تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837163331
انگیزه حیات بعد از 19 سال زندگی نباتی تنها خواسته یک بیمار «اماس» + تصاویر
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: انگیزه حیات بعد از 19 سال زندگی نباتی
تنها خواسته یک بیمار «اماس» + تصاویر
فاطمه دارابی با دنیایی از غم و اندوه و قلبی مهربان به دلیل بیماری «اماس» از 19 سال پیش زمینگیر شده و تنها سهم وی از دنیای روشن، تنفس است.
به گزارش خبرگزاری فارس از سنندج، اینجا «مریم» است، مرکز نگهداری از 16 سالمند در شهر سنندج، محلی که فضای سنگین حاکم بر آن از همان لحظه ورود به حیاط بر تمام وجودم سنگینی میکرد. از درب ورودی تا رسیدن به حیاط تنها چند پله بود، حیاطی با چند درخت که انگار هوای غمانگیز مرکز اجازه رشد را از آنان نیز گرفته است. حوض کوچک وسط حیاط هرچند با حرکت و جستوخیز ماهیها حیات را به حیاط سرا بخشیده است، اما ویلچر گوشه حوض باز هم سنگینی فضا را سنگینتر کرده است. وارد بخش مسکونی ساختمان که شدم، سایه سکوت را به خوبی میتوان بر دیوارهای آن احساس کرد، چند نفر مراقب در میان تختها مشغول تکاپو هستند. وارد یکی از اتاقها میشویم، در یک لحظه همه نگاهها به سویم میدود و تمام بغضها در گلویم گره میخورد. انسانهای مظلوم و فراموششدهای که با دیدن تازهواردان به یک باره سرک میکشند تا ببینند چه کسی پس از مدتها فراموشی یادی از آنها کرده است. از برق نگاهها و هیاهوی درون سالن به راحتی میتوان فهمید که در این وادی خاموشی و فراموش شده کمتر از آنکه فکر کنی به سراغشان آمدهاند. اینجا اتاق ایزوله است؛ محل زندگی چند پیرزن سالخورده که تمام زندگیشان در چارچوب تخت فلزی محصور مانده است.
سنگینی وزن هوای اتاق را نه تنها بر قلبم؛ بلکه بر روح و جانم احساس میکردم... فاطمه دارابی، یکی از ساکنان مرکز «مریم» است با دنیایی از غم و اندوه و قلبی مهربان که بیش از 19 سال است که به دلیل بیماری «اماس» زمینگیر شده است. زنی که بیماری رمق از جسم و جانش ربوده است... دانههای درشت اشک از چشمانش یکی پس از دیگر به پایین میغلطند... در جستجوی آغاز دیگری بودم، با پاک کردن قطرات ریز و درشت اشکهایش که نرم نرمک به صورت رنج کشیدهاش سرازیر میشد. بار دیگر سر صحبت را با او باز کردم..
نمیخواستم دنیای تلخ و محصورش را تلختر کنم، این بود که از روزهای قبل از بیماری و زمینگیر شدنش پرسیدم. از زندگی و بچههایش که امروز هر کدام برای خود صاحب زندگی و فرزند بودند صحبت کرد و از شب تلخی که برای نخستین بار طعم بیحس شدن و حرکت نکردن دستها و پاهایش را چشیده بود. میگفت: در یکی از شبهای فروردینماه سال 74 آن هنگام که چشمانم را در نیمه شب برای ادای نماز باز کردم، احساس سنگینی دست و پایم مرا به زمین میخکوب کرد... تلاش من در آن نیمه شب برای برخاستن از رختخواب بیفایده بود، صدایم به سختی از گلو بیرون میآمد، بهار طبیعت انگار زمستان زندگی را برایم به ارمغان آورده بود... نفسهایم به شماره درآمده بود، انگار قلبم از سینه کنده میشد، همسرم که متوجه شد فوراً مرا به بیمارستان رساند، چند روزی برای تشخیص این میهمان ناخوانده بستری شدم. تشخیص اول سکته خفیف بود و همین تشخیص مانع از پیگیری مریضیام به صورت جدی و تخصصی شد. بیماری به صورت کامل رمق از پاهایم گرفت و برای همیشه زمینگیرم کرد. آخرین فرزندم در آن زمان کمتر از سه ماه داشت، اما به دلیل مشکلات جسمانی، شوهرم از خانه بیرونم کرد. قطرات درشت اشک بار دیگر از ابر چشمانش باریدن گرفت تا شاید مرهمی بر قلب شکست خورده و آتش سوزان درونش باشد... نگاهش به صورتم خیره شد و در میان بغض گلو و قطرات اشک از من خواست که اشکهایش را پاک کنم... خداوند از من آهی از تو نگاهی، خدا بزرگتر از آن است که وصف شود، سنگ میپوسد کوه ریزش میکند، آدم میمیرد، اما یادگاری میماند، در ناامیدی بسی امید است، پایان شب سیه سفید است و... اینها مطالبی بود که با رنگهای مختلف بر دیوار پشت سرش جلوهنمایی میکرد، از او میپرسم، این خطاطیها کار کیست.
وی میگوید: دوستانم برایم نوشتهاند، میخواهم برای همیشه به یادگار بماند... 10 سال اول که در سالمندان بودم شرایطم کمی بهتر بود و میتوانستم حداقل بعضی از احتیاجهای خود را برطرف کنم. سهم الان من از زندگی تنها نفس کشیدن است، اما با این وجود خداوند را شاکرم و هیچ وقت از وضعیتم گلهای ندارم.. زیر سایه خداوند بزرگ نفس میکشم و راضی به رضایش هستم تا چه بخواهد و چه کرم کند. همه زحماتم به گردن مراقبان دلسوز و مهربانی است که در این مرکز به من و امثال من خدمت میکنند. گاهی آنقدر خسته میشوند که دلم به حالشان میسوزد و از اینکه مجبور به نگهداری از افراد ناتوانی همچون من هستند رنج میکشم و از خدا میخواهم مرا به دلیل این همه زحمت که به آنها میدهم ببخشد... فرزندانم هم گاهی به من سری میزنند، اما مشکلات زندگی اجازه مراقبت کردن از من را به آنها نمیدهد، خودم هم انتظاری ندارم.
از مسئولان و مردم خیرخواه میخواهم با توجه بیشتر به این مراکز، بستر را برای آسایش و راحتی بیشتر ساکنان آن فراهم کنند تا در این سالهای آخر زندگی تنها غمشان دوری از فرزندان باشد و با مشکلات دیگری دست و پنجه نرم نکنند. سرم را که بر میگردانم اشکهای چشمان مادری که تنها در گوشه تختش نشسته و اشک میریزد، دلم را ریش میکند. فاطمه خانم را با دنیایی از خاطرات و غمهایش به امید رسیدن به تنها خواستهاش به خدا میسپارم و همزبان نجیبه خانم میشوم...
موهای سپیدش از زیر روسری مشکیاش بیرون زده، نگاهش بیقرار و ناآرام است، انگشتهایش مدام توی هم پیچ و تاب میخورند و صدایش رفته رفته میلرزد. میگوید: در این سرای بیکسی کسی به در نمیزند، به دشت پرملال من پرنده پر نمیزند... از درد تنهایش که میگوید، بازهم اشک از چشمانش جاری میشود، دستانش را به آرامی در حالی که گوشه روسریاش را گرفته به سمت صورتش حرکت میدهد. اشک که از چشمانش به پایین سرازیر میشود، از میان چروکهای ریز و درشت صورتش که حکایت از سالها زندگی و تجربه است، به پایین سرازیر میشود... اشک میریزد و از ناملایمات روزگار و غصههای تنهایی در این مرکز نگهداری حرف میزند. سهمش از مادری تنها دختری است که فرسنگها دور از او در سقز به همراه همسرش که جانباز شیمیایی است روزگار میگذراند.. زندگی در کنار فرزندش تنها آرزوی روزهای پایانی زندگیش است. میگوید: دخترم آنقدر مشکل دارد که دیگر توان نگهداری از من را هم ندارد... اشک امانش را میبُرد، در خود جمع میشود، شانههایش به لرزه در میآید، شانههایی که روزگاری نهچندان دور ستون خانهای محکم بود و امروز در زیر کوله بار و غم تنهایی خمیده شده است.... کاش میشد کاری برای دل غمگینش میکردیم و دستان مهربانش را که رنج ایام بر آن پینه بسته در دستان دخترش مینهادیم تا در این روزهایی که به نام زن و روز مادر نامگذاری شده گل لبخند را بر لبان این مادر غمگین هدیه میکردیم.. .................. اینکه در دنیایی که در حال تغییر و تحول است نباید بهانه گذر از جامعه سنتی به سوی مدرن و متعاقب آن کوچک شدن خانوادهها موجب بیاحترامی و قدرنشناسی آنان شده و در گوشه آسایشگاهها در انتظار مرگ تنها بمانند و حتی ماهها و بلکه سالها از نعمت دیدار و ملاقات فرزندانشان محروم شوند. تجربه نشان داده است در اکثر موارد، زندگی در سرای سالمندان بر بیماری مداوم، غم و اندوه و افسردگی آنان افزوده و هیچ وقت جای کانون گرم خانواده را نخواهد گرفت و احساس اضافه و سربار بودن را در آنان تقویت خواهد نمود، با اینکه وجود خانه و آسایشگاههای سالمندان که پرسنل آن زحمات زیادی را متقبل میشوند، برای برخی سالمندان فاقد حامی ضروری است، اما نباید فرزندان به امید این آسایشگاهها والدین خود را به فراموشی بسپارند. وقتی با اولین گریه متولد میشوی به مادر معنی زندگی را میبخشی، شروع به راه رفتن که میکنی دستان مادر را تکیهگاهت قرار میدهی و وقتی ناملایمات زندگی خم به ابرویت انداخت، آغوش مادر را آرامشبخشترین مکان دنیا میبینی، اما بعضی وقتها فراموش میکنی لحظه زمین خوردنهای کودکی و اشکهای پنهان مادرت را… آنگاه است که بدون هیچ تأملی مادر مهربان را که تمام سالهای جوانیشان را برای رسیدن به این نقطه سپری کرده و امروز گرد پیری بر سرو رویش نشسته، فراموش میکنی و نامهربانانه مادرت را پشت دیوارهای فراموشی به امان خدا رها میکنند. امروزه مادران زیادی همچون بهجت و فاطمه خانم در گوشهسراها و مراکز سالمندان شبها را به امید دیدار فرزندانشان به شب میدوزند و شب به امید دیدن رویا و سلامتی فرزند تا صبح اشک میریزند... ============== گزارش از شیرین مرادی ============== انتهای پیام/79002/ذ40/ف4004
93/02/04 - 03:40
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 45]
صفحات پیشنهادی
روایت سیدحسن خمینی از دیدارش با خالق «صد سال تنهایی»/ مارکز پرسید: مگر کتابهای من در ایران چاپ شده!
روایت سیدحسن خمینی از دیدارش با خالق صد سال تنهایی مارکز پرسید مگر کتابهای من در ایران چاپ شده فرهنگ > ادبیات - ایسنا نوشت در پی درگذشت گابریل گارسیا مارکز نویسنده مشهور آمریکای لاتین حجتالاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی خاطرهای از خود در ملاقات با واعضای جانباز هشت سال دفاع مقدس، شهد زندگی به کام سه بیمار ریخت
اعضای جانباز هشت سال دفاع مقدس شهد زندگی به کام سه بیمار ریخت شیراز - ایرنا - اهدای اعضای شادروان احمد شهابی جانباز هشت سال دفاع مقدس شهد زندگی را به کام سه بیمار نیازمند پیوند عضو ریخت مدیرانجمن خیریه حمایت از بیماران کلیوی فارس سه شنبه با بیان این مطلب در گفت و گو با ایرنادبیات ایران حداقل 10 سال تحت تاثیر «صد سال تنهایی» بود / غبرایی از مارکز میگوید
ادبیات ایران حداقل 10 سال تحت تاثیر صد سال تنهایی بود غبرایی از مارکز میگوید فرهنگ > ادبیات - مهدی غبرایی مترجم میگوید که ترجمه کتاب صد سال تنهایی گابریل گارسیا مارکز حداقل 10 سال ادبیات ایران را تحتتاثیر قرار داد به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین مهدی غبراییپایان زندگی مردی که صد سال تنهایی را روایت کرد / میرعباسی: همه مقهور داستانگویی مارکز میشدند
پایان زندگی مردی که صد سال تنهایی را روایت کرد میرعباسی همه مقهور داستانگویی مارکز میشدند فرهنگ > ادبیات - کاوه میرعباسی میگوید که گابریل گارسیا مارکز داستانگوی خارقالعاده و کمنظیری بود که توانست روایت کردن را دوباره در ادبیات زنده کند الهه خسروی یگانه خباز سر گیری عملیات احداث بیمارستان تامین اجتماعی خوی/ وعده ای که بعد از 2 سال تکرار شد
استانها شمال آذربایجان غربی مهر گزارش می دهد از سر گیری عملیات احداث بیمارستان تامین اجتماعی خوی وعده ای که بعد از 2 سال تکرار شد ارومیه - خبرگزاری مهر بیمارستان تامین اجتماعی خوی که از سال 66 عملیات احداث آن آغاز و طی 27 سال گذشته شاهد اتفاقات زیادی بود و وعده های عملی نگابریل گارسیا مارکز پیش از «صد سال تنهایی»
گابریل گارسیا مارکز پیش از صد سال تنهایی فرهنگ > ادبیات - نویسنده فقید کلمبیایی سالها پیش از نوشتن صد سال تنهایی جادو و افسانه را در روزنامهنگاری کشف کرد به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین گابریل گارسیا مارکز گفته بود همیشه خودش را یک خبرنگار میدید تا یک رمان&اهدای عضو کودک هفت ساله، به سه بیمار در شیراز زندگی دوباره بخشید
اهدای عضو کودک هفت ساله به سه بیمار در شیراز زندگی دوباره بخشید شیراز - ایرنا- مدیر انجمن خیریه حمایت از بیماران کلیوی فارس گفت با عمل جراحی در شیراز پیوند اعضای بدن شادروان امیرمهدی بدری هفت ساله به سه بیمار نیازمند زندگی دوباره بخشید نادر معینی چهارشنبه در گفت و گو با ایرناهدای اعضای جوان 19 ساله به سه بیمار زندگی دوباره بخشید
اهدای اعضای جوان 19 ساله به سه بیمار زندگی دوباره بخشید شیراز - ایرنا - مدیرانجمن خیریه حمایت از بیماران کلیوی استان فارس گفت اهدای اعضای جوان 19 ساله مرحومه مریم فرزانه که دچار مرگ مغزی شده بود به سه جوان نیازمند پیوند عضو در شیراز زندگی دوباره بخشید نادر معینی شنبه درگفت وسن امید به زندگی در بیماران هموفیلی از مرز 40 سالگی عبور کرده است
اجتماعی بهداشت و سلامت سن امید به زندگی در بیماران هموفیلی از مرز 40 سالگی عبور کرده است مدیرعامل سازمان انتقال خون ایران با عنوان این مطلب که سن امید به زندگی در بیماران هموفیلی از مرز 40 سالگی عبور کرده است اظهارداشت امروز بحث ارتقای کیفیت زندگی این بیماران مطرح است که بتوپروانههای زرد به پرواز درآمدند / آخرین وداع با خالق «صد سال تنهایی»
پروانههای زرد به پرواز درآمدند آخرین وداع با خالق صد سال تنهایی فرهنگ > ادبیات - مراسم یادبود گابریل گارسیا مارکز نویسنده فقید کلمبیایی دوشنبه در مکزیکوسیتی برگزار شد به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین طرفداران و خانواده گابریل گارسیا مارکز با گل و موسیقی برای آخرینرئیس بیمارستان ولیعصر(عج) خرمشهر عنوان کرد بازگشت پیرمرد 94 ساله خرمشهری به زندگی
رئیس بیمارستان ولیعصر عج خرمشهر عنوان کردبازگشت پیرمرد 94 ساله خرمشهری به زندگیرئیس بیمارستان ولیعصر عج خرمشهر جزییات و چگونگی بازگشت دوباره پیرمرد 94 ساله خرمشهری به زندگی را عنوان کرد به گزارش خبرگزاری فارس از خرمشهر علی نشاط ظهر امروز در جمع خبرنگاران اظهار کرد دو شب گذشت665 نفر پارسال بادریافت اعضای بیماران مرگ مغزی زندگی دوباره یافتند
معاون اداره پیوند و بیماری های خاص وزارت بهداشت 665 نفر پارسال بادریافت اعضای بیماران مرگ مغزی زندگی دوباره یافتند ساری - ایرنا - معاون اداره پیوند و بیماری های خاص وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی گفت پارسال 665 نفر با دریافت اعضای بیماران مرگ مغزی در کشور زندگی دوباره پیدارعایت سبک زندگی سالم از بروز بیماریهای غیرواگیر پیشگیری می کند
رعایت سبک زندگی سالم از بروز بیماریهای غیرواگیر پیشگیری می کند شهرری – ایرنا - کارشناس تغذیه اداره بهزیستی شهرستان ری گفت بسیاری از موارد ابتلا به بیماری های غیرواگیر ریشه در سبک زندگی انسانها دارد که با ترویج فرهنگ تغذیه سالم می توان از بروز آن پیشگیری کرد فریبا رحمانپور روز سکاهش قیمت سهام امسال بعد از مجامع
مدیر عامل سابق فرابورس پیش بینی کرد کاهش قیمت سهام امسال بعد از مجامع خبرگزاری پانا مدیر عامل سابق فرابورس شرایط فعلی را مساعد بازگشت رونق به بازار سرمایه دانست و پیش بینی کرد با توجه به اصلاح قیمت ها و افت زیاد در بسیاری از نمادها طی چند ماه گذشته امسال قیمت سهام بعد از برگزارآشنایی با تازه های علمی بیماری های روده بزرگ در کنگره سالانه کولورکتال
آشنایی با تازه های علمی بیماری های روده بزرگ در کنگره سالانه کولورکتال شیراز - ایرنا هشتمین کنگره بین المللی سالانه کولورکتال با محوریت ترومای روده بزرگ و بررسی صدمات وارده به آن طی دو روز در شیراز برگزار شد به گزارش خبرنگار ایرنا قائم مقام رییس دانشگاه علوم پزشکی شیراز در آصدوقیسها در همایش «حکیم طهران»: مکتب فلسفی طهران ۲۰۰ سال قدمت دارد
صدوقیسها در همایش حکیم طهران مکتب فلسفی طهران ۲۰۰ سال قدمت داردپژوهشگر حوزه فلسفه گفت جمیع علوم عقلی از اشراق کلام عرفان و در حوزه طهران تدریس میشد و آشنایی ایرانیان با فلسفه غرب هم در همین حوزه اتفاق افتاد آقاعلی زنوزی از پیشگامان این مکتب است به گزارش خبرنگار آیین وسال گذشته صورت گرفت فعالیت 528 هزار نفر روز در برنامههای بسیج سازندگی زنجان
سال گذشته صورت گرفتفعالیت 528 هزار نفر روز در برنامههای بسیج سازندگی زنجانمسئول سازمان بسیج سازندگی سپاه انصارالمهدی عج استان زنجان گفت در سال گذشته 528 هزار و 971 نفر روز در برنامههای بسیج سازندگی استان زنجان فعالیت کردهاند فرهاد امندی امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در-
گوناگون
پربازدیدترینها