واضح آرشیو وب فارسی:آخرین نیوز: سرمقاله روزنامه شرق/ دلواپسی؛ ملی يا جناحی
به گزارش آخرین نیوز، «دلواپسي؛ ملي يا جناحي» عنوان يادداشت روز روزنامه شرق به قلم داوود محمدي است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:«دلواپسان»، واژه جديدي است که در اندکمدتي پس از رسانهايشدن به واژگان فرهنگ سياسي ايرانيان افزوده شده است. اما راز اين گسترش سريع، نه در «استقبال» کارشناسان و مردم از مناديان دلواپسي بلکه در «حيرت» آنان از اقدام عجيب دلواپسهاست. درحالي که منتقدان پرشمار و داراي گرايشهاي گوناگون جناحي؛ مجالي براي بيان و انتشار حتي انتقادي ساده از ديپلماسي هستهاي احمدينژاد نمييافتند و برگزاري مراسمي در ابعاد «همايش»، حتي در روياهاي آنان هم جايي نداشت؛ «دلواپسان»، در مرکز پايتخت و آن هم در سفارت سابق آمريکا، گردهم آمدند تا دلواپسي خود از روند مذاکره هستهاي دولت يازدهم و توافق «ژنو» را اعلام کنند. هرچند، رنگوبوي سخنان برخي از حاضران، نشان از آن داشت که آنچه در ذهن برخي از حاضران ميگذرد، فراتر از اعلان دلواپسي است. براي نمونه يکي از آنان گفت: «اگر الان نواب صفوي زنده بود، قيام ميکرد» و ديگري بانگ برآورد که «مساله از دلواپسي گذشته؛ بايد بشوريم.»آنکه از قيام فرضي نواب صفوي در انتقاد به توافق «ژنو» سخن گفت؛ هموست که ۲۳دي۸۸ و در زمان يکهتازي ديپلماسي هستهاي تاکيد کرده بود: «هرکس مسوول زبان خودش است اما نبايد هر چيزي از اين زبان شنيده شود، همانطور که من نبايد درباره مسايل هستهاي صحبت کنم.» و ديگري که دعوت به شورش کرد، هشتماسفند۹۲ در ارزيابي عملکرد دولت بدرقهشده احمدينژاد تاکيد کرد که «در هشتسال دولت گذشته، از قدرت خوبي برخوردار و دستبالا را داشتيم... در سياست خارجه دولت قبل مطلقا ضعيف عمل نشد و اين را دنيا ميگويد.» با چنين پيشينه و کارنامه مشابه اغلب حاضران، ادعاي گردانندگان مراسم دلواپسان براي اعلام برائت از احمدينژاد و مستقل نشاندادن دلواپسي هستهاي خويش، تلاشي پيشاپيش محکوم به شکست است و کتمان «شناسنامه» اين تندروها، کمکي به غبارآلودکردن فضا و پنهانکردن انگيزه جناحي آنان نميکند. از منظري ديگر، در کوران مديريت اجرايي و ديپلماسي هستهاي نادرست احمدينژاد که تشديد روزافزون تحريمها و فشردهسازي صفوف منتقدان جهاني ايران را درپي داشت؛ آمارها از تنگناي وضعيت مردم حکايت داشتند. از جمله سال ۹۱؛ آمارهاي «رسمي» گوياي هشدارهايي جدي بود: نرخ رشد منفي 8/5درصدي؛ نرخ بيکاري 2/12درصدي، عقبماندگي ۳۵درصدي دخل خانوار از خرج، خط فقر 5/1ميليونتوماني، رشد ۳۰درصدي نقدينگي، افزايش فساد مالي و سقوط رتبه جهاني ايران از ۸۸ در سال ۲۰۰۵ به رتبه ۱۳۳ در سال۲۰۱۲، افزايش هفتدرصدي آمار طلاق و ثبت يک طلاق در هر پنجازدواج؛ سهميليون معتاد؛ مصرف شيشه توسط چهاردرصد دانشآموزان، فرار مغزها و درخواست خروج از کشور ۵۰هزار دانشجو... حال بايد پرسيد دلواپسان که قاطبه آنان از دولتمردان احمدينژاد يا حاميان پر و پا قرص دو دولت او بودند و دسترسي اغلب آنان به آمارها بيشتر از کارشناسان و رسانهها بود، چرا دلواپس وضعيت مردم و کشور نشدند و همايشي براي درخواست اصلاح سياستهاي غيرکارشناسي دولت احمدينژاد برگزار نکردند؟ در سال پاياني دولت دوم احمدينژاد و نيز پس از تحويل دولت به روحاني هم، علاوه بر افشاي سرنوشت نامعلوم 800 ميليارد دلاري درآمد نفتي دولتهاي نهم و دهم، ارقام و آمارهاي خيرهکنندهاي از عدم واريز درآمدها به خزانه، اختلاسها، رانتخواريها و ساير مفاسد مالي برخي دولتمردان و ساير متهمان منتشر شد که بابک زنجاني و تحقيق و تفحص از سازمان تاميناجتماعي، دو نمونه از انبوه چنين پروندههايي است؛ چرا دلواپسان همايش تشکيل نميدهند و پيگير بازگرداندن مبالغ نجومي بهغارترفته و برخورد با متهماني که به تعبير روحاني، به بهانه دورزدن تحريمها پول ملت را بهجيبزدن، نميشوند؟ چرا در ميان انبوه چالشهاي ريز و درشت کشور که عمدتا ميراث دولت پيشين است، فقط ديپلماسي هستهاي روحاني که از قضا، اثرات مثبتي همانند کاهش تحريمها و کوتاهکردن رانتخواران از تحريمها را داشته، دلواپسي آنان را برانگيخته تا حدي که نياز به برگزاري همايش ديدهاند تا در جريان آن، فراخوان شورش دهند؟ ديروز رييسجمهور تاکيد کرد: «اين دولت؛ معتقد است تحريم ظلمي بزرگ براي ملت ايران است. هر کس از تحريم خوشش ميآيد، بيايد استدلال کند.» پيشنهاد روحاني کاملا منطقي است و در صورت بهميدانآمدن طرفداران تحريم، عيار استدلالشان براي افکارعمومي مشخص خواهد شد. همچنين در گام روبهجلو ديگري، مخالفان توافق هستهاي اگر به قدرت پايگاه اجتماعي خويش باور دارند، ميتوانند از هماکنون با اسم و رسم فعالتر شوند، از کليگويي فاصله بگيرند؛ انتقادهاي خود به توافق «ژنو» را شفافسازي مصداقي کنند، ويژگيهاي ديپلماسي مورد نظرشان براي حل مساله هستهاي را بيان کنند و در نهايت؛ در انتخابات آينده مجلس، فهرستي از نامزدهاي مطلوب خود تهيه و در معرض قضاوت افکار عمومي قرار دهند تا وزانت جايگاه و اعتبار آنان؛ نه در قالب ادعاهاي غيرقابل سنجش پشت تريبوني، بلکه در وزنکشي پاي صندوقهاي راي مشخص شود. در صورت وجود چنين عزم و جسارتي نزد منتقدان ديپلماسي هستهاي کنوني، تشخيص «نمايندگان خودخوانده» که به کام خود و به نام ملت سخن ميگويند از آنان که به کام منافع ملي و به زبان واقعي ملت موضع ميگيرند، امکانپذير خواهد شد.
دوشنبه, 15 ارديبهشت 1393 ساعت 08:15
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آخرین نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 106]