تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایق‌سواری تالاب انزلی؛ تجربه‌ای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکس‌ترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
بهترین سایتهای خرید تیک آبی رسمی اینستاگرام در ایران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1814801279
چرا بحران اوکراین به یک مناقشه بی‌پایان بدل شده است؟
واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
چرا بحران اوکراین به یک مناقشه بی‌پایان بدل شده است؟
غرب و روسیه در منازعه بر سر اوکراین تلاش خواهند داشت که مبارزه را به سود خود به پایان برسانند. براین اساس محتمل ترین سناریو برای آینده اوکراین شکست مردم این کشور و ادامه بی ثباتی و ناآرامی خواهد بود.
جنگ سرد جدید این روزها در اوکراین در جریان است. جایی که دو ابر قدرت با مدل ها و شیوه هایی جدید، سعی دارند آخرین راند جنگ در اروپا را به نفع خود به پایان برسانند. اوکراین که حدود 10 سال است، روزگار دیگری را پشت سر می گذارد، شاهد رویارویی غیر مستقیم میان غرب متشکل از آمریکا و اروپا در مقابل روسیه است. رویارویی که البته در برخی موارد تا حد اخطار و تذکر جدی به طرف مقابل هم پیش رفته است. اما اصل قضیه چیست؟ مشکلات در کجاست و حق با کیست؟ اگر بخواهیم نگاهی بی طرفانه و بدون غرض ورزی به تحولات اوکراین داشته باشیم باید اذعان داشت که این بحران، نه تنها ساده نیست، که بسیار هم پیچیده و در هم تنیده است. برای فهم بهتر این بحران بهتر است ابتدا نگاهی به کنشگران اصلی این مناقشه داشته باشیم تا دریابیم چگونه این منازعه، اینگونه درهم تنیده شده است. ویژگی‌های جامعه اوکراین این کشور متشکل از جامعه ای است مملو از تضادهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و جغرافیایی. سرزمینی که بخش شرقی آن به روسیه متمایل است و مردم بیشتر روس گرا هستند و بخش غربی آن بیشتر بر انگاره های اروپایی نظر دارند. بخش اعظم میادین طبیعی و اقتصاد در بخش شرقی قرار گرفته و جوانان متمایل به غرب در نیمه غربی این کشور آمال و آرزوهای خود را در خیابان ها فریاد می زنند. ریشه این تضادها بیشتر به دوران پیش از فروپاشی شوروی باز می گردد. جایی که کیف به عنوان نخستین پایتخت دولت روسی معین شد. این اتفاق سبب شد که از سویی روس های ناسیونالیست از دست دادن اوکراین را یک مصیبت تلقی کنند و از سوی دیگر جمعیت روس گرا در اوکراین هم میل به مرکز فراوانی داشته باشند و فرهنگ خود را در اشتراک با روسیه تعریف کنند. بر این اساس، حقیقت غیر قابل انکار در خصوص جامعه اوکراین دو قطبی بودن آن است و هر نوع تحلیلی بدون در نظر گرفتن این تضادهای ساختاری، چندان منطبق با منطق نخواهد بود. روسیه دولت روسیه، طبیعتا نمی خواهد اوکراین را از دست دهد. چراکه جزایر کریمه در سواحل دریای سیاه برای مسکو اهمیت حیاتی دارد و در صورتی که دولتی غرب گرا در کیف روی کار بیاید، کرملین دیگر نمی تواند بر دریای سیاه تسلط داشته باشد. اهمیت دریای سیاه برای روسیه به این دلیل است که این فدراسیون از این طریق می تواند کشورهای حوزه بالکان را هم در دسترس داشته باشد و اروپا از این مدخل، همواره از رقیب قدرتمند و شرقی خود احساس نگرانی خواهد کرد. بر این موارد این را هم باید افزود که روسیه، اوکراین را (صرف نظر از بلاروس) آخرین سرزمین اروپایی می داند که از طریق آن می تواند اروپا را در تیررس خود داشته باشد. در واقع روسیه نمی خواهد منطقه نفوذ خود را محدودتر از قبل ببیند. اتفاقی که پس از فروپاشی شوروی برای این ابرقدرت رخ داده است و حوزه نفوذ مسکو، هر روز کمتر از قبل شده است. آمریکا و اتحادیه اروپا ایالات متحده آمریکا و اروپا، دیگر کنشگران مهم بحران اوکراین است. کنشگرانی که در جنگ سرد جدید، با یکدیگر همراه و همگام گشته اند. آمریکا در این بحران تلاش می کند، دست روسیه را از اوکراین کوتاه سازد تا رقیب دیرینه خود را محدودتر نماید. آمریکا برخلاف جنگ سرد پیشین، این بار تلاش داشته تا اروپا را هم در این مسئله دخیل نماید و از ظرفیت ها و پتانسیل های این اتحادیه در راستای مقابله با مسکو بهره مند شود. در واقع اوباما به خوبی دریافته دوره اقدامات یک سویه و تدوین استراتژی های یک جانبه گرایانه گذشته است و موفقیت واشینگتن در این است که دوستان خود را نیز امین دانسته و آن ها را در مراودات و منازعات مشترک شریک نماید. بر این اساس آمریکا در بحران اوکراین نقش اساسی را برای اروپا تعریف کرده است و دست در دست این اتحادیه تلاش دارد، رقیب دیرینه را زمین گیر سازد. اتحادیه اروپا هم که در جنگ سرد نخست کمترین میزان تاثیرگذاری و ایفای نقش را بر عهده داشت، این بار از پذیرش مسئولیت استقبال کرده و تلاش می کند در این مسیر به خواسته های خود دست یابد. ناگفته پیداست که روسیه دشمن مشترک آمریکا و اروپا است و این دو در کنار یکدیگر سعی می کنند، مسکو را به مرزهای آسیایی خود محدود سازند. روندی که در قرن نوزده هم بر معادلات سیاسی جهان حکمفرما بود. بدیهی است که این اتحاد کار را برای کرملین دشوار می سازد. نخبگان سیاسی اوکراین همانگونه که جامعه اوکراین تضادهای ساختاری قابل توجهی دارد، این چندپارچگی در میان نخبگان سیاسی این کشور نیز قابل مشاهده است. افرادی چون یانوکویچ در جبهه روسیه و سیاست مدارانی چون تیموشنکو، یوشنکو، کلیچکو و … در میدان غرب. اما باز هم اگر با نگاهی بی طرفانه به مناقشه اوکراین بنگریم در خواهیم یافت که سیاستمدارانی که از 10 سال پیش زمام امور را در این جمهوری استقلال یافته شوروی بر عهده داشتند، کارنامه موفقی از خود بر جای نگذاشته اند. تیموشنکو و یوشنکو که با انقلاب نارنجی در سال 2005 به قدرت رسیدند و توانستند ویکتور یانووکویچ را کنار زنند، با ناکارامدی فراوان مدیریت خود را بر این جمهوری پی گرفتند. این دو که در روزهای مبارزه در کنار یکدیگر بودند، پس از پیروزی، دچار تنش و اختلافات جدی با یکدیگر شدند و هر یک دیگری را به انواع و اقسام اتهامات محکوم کردند. یک جانبه گرایی این تیم به سمت غرب و عدم توجه به بازیگر قابل توجهی چون روسیه هم عامل دیگری بود تا شرایط را برای نارنجی پوشان دشوارتر گرداند. از سوی دیگر غرب هم به دلایلی چون عدم اطمینان به کارآمدی تیموشنکو و یوشنکو، و همچنین درگیر شدن در بحران اقتصادی، آنطور که باید و شاید از دولت غربگرای حاکم در اوکراین حمایت نکرد. با این همه مشکلات و ضعف، طبیعی بود که یانوکویچ روس گرا بتواند به قدرت دست یابد. یانوکویچ اما سعی کرد معتدل تر از سلف خویش عمل نماید. او با اینکه کفه ترازو را به سمت روسیه سنگین تر کرد، اما در عین حال تلاش داشت تا نوعی رفتار ننماید که روسیه صاحب و مدیر اوکراین جلوه گر شود. با تمام این اوصاف، سرباز زدن یانووکویچ از امضای توافقنامه تجاری و اقتصادی با اتحادیه اروپا کافی بود تا دوباره آتش زیر خاکستر شعله ور گردد و مردمی که مدل اروپایی را برای آینده خود مناسب می خواندند به خیابان ها باز گردند. حضوری که تا کنار رفتن از قدرت از سوی یانوکویچ ادامه داشت. این بار اما مخالفان رهبر جدیدی را در کنار خود می دیدند. کسی که از رینگ بوکس به صحنه سیاست آمده بود. کلیچکو، قهرمان بوکس اسبق جهان، جایگزین بانوی نارنجی پوشی شده بود که در زندان روزگار می گذراند. رهبری که دست کم این روزها بیش از پیشگامان اسبق نظر مردم را به خود جلب کرده است. بحرانی که پیچیده‌تر می شود واقعیت این است که در مطالعه شرایط اوکراین هرچند رقابت قدرت ها باید مورد توجه قرار گیرد و حتما باید این مسئله را در نظر داشت که روسیه و آمریکا مشغول زورآزمایی در این سرزمین هستند، اما در عین حال باید عنایت داشت که مواد خام این منازعه توسط مردم اوکراین تهیه و آماده شده است. تضادهای ساختاری فرهنگی و سیاسی در این کشور سبب شده تا شرایط این کشور برای رقابت میان ابرقدرت ها مهیا گردد. از سوی دیگر روی کار آمدن رهبران ناکارآمد طی 10سال اخیر هم بر شدت این منازعه افزوده است. بر این اساس به نظر می رسد این بحران پیچیده و در هم تنیده با وجود کنشگران متعدد که بعضا منافع متضادی را هم دنبال می کنند چشم انداز مشخص و معینی نداشته باشد. از سویی جوانان علاقه مند به الگوهای غربی می خواهند خود را از سلطه روسی رها سازند و از سوی دیگر جمعیت روس گرایی که بخش اعظم اقتصاد این کشور را هم در دست دارند، همچنان به برادر بزرگ تر ارادت دارند. بدیهی است که غرب و روسیه هم در این منازعه که جدی ترین زورآزمایی دو طرف در سالیان اخیر است، تلاش خواهند داشت که مبارزه را به سود خود به پایان برسانند. بر این اساس به نظر می رسد محتمل ترین سناریو برای آینده اوکراین شکست مردم این کشور و ادامه بی ثباتی و ناآرامی خواهد بود. کشوری که در موج انقلاب و اغتشاش قرار گرفت، به راحتی به مسیر ثبات بازنخواهد گشت. پویا صیامی‌نمین منبع: رصد
لینک را کپی کنید رصد
92/12/18 - 06:26
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 91]
-
گوناگون
پربازدیدترینها