واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۳:۵۵
خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) - طنز روز رویا صدر تکلیف سردبیر: گزارشگر گروه حوادث در رابطه با مجرمانه تلقی شدن کلیه اقدامات پیشگیری در طرح افزایش نرخ باروری مطلبی بنویسد. مطلب گزارشگر گروه حوادث با وام گرفتن از آثار زندهیاد آگاتا کریستی (خواندن این مطلب به بیماران قلبی توصیه نمیشود): سربازرس (هنگام بازرسی منزل اسدالله خان): بررسیها نشان میدهد که تلفن زدن ِ همدم خانم به آژانس سر کوچه اتفاقی نبوده. او نمیخواسته ردپا یی از خودش به جا بگذارد. به همین دلیل برای اسدالله خان آژانس گرفته که دکتر برود و وازکتومی بکند. پس در حقیقت اسدالله خان برای این عمل مجرمانه سه تا همدست دارد: یکی همدم خانم، یکی راننده آژانس و سومی افسر راهنمایی که چراغها را سبز کرده تا ماشین آژانس زود حرکت کند. دستیار: اسدالله خان بیخود کرده... مگر شهر هرت است هر کسی هر غلطی دلش خواست بکند؟! - بله. همینطور است. حالا برویم سراغ بقیه ماجرا... اینجا روی قفسه آشپزخانه یک آلت جرم هست... یک قرص اچ دی که نشان میدهد متهم ردیف دوم (همدم خانم) در روز حادثه میخواسته طی یک عمل مجرمانه آن را بخورد که با اقدام بجا و بموقع ماموران، نقشه تبهکارانهاش خنثا شده است. -شما مرا میترسانید...پس ایشان هم یکی از متهمان پرونده قرصخواری بزرگ است ... -قطعا...و اثر انگشت متهم روی قرص که حدس مرا تایید میکند. - ...که نشان میدهد میخواسته آنرا بخورد و یه قلپ آب هم رویش... پس این هم یک آلت جرم دیگر: یک لیوان آب نیمهخورده... - پس نتیجه میگیریم که همدم خانم و اسدالله خان با هم برای این نقشه خطرناک و تبهکارانه تبانی کرده بودند. - شما همه چیز را درباره مجرمان روشن کردید، ولی آن پیژامه گوشه سالن... - در بررسی هایی که بهعمل آمد مشخص شد که کش آن پیژامه در رفته بود. -یعنی اسدالله خان... -بله. اسدالله خان آن را گوشه سالن انداخته تا همدم خانم درستش کند. -و چرا نگذاشتهاش توی گنجه؟ -آها...ماجرا همینجاست. اگر اسدالله خان پیژامه را میگذاشت توی گنجه، همدم خانم به او گیر نمیداد که شلخته است. -خوب این آیا به جرم ربطی پیدا میکند؟ -هم بله و هم خیر. همدم خانم پنج تا بچه داشته و زحمتش خیلی زیاد بوده. فقط تصور کنید تعداد پیژامههایی که میبایستی روزانه کششان را بدوزد. این بوده که دیگر نمیخواسته بچهدار شود. -غلط کرده که نمیخواسته. -...و اسدالله خان هم میگفته که وسعش نمیرسد بچه دیگری را سرپرستی کند....در ضمن ادب داشته باشید. اینجا خواننده نشسته... -خوب...خوب ...اسدالله خان هم...چیز...بیجا کرده ...مگر بچهدار شدن به وسع است؟...مگر یارانه و سبد کالا نمیگرفته؟...مگر هر کی هر کی است؟ -بله. اتفاقاً ما هم همینطور فکر میکنیم. بخصوص اینکه کویر لوت و نمک هم خالی از سکنه است و جا برای همه هست و مهربانتر مینشینیم.....اما برویم سراغ مجرمان... اینجا اسناد و مدارکی هست که نشان میدهد همدم خانم جزو همان یکسوم زنان شاغلی است که بعد از آخرین مرخصی زایمانشان از کار اخراج شدهاند. - خوب خدا را شکر. این امر مشت محکمی بر دهن یاوهگویانی است که میگویند همدم خانم شاغل بوده و فرصت نداشته از نوزادش مراقبت کند... -بله. ولی اینجا توی گنجه یک حکم میبینم. ظاهرا اسدالله خان هم روزمزد بوده و اخراج شده...آره...عجب تصادف جالبی... - خوب این هم یک بسته حمایتی دیگر برای افزایش جمعیت...پس مشکل کمبود وقت هم بحمدالله نبوده... -بله. ولی اگر این حکم تخلیه خانه که توی گنجه هست جعلی نباشد، قضیه یک مقدار پیچیده میشود. - از چه جهت؟ - از این جهت که معلوم میشود اسدالله خان اصولا آدم ناراحتی است و حتا صاحبخانهاش هم از دستش شاکی است. - پس کم کم معلوم شد که چرا اسدالله خان و پری خانم این اعمال تبهکارانه را مرتکب شدند؟ - بله. شک نیست که نامبردگان به قصد توطئه علیه امنیت بشری چنین کاری کردهاند... در هر حال وظیفه ماست که اسناد و مدارک را ارائه کنیم و متهمان را به چنگ قانون بسپاریم تا همه بدانند هر چیزی حساب و کتاب دارد و هر کس اختیار زندگی خودش را... ای بابا حجم مطلب زیاد شد جملهام نیمهکاره ماند... انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 54]