واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: وقتی مسئولان دست میجبانند، نتیجه اینچنین درخشان میشود
در سایه چنین اقدامی، هم خطاکارن حساب کار دستشان خواهد آمد که سخت ترین عقوبتها را میبایست در قبال اعمالشان انتظار بکشند، هم پروندههای گره خورده که گاه عمرشان به بیش از ده سال میرسد، فرجام خواهند یافت و حاشیههای همراه آنها به پایان میرسد، هم شائبه تطویل رسیدگی به این پروندهها که به باور اولیای دم مانع از برقرار عدل میشود، رفع خواهد شد و ...
کد خبر: ۳۹۶۲۷۱
تاریخ انتشار: ۰۷ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۵:۲۹ - 27 April 2014
کاش در میان این همه اخبار خوش، نمیشنیدیم که فردی در روزهای اخیر پس از نوزده سال تحمل زندان، اعدام شد و کارش به رضایت اولیای دم ختم نشد.
به گزارش «تابناک» ، پس از آنکه در روزهای انتهایی سال 92، با دستور رئیس دستگاه قضا رسیدگی عاجل به پروندههای قصاص در دستور کار قضات قرار گرفت، شاید مسئولان این قوه هم دورنمایی اینچنین در ذهن نداشتند که با تعیین تکلیف شدن این پروندهها، موجی از گذشت در کشور فراگیر شده و تمامی پروندههای منجر به قصاص نفس، تحت تاثیر بزرگواری اولیای دم، رنگ بخشش بگیرند.
پروندهها به سرعت رسیدگی شدند و رای نهایی آنها صادر شد تا شیب ملایمِ (اگر نگوییم کند) بخشش در ماجراهایی که به رای قصاص نفس قاتلان رسیده بود، تبدیل به موجی بزرگ از بخشش شده و به گفته سخنگوی دستگاه قضا، سیصد پرونده با رضایت اولیای دم، به اعدام قاتل نرسد.
بدین ترتیب با پای کار آمدن مسئولان، اتفاقی رقم خورد که مردمی و بی نهایت زیباست و در بطن آن حرفهای فراوانی نهفته است؛ حرف هایی که نه از جنس جرم زدایی و بخشش محکومان بر اساس مجوزهای قانونی، که از جنس رافت مردمی و شیرینی گذشت از حق برای بازگشت محکومان به حیات است و رگههای خالصی از اجرای عدالت در آن به چشم میخورد.
از آن دستور تا به امروز، اوضاع به گونهای متحول شده که تقریبا روزی نیست از بخشش محکوم به اعدامی با دریافت رضایت اولیای دم نشنویم. از بخشش محکومی با وساطت قاضی پرونده گرفته تا رضایت اولیا دم به محکومی که چهارده سال در انتظار رسیدن لحظه وداع با زندگی، شب و روز را در زندان به سر برده و احتمالا به جبر سپری شدن زمان فکر بخشش را از ذهنش پاک کرده بوده اما اکنون مورد بخشش قرار گرفته است.
گویی روحی تازه در کالبد اجتماع دمیده شده باشد که حتی پروندههای خاک گرفته و قلب های سخت شده از داغ های وارد آمده در سالهای قبل نیز در این روزها متحول میشوند و بخشش محکومان به اعدام از پروندههایی که حق قصاص در اختیار اولیای دم قرار گرفته، جوانه میزند و موجی مثبت از کشورمان به سمت جهان ساطع میشود.
اینقدر شرایط متفاوت شده که حاضران در مراسم اعدام، همان افرادی که حضورشان بارها و بارها دستمایه نقدهایی در داخل و خارج کشور شده و به باور برخی، ضرورت برچیده شدن اعدام ها در ملا عام را یادآوری میکرد، به درخواست بخشش فرد اعدامی گره میخورد و در چندین و چند مورد که با بخشش همراه شده (اینجا، اینجا و اینجا را بخوانید) با سوت و کف و اشک حاضران همراه میشود.
عامل شکل گیری این اتفاق های مثبت هرچه که باشد، مهم این است که خانواده افرادِ عزیز از دست داده احساس تنهایی نکرده و در فراغت و آرامش، با علم به آنکه فرد مقابلشان محکوم شده و مقصر قطعی شناخته میشود، نظرشان را از حق قصاص به رحمت و بخشش سوق میدهند تا قامت بزرگواری و کرم بیابند؛ قامتی قهرمانانه که جای ستایش دارد و هم بازگشت یک فرد خطاکار به جامعه را کلید میزند و هم بازگشتی همراه با خوشی برای این خانوادهها به جامعه ارمغان میآورد.
اما چه تضمینی هست که این روند تداوم بیابد و مهم تر از آن، چه باید کرد که موج بخشش ها، توقع خطاکاران برای بخشوده شدن را به همراه نیاورد؟
برای پاسخ به این پرسش ها، میبایست نخست از موج خوبی های رقم خورده اخیر بگذریم و فارغ از آنکه تلاش چه کسی و یا کسانی مسیر گذشت را تا این اندازه هموار کرده، به این مهم بپردازیم که نقش نهادهای مختلف در تداوم مسیر چه باید باشد؟
آنچه در وهله نخست میتوان دریافت، بی شک تعیین تکلیف پروندههای قصاص نقش موثری در این ماجرا ایفا کرده است. اگر این گزاره را بپذیریم، میبایست از مسئولان دستگاه قضا بخواهیم به یمن اتفاقات مبارکی که پس از این اقدام رقم خورده و تداوم یافته، دست کم سالی یکبار چنین پروسهای به تکرار در آمده و هم و غم این دستگاه برای منتج شدن پروندههایی از این دست به رای، گذاشته شود.
در سایه چنین اقدامی، هم خطاکارن حساب کار دستشان خواهد آمد که سخت ترین عقوبتها را میبایست در قبال اعمالشان انتظار بکشند، هم پروندههای گره خورده که گاه عمرشان به بیش از ده سال میرسد، فرجام خواهند یافت و حاشیههای همراه آنها به پایان میرسد، هم شائبه تطویل رسیدگی به این پروندهها که به باور اولیای دم مانع از برقرار عدل میشود، رفع خواهد شد و علاوه بر اینها ده ها خوبی دیگر هم حاصل خواهد آمد.
جدای این رویکرد، میبایست با پرداختن به خانوادههایی که میبخشند، -چیزی شبیه آنچه در برنامه نود رخ داد و در یک شب به دلجویی از خانواده مقتول پرداخته شد و در شبی دیگر، گفتوگو با اولیای گذشت کرده در دستور کار قرار گرفت،- نقطه نظر ایشان را به جامعه بازتاب داد تا شاید آنها که در شرایط مشابه ایشان هستند، در کلام ایشان استدلالی برای گذشت بیابند و به این واسطه، گذشت از گزینهای مهجور مانده به رویکردی عمومی تبدیل شود. بی شک اگر اینچنین خلق و خوهای مثبت جامعه تقویت شود، اثرات مثبت آن به همه خواهد رسید.
اینجاست که با بکارگیری روشهایی از این دست، هم میتوان به تداوم موج گذشت امیدوار بود و هم از این نگرانی که مبادا از جرم های به سنگینی قتل، قبح زدایی شود، جدا شد چراکه قصاص حق اولیای دم است و تضعیف آن، جامعه را دچار مشکل خواهد کرد؛ همانگونه که گذشت، اوج بزرگی اولیای دم را نشان میدهد و میتواند موجی از خوش اخلاقی به جامعه تزریق کند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 41]