محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830389930
شعر و شاعران از نگاه افلاطون
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
شعر و شاعران از نگاه افلاطون نويسنده: ايوب محرمى افلاطون بدون ترديد يكى از بزرگترين فيلسوفان جهان است و نوشتههاى او تقريبا شامل تمامى مسايل . بنيادينى است كه بشر حتى هنوز هم با آنها درگير است . يكى از مهمترين جنبههاى شخصيت افلاطون، اين است كه او علاوه بر دقت و چيرهدستى در حل مسايل غامض فكرى، قلمى روان و نثرى پاكيزه، فرهيخته و درخور ستايش دارد . بسيارى از منتقدان ادبى معتقدند كه آثار افلاطون گذشته از فلسفه، به لحاظ ادبى هم يك شاهكار است . جداى از اين كه نظر او را بپذيريم يا نه بايد اعتراف كنيم كه افلاطون شعر را خوب مىشناخت و درباره آن بسيار انديشيده بود.مقاله حاضر همين جنبه از شخصيت افلاطون را مدنظر قرار مىدهد و اطلاعات مختصر و مفيدى درباره آن در اختيار خوانندگان مىگذارد . يونانيان، سخنرانان بزرگى بودند و مىتوان گفت كه بيشتر از هر موضوعى در باب شعر سخن گفتهاند . بنابراين براى ارايه نظرى كلى درباره ادبيات، ناگزيريم از افلاطون شروع كنيم . بررسى و مطالعه نظاممند ادبيات در اروپا با نوشتههاى وى شروع شد و كاش از جاى ديگرى آغاز مىشد، چرا كه اين جرقه ادبى قهرمانان و حاميان پر و پا قرص ادبيات را دچار سراسيمگى و اضطراب كرد . افلاطون، شاعرترين فيلسوف، از دشمنان شعر بود و قصد داشت كه شاعران (به استثناى عدهاى قليل) را از جمهورى مطلوب خويش بيرون براند . اين حقيقت تكاندهندهاى است كه بسيارى زير بار آن نرفتهاند و بر اين باور بودهاند كه افلاطون با خصومت فوقالعاده خود در كتاب جمهوريت (Republic) از ادبيات تخيلى و نقد ادبى جانبدارى كرده است. عدهاى نيز شهامتبه خرج داده و چنين موضوعى را انكار كردهاند . كاش اين افلاطون شيرين سخن، اين قدر به شعر بدبين نبود . ما اثر مستقلى از افلاطون در دست نداريم كه منحصرا به ادبيات بپردازد، بلكه او در طول عمر خود، مكررا در ميان انديشهها و دغدغههاى اوليهاش پيرامون تعليم و تربيت، اخلاقيات، الهيات و متافيزيك، مسايلى را مطرح ساخته است . بنابراين به سادگى نمىتوان نظريهاى مستقل و قابل فهم از نگارشهاى افلاطون در باب شعر يا ادبيات، بيان كرد . در زمان حيات افلاطون، ديدگاههاى وى، گستردگى و دگرگونىهايى در پى داشته ولى ممكن استبا خصوصيت مسلم و انكارناپذير ادبيات به نسبت موقعيتى كه مورد بحث قرار گرفتهاند، برخوردهاى نامناسب صورت گرفته باشد . با اين وجود از اين كه شاعران واقعيت را نشان نمىدهند و خوانندگان را به رفتارهاى ناروا رهنمون مىشوند، دغدغه فكر افلاطون بوده است . افلاطون نظر خود را به طور آشكار و بىپرده در كتاب جمهوريت اعلان كرده است . در اين اثر سترگ، افلاطون قبل از هر چيزى درباره تعليم و تربيتسخن مىگويد كه براى نگهبانان جامعه آرمانى او ضرورى است . از نظر افلاطون اخلاق و سياست دوروى يك سكهاند . او تلاش كرده است تا با تثبيت تعليماتى براى حكمرانان و نگهبانان آينده جامعه آرمانى خود، روشن سازد كه شاعران شايسته مربيگرى افراد جامعه نيستند . افلاطون دريافته بود كه شعر براى جوانان جذاب است و اثرگذار . در اينجاست كه او احساس خطر مىكند . تمام ديدگاههاى افلاطون به اينجا ختم مىشود كه «شعر خطرناك است .» حال ترديد ما در اين است كه ميل پرشور افلاطون به تقوا و ورع، تاوان ترك لذت ادبيات است، زيرا به شعر، عشق مىورزيدند وگرنه اينقدر واهمه نداشت . شاعران، زنده يا مرده، دشمنان افلاطون بودند . همگان باور داشتند كه شعرا، آموزگاران جامعه هستند و شعر به آنها الهام مىشود و همين امر كافى بود كه افلاطون، شاعران را از جامعه طرد كند . زيرا مگر نه اين است كه حقيقت جز از طريق عقل و منطق حاصل نمىشود؟ او در رساله ايون (1) (Ion) نظريه جامع خود در باب شعر را اينگونه توصيف مىكند: «شاعر موجودى فروغبخش، چند سويه و مقدس است، هيچ ابتكار و اختراعى در او نيست، مگر به حكم الهام و خارج گشتن از حالت معمولى . مادامى كه شاعر پشتبه احساسات ظاهرى نكرده، قادر به بيان الهامات خود نيست . خيلى از كلمات شاعر، نجيب و متعالى است همچون كلمات ما، در باب هومر . اما شاعر بر مبناى موازين هنرى، شعر نمىسرايد . تنها زمانى شاعر مىتواند شعر عالى بگويد كه تحت تسخير و الهام ميوز (2) (muse) قرار گرفته باشد; آنگاه نيز شاعرى سرود مستانه سر مىدهد، ديگرى سرود پرستش و ديگرى قطعات موسيقى دلنشين و آن ديگرى اشعار حماسى يا ايمبيك (3) (imbic) مىسرايد . پس شاعرى كه در سرودن نوع خاصى از شعر مهارت دارد، در سرايش گونه ديگر ناتوان است زيرا شعر او، نه از رهگذر قوانين هنرى، بلكه به واسطه الهام است . افلاطون، مفهوم ظاهرا متعالى شعر را عليه خود شاعران به كار مىگيرد . ارابهرانان در مقايسه با هومر درباره ارابهرانى بيشتر مىدانند . هر صنعتگرى نسبتبه رشته كارىاش بيش از شاعر به آن واقف است . پس شاعر به عنوان مربى در مقايسه با صنعتگر، در مرتبه نازلى قرار دارد . زيرا شاعر نه به حكم علم و آگاهى، بلكه به حكم الهام يا جنون كه هر دو به نظر افلاطون مترادفند - سخن مىگويد و بنابراين مورد اعتماد نيست . در واقع جايگاه شاعر آنگاه كه در زير ذرهبين متافيزيكى افلاطون قرار مىگيرد بالاتر از اين نيست . هراس افلاطون از ادبيات نيرنگ مابانه، آنگاه كه در كتاب جمهوريت از منظر متافيزيكى به مساله نگاه مىكند، بيشتر مشهود است . درحاليكه تاثير شاعر بر روى جوانان بحث محورى افلاطون است . اينبار هتحمله را با طرح مساله تقليد (mimesis) تغيير مىدهد . افلاطون معتقد است كه تقليد به خاطر عمق سرشت واقعيت و محدوديت فهم ما از آن كار عبث و گمراهكنندهاى است، چون طبق نظريه مُثُل افلاطونى (Theogofideas) كائنات اين جهانى تصوير ناقصى از عالم علوى است كه در بيرون از عالم زمان و مكان قرار دارد . آفرينشهاى شعرى و هنرى به اعتقاد افلاطون، صرفا تقليدى از يك تقليد ديگر است و در واقع دو مرحله از واقعيت تا حقيقت دور است كه هيچ ارزشى ندارد . مثالى كه افلاطون در اين مورد ذكر مىكند رختخواب است: خدا ايده و انديشه رختخواب را آفريده است و نجار با درك ناقصى كه از اين ايده دارد به ساختيك رختخواب واقعى در جهان خارج - تختخواب - مبادرت مىكند و آنگاه شاعر يا هنرمندى كه از مهارتهاى ظاهرى به كاررفته در لابهلاى رختخواب چيزى سراغ ندارد، يا از ايدههايى كه در پشت اين وسيله خوابيده است چيزى نمىداند . شعرى مىسرايد، يا اثرى هنرى مىآفريند . افلاطون مىگويد كه شاعر يا هنرمند، چيزى زبانى يا تجسمى درباره رختخواب به ما مىگويد و احساسات ما را با نازلترين اشكال شعرى يا هنرى اشباع مىسازد . چنين كارى به نظر افلاطون حتى از واقعيت عملى و كاربرى رختخواب ساخته نجار نامناسبتر بوده و فوقالعاده از حقيقتخردمندانه ايده رختخواب به دور است . از ديدگاه افلاطون، والاترين حقيقت، حقيقت مبتنى بر پارسايى، دقت و خردمندى است و شاعر نه تنها از چنين حقيقتى حرف نمىزند، بلكه