تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 21 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس مى خواهد دعايش مستجاب شود و غمش از بين برود بايد گره از كار گرفتارى باز كند....
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1840186570




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

خانه مادری


واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: خانه مادری

خانه مادری

پله های منتهی به پشت بام با آن نرده های چوبی که همیشه مادر دستمالشان میکشید تا برق بزنند...


 در شرایط مسخره ای گیر افتاده ام . یعنی نمیدانم ؛ این اوضاع   دردناک ؛ غم انگیز ؛ ملال آور یا حادثه  است "نیمه های شب است و  با بولدوزر به جان خانه مادری ام افتاده اند؛ دارند خرابش میکنند... خانه مادری ؛ بله ! چون وقتی ما به این خانه آمدیم سالها بود که پدر فوت کرده بود .... این شد که نام  این خانه - خانه مادری شد و همیشه هم ماند.....و آنوقت حالا من ! و تنها من !  شاهد فرو ریختن این خانه هستم ؛ آن هم از بالا..... از چهار طبقه بالاتر ؛ شاهد تمام حرکاتشان هستم . مثل یک شـاهـد ؛  مثل روحی که بالای ساختمان آویزان باشد؛  ..... یا بهتر بگوئیم یک  روح شاهــد !شرایط مسخره تر از آن است که فکرش را بکنید !!نیمی از خانه فرو ریخته و نیمه دیگر که سالم است ؛  روی پا انگار دارد به تمام دنیا میخندد و مسخره اش میکند . !!! به طرز مسخره ای هنوز نرده های پله های راهرو ؛ سر حال و قبراق سر جای خودشان هستند و تورا به پشت بام که مادر آنجا را خیلی دوست داشت راهنمائی میکند . حتی بندهای رخت مادر هنوز به دیوار پشت بام آویزان است .... این دیگر موضوع را مسخره تر میکند.. و تخت چوبی تک نفره ای که عصرها مــادر  روی آن می نشست  و میگفت صفائی دارد این پشت بام ....میترسیدم چشمش بزنند همسایه ها ؛ حالش خوب شده بود آخریها ؛ گفته بود به من : امسال عید برایم لباس آبی بخر ؛ آبیه ؛ آبی  .گفته بودم : اگر اینجور سرپا باشی خودت می آیی انتخابش میكنی ....  همیشه عاشق بود , عاشق  این خانه  ؛عاشق گل , عاشق بچه ها ؛ عاشق همسایه ها ؛ آشپزی ؛ مهمان ؛ مهمانداری ؛ سفره گلدار ؛ گل مصنوعی ؛ چینی گل سرخی ؛ آش شوله قلمکار ؛ شاه عبدالعظیم ؛........  انگار اصلا دنیا آمده بود عاشق باشد ؛ مـــادر باشــد.... اصلا معنی عشق بود  مـــادر.... این دیگر خیلی مسخره است ؛ با اینکه نیســت  اما از من عاشق تر است ....انگار در پشت بام ایستاده و به بولدوزر لبخند میزند ؛ با همان آرامش  همیشگی !  ... کمی روی لبه تخت چوبی پوسیده شده از باد  و باران می نشیند و اول به تخریب ساختمان نگاه میکند و بعد به من لبخند میزند ! و من تنها شاهد این ماجرا هستم باور کنید ! از اینجا !! چهار طبقه بالاتر در ساختمان کناری . به مادر لبخندی غمگین  میزنم و به  نرده های چوبی پله ها که به سمت پائین به هیچ کجا میروند اشاره میکنم .....هیچ کجایی که تا دیروز خانـه مادر بود و اطاق نازنینش و کنارش آشپزخانه اش و......  مادر لبخند میزند و دو دستش را به علامت همیشگی " چه میشود کرد کار دنیا این است  مادر ! " باز میکند و باز روی هم میگذارد مثل وقتهایی که میگفت " ای داد بیداد "  و باز به منظره نگاه میکند......  آرام ؛ صبور ؛ باوقار مثل همیشـــه . لبخندی زد و سنگ ریزه کوچکی را از روی زمین بر داشت و گفت  : مادر حیف از سنگ که به زیر خاک برود ....پله های  منتهی به پشت بام با آن نرده های چوبی که همیشه مادر دستمالشان میکشید تا برق بزنند ؛  به طرز اطمینان دهنده ای به سمت پائین نشانه رفته اند ؛...... به سمت رویای خانه مــادری !و من تنها شاهد این ماجرا هستم ...تنهاترین شاهد .نمیدانم این اوضاع ؛ دردناک ؛ غم انگیز یا ملال آور شاید هم حادثه  یا فاجعه باشد نامش ؟؟ آخرش را بگویم ؛ دیگر چندان در بند نامش نیستم ؛ اما  در شرایط خیلی مسخره ای گیر افتاده ام.؟؟؟؟. شما چطور ؟؟ هیچوقت در چنین شرایطی گیر افتاده اید ؟؟ در غم تخریب خانه مادری ......وضعیت  مسخره ایست خلاصه نمیدانم ملال آور ؛ دردناک ؛ یا حادثه است مینا یزدان پرستفروردین یكهزارو سیصد و نود و سه
فرهنگ و هنر سیمرغ www.seemorgh.com/cultureاختصاصی سیمرغ 








این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 195]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن