واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: ریحانه جباری «در انتظار گودو» / ما همه خواهیم مرد!
اجرای «در انتظار گودو» 24 فروردین ماه با قرائت متنی به خانواده داغدار سربندی تقدیم شد.
در این متن که از سوی کارگردان که توسط پیمان معادی در انتهای نمایش برای تماشاگران خوانده شد، گروه نمایشی «در انتظار گودو» از این خانواده داغدار طلب عفو و بخشش ریحانه جباری را کرده است که متن آن به شرح زیر است:« مرگ امر عجیبی است. میرا بودن ما عجیب است. ما همه خواهیم مرد!سالها بعد، از جمع ما هیچ کسی نیست تا از امروز حرفی به میان آورد. ما همه تبدیل به احساس خواهیم شد و این حس را در هوا جاری خواهیم کرد. در زمان، در دوران..، و چه تلخ است اگر بگوئیم، اصوات این احساس بجا مانده از نسلهای پیش از ما، بیش از آنکه دوستی و محبت و گذشت باشد، نفرت است... جنگ است.... قتل است و خون ریزی.... انتقام است که نفس بشر را بند آورده. ما وارثان خشونت، از روی عادت، از روی قوانین نوشته و نانوشته، از روی عرف. از روی احوال بد. و از روی همه آن چیزی که گفتنش ممکن است خود باری بر خشونت ما بیافزاید در حال آفرینش خشونت هستیم... و وارثان خشونت دیروز ، خود.خشونتی مضاعف را برای نسل بعد به ارث میگذارند.ما از روی خشم از این ارث نامیمون خشنتر شدهایم. و فاجعه این است که نسل بعد از ما، و فرزندان ما، خشمگینتر از ما و لاجرم خشنتر از ما خواهند شد.قتل وانتقام.... قتل و انتقام.... قتل و انتقام...!خانواده محترم سربندی....ما امروز بیش از هر زمانی به بزرگ انسانها و فرهیختگانی نیاز داریم تا این تسلسل و دایرهای که خشونت میزاید را قیچی کنند. ما انسانهای بزرگی را گدایی میکنیم که زنجیر بین عمل کریه قتل یک انسان شریف را، از انتقام که به دروغ عملی برای آرامش بازماندگان معرفی شده است را پاره کنند وگرنه جامعه ما از این همه خون و مرگ که محاصرهاش کرده به آغوش چه کسانی باید پناه ببرد؟خانواده محترم سربندی....ریحانه جباری را ببخشید.... نه برای آنکه اعتقاد بر این است که او گناه کار است یا بیگناه، نه بخاطر آنکه او در عمل شنیع قتل تعمد داشته یا نداشته، نه....او را ببخشید چون این جامعه حالش روز به روز دارد بدتر میشود و خشونت و قتل را هر روز بیشتر از دیروز دارد قی میکند.جامعه خشمگین ما! جامعهای که با دوربینهای موبایلش میتواند بارها و بارها جان دادن انسانی را کف خیابان به تماشا بنشیند، جامعهای که مراسم اعدامش میتواند جمعیتی به مراتب بیشتر از یک مراسم سرور و شادی را در ساعت پنج صبح به خیابان بکشاند، تا تماشا کنند پسرک اعدامی را که از فرط بیکسی و تنهایی در مقابل این همه چشم مشتاق، چگونه برای گریستن سر به شانههای جلادش گذاشته است... جامعهای که آدمهایش برای هر امر کوچکی میتوانند دشنه در قلب هم فرو کنند و دریدن از فرط تکرار عادی جلوه میکند؛ نیاز دارد.... نیاز دارد..... نیاز دارد تا انسانهای شریف و بزرگی ظهور کنند و بخشیدن را از امری ناممکن و محال به امری ممکن بدل کنند.خانواده محترم سربندی؛ خانواده داغدار و محترم سربندی.قصاص حق شماست... ولی این جامعه نیاز دارد که ببخشید! ما بخشیدنتان را همچون کویر تشنهای، که آب طلب میکند نیاز داریم.ما همه آرزو میکنیم تاریخ ما ثبت کند که خانواده سربندی از حقشان گذشتند تا تلاشی کرده باشند برای جامعه خشونت زده ایران امروز محبت و بخشش را به ارث بگذارند.این امر میتواند بجای یک پایان برای ریحانه جباری، یک شروع برای جامعه بیمار ما باشد.چرا که ما همه تبدیل به احساس خواهیم شد و این حس را در هوا جاری خواهیم کرد. در زمان.... در دوران....با احترام این اجرا را تقدیم میکنیم به خانواده داغدار سربندی.»«در انتظار گودو» هرشب ساعت 17:30 در سالن اصلی تئاتر شهر روی صحنه میرود و تنها 5 شب دیگر اجرا خواهد داشت.شب گذشته مسعود کرامتی، علی بوستان، بهزاد صدیقی و مارتین شمعونپور مهمانان این نمایش بودند.
1393/01/26
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 41]