تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 11 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):بسم اللّه‏، شفاى هر دردى و يارى كننده هر دارويى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1836247533




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

کودکی شدم که وابسته‌ی همه بود!/من بدترين جنگ جو بودم


واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران: زندگینامه واقعی گرک گادسون/قسمت دوم
کودکی شدم که وابسته‌ی همه بود!/من بدترين جنگ جو بودم
هزاران سرباز آمریکایی وقتی از ماموریت خود در عراق به کشورشان بازگشتند، دیگر نتوانستند زندگی‌شان را مثل سابق دنبال کنند، ماجرایی که می خوانید داستان زندگی یکی از آنهاست که به دور از شغل ومسئولیتش، پس از مصیبتی که با آن روبرو شد، به اعتقاد وباورهایش تکیه کرد و توانست بار دیگر به زندگی عادی برگردد.


به گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران، (قسمت اول) من در تمام عمر ورزش می‌کردم و انسانی قوی بودم. بهترین نوک حمله‌ی فوتبال بودم، در سه جنگ خدمت کرده بودم و بدترین جنگ جو بودم، زیرا هرگز نتوانستم به سوی انسان شلیک کنم.

حالا هفته‌ها از پی هم می‌گذشتند و همچنان روی تخت بیمارستان بستری بودم. افسرده نبودم دور و برم آن قدر شلوغ بود که ندانم افسردگی یعنی چه. شاید تا آن موقع ملاقات کننده زیادی نداشتم. همسرم "کیم"، فرزندانم، فامیل، دوستان با ارزش 20 ساله‌ای که در ارتش داشتم و خیلی‌های دیگر مدام به دیدنم می‌آمدند. داستان تعریف می‌کردند.

از خاطره‌های قدیمی می‌گفتیم، از خاطرات خانوادگی از ارتش، همین خاطره‌ها مرا سر پا نگه داشته بود و کمک می‌کرد غمم را فراموش کنم و سرانجام روزی به من گفتند: "سرهنگ وقتش رسیده به خانه برگردی". نمی‌توانستم بیشتر از این منتظر بمانم. دلم برای خانه پر می‌کشید.

در آمبولانس و در راه خانه، مدام سرم را بالا می‌بردم و به خیابان نگاه می‌کردم. وقتی به خانه رسیدم، "کیم" کمک کرد داخل بروم. به اطراف خانه نگاهی انداختم. به پله‌ها که دیگر نمی‌توانستم پا روی آن‌ها بگذارم. به گوشه‌های تنگ خانه که قرار بود به سختی با ویلچر از آن‌ها عبور کنم، به کوچه و خیابان که دیگر نمی‌توانستم به تنهایی بروم. به تنهای فکر کردم، سیل ملاقات کننده‌ها بالاخره فروکش کرد و من تنها شدم. از هیاهوی پزشکان و پرستارها هم خبری نبود.

خانه ساکت بود. به خصوص وقتی بچه‌ها نبودند و کیم هم مشغول کارهایش بود. زندگی همه شلوغ بود و همه برنامه خودشان را داشتند، به جز من. به فیزیوتراپی می‌رفتم و به خانه برمی‌گشتم، همین. خیلی بی رحمی بود که برای کوچک ترین کارهایم هم وابسته شدم بودم. قبلا تا به چیزی نیاز داشتم، فورا سوار ماشین می‌شدم و آن را تهیه می‌کردم. حالا در ساده ترین کارهایم هم درمانده بودم، حتی برای حمام کردن.
یک بار تصمیم گرفتم برای تغییر روحیه، به تماشای مسابقه فوتبال تیم پسرم بروم، اما برنامه رفتن من درست مثل عملیات نظامی بود. کیم باید ساعت‌ها زودتر به اتاقم می‌آمد و آماده‌ام می‌کرد و مرا به محل مسابقه می‌رساند و بعد به خانه برمی‌گرداند. تمام این کارها از خود مسابقه دشوار تر بود. از همه مهم تر مرا خوار و خفیف می‌کرد. با خودم فکر می‌کردم آیا برای دولت آمریکا دخالت نظامی در عراق این رازش را داشت که صد‌ها نفر مثل من مجروح جنگی شوند؟ آیا ما حق داشتیم در سرنوشت ملتی دیگر دخالت کنیم؟ هزاران نفر آمریکایی که از جنگ برگشته‌اند، حتی اگر هیچ زخمی هم برنداشته باشند، آیا هرگز نمی‌توانند مثل انسانی معمولی زندگی کنند؟ آیا دولت آمریکا به این چیز‍‌ها فکر می‌کرد؟ هنوز چیزهایی هست من که همیشه برای خانواده‌ام مثل کوه بودم، حالا این فکر به ذهنم می‌آورد که سربار و باعث دردسر آن‌ها هستم. فکر این که هرگز خوب نمی‌شوم، لحظه‌ای رهایم نمی‌کرد. روزی از خواب بیدار شدم و مثل همیشه به پاهایم نگاه کردم. زدم زیر گریه. قبلا هم گریه کرده بودم، اما هر بار توانسته بودم خیلی زود خودم را کنترل کنم و به خودم مسلط شوم. اما این بار فرق می‌کرد، نمی‌توانستم جلو خودم را بگیرم، نمی‌توانستم جلوی اشک‌ها و احساساتم را بگیرم. برای اولین بار در زندگی می‌خواستم تسلیم شوم. در آن شرایط دردناک، خاطره‌ای از سال‌های دور یادم آمد. سال آخر دبیرستان فقط یک هدف بزرگ در زندگی داشتم، می‌خواستم در فوتبال به بالاترین مقام و به حد کافی باشم تا به NFL (لیگ ملی فوتبال) راه پیدا کنم. خوب هم بودم. یک مدرسه فوتبال اسم و رسم دار از من خواست به آن‌ها بپیوندم. خیلی خوشحال بودم اما این شادی دوام چندانی نداشت. مربی آن مدرسه کمی بعد جا زد و گفت چون من به اندازه‌ی کافی خوب نیستم، به دردشان نمی‌خورم. ناگهان خرد شدم و درهم شکستم. تمام نقشه‌هایم نقش بر آب شده بود. چرا باید می‌جنگیدم؟ چرا باید به بازی ادامه می‌دادم؟ من به اندازه‌ی کافی خوب نبودم. همه این‌ها مرا می‌آزردند. تا این که سرباز گیرهای "وست پوینت" برای بازدید به مدرسه‌ ما آمدند. هرگز به این فکر نکرده بودم که روزی به ارتش بروم. اما وست پوینت برای فوتبال برنامه‌ای جدی و منظم داشت. تصمیم گرفتم به آن‌ها ملحق شوم و به تیمی دیگر بروم. از ارتش بدم می‌آمد. در ذهن من ارتش به معنی کشتار‌های بی دلیل و بی رحمانه بود، اما هدف من فوتبال بود و بس. آخر فصل من دستیار کاپیتان تیم بودم. انتهای پیام/





تاریخ انتشار: ۲۱ فروردين ۱۳۹۳ - ۱۴:۱۷





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران]
[مشاهده در: www.yjc.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن