واضح آرشیو وب فارسی:الف: متن وصیتنامه حضرت زهرا (سلام الله علیها)
تاریخ انتشار : جمعه ۸ فروردين ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۴۷
سلام برفاطمه سلام الله علیها و فرزندان فاطمه که مادرشان تا روز قیامت بر آنها سلام کرده استبسم الله الرحمن الرحیمهذا ما اوصت به فاطمة بنت رسول اللهاوصت و هی تشهد أن لا إله إلا الله و أن محمد(صلی الله علیه و آله) عبده و رسوله و ان الجنة حق و النار حق و ان الساعة آتیة لاریب فیها و ان الله یبعث من فی القبور یا علی! انا فاطمة بنت محمد زوجنی الله منک لاکون لک فی الدنیا و الآخرة انت أولی بی من غیری حنطنی و غسلنی و کفنی باللیل و صل علی و ادفنی باللیل و لا تعلم احدا و استودعک الله و اقرء علی ولدی السلام الی یوم القیامة (بحار الانوار، ج ۴۳، ص ۲۱۴).به نام خداوند بخشنده مهرباناین وصیت نامه فاطمه دخت رسول خداست، در حالی وصیت می کند که شهادت می دهد، خدایی جز خدای یگانه نیست و محمد(صلی الله علیه و آله) بنده و پیامبر اوست و بهشت حق است و آتش جهنم حق است و روز قیامت فرا خواهد رسید، شکی در آن نیست و خداوند مردگان را زنده وارد محشر می کند. ای علی! من فاطمه دختر محمد(صلی الله علیه و آله) هستم، خدا مرا به ازدواج تو درآورد، تا در دنیا و آخرت برای تو باشم. تو از دیگران بر من سزاوارتری، حنوط و غسل و کفن کردن مرا در شب به انجام رسان و شب بر من نماز بگزار و شب مرا دفن کن و هیچ کسی را اطلاع نده! تو را به خدا می سپارم و بر فرزندانم تا روز قیامت سلام و درود می فرستم .(اینجا)*******************************************************************گزارش تکمیلی :در آخرین لحظات حیات حضرت زهرا(علیهاالسلام) وقت آن رسیده بود که ایشان رازهایى را که در این مدت در سینه نهان داشته بود در قالب وصیتهاى لازم الاجراء با همسرش درمیان بگذارد. از این رو، عرضه داشت:پسر عمو! من خبر مرگ خویش را دریافت کرده ام و لحظه به لحظه به زمان دیدار پدر بزرگوارم نزدیکتر مى شوم، اکنون تو را به انجام خواسته هایى که در دل دارم سفارش مى کنم.امام علی(علیهالسلام) به او فرمود: دخت رسول خدا(صلى الله علیه و آله)! هر چه دوست دارى سفارش کن .امام بر بالین زهرا نشست و از افراد حاضر در خانه خواست خارج شوند و سپس فاطمه زهرا (علیهاالسلام) لب به سخن گشود و عرضه داشت:پسر عمو! بر این باورم از آن زمان که زندگى خود را با تو آغاز کردم، در خانه ات دروغ نگفتم و به تو خیانت نورزیدم و از اطاعتت سر بر نتافتم.امام فرمود:حاشا! از چنین چیزى فاطمه جان! تو به عظمتِ خداوند آگاهتری و نکوکارتر و پروا پیشه تر و گرامى تر(از تو وجود ندارد) و ترس و بیم تو از خدا بیشتر از آن است که من تو را بر نافرمانى ات مورد نکوهش قرار دهم. جدایى و از دست دادنت برایم بس دشوار است، ولى راه گریزى از آن نیست، به خدا سوگند! با رفتنت مصیبت جانسوز رسول خدا (صلى الله علیه و آله) را یک بار دیگر برایم تازه کردى، بارِ جدایى و رحلتِ تو فوقالعاده سنگین است، همه از خداییم و به سوى خدا باز مىگردیم، مصیبت و فراق تو آنقدر اندوهبار است که سختتر و دردناکتر و رنجآورتر و غمانگیزتر از آن وجود ندارد! مصیبتى است که عزا و مصیبتى فراتر از آن نمى توان سراغ داشت.سپس لحظاتى هر دو گریستند و امام سر مبارک فاطمه(علیهاالسلام) را بر سینه نهاد و آنگاه فرمود:(فاطمه جان!) هرگونه وصیتى مى خواهى به من سفارش کن، به وصیّتهایت مو به مو عمل خواهم کرد و هر چه را به من فرمان داده اى به انجام مى رسانم، و فرمان تو را بر کار خود ترجیح مى دهم.زهراى مرضیه(علیهاالسلام) عرضه داشت:پسر عمو! خداوند از ناحیه من به تو پاداش خیر عنایت کند، نخستین وصیّتم این است که پس از من زنى را به ازدواج خویش درآورى... زیرا مردان بدون زن نمى توانند ادامه زندگى دهند .و سپس معروض داشت:سفارش بعدیم این است که اجازه ندهى هیچ یک از افرادى که در حقم ستم روا داشتند در تشییع جنازه ام حاضر شوند، زیرا آنان دشمنانِ خدا و رسولند و رخصت ندهى هیچ کدام از آنان یا هوادارانشان بر جنازه ام نماز بگزارند و شبانگاه، آن زمان که دیدگان مردم آرامش یافت و چشمها به خواب رفت، مرا به خاک بسپار. (۱)ابن عباس وصیت نوشته شده اى را از آن مخدّره روایت کرده که در بخش اول ذکر شد.پینوشتها:۱- روضة الواعظین، ۱۵۱/ ۱.منبع : تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 63]