واضح آرشیو وب فارسی:آخرین نیوز: سرمقاله روزنامه اعتماد/ من دلواپس چهچيزهايي هستم
به گزارش آخرین نیوز، «من دلواپس چهچيزهايي هستم» عنوان يادداشت روز روزنامه اعتماد به قلم صادق زيباکلام است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:هيچکسي به اندازه من از تشکيل همايش «دلواپسي» در سفارت امريکا به وجد نيامد. ديروز در دانشگاه هر که مرا ميديد ميپرسيد که چرا اينقدر هيجانزده و مسرورم. البته من ساديسم ندارم که از جمع شدن يکي دو جين از مخالفان قسم خورده دولت که ميخواهند سر به تن آقاي روحاني نباشد، خوشحال شوم. صدالبته که من ميدانستم آنها به بهانه توافق ژنو، يا به بهانه هم نه، واقعا و از سر صدق به واسطه توافق ژنو ميخواهند صدر و ذيل دولت را به زير سوال ببرند. اتفاقا هم همين اتفاق افتاد.اگرچه موضوع همايش «توافق ژنو و دلواپسيها» انتقاد از سياست هستهيي دولت بود، اما دوستان فرصت را از دست ندادند و هرچه ميخواستند نثار دولت کردند. البته برخي از آنچه که گفتند خالي از طنز نبود، مثلا گفته شد «دولت روحاني هنوز 24 خرداد را نگرفته»؛ «با 50 درصد راي ميخواهند کودتا کنند»؛ «درب دهن منتقدين را نميشود بست»؛ «نگران استبداد و ديکتاتوري هستيم»؛ «دولت زورگو است»؛ «دولت در شعار وعده توسعه سياسي ميدهد، اما در عمل گلوي منتقدين را منظما بيشتر دارد فشار ميدهد»؛ «دولت ظرفيت پذيرش نقد ندارد» و... يکي از زيباترين طنزهايي که گفته شد اين بود: «دولت پيام ثبتنام يارانه از سوي مردم را نگرفته.» اما به هر حال اصل مطلب دلواپسي شرکتکنندگان در خصوص برنامههاي هستهيي دولت و به خصوص توافق ژنو بود. اما اين وسط من چرا آنقدر از همايش «دلواپسي» به وجد و نشاط آمده بودم؟ براي اينکه شرکتکنندگان در اين کنفرانس متوجه نبودند که چگونه از هول حليم افتادند در ديگ. آنان در يک بعدازظهر بهاري زيبا در سفارت امريکا در تهران و طي چند ساعت «تابو»يي را شکستند که من ظرف 10 سال نتوانسته بودم حتي يک ترک خيلي کوچک که با راديولوژي هم نتوان آن را ديد، در آن به وجود بياورم. آنها خيلي صريح، علني، مستقيم و شفاف سياست هستهيي دولت را به زير سوال برده و تقريبا تا مرز متهم کردن مسوولان به خيانت جلو رفتند. البته ميگويم تا مرز چون در عمل خيلي صريح دولت را متهم به عقبنشيني، وادادگي، تسليم، مرعوب امريکا و غرب شدن و... کردند. آنان در آن چند ساعت بلايي بر سر استراتژي و برنامه هستهيي دولت روحاني آوردند که من ظرف هشت سال دولت اصولگرا و قريب به 10 ماه دولت روحاني نتوانسته بودم يک ميليونيوم آن را بيان کنم. بارها و بارها بنده در خصوص انتقاد از سياست هستهيي دولت قبلي مطلب نوشتم و بهرغم آنکه آنقدر محافظهکارانه و آبکي مينوشتم که خودم از خودم بدم ميآمد، معذلک دوستان هيات تحريريه آخر شب و درست زماني که صفحهبندي تمام شده بود اطلاع ميدادند که متاسفانه نشد. توضيح آنها نيز هميشه اين بود که «نميتوانيم»، «دستمان بسته است» البته يک بار اين اتفاق افتاد و در آن هيجان و شلوغي بعد از پيروزي آقاي روحاني در انتخابات بنده در هفتهنامه «ستاره صبح» مطلبي عليه سياست هستهيي کشور نوشتم و آنها هم در اوج هيجانات آن روزها يا ناپرهيزي کردند يا از دستشان در رفت و آن را چاپ کردند. جالب است که همان روز اخطاريه رسمي به واسطه چاپ آن مقاله دريافت ميکنند.البته از حق نبايد گذشت و بايد منصف بود که درتمام مناظرهها در دانشگاهها و راديو «گفتوگو» من هر وقت مساله هستهيي پيش ميآمد مخالفت خودم را صراحتا ميگفتم. اما در حوزه مطبوعات اين آرزو و حسرت به دلم مانده بود که يک بار در مطبوعات مستقل عليه هستهيي بتوانم بنويسم. شايد خوانندگان حالا متوجه شوند که چرا من روز شنبه 13 ارديبهشت از برپايي همايش «دلواپسي» به وجد آمده بودم، نميشود که در کشور سياست يک بام و دو هوا در مورد موضوعي باشد. مثلا يک عده به نام «جبهه پايداري» بتوانند هر چه ميخواهند عليه سياست هستهييمان بگويند، اما زيباکلام حق نداشته باشد عليه هستهييمان اظهارنظر کند. نميشود که سياستهاي هستهيي ما زماني که در وضعيت مدارا و مصالحه با غرب قرار ميگيرد، خيانت باشد و بشود به آنها حمله کرد و هر چه ميخواهيم به مسوولان نسبت دهيم، اما زماني که سياستهاي هستهيي ما برعکس درجهت تخاصم و رويارويي با غرب است احدي مجاز نباشد که حتي يک خط عليه آن بگويد يا بنويسد. بالاخره يا ميشود و ميتوان سياست هستهيي کشور را مورد نقد قرار داد يا نميشود.بنده همانقدر که تندروها معتقدند که سياستهاي هستهيي آقاي روحاني غلط است، معتقدم سياستهاي هستهيي دولت گذشته نادرست و غيرمسوولانه بوده. نميشود که ما به منتقدان هستهيي دولت قبلي اجازه نوشتن حتي يک سرمقاله در روزنامه ندهيم، همچنان که نميداديم، اما به مخالفان سياست هستهيي روحاني رخصت دربست بدهيم که هر چه خواستند بگويند و بنويسند. نميشود که منتقدان سياستهاي هستهيي دولت قبلي را به اتهام «تشويش اذهان عمومي» و «تبليغ عليه نظام» به دادگاه احضار کنيم اما به مخالفان سياستهاي هستهيي آقاي روحاني نشان ذوالفقار و شير و خورشيد هم بدهيم.اگر قرار است چراغ براي نقد برنامههاي هستهيي سبز شود و سبز بماند و بتوان برنامههاي هستهيي را نقد کرد ، در آن صورت نميتوان گزينشي برخورد کرد.اگر «دلواپسي»چيها نگران آن هستند که در نتيجه کاهش سرعت برنامههاي هستهييمان و توافق با غرب به مملکت ضرر و زيان وارد خواهد شد و به آنها اين حق بايد داده شود که انتقاد و اعتراضشان را بنمايند، در آن صورت چرا اگر صادق زيباکلامها معتقد بودند که اتفاقا به واسطه افزايش سرعت برنامههاي هستهيي ما است که به مملکت ضرر و زيان هنگفتي وارد شده، آنان نتوانند اين انتقاد را وارد کرده و جلوي اعتراضشان را بايد ميگرفتيم؟راستي را آن است که دوستان مخالف دولت در همايش «دلواپسي» تابويي را شکستند که منتقدان برنامه هستهيي سالهاست در حسرت و آرزوي شکسته شدن آن بودند. شخصا از «دلواپسي»چيها واقعا تشکر ميکنم.
دوشنبه, 15 ارديبهشت 1393 ساعت 08:16
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آخرین نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 89]