، و پس از تكرار فراوان، ذكر، خود به خود حذف مي شود و شخص از واژه دور مي گردد. آنها كه اهل مراقبه اند مي گويند فرآيند پالايش خود به خود صورت مي گيرد و شخص به پاكي درون مي رسد. آنها كه اهل تصوف و عرفانند، مي گويند ابتدا بايد معني و تفكر باشد تا القاء انجام شود تا پيامهاي مثبت به درون فرستاده شود و بعد از آن اين مثبتها به مبارزه با منفيها برخيزند و درون به اين صورت پالايش و پاك شود.همه اينها را نه براي آن گفتيم كه مديتيشن را نفي كنيم بلكه خواستيم متذكر شويم كه مراقبه يكي از دهها تكنيك مؤثر و نتيجه بخش در ايجاد آرامش و تمركز است اما در مقام مقايسه با ذكر عارفانه، ذكر، كاملتر و مؤثرتر است. ممكن است عبادت و ذكر براي شما نتيجه سريع ندهد. اين يا به آن دليل است كه شما از ذهن و قلب خود براي توجه مراقبت نمي كنيد و يا اين كه هنوز پالايش نشده ايد. تمركز و روشن بيني از يك درون پاك و تصفيه شده بسيار آسان تر است تا يك درون آلوده، مضطرب و منفي. در ذكر نيز مانند مراقبه بايد بدون انتظار تمرين كنيد. حتي به قصد رسيدن به آگاهي درون و آرامش خلاق و تمركز فكر، نبايد اين كار را انجام دهيد. اينها همه نتيجه جنبي ذكرند كه خود به خود پديد مي آيند. هرچه بيشتر در ذكر خود مداومت كنيد و روزهاي متوالي را به آن مشغول شويد، نتيجه بهتر و بيشتر مي گيريد. آخرين تفاوت ذكر و مراقبه اين است كه در مراقبه مي گويند: روزي دوبار و هر بار بيست دقيقه تمرين كنيد اما در ذكر شما پايان نداريد.پيامبر اكرم مي فرمايند: "هر چيز را حد معيني است مگر ذكر را كه در آن حد و پاياني مقرر نگرديده است." ذكري كه شما بر زبان مي آوريد مي تواند هر يك از اسماء الهي باشد.وضعيت لوتوسبراي تنفس در يوگا، براي به مراقبه نشستن در مديتيشن و براي ذكر گفتن در عرفان، همه و همه يك وضعيت مشابه توصيه مي شود. اين وضعيت يك وضعيت كاملاً ساده است كه غالباً در نزد يوگيها به وضعيت "لوتوس" موسوم است. در وضعيت لوتوس، شما چهار زانو مي نشينيد، طوري كه كف پا با سطح داخلي ران پاي مخالف در تماس باشد. ستون فقرات كشيده است و مستقيم و صاف مي نشينيد. وضعيت دستها متفاوت است: يوگيها مچ دست را روي زانو مي گذارند و انگشت سبابه را با شست مي گيرند و سه انگشت ديگر را آزاد مي گذارند. در برخي از انواع مديتيشن، دست را جلوي شكم قرار مي دهند طوري كه ساعدها روي ران پا باشد و چهار انگشت دست چپ را روي انگشتان دست راست قرار مي دهند. عرفا دستان خود را از ساعد روي ران پا مي گذارند و كمي از هم فاصله مي دهند طوري كه كف دست به سمت بالا باشد و در اين حالت وضعيت معمول دعا كردن را به خود مي گيرند.تسبيحدر نزد عرفا و ذاكرين هميشه تسبيح وسيله اي براي شمارش اذكار و تمركز فكر بوده است. مي توانيد در همان وضعيت لوتوس قرار بگيريد و با تسبيح به ذكر مشغول شويد. اين تمرين به شرط آن كه فكر خود را متوجه ذكر خدا سازيد، براي آرامش فكري و تمركز بسيار مؤثر است.توصيه آخراكنون لازم مي دانم نكته اي را به شما يادآور شوم. اين نكته بسيار مهم و اساسي اين است: در انجام تمرينات شتاب نكنيد. شرط نتيجه گيري از انجام تمرينات تمركز اين است كه با صبر و حوصله و آرامش تمرين كنيد. مراقب باشيد كه براي نتيجه گيري سريعتر، در روزهاي اول به خود فشار نياوريد و ساعتهاي فراواني را به تمرين مشغول نگرديد. كل تمرين هاي روزانه شما براي تمركز مطلقاً نبايد از دو ساعت بيشتر شود و تازه اين زمان را نيز بايد در طول شبانه روز پخش كنيد. نكته ديگر اين كه لزومي ندارد در طول يك روز همه انواع تمرينات ياد شده را به كار ببريد. بهتر است در يك روز از دو يا سه تكنيك استفاده كنيد نه بيشتر. فراموش نكنيد كه اگر شما هر روز فقط يك تمرين را با حوصله انجام دهيد خيلي بهتر از آن است كه چند تمرين را با شتاب و پشت سر هم و پي در پي انجام دهيد.منبع: شبكهي آموزش/خ
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 350]