واضح آرشیو وب فارسی:فارس: تحلیلی بر نوع برخورد رسانهها با فاجعه زیستمحیطی فشافویه
۴ امتیاز منفی برای اهل رسانه
سکوت یکباره کنونی رسانه ها در مورد فاجعه فشافویه نیز خود جای انتقاد بسیار داشته و امتیازی منفی برای آن ها را در پی دارد. به عبارت دیگر نه به آن شوری شور و نه به این بی نمکی.
حدود دو هفته قبل خبری زیست محیطی در صدر تمام اخبار اجتماعی رسانه ها قرار گرفت و حتی سیمای جمهوری اسلامی ایران نیز بدان پرداخت. خبری که هر چند بازگو کننده مرگ حدود 2 میلیون قطعه ماهی در پشت سد فشافویه واقع در جنوب تهران بود اما باز هم سرنوشتی مشابه بسیاری از اخبار این گونه پیدا کرد و پس از چند روز که در حوزه دید رسانه های کوچک و بزرگ چه کاغذی و چه آنلاین و چه صوتی و چه تصویری قرار داشتند به یکباره از دایره رصد همه آن ها خارج شد به نحوی که انگار نه انگار چنین فاجعه زیست محیطی رخ داده است.این نوع برخورد رسانه ای بی شک جای تجزیه و تحلیل بسیار دارد و بی گمان بزرگان عرصه علم ارتباطات باید درباره آن به اظهار نظر بپردازند و این متن جای نقد آن نیست. اما آنچه در این بین باعث شد تا این نوشتار قلمی شود، اطلاعاتی بود که به صورت نادرست در این یورش خبری و رسانهای به موضوعی عامه پسند و مخاطب جمع کن ارائه شد. اطلاعاتی که در برخی موارد هر چند از زبان مسئولان امر منتشر شد اما دارای نقاط مبهم بسیاری بود آن هم به گونهای که هر کدام از این نکات در صورت بازگشایی کامل میتوانستند واقعیاتی چند را درباره این کشتار عظیم افشا کنند. در ذیل برخی از این موارد را با هم مرور میکنیم، باشد که این عمل از یک سو تذکری برای انتشار اخبار با دقت بیشتر و از دیگر سو عاملی برای هوشیاری بیشتر مسئولان برای ارائه اطلاعات درست وکامل به رسانه ها به عنوان چشمان بیدار جامعه باشد. 1_ نخستین نکته که پیش پا افتاده ترین آن ها نیز است به یک جمع و تفریق ساده باز میگردد. خبر اولیه منتشره در این باره که به سرعت هم در سطح رسانه ها بدون هیچ تاملی انعکاس پیدا کرد بازگوکننده مرگ حدود 2 میلیون قطعه ماهی با وزنی بیش از 30 تن در سد فشافویه بر اثر آلودگی شدید آب بود. بی شک هر انسانی و از جمله اهل رسانه با مطالعه اولیه این خبر وجود دو نکته مهم یعنی تعداد بالای ماهیهای تلف شده و آلودگی شدید آب به عنوان دلیل اعلام شده این واقعه را در آن درک می کند و به همین دلیل نیز به ناگاه این خبر به موضوع نخست محیط زیستی کشور تبدیل می شود و تمام رسانه ها بدان میپردازند. اما در این بین نکتهای بسیار مهم مورد غفلت قرار گرفته است. غفلتی که وقوع آن از سوی انسانهای عادی بود قابل چشم پوشی است اما درباره اهالی خبر که در اصطلاح عامیانه مو را از ماست کشیدن و دیدن نکته های باریکتر از مو و بزرگ کردن آن ها تخصص ایشان می باشد، قابل اغماض نیست. در این بین اصرار مسئولان امر نیز بر این اشتباه نمی تواند دلیلی بر عدم نکتهبینی اهل رسانه باشد. به طور حتم با خود می گویید که کدام نکته مهم در این خبر وجود داشته که از نگاه نگارنده تا این حد مهم بوده و سایرین بدان نپرداختهاند. در پاسخ باید بگویم که اعلام کننده خبر فوق و البته انتشاردهندگان یکی از شدت ناراحتی و دیگر از شدت هیجان سنگینی دو میلیون ماهی را فراموش کرده اند. به عبارت بهتر اگر عدد دو میلیون را برای ماهی های تلف شده بر اثر این فاجعه زیست محیطی درست بدانیم باید در عدد30 تن به عنوان وزن آن ها شک کنیم زیرا که اگر هر کدام از ماهی ها وزنی تنها در حدود 50 گرم هم داشته باشند، یعنی تقریبا هم وزن ماهی های قرمز سفره هفت سین، دو میلیون ماهی؛ وزنی برابر با 100تن خواهد داشت. 2_ نکته دومی که زیاد بدان پرداخته نشد، وضعیت خود دریاچه فشافویه بود. دریاچه ای که بی شک بازگو کردن ساختار آن چه از نظر زمین شناسی، چه از نظر جغرافیایی، چه از نظر صنعتی و چه از نظر نوع رابطه انسانها با آن می توانست بازگوکننده نکات مغفول بسیاری در این پرونده باشد. کافی بود تا اشاره شود که بخشی از این دریاچه همان مکانی است که در بین اهالی تهران بزرگ به عنوان مکانی تفریحی وییلاقی با امکاناتی چون جت اسکی، قایق سواری و همچنین فضای خاص ماهیگیری شناخته می شود و در تعطیلات یک روزه میان هفته یا آخر هفته بهاری و تابستانی مقصد بسیاری از اهالی پایتخت است. بی شک این عدم معرفی درست منطقه نیز امتیازی منفی برای اهل رسانه در پرداختن به این موضوع زیست محیطی محسوب می شود. 3_ ارائه بدون تحلیل نظرهای مختلف کارشناسان مراکز متفاوت درگیر با این فاجعه را نیز باید سومین امتیاز منفی اهل رسانه در ماجرای انتشار خبر تلف شدن دو میلیون ماهی در سد فشافویه دانست. طی یک روزی که این خبر در صدر اخبار اجتماعی رسانههای مختلف کشور چه دیداری و چه شنیداری و چه نوشتاری و چه برخط یا همان آنلاین قرار داشت، نه تنها کافی بود تا مسئولی چه مرتبط با مسئله و چه غیر مرتبط با آن درباره این ماجرا اظهار نظر کند تا به سرعت موردتوجه قرار گیرد که در برخی موارد اهل رسانه خود به سراغ افراد غیر مرتبط رفته و از آنان درباره این امر نظر می خواستند و بدین گونه کلاف سردرگم ماجرا را بیشتر به هم می پیچیدند. گو اینکه رسالت رسانه پیچیده تر کردن مشکل و نه حل آن است. 4_سرانجام اینکه سکوت یکباره کنونی رسانه ها در این امر نیز خود جای انتقاد بسیار داشته و امتیازی منفی برای آن ها را در پی دارد. به عبارت دیگر نه به آن شوری شور و نه به این بی نمکی. البته این بی نمکی کنونی با توجه به نحوه برخورد عمومی رسانه ها با این موضوع بسیار بهتر است زیرا که مسئولان واقعی رسیدگی به ماجرا به راحتی و فراغ بال بیشتری می توانند واقعیت امر را مشخص کرده و عاملان اصلی را شناسایی کنند و بدین گونه از وقوع فجایع مشابه جلوگیری کنند. رضا سلیمان نوری منبع : پایگاه رصد
93/02/20 - 02:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 43]