واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: دوشنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۱:۴۴
در شب جلال خالقی مطلق گفته شد: کسانی که روی شاهکارهای ادب فارسی کارهای گسترده و ماندگار کردهاند، عاشق و تنها بودهاند. همچنین عنوان شد فراغت انجام کار درباره فرهنگ ایران در دیار غریب بیشتر فراهم است. به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) صد و پنجاه و هشتمین شب از شبهای مجله بخارا به جلال خالقیمطلق اختصاص داشت که عصر یکشنبه 7 اردیبهشتماه برگزار شد. این مراسم با اجرای علی دهباشی- مدیرمسئول مجله بخارا - و با پخش تصویر قسمتی از گفتار ایرج افشار در رونمایی از شاهنامه به تصحیح خالقی مطلق آغاز شد. سپس ژاله آموزگار از دکتر خالقی و فرّه ایرانی سخن به میان آورد و گفت: کیست که نداند که ابوالقاسم فردوسی 30 سال رنج برد تا برگه هویت ما را با خامه جادوییاش جاودانه کند و چنان اشتیاقی در ایراندوستی در دل فرزندان آیندهاش به وجود آورد که از میان آنها هم یکی دکتر خالقی باشد که برای بهتر عرضه کردن دستاورد 30 سال رنج فردوسی، 35 سال عمر و سلامتیاش را وقف کند تا این دفترهای انتقادی شاهنامه در دسترس همگان قرار گیرد. انگیزه این رنجهای سالیان دراز چه میتواند باشد؟ آیا فرّه ایرانی نقشی بازی نمیکند؟ او تاکید کرد: من بر این باورم که هر ایرانی حتی بدون این که خود بداند یا بخواهد، دلبسته این سرزمین است. برای این که ایرانی زاده شده است و فرّه ایرانی ناخودآگاه در تاروپود وجودش جای گرفته است. این فرّه با نسلها پیش میآید به نسل ما هم میرسد و در وجود دکتر خالقی نیز جای میگیرد. آموزگار همچنین گفت: گاهی فرّه جایگزین شده از برخی انسانها به دلیل زشت کاریها، خیانتها، نادرستیها و به جای نیاوردن خویشکاریها میگریزد. اما همین فرّه بود که دکتر خالقی را پشت میز نشاند و نگذاشت حتی به بهای خم شدن پشت و دردهای جسمانی دیگر قلم از دستش بیفتد و اکنون دکتر خالقی و نسل ما، دلنگران چشم به نسل بعد خود دوختهایم. آنها چگونه پاسخگوی فرّه ایرانی خواهند بود. در ادامه محمد استعلامی با اشاره به کار بزرگ فردوسی در شاهنامه، شاهنامهپژوهان را عاشق خواند و گفت: در روزگار ما هم کسانی که روی شاهکارهای ادب فارسی کارهای گسترده و ماندگار کردهاند، عاشق و تنها بودهاند و اگر این کارها را در همین آب و خاک هم به انجام رسانده باشند، همراه با غربتی بوده است که عاشقان در وطن خود هم آن غربت را دارند. من امروز بر حسب اتفاق در یک سفر کمتر از دو هفته در تهرانام و این فرصتی است که ارادتم را به دکتر خالقی ابراز کنم و از دهباشی عزیز هم باید سپاسگزار باشم که او هم با چنان عشقی این گونه فرصتها را فراهم میکند تا ما عاشقانِ در غربت نشسته گاه دیداری داشته باشیم و بگوییم که برای پاسداری از فرهنگ ایران در یک سنگریم. این را هم بگویم که اگر ما غربتنشین شدهایم، واقعیت این است که فراغت این کارها در آن دیار غریب بیشتر فراهم است و در واقع ما یک دم بیرون از این آب و خاک نیستیم. همچنین در این مراسم امیر صادقی سلم و تور را شاهنامهخوانی کرد. محمود امیدسالار هم در این مراسم درباره خالقی مطلق گفت: از دیدگاهِ من خالقی شبیه است به آلفرد ای. هاوسمن، شاعر و محقق بزرگ انگلیسی که در سال 1911 به استادی ادبیات لاتین در ترینیتی کالج دانشگاه کمبریج منصوب شد و سالها در آن منصب انجام وظیفه کرد. علت تشابهِ خالقی به هاوسمن آن است که خالقی هم شاعرِ خوبی است و هم محققِ تیزهوش و محتاطی است. همانطور که مقاله معروفِ هاوسمن، "انطباقِ اندیشه بر فنّ تصحیح" که در سال 1922 به چاپ رسید انقلابی در نحوهی تصحیحِ متون کلاسیک اروپایی به وجود آورد، به نظرِ من، سری مقالاتی که خالقی در باب شاهنامه، نسخههای شاهنامه و شیوه تصحیحِ متن در ایراننامه منتشر کرد نیز نقطه تحول این فن در مملکت خودمان به شمار میرود. البته پیش از خالقی، قزوینی، بهار، فروزانفر، همایی، مینوی و عدهای دیگر از دانشمندانِ بزرگِ ما در این رشته کارهای بسیار مهمی انجام داده بودند. اما هیچکدام شیوه کارِ خودشان را به آن روشنی و روشمندی که خالقی در مقالاتِ خود در بابِ جنبههای گوناگونِ تصحیح بیان کرده است، عرضه نکرده بودند. پژمان فیروزبخش هم در این مراسم درباره خالقی مطلق گفت: شخصیت علمی استاد خالقی مطلق چندوجهی است و البته این شاهنامهشناسی است که بر دیگر جنبههای دانش و ذوق او غلبه دارد. شاید برخی در این جمع ندانند که او شاعر، داستاننویس و طنزپرداز خوبی نیز هست. گرچه اینها همه تفنن او بوده است؛ اما همین تفننها هم امروز برای ما ارزشمندی بسیار دارد، چون از ذهن مردی دانشمند و صاحب ذوق بیرون تراویده است. جمع دانش و ذوق در وجود فرد از مقوله اضداد است و برخورداری از این هر دو در وجود کمتر کسی دیده می شود. زیرا از طرفی تحقیق ژرف و دقت در جزییات، خواه ناخواه از ذوق فرد میکاهد و از طرف دیگر افراد صاحبذوق کمتر حوصله پژوهش دارند. در ادامه جلال خالقی مطلق با سپاسگزاری از سخنان حاضران، عنوان کرد: من واقعاً امروز سپاسگزار شما دوستان هستم و نمیدانم به چه زبانی این همه لطف و مهربانی را ادا کنم. سپاسگزارم از آقای دهباشی که این محبت را در حق من کردند. سپاسگزارم از استادان عزیز که بر من منت گذاشتند و این همه غُلو درباره من کردند. او ادامه داد: ما شب بخارا میگیریم و از خدمتکاران فرهنگ ایران تجلیل میکنیم، انصافاً باید شب فرهنگ ایران گرفت. خدمتکاران باید از فرهنگ ایران سپاسگزاری کنند. ما هر چه داریم مدیون این فرهنگیم. ما چیزی طلبکار نیستیم از این فرهنگ، بلکه بدهکار هستیم، زیاد بدهکار هستیم. چون در تمام طول این سالها اگر من روی یک اثر 40 سال کار کردم، دیگران روی 10 اثر کار کردند. ما لذت بردیم، عمیقاً لذت بردیم، سود معنوی بردیم. بنابراین فرهنگ ایران چه بدهکاری به ما دارد؟ ما هستیم که به این فرهنگ بدهکاریم. خالقی مطلق افزود: امیدوارم فرصتی دست دهد و من هم چند ماهی در ایران باشم و با دانشجویان عزیز، با جوانان عزیز، نه به صورت درس، و نه به صورت استاد و شاگردی که استاد در آن بالا باشد، بلکه به صورت یک میزگرد تئوریهای تصحیح را با کار روی متن به یکدیگر نشان بدهیم. ولی سرنوشت چیز دیگری است و همانطور که آقای استعلامی گفتند ما دور از وطنیم، ولی همیشه در وطنیم. دوستان عزیز، من خاطر و خاطره شما را هیچ وقت فراموش نمیکنم. هر قدر هم دور از شما باشم، همیشه به یاد شما خواهم بود و این لحظات را هرگز فراموش نخواهم کرد. انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 75]