تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 23 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):بزرگ ترين مصيبت ها، نادانى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1828686053




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

عیسی سحرخیز: حل مشکلات در گرو حل مسائل داخلی است نه سیاست خارجی


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: عیسی سحرخیز:
حل مشکلات در گرو حل مسائل داخلی است نه سیاست خارجی
روزنامه‌نگار و فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت: سیاست دوپاره در واقع سیاستی است که هدف خود را بر این قرار می‌دهد که از طریق سیاست خارجی مسائل داخلی را حل کند؛ در صورتی که وضعیت تقریباً برعکس است.

خبرگزاری فارس: حل مشکلات در گرو حل مسائل داخلی است نه سیاست خارجی



روزنامه آرمان گفت‌وگویی با عیسی سحرخیز انجام داده است که مشروح آن در ادامه می‌آید:   * با توجه به اینکه آقای روحانی در رقابت‌های انتخاباتی شعارهایی درباره فضای باز مدنی و همچنین احترام گذاشتن به سلایق مختلف سیاسی مطرح کردند، به نظر شما تاکنون که نزدیک به یک سال از عمر دولت یازدهم می‌گذرد آقای روحانی در تحقق شعارهای مدنی خود تا چه حد موفق بوده است؟ من گمان می‌کنم که آقای روحانی در زمانی که مبارزات انتخاباتی خود را پیش می‌برد به واقعیت‌های نظام سیاسی ایران آگاه بود ولی در برخی محاسبات خود درباره قدرت ریاست‌جمهوری اشراف جامعی دیده نشد. آقای روحانی گمان می‌کرد بسیاری از شعارهایی که می‌دهد در ید قدرت رئیس‌جمهور است و در آینده می‌تواند به همه شعارها جامه عمل بپوشاند. در صورتی که در عالم واقع چنین چیزی صحیح نیست. به‌نظر من هم‌اکنون جریان مقابل فقط سعی می‌کند از آقای روحانی برای حل بخشی از مشکلات کشور مانند سیاست خارجی و حل تحریم‌های اقتصادی از طریق مذاکرات هسته‌ای استفاده کند و اجازه نمی‌دهد که تمام وعده‌های او به‌راحتی عملی شود. اگر دولت در جاهایی قدم هم پیش گذاشته که البته در تمام موارد، دولت این اقدام را نکرده، جریان‌های مقابل وارد عمل می‌شوند و کار را به عقب برمی‌گرداند. معتقدم دولت یازدهم تنها به 10 در صد از شعارهایی که درباره توسعه فرهنگی و سیاسی و آزادی احزاب و گروه‌ها در زمان انتخابات می‌داد عمل کرده است.   * با توجه به صحبت‌های شما باید نتیجه بگیریم که هم‌اکنون گروه‌های فرهنگی و اجتماعی طرفدار آقای روحانی، احساس خوشایندی ندارند؛ اگر همین روند ادامه داشته باشد پشتیبانی گروه‌های فرهنگی و اجتماعی از دولت کمتر خواهد شد؟ مسلمأ همینطور خواهد بود. اگر دولت نتواند نظر گروه‌های سیاسی که به آن رأی داده‌اند را جلب کند و نتواند به شعارهایی که داده و برنامه‌هایی که در زمینه سیاسی و فرهنگی اعلام کرده عمل کند، نارضایتی‌ها پدید می‌آید. ما باید توجه کنیم که بخش اصلی کسانی که به آقای روحانی رأی دادند، جدا ازگروهی که از وضعیت اقتصادی به دلیل سیاست‌های آقای احمدی‌نژاد ناراضی بودند، همین جریان‌های روشنفکر، طبقه متوسط، قشر تحصیلکرده، جامعه زنان و نسل جدید شهری بودند که اولویت این گروه‌ها هم توسعه فرهنگی و سیاسی است. بنابراین اگر احزاب سیاسی و گروه‌های کاوشگران اجتماعی نتوانند جایگاه خود را در جامعه پیدا کنند یک نوع رویگردانی از دولت شکل خواهد گرفت. باید توجه داشته باشیم که جریان تندروی مقابل آقای روحانی هم به این مساله آگاه است. این عده چون نمی‌خواهند دولت آقای روحانی موفق باشد؛ در پی این هدف بلندمدت هستند که روحانی نخستین دولت چهارساله در جمهوری اسلامی باشد و نتواند برای دو دوره تشکیل دولت بدهد. در نتیجه تلاش می‌کنند به این مسائل دامن بزنند. این جریان در راستای هدف خود به اقدامات گوناگون و از راه‌های متفاوتی دست خواهد زد. در جاهایی کارشکنی و سنگ‌اندازی می‌کنند. یا اینکه تلاش می‌کنند دولت آقای روحانی را به شکل ناکارآمد به افکار عمومی نشان دهند و از این طریق می‌خواهند امید را از ملت ایران بگیرد. این عده اگر نتوانند در کوتاه‌مدت دولت آقای روحانی را متوقف کنند مسلمأ تلاش می‌کنند آقای روحانی در مرحله دوم ریاست‌جمهوری در بین مردم جایگاهی نداشته باشد. نکته مهم اما اینجاست که در سال آینده ما دو انتخابات مهم مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی را پیش رو داریم. باید این هشدار را به دولت روحانی داد که اگر وی و تیم همراهش نتوانند عملکرد موفقی در این دو انتخابات داشته باشند نه تنها خود این دولت شکست می‌خورد بلکه باعث شکست اصلاح‌طلبان نیز خواهند شد.   * اصلاح‌طلبان در چه وضعیتی قرار دارند؟ این گروه در کجای عمر خود و اهداف از پیش تعیین شده قرار گرفته است؟ در دولت آقای روحانی جریان اصلاح‌طلبی قرار است خودش را با دوره آقای خاتمی مقایسه کند یا اینکه ما با یک اصلاح‌طلبی جدید مواجه هستیم؟ اصلاح‌طلبی یک جبهه و یک طیف گسترده است که در دو سمت و سوی آن جریان‌های مختلفی قرار می‌گیرد. اگر در سیر تاریخی جریان اصلاح‌طلبی دقت کنیم در طی این هفده سالی که از عمر این جریان گذشته است اصلاحات و اصلاح‌طلبی به صورت مرتب و با توجه به هر برهه زمانی متحول شده است. در این سیر اصلاح‌طلبان نام‌های جدیدی را هم به خود گرفته‌اند. در انتخابات 84 وقتی آقای معین نامزد شد ما شاهد یک نوع اصلاح‌طلبی بودیم که نیاز به تجدید گفتمان در آن به چشم می‌خورد. پس از آن از دل اصلاح‌طلبی چیزی به اسم تحول خواهی شکل گرفت. این جریان تحول خواه و اصلاح‌طلب در انتخابات 88 به شکلی دیگری خود را نشان داد؛ اتفاقا همین جریان بود که به صورت فعال در انتخابات سال 92 هم شرکت کرد و به آقای روحانی رای داد. اما خصوصیت این جریان این بود که اولا سهمی از قدرت نمی‌خواست و سعی می‌کرد در حاشیه قرار گیرد و اجازه ندهد دولت اعتدال هزینه‌ای بابت نزدیکی به اصلاح‌طلب‌ها بدهد. دوما این قابلیت را داشت که در طی زمان و با توجه به شرایط زمانی و مکانی و تحولات داخلی و بین‌المللی، خودش را دگرگون ساخته، ماهیت و هویت جدیدی پیدا کند. به همین دلیل اگر ما اکنون از چیزی به عنوان اصلاح‌طلبی صحبت می‌کنیم، می‌بینیم که اصلاح‌طلب‌ها متحول شده‌اند و ما شاهد جریان اصلاح‌طلبی جدیدی هستیم. مطالبه اصلاح‌طلب امروز این است که از طریق مسالمت آمیز و با شیوه‌های پارلمانی و استفاده از صندوق‌های رای، سبب تغییر و تحول مثبت در جامعه باشند.   * انتقادات نسبت به دولت روز به روز بیشتر و شکل جدیدتری به خود می‌گیرد. منتقدان چه اهدافی را در سر می‌پرورانند؟ ببینید؛ جریان مقابل آقای روحانی قبلا تجربه دوران اصلاحات در ریاست‌جمهوری آقای خاتمی را داشته است. در آن زمان هم شوکی که به آنها وارد شد بسیار شدید بود. با این وجود در آن زمان این جریان برای اینکه خود را احیا و بازنگری کند و به اصطلاح پاتک بزند به زمان بیشتری نیاز داشت. این در حالی است در زمان ریاست‌جمهوری آقای روحانی آنها از تجربیات گذشته خود استفاده می‌کنند و به اصطلاح از نقطه صفر شروع نکرده‌اند و آزمون و خطا نمی‌کنند. تندروها خود را در آخرین پله برخوردبا آقای خاتمی قرار داده وشروع کردند که این سیاست را آبدیده شده برای آقای روحانی دنبال کنند. در واقع تلاش می‌کنند نسخه دولت آقای روحانی را پیش از پایان زمان چهار ساله بپیچند. اگر هم قدرت این را نداشتند دست کم بتوانند زمینه‌ای را فراهم کنند که دولت آقای روحانی برای بار دوم انتخاب نشود. این جریان در کمتر از یک سال گذشته برنامه‌هایی را که طراحی کرده بود به مرحله اجرا در آورده است. سلاحشان هم ابزار تبلیغاتی و جنگ روانی است. به عنوان مثال درباره جشن کاخ سعدآباد که توسط همسر رئیس‌جمهور برگزار شده بود باید عنوان کنم این قبیل مسائل در زمان آقای احمدی‌نژاد وجود داشت. مثلا آقای احمدی‌نژاد خانواده خود را به سفر می‌برد و چنین مراسمی را در خارج از کشور برگزار می‌کرد. این در حالی است که افرادی مانند خانم فرشته طاهر پور که در جشن کاخ سعد آباد شرکت کرده‌اند و از نزدیک شاهد این مراسم بوده‌اند می‌گویند بسیاری از مواردی که درباره این جشن شایعه شده دروغ است. این اقدامات تخریبی دو جنبه دارد. یکی اینکه نشان دهند گروهی از اصلاح‌طلب‌ها در انتخاب خود اشتباه کردند و آقای روحانی آن فرد مطلوبی که مد نظرداشتند، نبوده است. دیگر اینکه به جریان مقابل و محافظه‌کار وافکار عمومی نشان بدهند که آقای روحانی خطرناک است و نباید اجازه بدهیم کار خود را پیش ببرد. مراسم موسوم به «دلواپسیم» هم در همین راستا برگزار شد. در این زمینه طبیعی است که برخی با توجه به اینکه بخشی از مسائل باید از طریق دولت حل شود و تحریم‌ها کنار گذاشته شود و دسترسی‌ها به منابع مالی ایران که بلوک شده ممکن شود؛ دو جریان در مقابل دولت قرار گرفته‌اند. یک جریان رادیکال و یک جریان محافظه‌کار. جریان محافظه‌کار سعی می‌کند که خود را حامی دولت نشان دهد. به عنوان مثال محمدرضا باهنر در مجلس سعی می‌کند با منتقدین تندروی دولت مخالفت کند و برخی مسائل میان دولت و مجلس را به جبهه پایداری وصل کند. ولی واقعیت این است که در بلندمدت و در یک راهبرد کلی هر دو جریان آقای روحانی را رقیب خودشان می‌دانند و پیروزی روحانی در برنامه‌های خود را عاملی برای شکست خود تلقی می‌کنند. در نتیجه هر کدام از این دو گروه در یک تقسیم کار مشخص سعی می‌کنند دولت روحانی را تضعیف کنند و اجازه ندهند دولت روحانی به موفقیت‌های بیشتری دست پیدا کند. این دو جریان در این مسیر با هم هماهنگ هستند ولی دو نقش را بازی می‌کنند.   * آیا آقای روحانی بیش از اندازه در مقابل این تخریب‌ها از خود صبوری نشان نمی‌دهد؟ به نظر من در شرایط کنونی آقای روحانی صلاح نمی‌داند پاسخ علنی به تخریب‌ها بدهد. آقای روحانی تنها اصلاحات و اصلاح‌طلب‌ها را نمایندگی نمی‌کند بلکه سعی می‌کند درجریان اصولگرا هم تاثیر بگذارد و بخشی از آنها را با خود همراه کند. دولت آقای روحانی تیم رسانه‌ای منسجمی ندارد و در این مدت هم کار جدی در این زمینه انجام نشده است. اما برای جریان مقابل اینگونه نیست و به راحتی دست به تجمع می‌زنند. در نتیجه نیروهایی که به آقای روحانی رای داده‌اند، دست در دست و همراه با دولت نیستند. این موضوع باعث می‌شود در جایی که آقای روحانی بخواهد آنها وارد صحنه بشوند، این اتفاق نیفتد؛ چرا که از قبل آنها را پس زده‌اند. نداشتن پتانسیل حمایت اجتماعی در زمان‌های لازم پاشنه آشیل دولت است و دولت از این سمت ضربه پذیر است. دولت روحانی اگرفقط بخواهد مشکلات سیاسی و اقتصادی را در اولویت قرار بدهد و به گسترش جامعه مدنی نپردازد طبیعی است زمانی که قصد برخورد با جریان مقابل را دارد، نیروی لازم برای برخورد را نداشته باشد. جریان مقابل هم دست دولت را در این مورد از قبل خوانده و سعی می‌کند ابتدا نارضایتی را دامن بزند و همزمان باافزایش نارضایتی، برنامه‌های خود علیه دولت را علنی‌تر می‌کند. بعد وارد میدان می‌شود و تلاش می‌کند که در بخش‌های ضعیف‌تر دولت، برنامه‌های قوی‌تری را ارائه کند.    * یکی از مسائلی که در تمام دولت‌های جمهوری اسلامی ایران قابل بحث و تحلیل است، رابطه دولت و نهادهای رسمی قدرت است. در زمان آقای احمدی‌نژاد، بویژه اوایل کار، تمام نهادهای قدرت از وی و دولتش به صورت همه‌جانبه حمایت می‌کردند اما هم‌اکنون چنین حمایتی از آقای روحانی وجود ندارد. آیا دولت آقای روحانی را می‌توان «دولت تنها» نام‌گذاری کرد که مجبور است به تنهایی «گلیم خود را از آب بیرون بکشد»؟ ما در جامعه یکسری نهادهای انتخابی داریم ویک سری نهادهای انتصابی. در بخشی از نهادهای انتصابی، نوعی هم گرایی با دولت آقای روحانی را مشاهده می‌کنیم. مثل مجمع تشخیص مصلحت نظام یا نهادهایی که با تغییر دولت تعدادی از اعضای آنها به دلیل اینکه هویت حقوقی دارند عوض می‌شوند مثل شورای انقلاب فرهنگی. اما بخشی از نهادها، انتصابی هستند این نهادها سعی می‌کنند قانون را حفظ کرده و مخالفت خود را با دولت آقای روحانی علنی نکنند، بلکه منتقد دولت باشند که چرا فلان نیروی اصلاح‌طلب را به کار گرفته‌اید و امثالهم. نوع بازی اینها متفاوت است. با همه این احوال من گمان نمی‌کنم که بتوان دولت آقای روحانی را «دولت تنها» نامید. من معتقدم برنامه این دولت فقط در سیاست خارجی منسجم است،اگر توجه کنیم بخشی از نهادهای انتصابی مثل مجمع تشخیص با آقای روحانی هستند. همچنین اغلب شخصیت‌های ریشه‌دار سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشور از دولت آقای روحانی حمایت می‌کنند. مراجع در قم و جامعه روحانیت از آقای روحانی حمایت می‌کند؛ همین‌طور اصلاح‌طلبان، روشنفکران و نیروهای فکری به طریقی حامی دولت روحانی هستند و نمی‌خواهند شرایطی پیش بیاید که امثال آقای احمدی‌نژاد دوباره به قدرت برسند و کشور را بار دیگر دچار مشکلاتی کند. در نتیجه من فکر می‌کنم که اگر دولت آقای روحانی بتواند سیاست‌های مناسبی به کار ببرد که نارضایتی‌ها را دامن نزده، افرادی که به این دولت رای دادند را دلسرد نکند، نه تنها، دولت تنها نیست بلکه اکثریت مردم ایران از این دولت حمایت می‌کنند. ولی این حمایت، یک حمایت مشروط است. دولت باید با دادن امتیاز به پشتوانه اجتماعی خود ریشه و منشأ اعتراض‌ها را کشف کرده و سعی کند جریان‌های ناراضی را با اقدامات مناسب به سمت خود جذب و به حامیان خود تبدیل کند.   * از گوشه و کنار شنیده می‌شود که آقای احمدی‌نژاد قصد دارد دوباره به صحنه قدرت برگردد. حتی شنیده شده که احتمال حضور وی در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 96وجود دارد. برخی اصولگرایان معتقدند اصلاح‌طلبان روی بازگشت احمدی‌نژاد مانور می‌دهند برای اینکه بازی اصولگرایان را به هم بزند. تحلیل شما از این موضوع به چه صورت است؟ پیروزی آقای احمدی‌نژاد در همان دو دوره قبلی هم با سختی‌هایی همراه بود. به نظرم با او بازی بدی کردند. حال گمان نمی‌رود که این جریان از یک سوراخ دو بار گزیده شود. ما شاهد بودیم زمانی که آقای احمدی‌نژاد درقدرت بود جریان‌های سیاسی طرفدار ایشان در تمام انتخابات‌های پیش از ریاست‌جمهوری شکست خوردند. همچنین آقای جلیلی که نماد آقای احمدی‌نژاد و جبهه پایداری، بود شکست بسیار سختی را در انتخابات گذشته متحمل شد. در نتیجه این گروه توان و نیروی لازم برای حضور در صحنه‌های بعدی را ندارند. این مانورهایی هم که داده می‌شود، مانور روی آب است. این عده با این اقدامات تلاش می‌کنند به جریان مقابل خودشان بگویند «اگر شرایط اقتضاء کند، واردمیدان خواهیم شد». این درحالی است که شرایط فعلی این گروه پایگاه اجتماعی لازم را ندارند. دلیل این موضع این است که آقای احمدی‌نژاد پایگاه اجتماعی لازم مثل سابق ندارد.   * چه انتقاداتی را به دولت یازدهم وارد می‌دانید؟ بنده در یکی از نخستین یادداشت‌ها و مقالاتی که پس از انتخابات ریاست‌جمهوری نوشتم به مساله تفکر دوگانه و سیاست دو پاره اشاره کردم. سیاست دوپاره در واقع سیاستی است که هدف خود را بر این قرار می‌دهد که از طریق سیاست خارجی مسائل داخلی را حل کند در صورتی که وضعیت تقریبا بر عکس است. اگر دولت در داخل قوی باشد سیاست خارجی خود را پیش می‌برد. در کل بهترین روش این است که بطور متوازن به سیاست خارجی و سیاست داخلی رسیدگی شود. طی بحثی که با هم داشتیم مشخص شد که دولت می‌خواهد از طریق سیاست خارجی و حل مساله انرژی هسته‌ای و کنار گذاشتن تحریم‌ها یا تخفیف آنها منابع مالی کسب کند؛ سپس، از طریق منابع مالی قدرت سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی را بالا ببرد و مساله اشتغال و تورم را حل بکند. اما مسائل فرهنگی و سیاسی، به تقویت احزاب و گروه‌ها، ایجاد یک جامعه مدنی قوی، دادن مجوز به گروه‌ها و اصناف مختلف نیاز دارد که ما شاهد گسترش این موضوع نیستیم. هنوز احزاب و گروه‌های ما اگر بخواهند جلسه و تجمعی تشکیل بدهند، به آنها تذکر داده شده و جلوی آنها گرفته می‌شود. در اصل شاهد این مساله هستیم که در توسعه فرهنگی و سیاسی هیچ اتفاق جریان‌سازی صورت نمی‌گیرد. بخش اقتصاد بیشترین جایی است که نیروهای جوان را به کار نگرفتند. البته بودن ژنرال‌ها در قدرت امر خیلی خوبی است به شرطی که این ژنرال‌ها بتوانند نیروی پیاده نظام وسواره نظام مناسبی را تدارک ببینند و در همه جا آنها را فعال کنند. همانطور که گفتیم در دولت روحانی یک نگاه خاص وجود دارد و این باعث می‌شود که دولت نتواند با جامعه مدنی یک رابطه مطلوب در فاصله زمانی کوتاه ایجاد کند.   مطالب فوق مربوط به سایر رسانه ها می باشد وخبر گزاری فارس صرفا آن را باز نشر کرده است بازگشت به صفحه نخست گروه فضای مجازی انتهای پیام/

93/02/21 - 11:45





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن