واضح آرشیو وب فارسی:الف: درآمد فوتبالیست و بازیگر باید بیشتر از استاد و تحصیل کرده باشد
دکتر یاسر سبحانی فرد، 8 اردیبشت 93
تاریخ انتشار : دوشنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۵۹
اگر در جمعی فرهیخته یا مدعی دانستن قرار گرفته باشیم ، اگر در کلاسی پای صحبتهای خارج از درس شده یک استاد بنشینیم و بالاخره اگر تحصیل کرده ای از حقوق و درآمد خود صحبتی به میان بیاورد می توان این جمله و یا جملاتی مترادف آن را شنید که :" این چه وضعیتی است که فوتبالیست و بازیگر و خواننده در آن درآمد میلیاردی دارند اما استاد دانشگاه و دانشمند و تحصیل کرده وضعیتشان این است و . . . . . : "این نوشتار به صورت بسیار گذرا به این موضوع پرداخته و مدعی است که چنین ادعاهایی از جنس حرفهای باطل است. درآمد به ارزش آفرینی است/ مبنای ارزش چیست؟واضح و مبرهن است که پول و درآمد باید در پی ایجاد ارزش به افراد داده شود. وقتی استادان دانشگاه و یا دیگر تحصیل کرده ها چنین حرفهایی را می زنند ادعا دارند که تنها خروجی کار آنها ارزش است. یعنی ارزش فقط آموزش دیگران و بیشتر از دیگران مطالعه کردن است. خندان و سرگرم کردن و خوشحال کردن دیگران ارزش نیست.درآمد به ارزش آفرینی است / برخی استادان و تحصیل کرده ما چه ارزشی ایجاد می کنند؟وقتی کمی با دقت به موضوع نگاه شود دیده می شود که اتفاقا کاری که یک فوتبالیست و بازیگر انجام می دهد ارزشمند تر است. مبنای ارزشمند بودن را مردم و عرف مشخص می کنند. یک فوتبالیست وقتی به استادیوم می آید ۱۰۰ هزار نفر حاضرند چند هزار تومان بدهند تا به ورزشگاه بیایند و چند ساعت با او خوش باشند. میلیونها نفر حاضرند از کسب و کارشان بزنند و برای خود هزینه ایجاد کنند که به خانه برسند و فوتبال نگاه کنند. خوب حالا وقتی کانال ۴ استاد دانشگاهی صحبت می کند چند نفر حاضرند چند دقیقه به او گوش دهند؟دور نرویم گاهی برخی از این استادان حق به جانب به گونه ای هستند که حتی ۱۰ دانشجو هم در سر کلاس نمی خواهد به حرف او گوش دهد. استاد داریم تا استاد. اگر استادی داشته باشیم که مردم از ان منفعت استنباط کنند سخنرانی او نیز پر بیننده می شود و حتی حاضرند وقت و پول خرج کنند اما نه اینکه هر استادی برای خود ادعایی بکند در حد بالا. در بسیاری از موارد وقتی این تحصیل کرده های ما را می گذارند تا کاری را انجام دهند و یا محصولی را تولید کنند یا خدمتی را ارئه کننده آنقدر کار را خراب می کنند که باید برای بازگشت به حال اول کلی هزینه کرد حالا ارزش آفرینی شان پیشکش مگر استاد، دانشمند و تحصیل کرده برای پول تلاش کرده است؟ / وقتی تحصیل کرده ها به کاه دان زده اندنکته دیگری که در این جنس صحبتها پنهان مانده همان ارزش است. تو گویی استادان دانشگاه نیز خود را با پول می سنجند. یعنی درس خوانده اند برای پول که اینگونه بی تابی می کنند که چرا از فوتبالیست کمتر درآمد دارند. خوب اگر اینگونه است و پول مبنای ارزش است ایشان خود نقض غرض کرده اند. استادی که برای پول درس خواند است همان بهتر که نمی خواند.خوب او یک راه برای پول درآوردن انتخاب کرده و بازیگر سینما هم راه دیگری . اینکه مردم به او توجه نمی کنند تقصیر بازیگر سینماست؟ مشکل اینجاست که این گونه استادان بدترین راه برای پول درآوردن را انتخاب کرده اند که همان درس خواندن است.حالا قرار نیست کسی تاوان این انتخاب اشتباه آنها را بدهد.ایشان با درس خواند خود به کاهدان زده اند. البته باید گفت که باید این قشر نیز مانند اقشار دیگر محتاج نباشد که البته غالبا در این حد نیز فقیر نیستند.نتیجه گیری : شان اجتماعی و قدرت تشخیص خود را چند می فروشید؟ / راهکار چیست؟استادان پول دوست باید توجه داشته باشند که اگر معیار ایشان نیز پول است پس فرقی بین ایشان و فوتبالیست و بازیگر و خواننده نیست جز اینکه مردم به هر کس بیشتر توجه کنند.ایشان نباید فراموش کنند که اصل شغل ایشان در شان اجتماعی آن است. بسیاری از استادان فرهیخته هستند که جایگاهشان را میلیاردها تومان هم نمی فروشند.گاهی استاد دانشگاه تهران حاضر نیست ۱۰ میلیارد بگیرد و این جایگاه را با عضویت هیات علمی دانشکاه فلان عوض کند چه برسد به اینکه بخواهد خواننده باشد.البته خیلی ها هم هستند که ممکن است این کار را بکنند وبالاخره هر کسی یک قیمتی دارد.راهکار این موضوع تمایل مردم است و تلاش و مفید بودن استاد دانشگاه. اگر استاد موثر باشد و علم داشته باشد و این علم واقعی او به عمل برسد و عالم بی عمل نباشد مردم و دولت ها هم با ایشان اهمیت داده و حتی درآمدشان نیز بیشتر می شود ولو اینکه پول ارزش غایی مورد نظر ایشان نباشد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]