واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا:
دغدغه خطیر این روزهای هاشمی چیست؟ تهران - ایرنا - سیاستمدار کارکشته با کوله باری از تجربیات فراز و نشیب های بسیار در بیش از یک قرن کنش سیاسی، که او گاه بر اوج و گاه بر مدار افول اش رج زده، اکنون در آستانه 80 سالگی در گرانیگاه خطیری قرار گرفته است.
آیت الله پس از هجمه های بی محابای هشت ساله و حملات بی وقفه توانست با یک فعل و انفعال حساب شده و هوشمندانه صحنه معادلات را دیگرگون کرده و مردی از جنس اعتدال را بر صدر هرم اجرایی کشور رهنمون کند و حال موفقیت دولت منتخب ملت و عملکردهای آن شاید بیش و پیش از هر کسی با نام او گره خورده و سرنوشت سال ها سیاست ورزی اش در گرو موفقیت یا عدم کامیابی دولتی است که اعتدالی می نامندش و از جنس تدبیر و امید است.
در طول تمامی ماه های سپری شده از عمر دولت یازدهم، منتقدین تام قامت و آشتی ناجوی دولت به هر نحوی از انحاء درصدد بوده اند تا در مسیر حرکت دولت اعتدال وقفه و خدشه ای وارد سازند و بدیهی است در اردوگاه مقابل نیز لازم می نمود که دلسوزان انقلاب و دولت برای مهار این اقدامات ایذایی فکری اندیشیده و اقداماتی را به منصه ظهور برسانند.
نکته آنکه کارگزاران قوه مجریه در این میانه با حجم عظیمی از روندهای معوج و نابسمانی های مفرط دست به گریبان هستند و بدیهی است که برای سامان بخشی به امور و رتق و فتق مسایل روزمره مردم نیازمند همتی مضاعف اند و طبیعی است که نتوانند در برابر هجمه های نامنصفانه رقبای سیاسی که خود علت العلل وضعیت موجود هستند واکنشی درخور نشان بدهند. مضاف بر اینکه حجم نابسمانی ها و تخریب ها در ساختارهای مختلف و حوزه های متکثر تا بدان حد است که در راستای منافع ملی طرح آنها در اذهان عمومی چندان به مصلحت نیست.
از طرف دیگر نیز دولت موظف است وضعیت عمومی کشور را سامان داده و برای حرکت در این مسیر لازم است از حاشیه سازی ها بدور بوده و تمام توان و پتانسیل خود را مصروف به این زمینه ها کند.
حال این نکته اما باقی می ماند که اگر قرار باشد به اقدامات ایذایی و تخریب های پی در پی منتقدینی که تمامی توان خود را برای صدمه به دولت بسیج کرده و با فراغ بال در پی آسیب زنی به روابط دولت- ملت هستند، سکوت اختیار شود آیا می توان به آینده ای مطلوب امیدوار بود؟ چرا که همگان می دانیم عملکردها هر چند عالی و مطلوب و ثمرات هر چند مثبت اگر بازخورد بیرونی و رسانه ای در افکار عمومی نسبت به آن وجود نداشته باشد، پروسه طی شده ابتر مانده و این خطر وجود دارد که هیاهو گران با اقدامات پوپولیستی و بازخوردهای انحرافی اذهان را نسبت به دولت مخدوش کرده و بازگشتی تازه به صحنه سیاسی رقم زده و یکبار دیگر هر چه رشته شده را پنبه کنند.
اینجاست که نقش بزرگان و عقلای قوم و وظایف خطیر و کارکردهای منحصر به فرد آنان هویدا می شود.
هاشمی هم دستی در حاکمیت دارد و هم مورد وثوق بخش قابل توجهی از مردم است و البته سعی وافری کرده که با مشی میانه روی و غیر قیم مابانه التفات منتقدین را نیز به سمت و سوی خود جلب کند و این سه ظرفیت توامانی که وی از آن برخوردارست در سیاستمدار دیگری یافت نمی شود و از آنجا که وی چند دهه ای است مروج گفتمان اعتدال بوده و دولت نیز همین خط مشی را دارد، می تواند در بزنگاه خطیر فعلی بسیار به کار آید و در برابر منتقدین تندرو و افراطی وزنه قابل اتکایی باشد.
آیت الله با توجه به همین اوصاف در دیدارهای متواتر و هدفمند خود نقش سخنگوی غیر رسمی و البته راهبر استراتژیک را بر عهده گرفته و بسیاری از نکاتی که دولتی ها نمی توانند و یا نباید بگویند را در سطح عمومی طرح و عرضه می کند و در این میان نقش رسانه ها برای تببین گفتار وی بسیار حایز اهمیت است.
هاشمی با ایثار از خود هزینه می کند تا ضربه گیر دولت باشد و بر اهل فن است که در این مسیر او را تنها نگذاشته و خردمندان و نخبگانی که خارج از دولت قرار دارند بر مداری که وی طی طریق می کند به طرح نکات و اشارات خود بپردازند.
این روزها عرصه فرهنگ توجه مضاعفی را به سمت و سوی خود جلب کرده از آن حیث که رهبر معظم انقلاب سال جاری را بدین نام مزین کردند و خواستار عزم جهادی در این عرصه خطیر شده اند.
حال اما تندروهای افراطی بی توجه به ضرورت های این نام گذاری عرصه فرهنگ و مولفه های آن را آماج انتقادات تند و غیر سازنده کرده و راه را به اشتباه طی می کنند.
در سوی دیگر مطابق روال مالوف بدون توجه به نکات زیر بنایی و اشارات راهبردی رهبر انقلاب بسیاری از نهادها و موسسات دولتی و غیر دولتی در پی برگزاری همایش ها و نمایش های روبنایی و کلیشه ای هستند، نکته ای که مصداق بارز دفاع بد و غیر مطلوب و سطحی نگری به این موضوع حساس و کلیدی است.
آیت الله اما این روزها با زهم سودای بزرگی در سر دارد و می خواهد آنگونه که بایسته و شایسته است حق مطلب را ادا کند. هاشمی در دیدارهای خصوصی خود در این روزها بر روی یک نکته کلیدی انگشت می گذارد. حرکت در مسیر احیای فرهنگ فردی برای اصلاح روندهای عمومی.
تمامی علمای علوم اجتماعی متفق القول اند که بازسازی فرهنگی و هر کنش اجتماعی، معطوف به احیای هنجارهای فرهنگ فردی اضلاع تشکیل دهنده اجتماع است و اگر فرهنگ شهروندی ارتقا بیابد در پیامدش فرهنگ عمومی را نیز متاثر از خود کرده و روندی مطلوب خواهد یافت.
تبیین چارچوب های فرهنگی زیست فردی در بستر اجتماعی نکته ای است که این روزها آیت الله با دغدغه بسیار به آن می نگرد و بر نخبگان است که این مسیر را پی گرفته و فارغ از شعار زدگی درصدد ترسیم چارچوب ها و تشریح الزامات زیست فرهنگی مطلوب در حوزه خصوصی برآیند، به خصوص که رئیس جمهوری یکی از سه شعار راهبردی خود را احیای اخلاق در سیاست نامید و این روزها منتقدین نامنصف تمامی چارچوب های فرهنگی و اخلاقی را در می نوردند و از دروغ و ریا و وارونه نمایی و قلب واقعیت هیچ ابایی ندارند.
منبع: خرداد
اول**1516
انتهای پیام /*
: ارتباط با سردبير
[email protected]
09/02/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]