واضح آرشیو وب فارسی:فارس: به بهانه صعود تیم فوتبال ایرانجوان خورموج به لیگ دسته دو
لبخند بزن غلام خورموج / غلام ثابت کرد عشق هرچه باشد دلنشین است
روز صعود ایرانجوان خورموج برای یک نفر روز دیگری بود، در کنار خوشحالی اهالی فوتبال، غلام بامرام شهر خورموج در هفتمین دهه زندگی خود از ته دل خندید.
به گزارش خبرگزاری فارس از بوشهر، سوت پایان بازی که نواخته شد همه خوشحال بودند چرا که فوتبال در خون مردمان این دیار است، فرقی نمیکند دیلمی باشد یا دیری، تنگستانی باشد یا اهل دشتی، بوشهری باشی یا گناوهای، مهم این است با تمام بیمهری نفتیها به فوتبال این استان، باز هم فوتبالیها برای گرفتن حق خود فریاد حقخواهی سرمیدهند. روز صعود ایرانجوان خورموج برای یک نفر روز دیگری بود، در کنار خوشحالی اهالی فوتبال، غلام بامرام شهر خورموج در هفتمین دهه زندگی خود از ته دل خندید، نام حاج غلام منفرد و خانواده او با فوتبال عجین شده، باشگاه 48 ساله ایرانجوان خورموج متعلق به اوست، مردی که در طول حدود نیم قرن حضورش در فوتبال و تیم داری برای دیار خالو حسین از خانه و زندگی خود زد، فرزندانش را هم به عشق حضور در فوتبال تربیت کرد تا ثابت کند عشق هرچه باشد دلنشین است. غروب یکشنبه 21 اردیبهشت 93 برای حاج غلام، پیرمرد خوش رو و متین خورموج حکایت پدری داشت که بالاخره بعد از سالها تلاش، زحمت و فداکاری برای فرزندش، بزرگی او را مشاهده کرد و برایش اشک شوق ریخت. هزینههای تیم داری در وانفسای فوتبال دولتی، خیلیها را فراری داده اما حاج غلام و فرزندانش با صداقت و شرافت مکتب باشگاه داری صادقانه را به خیلیها دیکته کردند، دشتی حالا بعد از والیبال لیگ برتریاش صاحب نمایندهای در لیگ دو کشور شده، باید به احترام خانواده منفرد ایستاد، در نخستین سال حضور کاری کردند کارستان با عدهای بازیکن گمنام در لیگ طاقت فرسا و ماراتن گونه دسته سه، و انجام بیش از 35 بازی در شهرهای دور افتاده جشن صعود به لیگ دو را در خانه برپا کردند. از روزی که خانهاش در رهن بانک قرار گرفت تا لحظهای که عشق به فوتبال او را روانه بیمارستان کرد همه را در غروب یکشنبه مرور کرد تا اینکه به لحظه شیرین صعود رسید، حاج غلام در دهه هفتم زندگی خود عشق به فوتبال و تیمداری را در کنار پسران خود تجربه کرد، حالا این پیرمرد عاشق در کنار همسر مهربانی که سالهاست با وجود یک بیماری سخت، غمخوار حاج غلام و پسران هم هست به روزهای خوش صعود لبخند میزند. ................................. یادداشت: فاضل قنبرپور ................................ انتهای پیام/66006/صا30
93/02/22 - 11:20
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 54]