واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: بليت فروشي براي نمايشگاه كتاب تا چه حد توجيهپذير است؟
يكي از نويسندگان كشورمان در مصاحبه با ستاد خبري نمايشگاه كتاب تهران، پيشنهاد داده است تا حتماً براي نمايشگاه كتاب مبلغي به عنوان ورودي گرفته شود و درآمدش صرف مواردي چون ارتقاي سطح كيفي و كمي در حيطه كتاب، كمك به ناشران و حتي فراهم كردن تسهيلات رفاهي بازديدكنندگان شود! اين نويسنده عزيز براي اينكه ثابت كند بايد حتماً از بازديدكنندگان از نمايشگاه ورودي دريافت شود، نمايشگاه كتاب فرانكفورت آلمان را به طور مثال آورده و از مزاياي آن نمايشگاه نسبت به نمايشگاه تهران سخن گفته است. ابتدا بايد تصريح كنيم كه بله! نمايشگاه كتاب فرانكفورت بسيار بهتر از نمايشگاه كتاب تهران است، نه به خاطر اينكه مانند آن نويسنده سعادت بازديد از آن نمايشگاه را داشته باشم، تنها به اين دليل كه حداقل نمايشگاه كتاب فرانكفورت به عنوان يك رويداد بزرگ فرهنگي در جهان مشهور است، اما نمايشگاه كتاب تهران بهرغم اينكه عنوان بينالمللي دارد، تأثيرش در سطح ملي است و تازه به فكر افتادهايم كه كشورهاي فارسيزبان مانند افغانستان را به آن دعوت كنيم كه حداقل براي فارسي زبانها مرجع كتاب شويم. بعد در اين اوضاع كه از مديران وزارت ارشاد گرفته تا مسئولان شهري در تلاش هستند ميزان بازديدكنندگان نمايشگاه بالا برود، ولو اينكه خريداران كتاب درصد پاييني از بازديدكنندگان را داشته باشند، گرفتن حق ورودي يا همان بليت فروشي براي نمايشگاه كتاب تا چه حد توجيهپذير است؟! ما كه از فقر مطالعه در كشورمان رنج ميبريم و در دو ساله اخير به دليل افزايش قيمت كاغذ با گراني كتاب روبهرو شدهايم، چرا بايد كساني را كه از راههاي دور و نزديك به نمايشگاه آمدهاند تا كتاب بخرند يا حداقل در حال و هواي كتاب و كتابخواني قرار بگيرند، با گرفتن ورودي، بپرانيم؟! پرداختن ورودي براي نمايشگاههاي تخصصي تقريباً امري عادي است، ولي به شخصه هيچ كجا نديدهام كه نمايشگاه كتاب تهران جزو نمايشگاههاي تخصصي و با مخاطب خاص تعريف شده باشد. بعد اگر بخواهيم خودمان را با آداب فرنگيها وفق دهيم بايد كمي هم به ارقام و آمار آنها در زمينه كتابخواني نگاه بيندازيم؛ صرفاً اعلام اينكه چون در فرانكفورت پول ميگيرند ما هم بايد بگيريم كه دردي را دوا نميكند. طبق آخرين آماري كه از نمايشگاه كتاب تهران اعلام شد، رقم تراكنش مالي كارتخوانهاي نمايشگاه به بيش از 14 ميليارد تومان رسيده است. رقمي قابل توجه براي خريد كتاب كه جاي اميدواري دارد، اما در مقايسهاي مختصر با درآمد تنها يك ناشر خارجي متوجه ميشويم فاصله اقتصاد فرهنگي ما با فرنگيها چقدر است. انتشارات «پيرسون» كه دفتر مركزياش در انگلستان است تنها در سال 2012 ميلادي، درآمدي بالغ بر 9 ميلياردو 158 ميليون دلار داشته است. اين رقم را ميتوانيم با درآمد كشورمان از محل صادرات غيرنفتي مقايسه كنيم! آن وقت 2 هزار و 330 ناشر ايراني تمام زورشان را زدند و شد 14 ميليارد تومان (البته اين آمار تا روز آخر نمايشگاه افزايش خواهد داشت). من اگر جاي آن نويسنده محترم بودم به جاي اينكه خودم را درگير مسائل اينچنيني كنم به اين فكر ميكردم كه چكار بايد بكنيم كه كتابهايمان خواننده داشته باشد، چكار بايد كرد كه مردم بيشتر كتاب بخوانند و براي كتاب ارزش بالاتري قائل شوند، مطمئناً اگر به راهكار درستي برسيم و آن را اجرايي كنيم شاهد خواهيم بود كه در آينده مردم بيشتر و بيشتر به نمايشگاه كتاب خواهند آمد و نمايشگاه بينالمللي كتاب تهران به معناي واقعي بينالمللي خواهد شد، همان طور كه در فرانكفورت به معناي واقعي جهاني و بينالمللي است. آن وقت اگر به آن نقطه رؤيايي برسيم حتي اگر ورودي براي نمايشگاه گذاشته شود، مطمئن باشيد مردم از پرداخت آن ابايي نخواهند داشت و شايد درآمد مؤسسات انتشاراتي كشورمان تا سطحي بالا برود كه نيازي به حمايتهاي اينچنيني از آنها نباشد. تا آن زمان هم بهتر است يا خودمان در قياس معالفارق با فرنگيها قرار ندهيم يا اگر قرار است مقايسهاي صورت بگيرد، بهتر است معايب اصليتر بيشتر به چشم بيايد تا راهي براي رفع آنها پيدا شود.
نویسنده : محمدصادق عابديني
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: 15 ارديبهشت 1393 - 22:19
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 44]