واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: جابهجايي مكانيزمهاي دفاعي- رواني براي يك مستند
مكانيزمهاي دفاعي رواني، مؤلفههايي هستند كه شخصيت آدمي براي فرار از فشارها، مشكلات، تحقير، زير سؤال رفتن، پاسخگويي و... به آنها پناه ميبرد. اين مكانيزمها كه در اكثر كتابهاي بهداشت رواني يا روانشناسي شخصيت به آنها ميپردازند عبارتند از توجيه، فلسفه بافي، جابهجايي، انتقال، تصعيد، فرافكني وهمانندسازي. مكانيزم جابهجايي به اين معني است كه منبع ناكامي را جابهجا مينماييم. به طور مثال كارمندي كه با اعصابي داغون از اداره به منزل ميرسد با يك بهانه سيلي را به گوش فرزند مينوازد. بنابراين با جابهجايي در منشأ ناكامي، خود را تخليه ميكند و خانواده را فريب ميدهد. به سيدي مستند من روحاني هستم برگرديم، واقعاً مشكل آن چيست؟ چرا آقاي روحاني نسبت به محتواي آن موضع علني نميگيرد؟ چرا نميگويند كجايش دروغ است؟ واقعيت اين است كه بايد بخشهاي ناراحتكننده آن براي دكتر روحاني و اصلاحطلبان را به صورت دقيق و درست ديد و گرنه با استفاده از مكانيزمهاي دفاعي، منبع ناراحتي را جابهجا مينمايند و افكار عمومي را در ابهام نگه ميدارند. 1- اين سيدي به صورت زيرزميني و شبنامهاي تهيه نشده است. هويت ساختاري و انساني توليدكننده آن كاملاً روشن و علني است. لذا يك توليد قاچاق اتفاق نيفتاده است. 2- هيچ كس نميگويد كجاي آن خلاف و دروغ است. حتي بخشي كه لاريجاني آن را دروغ ميشمارد، مبتني بر خاطرات آيتالله هاشمي است. لذا اگر دروغ است به سازندگان آن بر نميگردد. 3- بدون ترديد هيچ جاي اين سيدي دروغ نيست اما واقعيت آن است كه هنرمندانه چينش و ساماندهي شده است. هنر تنظيم آن به گونهاي است كه ذائقه منتقدان آن راتلخ كرده است. 4- بدون ترديد اگر دكتر روحاني بخش مربوط به سفر مك فارلين را قبول ندارد صلاح را در اظهار نظر نميبيند. چرا كه اعتراض علني خلاف آسيب جدي به خاطرات هاشمي رفسنجاني وارد خواهد كرد. بنابر اين روحاني بايد عبوس بودن خود را با «ابهام» همسو كند تا تنشهاي موجود استمرار يابد و نوعي مظلومنمايي در آن صورت گيرد و هزينههاي خاطرات هاشمي را سازندگان اين مستند پرداخت نمايند. 5- اما حقيقت اين است كه چهار بخش سيدي مذكور براي روحاني و اصلاحطلبان خوشايند نيست. دو بخش آن اصلاحطلبان را عصبي كرده است و دو بخش آن روحاني را. آنچه اصلاحطلبان را ناراحت كرده و بازخواني آن را در فضاي امروز كه تلاش ميشود روحاني و اصلاحطلبان در يك قايق ديده شوند، تاب نميآورند اين است كه وي در قضيه حصر آيتالله منتظري نقش اساسي داشته است. دوم اينكه با دستور وي بسيج وارد گود 18 تيرماه 78 ميشود و غائله را در روز 23 تير جمع ميكند و شب 23/4/78 بسياري از غائلهآفرينان دستگيرميشوند و روحاني اين مسئله را در سخنراني خود اعلام ميكند. بنابر اين نقش محوري روحاني در جمع كردن يك بحران، باعث گرديد كه همسويي و چفتشدگي امروز با اصلاحطلبان دچار آسيب شود و آنها نميتوانند پرستيژ اصلاحطلبي و قباي شكلاتي اصلاحات را بر قامت رئيس جمهوري كنند كه روزي گونه ديگري بوده است. البته روحاني از اقدامات خود در قضيه آيتالله منتظري و حادثه تير 78 ناراحت نيست اما واقعيت اين است كه ژست روشنفكرياش علني شدن آن براي نسلهاي بعدي را نميپسندد. اما دو نكتهاي كه شخص روحاني را نگران كرده بخشهايي است كه اگر مخاطب آنان را كنار هم بگذارد و به مواضع امروز روحاني بنگرد، احساس ميكند اين فرد در بزنگاههاي حياتي ساز ديگري را ميزده است كه چينش تاريخي آن براي امروز به صلاح نيست. جلسه عقلا كه در اين مستند روحاني، محسن رضايي و هاشمي آن را برجسته ميكنند اين تصوير را به مخاطب ميدهد كه روحاني در سال 1364 برخلاف امام به دنبال پيدا كردن راهي براي پايان جنگ و انجام صلح بوده است. به قول خود روحاني مطلع شدن امام از آن جلسه باعث سستي و تعطيلي آن شده ... لذا معلوم است كه برخلاف نظر امام مشي ميكردهاند. نكته دوم كه روحاني را ميآزارد، نقش وي در موافقت با تعليق سال هاي 82 و 83 است و بدتر از آن صحبتهاي ظريف با البرادعي كه از وي ميخواهد در تصميمات و توافقات، به انتخابات رياست جمهوري پيش روي ايران نظر داشته باشد و به دنبال كلاهي براي افكار عمومي در انتخابات است تا هم به پيروزي نامزد مدنظر كمك كند و هم رقيب را از سوء استفاده از آن بازدارد. كشاندن انتخابات به مذاكرات هستهاي در آن سالها از تلخترين صحنههاي اين مسند براي روحاني و اصلاحطلبان است، لذا بايد منصفانه و شفاف گفت كه ممكن است در جايي از اين مستند به بزرگنمايي روي آورده باشند اما القاي دروغ و تهمت به آن عين صدور تهمت و دروغ است. توقع ميرود رياست محترم جمهوري نسبت به محتواي آن به صورت مصداقي اظهارنظر كند و نسبت به آنجايي كه براي وي و اصلاح طلبان سخت آمده با صراحت اعلام نظر نمايند. دكتر روحاني صادقانه بگويد چه چيزي در اين سيدي تخريب شده است؟ ابهامگويي در افكار عمومي زيبنده دولتي كه مدعي شفافيت است، نيست. حقيقتهاي اين مستند را كه ديروز قابل افتخار بود و امروز موجب سرشكستگي شده است، به مردم بگويند. هر بينندهاي كه اندكي به مسائل سياسي ايران اشراف داشته باشد با مشاهده آن متوجه ميشود كه ناراحتيها از اين مستند از چرخشها و دگرديسيها نشأت ميگيرد. به قول دكتر روحاني وجدان عمومي بهترين مميزي و داور است. لذا بگذاريد در دانشگاهها و جامعه اكران شود تا خود مردم قضاوت كنند. از بالا به مردم نگويند سازندگان اين مستند تخريبگرند. بگذاريم مردم ببينند و تخريبگرها را بشناسند.
نویسنده : دكتر عبدالله گنجي
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: 10 ارديبهشت 1393 - 21:44
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 35]