تبلیغات
تبلیغات متنی
پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
محبوبترینها
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه می‌تواند برندینگ کسب‌وکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1850211772
کاروان ولایت از عراق به سوی مشهد مقدس
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا:
کاروان ولایت از عراق به سوی مشهد مقدس تهران- ایرنا- کاروان پیاده روی نجف تا مشهد چند سالی هست که در مسیر ولایت عشق قدم برداشته و این بار مجاوران صحن و سرای حسینی مهمان غریب طوس می شوند.
به گزارش ایرنا از سازمان حج و زیارت ، چند سالی هست که مهمان امام رضا (ع) هستن ، بچه های دیوانیه، حله، بصره و شامیه رو می گیم که کربلا قرار می دارن و به نجف میان و عزم سفر به دیار شمس الشموس می کنن، البته رسم ادب رو هم بجا میارن و قبل از تشرف به بارگاه ملکوتی ثامن الحجج (ع) برای عرض ادب به پیشگاه کریمه اهل بیت (ع) به قم میان، مثل اربعین حسینی که ما ایرانی ها پیاده عزم سفر کربلا می کنیم اینها هم از نجف اشرف تا مشهد رو پیاده سیر آفاق و انفس می کنن.
نماز ظهر را خوندم و حرکت کردم به سمت محل استقرار کاروان پیاده روی نجف تا مشهد، تو حسینیه امام علی (ع) خیابان معلم اسکان داشتند، وقتی وارد شدم با یه جمع گرم و صمیمی مواجه شدم که تا من رو دیدن بر سر سفره ناهار نشوندن، تقریبا 170 نفر بودن که بیشترشون میانسال و پیرمرد بودن، یه تعدادی هم از جوانان همراهشون بودن که بیشتر به اونها خدمت می کردن اما این ترکیب سنی باعث خمودگی کاروان نبود بلکه پر انرژی و فعال بودن انگار نه انگار هزار کیلومتر پیاده روی کردند.
وقتی به پیرمردهاشون نگاه می کردی مطمئن بودی که یا دچار کمردرد یا زانو درد، یا آرتروز دار یا رماتیسم هستند اما در ظاهر هیچ اثری از خستگی رو نمی دیدی.
25 روزی بود که از نجف اشرف حرکت کرده بودن 25 روز دیگه هم تا مشهد راه مونده بود تقریبا روزی 40 تا 50 کیلومتر پیاده روی می کردن و قبل از غروب در محل استقرار خودشون در شهرهای مختلف مستقر می شدن، جالب اینجا بود که کنار این کاروان عراقی یه تیم از بچه های ایرانی بودن که منزل به منزل این کاروان را تحویل می گرفتن و همراهشون بودن و بهشون خدمات می دادن، قشنگتر از همه اونجا بود که خیلی از بچه های این تیم ایرانی هم پیرمردهای دل سوخته ای بودن که عشق امام حسین (ع) را داشتن.
طی نهار که با بچه ها صحبت می کردم، متوجه شدم که رئیس کاروان پیر مردی هست به نام سید داخل، راغب شدم تا ایشون رو ببینم بالاخره رفتیم پیشش، پیرمرد آرام و باوقاری بود که عبایی به دوش داشت و دستار سبز رنگی هم به نشان سیادت به سرش انداخته بود، چهارسالی بود که این کاروان را راه انداخته بود و تو مسیر ولایت عشق قدم می زد، سوته دلی بود که ذوب در محبت اهل بیت شده بود.
خیلی صمیمی کنار هم نشستیم و چندتا از جوون ها و پیرمردهاشون هم دور نشستن. گفتم: خوب سید جان از این کاروانی که به راه انداختی برامون بگو. بعد از تمجید و تشکر فراوان از مردم ایران و مسئولان و بیان تاریخچه کاروان گفت: مهم ترین بخش این کاروان اینه که اگر کسی بخواد وارد بشه باید سه شرط را رعایت کنه؛ اولش خواندن نماز جماعت هست، دوم اخلاق و صبر حسنی و سوم التزام به امور کشور میزبان، هر کی بتونه به این سه تا شرط عمل کنه همراه ما میاد که الحمدلله طی این چهار سال استقبال خوبی شد در این سال چهارم هم 170نفر همراه ما هستن.
سید داخل می گفت: تو این سفر هر روز زیارت اهل بیت (ع) را قرائت می کنن و در مسیر بر گریه و ندبه برای ایشان مشغول هستن به طوری که اصلا سختی راه تأثیری بر اونها نداره، اون می گفت: ایران کشور دوم ماست و آنقدر مردم ایران و دست اندرکاران امر در مسیر به ما خدمت می کنند و ارادت می ورزند که اصلا احساس غربت نداریم و فکر می کنیم در کشور خودمان هستیم، ما هم واقعا از همه ایرانی ها ممنون و متشکر هستیم و دعایشان می کنیم.
پرچم بزرگ مشکی رنگی کنار اتاق ایستاده بود تقریبا 4*2 می شد خیلی بزرگ بود و یه دسته چوبی خیلی بلند هم داشت که پرسیدم این چیه؟ یکی از جوونها پا شد و پرچم را باز کرد، دیدم عبارت «یا غریب» به رنگ قرمز روی یک پارچه مشکی نوشته شده است.
سید داخل گفت: این پرچم متبرک به حرم امیرالمؤمنین (ع) است که به مشهد می بریم جوانان هم طی مسیر اون رو بی هیچ ملالت و سختی بدوش می کشن.
همین طور که صحبت می کردیم به جمعمون اضافه می شدن، 10 15 نفری شدیم سید حیدر حکیم فرزند سید فاضل هم تو جمع ما بود اون هم ده سالی بود که کاروان های اربعین حسینی را از ایران سازماندهی می کرد، شیخی هم از بچه های افاغنه در جمع حضور داشت، پرسیدم سید داخل حال و هوای قم چطور هست؟ گفت: قم شهر دخت امام، اخت امام و عمه امام است، خانم کرامت های بسیاری دارند و بلاد ایران به دو مکان متبرک است یکی مشهد و دیگری قم، همه اهل بیت (ع) اهمیت دارند، اما درباره خانم فاطمه معصومه (س)، اهل بیت (ع) فرمودند که قبل از زیارت امام رضا (ع) به زیارت خواهر ایشان بروید ما هم برای همین هر سال اول به قم و سپس به مشهد می رویم، اینجا حرم اهل بیت (ع) است.
علت این جور سفرها را جویا شدم؟ گفت: برای چه نماز می خوانیم یا چرا روزه می گیریم؟ مگر قصدی غیر از طاعت خدا داریم؟ این سفر هم سفر طاعت خداست، در این راه می آییم تا به دشمنان بفهمانیم که ما در راه اهل بیت (ع) هیچ خستگی به تن راه نمی دهیم و از زن و بچه و زندگی خود می گذریم. می آییم تا دشمنان ببینند و چشمشان کور شود، هرچه طلب داریم از این خاندان می طلبیم و ایشان هم مراقب ما هستند.
کم کم که صحبت داغ شد، اطرافیان هم یکی یکی شروع کردن به حرف زدن.
«غالب ابو احمد» پیر مرد 65 ساله ای بود که گفت: سید داخل مرد بزرگی است و کرامات فراوانی دارد، پرسیدم یعنی چی؟ گفت: طی مسیر یک راننده ایرانی همراه ما بود که از بیماری فرزندش خیلی ناراحت بود، ما دیدیم سید فرزندش را خواست دستی به بدنش کشید، چند لحظه ای نگذشت که فرزند آن مرد شفا یافت. متعجب شدم و پیش خودم گفتم حتما اغراق می کند، ولی گفتم بگذار بپرسم ماجرا چیه؟
سید داخل گفت: در سفر اولی که برای مشهد داشتیم در منطقه نیشابور یکی از پیرمردهای کاروان دو پایش از زانو شکست، خیلی مضطرب و ناراحت شدم و ذهنم مشغول بود، به امام رضا (ع) طلب حاجت می بردم، در همین احوال بودم که در عالم رؤیا دیدم خدمت امام رضا (ع) تشرف یافتم و ایشان به من فرمودند که از طرف ما مأموری تا دست راست خود را بر پای آن پیر مرد بکشی، بعد از این ماجرا به حال خود بازگشتم و متعجب و حیران رفتم به مسجدی که در آن اقامت داشتیم همه را جمع کردم و پیرمرد را هم در میان نشاندم و دستوری را که امام فرمودند اجرا کردم، الله اکبر الله اکبر دیدیم پیرمرد صحیح و سالم از جا برخواست و ایستاد، حال و هوایی شده بود آنجا، از آن ماجرا به بعد هر وقت برای بیماری به آن دستور امام (ع) عمل می کنم این خاصیت از دستم ساطع می شود.
شیخی هم که در جمع نشسته بود، گفت: بنده در آن جلسه حضور داشتم و شاهد این ماجرا بودم. البته در پایان جلسه فیلم مربوط به این صحنه را هم به من نشان دادن. در پی نفی و اثبات این قضیه هم نیستم البته نامی هم از یکی از بزرگان کشور بردند که در جلسه ای با حضور ایشان سید با همین دستور العمل فردی را شفا داد و این شخص نیز از ارادتمندان سید است.
بگذریم مهم این است که این خاندان نور و عصمت در طول تاریخ بشریت چطور رفتار کرده و عمل نمودند که اینگونه انسان ها که حتی برای فرزندان خود هم راضی نیستند فداکاری کنند، برای ایشان از همه چیز خود می گذرند، در عصر مدرنیته، سکولاریسم، انتفاع شخصی و… افراد این چنین شیدا و دل باخته این انوار قدس الهی هستند این، نشان از همه جانبه بودن این اسوة حسنة دارد و الگویی بهتر از ایشان نبوده، نیست و نخواهد بود به امید آن روز که پشت سر ایشان جهت انجام امر ایشان گام برداریم.
بر اساس گزارش های موجود کاروان مزبور این روزهای در مسیر گرمسار در حال حرکت به سوی مشهد مقدس است.
اجتمام**1436
انتهای پیام /*
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 66]
-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها