واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۲۵ فروردين ۱۳۹۳ (۱۱:۱۲ق.ظ)
فرهنگ؛ سبد خالي خانوار ايراني گروه فرهنگي
به گزارش خبرگزاري موج، فرهنگ؛ کليت در هم تنيده اي است از دانش، دين، هنر، قانون، اخلاقيات، آداب و رسوم و هر گونه توانايي و آدابي که آدمي به عنوان عضوي از جامعه به دست مي آورد و يا با آن درگير است. بي شک بسياري از تعلقات فرهنگي ما در گذر زمان يا کمرنگ شده يا رنگي به رخسار ندارد که خبر از سر درون خود بدهد. گسست و انشقاق در حوزه ي فرهنگ و تکه تکه شدن لايه هاي زيرين و محتوايي آن؛ همه و همه ما را به اين نکته رهنمون مي سازد که راه نرفته زياد است و راه هايي هم که بايد مسيرش تغيير کنند، بسيار. به واقع راه هاي لگدمال شده در طول سال هاي اخير آن راه هاي مورد انتظار و ثمر بخش نبوده است و فاصله از حرف تا عمل در اين عرصه ره به نا کجا آباد يا هيچستاني مي برد که نشانه ي انحطاط غم انگيز اخلاقي اي است که امروزه بين افراد با گروه هاي سني و جنسي مختلف به وفور ديده مي شود.
به بيان ديگر اگر فرهنگ يک جامعه به پويايي و انسجام لازم نرسيده باشد، پيشرفت و توسعه در محورهاي اقتصادي، اجتماعي، سياسي و... ره به ترکستان رفتني بيش نخواهد بود. ترکيب توسعه و فرهنگ در جامعه با يک رويکرد دروني و بومي و بهره مندي از پيامدهاي مؤثر بيروني توسعه، به شناخت عميق باورها و ارزش هاي ملي و بومي جامعه ي خود مي انجامد. نامگذاري سال 93 به سال مديريت جهادي در حوزه ي اقتصاد و فرهنگ و عمل به آن، به حق روحيه اي جهادي مي طلبد. حال در آغازين روزهاي سال هستيم و سفره ي فرهنگ تشنه ي آبي از حقيقت است و سراب ها عطش آن را سيراب نمي کند. با شروع توزيع سبدهاي کالايي دوم به مردم از سوي دولت بايد منتظر بود و ديد که وضع سبد فرهنگي ما به چه شکلي در خواهد آمد. سبدي که مدت هاست براي مردم ما به نحوي که شايسته ي آنان است تخصيص نبافته و همچنان از فقري محسوس و همه گير در رنج و عذاب است. ديگر گونه ديدن و انديشيدن به اين مقوله در سطح کلان مي تواند اهرمي مناسب و پتانسيلي کارامد در مسير پيشبرد اهداف فرهنگي مان باشد. متن زير شايد آرمانشهر و مدينه ي فاضله اي باشد که بسياري خواهان آنند و ميسر نمي شود مگر با عزم و اراده اي جهادي.
سبدي مي خواهم / بافته شده از فرهنگ / نه به صف / بلکه به تدبيري بجا / تارش حجب، حيا، عشق، ادب / پودش راستي، پاکي، صداقت، غيرت / و هر آن چيزي که سال هاست / گم شده در اعصار و قرون / در کوچه پس کوچه ي بي نظمي شهر. / تدبيري بايد جست / از جنس اميد / تا بپا دارم / آنچه از دست رفته است / از قلبم، روحم، شهرم، خاکم، وطنم / من وطنم را دوست مي دارم / من وطنم را وقتي مي خواهم / که خاکش / بدهد بوي هر آن چيزي که / مرا ببرد به آرزوهاي ديرين کودکي ام / به شهري که در آن هر چه بيني / آوازي است از خوبي، مهر، وفا. / من جواني ديدم / در شهر ادب / بارش فرهنگ / کردارش راستي / پيشه اش حجب و حيا. / سر بالين پيري رفتم / داد به دستم کوزه اي از فرهنگ اصيل / ز آنچه گرد آورد از قلب قرون. / من ز قانون زمان مي خواهم / که ببرد ما را از شهر دروغ / که بگذراند ما را از کوي ريا / و بنشاند بر جاذبه ي خوبي ها، نيکي ها. / پس تو اي هموطن! / اي هم کيش! / اي همدرد! / بگذر از رويش هندسي کج خلقي، نافهمي، نفرت، خشم / و برسان خود را بر دروازه ي روشنايي ها / برسان بر کوچه ي شوق، تدبير، اميد. / پس بدانيم در آن لحظه / زندگي زيبا خواهد بود؛ / از چهره ي شهر / محبت خواهد باريد / و سر سفره ي هر کس «دوري» پاکي خواهد بود / با کاسه ي داغ صداقت؛ / که همه را سوخته ي (عاشق) خود خواهد کرد. / پس بدانيم / فرهنگ؛ رسم خوشايندي است / و اگر نباشد / يک چيزي کم خواهد بود / در فلسفه ي بي تاب زمان./ و بدانيم فرهنگ / بال و پري دارد اندازه ي تمام فرداها / و جذبه اي دارد به وسعت نور/ و دفع تيرگي است در رود خقيقت. / پس اگر مي خواهي / در گذرگاه زمان / شسته و پاک / بماني بر دروازه ي خوشبختي ها / يک قدم پا بگذار / دست بگشا / تا بيابي / قلب پاکي و حقيقت را / در پيشينه ي فرهنگ اين دير کهن / و بداني / اينجا ايران است / سرزمين نيکي / مهد کهن / تو به نازش مي دار / تا به نازت دارد.
«هادي بهي»
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 36]