ما را از اين مسير منحرف مىسازد . درواقع افلاطون به برداشتى ثابت و تغييرناپذير از حقيقت - كه شامل شعر نيز مىشود - شك مىورزد . افلاطون به پيروى از استاد خويش، سقراط، به شكل انعطافپذير و بىپايان گفتوگو معتقد است كه بهترين شيوه دستيابى به حقيقت است و همه ما واقعا قادر به چنين كارى هستيم . افلاطون در خصوص اخلاق و كردار بر اين باور است كه افراد مىتوانند به هركس جز شاعران مراجعه كنند . زيرا شاعران در مورد خداوند دروغ مىگويند و انسانها را موجوداتى پست و شرير توصيف مىكنند . در اشعار هومر، خداوند طورى بازنمايى شده كه گويى اعمال ضداخلاقى مرتكب شده است، از اين رو زئوس (4) (Zeus) خوشبختى و سعادت را به عده قليلى و بدبختى و شقاوت را به گروه كثيرى نازل مىكند . آتنه (5) (Athene) و زئوس، پيمانشكنان كفرگو و خدايان ديگر، عاملان شر و اندوه در ميان توده عوام توصيف مىشوند . هومر، نه تنها به خدايان نسبت دروغ مىدهد، بلكه اشعارش افراد جامعه را به گمراهى و شرارت مىكشاند . قانون بايد شعرا را از بيان اين كه خدا اسباب شر ستباز دارد، يا اگر خدا را عامل شر مىدانند بايد براى اين كار دلايل عقلانى عرضه كنند . او بايد بگويد خداوند آنچه مىكند عادلانه و به حق است و اشرار، خود مستحق عقابند . شاعر حق ندارد بگويد مجازات شوندگان مفلوكاند و خداوند عامل بدبختى آنهاست . در جمهورى نظام يافته افلاطون، چنين ادبياتى مخرب، ويرانگر و كفرآميز است . اما مصداقهايى كه شاعران به جامعه عرضه مىكنند كدامند؟ زنان، مردان شرير و چهرههاى فرومايهاى مثل «آهنگران، پيشهوران، پاروزنان، يا ... و امثالهم، در حقيقت آنچه ك به طبع توده عوام خوشايند است . البته نبايد فراموش كرد كه شعر، احساسات را تحريك مىكند و چنين چيزى بايد ازريشه خشكانده شود . پس اگر قرار ستخوشبختى و سعادت انسانها افزون گردد، بايد بر احساسات مسلط بود . وقتى شاعرى كه همه چيز را تقليد مىكند . وارد شهرى مىشود ممكن است اختيار از كف داده و او را چون موجودى مقدس و خارقالعاده ستايش كنيم . ولى بايد او را از اين امر آگاه سازيم كه امثال او در شهر ما، حق زيستن ندارند و چون قانون اين اجازه را نمىدهد . سرانجام وقتى كه شاعر را به خوبى رسوا و خوار ساختيم . او را روانه شهر ديگرى مىكنيم . خلاصه كلام اين كه، شاعر در جمهورى افلاطون رانده شدهاى بيش نيست . حال آيا نبايد هيچ شعرى سروده شود؟ پاسخ افلاطون به چنين پرسشى اين است كه چرا؟ اما به شعرى كه با نظارت حاكمان سروده شده باشد . تنها شاعرانى از چنين حقى برخوردارند كه به لحاظ سياسى مورد وثوق و اعتمادند حتى آنها نيز محدود به سرودن اشعار «رسمى» هستند . رويكرد افلاطون به شعر سودجويانه و انتفاعى است . وى در بسيارى از موارد، نشان داده است كه هر وقت قدرت و لطافتشعر آسمانى و الهى مانند اشعار هومر و هسيود را درك كرده يا از آن لذت برده، به وادى گمراهى افتاده است . با توجه به باحثسياسى افلاطون مىتوان فهميد كه او اساسا مجذوب و دلداده محتواى ادبيات و تاثير آن بر خوانندگان بويژه جوانان و افراد احساساتى است . او شيفته آرايش هنرى ادبياتى است كه صرفا شعر مكلف پديد مىآورد . در اين صورت، شعر الهامى، شعرى مبتذل و بىبندوبار خواهد بود . افلاطون ابدا اعتنايى به ساختار شعر نداشت، مگر نمايشنامه . شايد اين مورد يكى از آسيبپذيرترين رويكرد افلاطون به شعر و ادبيات است . روشن است كه رويكرد افلاطون به ادبيات مثل همه موضوعات ديگر كاملا خودكامه و مستبدانه است . افلاطون در زير علاقهمندىهاى ظاهرا مهربانانهاش، آزادى و آفرينندگى هنر را فداى اوليگارشى كاملا مهار شده ساخت . پوشيده نيست كه افلاطون با سانسور ناعادلانه ادبيات، حكومتهاى خودكامه مدرن را ترسيم نكرد، بلكه بين شيوه تفكر خود و آنها در باب مساله شعر و ادبيات، موازنه ايجاد كرد كه به همين سادگى قابل گذشت نيست . پىنوشتهااين مقاله كوتاه، ترجمه و تلخيصى از دو كتاب زير است: Dutton Richard: An Introductionto Literary Criticism. Lonyman . Hong Kong, 1984. Hall, Vernon: A short History of Literary Criticism. The Merlin press, London, 1964. 1- رسالهاى از افلاطون كه محور اصلى آن گفتوگوى سقراط با ايوان است . 2 - يكى از نه الهه يونانى كه دختران Zeus و Mnemosn (يا (Memory بودند هر كدام از اين نه نفر عهدهدار و مسوول يك فعاليت هنرى بودند و او الهه شعر بود . 3 - نوعى شعر يونانى با وزنى از يك هجاى كوتاه و يك هجاى بلند . 4 - خداى آسمان، هوا، رعد و برق . 5 - الهه عقل و خرد . برگرفته از : مجلات- کيهان فرهنگى- شماره 214 منبع: www.e-resaneh.com/خ
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2042]
صفحات پیشنهادی
شعر و شاعران از نگاه افلاطون
شعر و شاعران از نگاه افلاطون-شعر و شاعران از نگاه افلاطون نويسنده: ايوب محرمى افلاطون بدون ترديد يكى از بزرگترين فيلسوفان جهان است و نوشتههاى او تقريبا شامل ...
شعر و شاعران از نگاه افلاطون-شعر و شاعران از نگاه افلاطون نويسنده: ايوب محرمى افلاطون بدون ترديد يكى از بزرگترين فيلسوفان جهان است و نوشتههاى او تقريبا شامل ...
شعر و شاعران از نگاه افلاطون
شعر و شاعران از نگاه افلاطون-شعر و شاعران از نگاه افلاطون افلاطونبدون تردید یكى از بزرگترین فیلسوفان جهان است و نوشتههاى او تقریبا شامل تمامى مسایل ...
شعر و شاعران از نگاه افلاطون-شعر و شاعران از نگاه افلاطون افلاطونبدون تردید یكى از بزرگترین فیلسوفان جهان است و نوشتههاى او تقریبا شامل تمامى مسایل ...
بررسی تطبیقی فن شعر ارسطو و بوطیقای خواجه نصیر طوسی
مثلا این باور در عرب وجود داشت که شاعر خود شعر نمیگوید بلکه جنی به او شعر را الهام میکند و شاعر فقط شعر را مینویسد یا حفظ میکند. (این خیلی با نظر افلاطون ...
مثلا این باور در عرب وجود داشت که شاعر خود شعر نمیگوید بلکه جنی به او شعر را الهام میکند و شاعر فقط شعر را مینویسد یا حفظ میکند. (این خیلی با نظر افلاطون ...
فلسفه هنر افلاطون
بخش مفصلي از کتابهاي دوم و سوم جمهور به وصف فضا و صفات و خصال شعر و شاعري ... به نظر افلاطون ، حکايات تخيلي و تصورات شاعرانه وظيفه خطيري در تعليم وتربيت ... با توجه به اين که از نگاه افلاطون تمام اعضاي يک جامعه آرماني و به طريق اولي ...
بخش مفصلي از کتابهاي دوم و سوم جمهور به وصف فضا و صفات و خصال شعر و شاعري ... به نظر افلاطون ، حکايات تخيلي و تصورات شاعرانه وظيفه خطيري در تعليم وتربيت ... با توجه به اين که از نگاه افلاطون تمام اعضاي يک جامعه آرماني و به طريق اولي ...
خواندن كتابها و اشعار مبتذل
شعر و شاعران از نگاه افلاطون در این صورت، شعر الهامى، شعرى مبتذل و بىبندوبار خواهد بود . افلاطون ابدا اعتنایى به ... پى نوشت ها: این مقاله كوتاه، ترجمه و تلخیصى از ...
شعر و شاعران از نگاه افلاطون در این صورت، شعر الهامى، شعرى مبتذل و بىبندوبار خواهد بود . افلاطون ابدا اعتنایى به ... پى نوشت ها: این مقاله كوتاه، ترجمه و تلخیصى از ...
نقد ادبی در یونان باستان
نقد ادبی در یونان باستان از دیدگاه سقراط و افلاطون(بخش اول) ... بدین سان دریافتم كه شاعران در شعر سرودن از دانایی مایه نمی گیرند بلكه آثارشان زاده ی استعداد ... در یك نگاه كلی باید گفت كه از دید سقراط شعر و ادبیات حاصل نوعی حالت جذبه , وجد , خلسه و ...
نقد ادبی در یونان باستان از دیدگاه سقراط و افلاطون(بخش اول) ... بدین سان دریافتم كه شاعران در شعر سرودن از دانایی مایه نمی گیرند بلكه آثارشان زاده ی استعداد ... در یك نگاه كلی باید گفت كه از دید سقراط شعر و ادبیات حاصل نوعی حالت جذبه , وجد , خلسه و ...
آشنایی با نقد ادبی
( ايون ) مهم ترين آثار افلاطون در زمينه ي نقل آراي ادبي و نقد آميز سقراط هستند. ... بدين سان دريافتم كه شاعران در شعر سرودن از دانايي مايه نمي گيرند بلكه آثارشان زاده ي ... در يك نگاه كلي بايد گفت كه از ديد سقراط شعر و ادبيات حاصل نوعي حالت جذبه , وجد ...
( ايون ) مهم ترين آثار افلاطون در زمينه ي نقل آراي ادبي و نقد آميز سقراط هستند. ... بدين سان دريافتم كه شاعران در شعر سرودن از دانايي مايه نمي گيرند بلكه آثارشان زاده ي ... در يك نگاه كلي بايد گفت كه از ديد سقراط شعر و ادبيات حاصل نوعي حالت جذبه , وجد ...
دولت - شهر از دیدگاه افلاطون
دولت - شهر از دیدگاه افلاطون • افلاطون و کار ویژه دولت نظریه ی سیاسی افلاطون با علم ... تقریباً فوق العاده ای برای طرد شاعران حماسی و نمایشنامه نویسها از مدینه ی فاضله ... بپردازند ، اما به طور کلی شعر حماسی و نمایشی ( دراماتیک ) از کشور دور خواهد بود و ...
دولت - شهر از دیدگاه افلاطون • افلاطون و کار ویژه دولت نظریه ی سیاسی افلاطون با علم ... تقریباً فوق العاده ای برای طرد شاعران حماسی و نمایشنامه نویسها از مدینه ی فاضله ... بپردازند ، اما به طور کلی شعر حماسی و نمایشی ( دراماتیک ) از کشور دور خواهد بود و ...
محمد ضيمران : افلاطون در نظام فلسفي خود نتوانسته برتري ...
محمد ضيمران : افلاطون در نظام فلسفي خود نتوانسته برتري فلسفه در ادبيات را اثبات كند تهران ... در نگاه افلاطون فلسفه به عنوان نگاهي خردباور جانشين نگاه اسطوره اي شد. افلاطون جهان را به دو بخش محسوسات و معقولات تقسيم كرد و شعر و تراژدي را در دنياي محسوس قرار داد و ... فلسفه آگاهانه انديشيدن است و شاعر فلسفه پرداز پيامبر است.
محمد ضيمران : افلاطون در نظام فلسفي خود نتوانسته برتري فلسفه در ادبيات را اثبات كند تهران ... در نگاه افلاطون فلسفه به عنوان نگاهي خردباور جانشين نگاه اسطوره اي شد. افلاطون جهان را به دو بخش محسوسات و معقولات تقسيم كرد و شعر و تراژدي را در دنياي محسوس قرار داد و ... فلسفه آگاهانه انديشيدن است و شاعر فلسفه پرداز پيامبر است.
گشت و گذار در « جمهوری» افلاطون (روایت وابرتون)
گشت و گذار در « جمهوری» افلاطون (روایت وابرتون)-گشت و گذار در « جمهوری» افلاطون ... دست می دهد استدلال می کند که انواع گوناگونی از شعر را باید به تیغ سانسور سپرد. ... به نظر افلاطون، شاعران نیز کمابیش همانند نقاش عمل می کنند، و بدین قرار او مذمت ...
گشت و گذار در « جمهوری» افلاطون (روایت وابرتون)-گشت و گذار در « جمهوری» افلاطون ... دست می دهد استدلال می کند که انواع گوناگونی از شعر را باید به تیغ سانسور سپرد. ... به نظر افلاطون، شاعران نیز کمابیش همانند نقاش عمل می کنند، و بدین قرار او مذمت ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها