تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):پرهيزكارى منافق جز در زبانش ظاهر نمى شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804678452




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

درآمد میلیونی متکدیان با تنبک حاجی‌فیروز


واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز:
درآمد میلیونی متکدیان با تنبک حاجی‌فیروز

درآمد میلیونی متکدیان با تنبک حاجی‌فیروز
وزهای آخر اسفندماه خیابان‌های شهر پر می‌شود از حاجی فیروزهایی که در خیابان‌ها و پیاد‌ه‌روها، تنبک به دست می‌گیرند و می‌رقصند و می‌خوانند.
به گزارش نامه نیوز، پشت چراغ‌ قرمزهای خیابان‌های آفریقا، ملاصدرا، سپهبد قرنی، هفت تیر، و زرتشت. اما هیچ کدام از آنها نیامده‌اند تا با رقص و شادی، نوید آمدن بهار را بدهند. می‌آیند و توی چشمت نگاه می‌کنند و می‌گویند: «ارباب خودم چرا نمی‌خندی؟» تعدادی از آنها کودکانی هستند که پیش از این نیز در خیابان‌ها و سر چهارراه‌ها کودکی‌شان را به حراج گذاشته‌اند. جوانانی که اسفند دود می‌کنند و زن‌های کولی که بچه به کول لباس‌های حاجی فیروز را به تن کرده‌اند و «حاجی فیروزه» شده‌اند.

لباس‌های قرمز و یکدستش از دور پیداست. می‌زند و می‌رقصد و می‌خواند و پیش می‌رود. همراه با صدای حلقه‌های توی دایره‌اش بدنش را می‌رقصاند. دختر بچه توی خیابان دست پدرش را رها می‌کند و حاجی فیروز را با دست دیگرش نشان می‌دهد و به سمتش می‌دود. می‌گوید: بابا عمونوروزه!... پدر از سر بی‌حوصلگی لبخندی می‌زند و می‌گوید: آره بابا عمونوروزه، دست می‌کند توی جیبش و اسکناس 1000 تومانی را بیرون می‌آورد و می‌دهد به عمو نوروز. مرد دوباره دست دختربچه را می‌گیرد و در کنار نگاه‌های بی‌حوصله زن سه‌تایی دور می‌شوند. چشم دختربچه همچنان به دنبال عمو نوروز است و برایش دست تکان می‌دهد. عمونوروز شاد و سرخوش دوباره می‌رقصد و می‌خواند. زیر آن همه سیاهی نمی‌شود فهمید چند سال دارد اما چشم‌های روشن و براقش می‌گوید کم سن و سال است.

می‌پرسم چند سالت است؟ جواب نمی‌دهد و در عوض با صدای بلندتر می‌رقصد و می‌خواند. انگار جز این زبان دیگری برای ارتباط با آدم‌های اطرافش بلد نیست. می‌پرسم هر سال قبل از عید حاجی فیروز می‌شوی؟ می‌گوید: نه امسال اولین باره. با پسر دایی‌هام با هم هستیم. روزها توی خیابان‌ها پخش می‌شویم و شب‌ها با هم کار می‌کنیم. آن‌ها سال‌های قبل هم می‌آمدند اما من امسال به جمع‌شان اضافه شدم. او 16 ساله است و تحصیلاتش تا سوم راهنمایی است. می‌گوید: چند سال در تولیدی‌های شلوار کار کردم. امسال دو ماه قبل از عید بیکار شدم. حالا با پسردایی‌هام اومدم حاجی فیروزی. می‌پرسم برای اولین بار وقتی صورتت را سیاه کردی و رفتی توی مردم چه احساسی داشتی؟ اولش خیال می‌کردم همه حواسشان به من است. خوب این طوری هم بود. اما می‌دانستم صورتم سیاه است و کسی نمی‌بیندم. می‌پرسم خوب عمو نوروزها که آدم‌های بدی نبودند چرا خجالت می‌کشیدی؟ می‌گوید: آن عمونوروزها واقعی بودند. ما مجبوریم خودمان را این شکلی درست کنیم تا شب عید یک چیزی دست‌مان را بگیرد.

می‌پرسم هر روز چقدر درآمد داری؟ می‌گوید هر روز با روز قبل فرق می‌کند. توی اتوبان‌ها و پشت چراغ قرمزها مردم ما را می‌بینند و خوشحال می‌شوند همین باعث می‌شود بیشتر کمک کنند. اما بعضی‌ها هم می‌گویند دوباره عید شد و سرو کله اینها پیدا شد. کم‌کم می‌خواهد برود دوباره تنبکش را دستش می‌گیرد و شروع می‌کند به آواز خواندن و رقصیدن. این یکی تنبک کوچکش را توی دست‌های کوچکش گرفته و سیاهی صورتش میان چراغ‌ها و شلوغی شب‌های میدان ولیعصر گم شده است. قدم به قدم راه می‌رود و به فریادهای بی‌رمقش ریتم می‌دهد و می‌خواند. پلک زدن‌هایش را نمی‌شود دید. مردمک‌های سیاه و بزرگ چشم‌هایش تفاوتی میان باز و بسته شدن چشم‌هایش نمی‌گذارد. جلوی ماشین‌ها می‌ایستد و برایشان می‌خواند.

گاهی دست‌هایی از داخل ماشین‌ها دراز می‌شود و اسکناسی بیرون می‌آید، می‌اندازد توی کیسه پارچه‌ای‌ که با نخ به گردنش آویزان کرده و دوباره ماشین بعدی. اسمش احمد است. قبل از این همراه با دوستانش سر چهارراه‌ها دسته جمعی فال می‌فروخته و تکدی‌گری می‌کرده. حالا چند روز است که در لباس حاجی فیروز توی شهر می‌چرخد و به قول خودش نان جمع می‌کند. پدر و مادرش شب‌ها منتظرند تا دست پر به خانه برگردد. خانه‌اش در یکی از خیابان‌های اطراف شوش است. می‌گوید: بعضی از دوستانم در همین لباس موادفروشی می‌کنند. بعضی از آنها هم درآمدشان خیلی از ما بهتر است.

حاجی فیروز دانشجو

25 سال بیشتر ندارد. دانشجو است و سه سال است که به تهران آمده است. می‌گوید دوسال است که برای تامین هزینه تحصیلش نزدیکی‌های عید لباس حاجی فیروز را می‌پوشد و در شهر می‌چرخد. می‌گوید: همین که زیر این چهره سیاه شده کسی نمی‌شناسدت خوب است. هم فال است هم تماشا. می‌پرسم قبل از اینکه خودت بیایی و لباس حاجی فیروز را به تن کنی تصورت از حاجی فیروز چی بود؟ قدیم ترها حاجی فیروزها می‌آمدند تا مردم را خوشحال کنند و خبر آمدن عید را بدهند اما حاجی فیروزهای امروزی توی خیابان‌ها می‌چرخند تا هزینه زندگی شان را دربیاورند. بالاخره شب‌های عید است و مردم تا ما را می‌بینند همان لبخندی که برلبشان می‌نشیند باعث می‌شود دست توی جیبشان ببرند و کمک کنند. بچه‌های خارجی تا بابانوئل‌شان را می‌بینند خوشحال می‌شوند که برایشان سوغاتی آورده اما بچه‌های الان وقتی بزرگ شدند حاجی فیروزهایی را به خاطر می‌آورند که سر میدان‌ها و چهارراه‌ها تکدی‌گری می‌کنند. حاجی فیروزهایی که توی تلویزیون می‌بینند با آن‌هایی که اطرافشان است زمین تا آسمان فرق می‌کند. تفاوت این حاجی فیروز با بقیه این است که شعرهایش را به زبان ترکی می‌خواند. غم عجیبی توی صدایش است. می‌پرسم ترجمه شعرهایت را بگو تا بنویسم. دوباره شروع می‌کند به زدن و خواندن: سایا گلدی، گوردوزمی؟ سلامینی، آلدیزمی؟

سایا آمده او را دیدید؟ جواب سلام او را دادید؟

بو سایا یاخچی سایا، هم چشمه ‌یه، هم چایا، هم اولدوزا، هم آیا، هم یوخسولا هم وارا

کو حاجی فیروز قدیم

پرفسور حسین باهررفتار شناس اجتماعی درباره تغییر ماهیت حاجی فیروزهای امروزی می‌گوید:حاجی فیروز سمبل یک انسان آزاد بوده است. او همراه با غلامش در روزهای آخر سال به شادمانی می‌پرداخته وگاهی اوقات طنزی می‌گفته که دیگران را به خنده وا می‌داشته است. او سمبل شادمانی‌های پیش از عید است. حالا آن انسان فخیم با لباس فاخر به انسانی تبدیل شده که لباس‌های مندرس می‌پوشد و در شهر به تکدی‌گری می‌پردازد. او چهره‌ای میان سال داشته اما حاجی فیروزهای امروزی نه جنسیت دارند و نه سن و سال. آنها به شادی تظاهر می‌کنند و در شهر می‌چرخند. شرایط زندگی، آنها را مجبور به این کار کرده است. بسیاری از این کودکان با خطرهای جانی مواجه هستند. چند شب پیش در نزدیکی یکی از چهارراه‌ها یکی از این کودکان با ماشین تصادف کرده بود اما با وجود زخم روی پایش دست از تکدی‌گری بر نداشت و به کار خود ادامه داد. اینها تصویرهای خوبی برای نشان دادن چهره شهر ما نیست. باید برای چنین بچه‌هایی کار فراهم کرد و برخوردی از جنس پدرانه نمود. این وظیفه نهادهای فرهنگی است که نسبت به این مسئله حساسیت نشان دهند و مسئولان را وادار کنند تا وجهه این اسطوره ملی به این شکل در ذهن نسل امروز نقش نبندد. همچنین دولت نباید اجازه دهد چهره این اسطوره فرهنگی ما به دست متکدیان جامعه از بین برود. متولیان جامعه باید از یک سو جلوی این پدیده را بگیرند و از سوی دیگر به دنبال چاره‌سازی برای این مسئله باشند.

درآمد بالا تنها انگیزه حاجی فیروزها

رضا جهانگیری معاون رفاهی و خدمات شهرداری درباره طرح جمع‌آوری اینگونه متکدیان می‌گوید:حوزه سازمانی شهرداری نمی‌تواند به‌طور مستقیم با چنین افرادی برخورد قانونی داشته باشد. تنها در صورتی که به تکدی‌گری بپردازند می‌توانیم آنها را تحویل مقام قضایی دهیم. در طرح ویژه نوروز که مخصوص جمع‌آوری متکدیان خیابانی است این مسئله نیز در نظر گرفته شده است. جهانگیری ادامه می‌دهد:هر شهروندی در هر پوشش و لباسی که در معابر به تکدی‌گری بپردازد به جرم متکدی تحویل مقامات قانونی می‌شود. او درباره فعالیت گروهی این افراد در مناطق مختلف می‌گوید: چنین باندهایی به راحتی قابل شناسایی و پیگیری هستند و پلیس اقدامات شناسایی آنها را پیگیری خواهد کرد. او درباره درآمدهای این افراد از راه‌های مختلف تکدی‌گری می‌گوید: تکدی‌گری در شهر تهران رفتار بسیار پردرآمدی است و این انگیزه افراد را بالا می‌برد تا حتی شده از شهرهای دیگر به تهران بیایند و چنین رفتاری را انجام دهند. او همچنین درباره قوانین برخورد با این افراد می‌گوید: متاسفانه با وجود جرایم سنگینی که برای این افراد در نظر گرفته شده اما به محض آزادی دوباره به این کار رو می‌آورند و در معابر حاضر می‌شوند. این مسئله برخوردهای قانونی جدی‌تر و بازدارنده‌تری را می‌طلبد.

منبع: تهران امروز







1392/12/19





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نامه نیوز]
[مشاهده در: www.namehnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 109]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن