تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکس‌ترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
بهترین سایتهای خرید تیک آبی رسمی اینستاگرام در ایران
کدام رنگ کاغذ دیواری مناسب فضای شماست؟
چه چیزهایی دیگر در دکوراسیون مد نیست؟!
بررسی قیمت تیرچه + قیمت تیرچه کرومیت + قیمت یونولیت
خرید و قیمت ورق در مشاوران آهن + [مشاوره رایگان]
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1813111513
قطره ای از دریای اخلاق دو شهید کرمانی
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا:
قطره ای از دریای اخلاق دو شهید کرمانی کرمان - ایرنا - شهدا دریای بیکران اخلاق، فضل، دانش و سخاوت هستند، چنانکه وصیت نامه و خاطراتشان که ذره ای از زندگی و وجودشان بشمار می رود همانند قطره ای از دریای توفنده و سرشار از برکتشان است.
به گزارش ایرنا، نقل است، شهید ˈحسین دوست محمدیˈ، در ایام دفاع مقدس با سایر نیروها دور هم می نشستند و اگر کسی در خواندن سوره حمد و توحید اشکالی داشت، رفع می کرد و می گفت، اسلام روی نماز خیلی تأکید دارد، نماز را باید صحیح خواند.
شهید دوست محمدی، اشکالات قرائت سوره حمد همرزمانش را در دفترش یادداشت می کرد و جدا جدا آنها را صدا می کرد و رفع اشکال می کرد تا از رفع این اشکالات مطمئن شود.
این شهید بزرگوار اهل نماز شب بود.
** در خاطرات مادر شهید ˈمحمدعلی باقریانˈ نیز آمده است، نزدیک غروب بود، تلفن کرده بود که می آید و من از صبح تدارک آمدنش را دیده بودم، پدرش وضو گرفت و مهیای رفتن به مسجد برای اقامه نماز جماعت شد، گفتم محمدعلی نیامد، در حالی که آب وضو را به صورت می ریخت گفت، توکل به خدا، انشاءالله می آید.
مادر شهید محمدعلی قربانیان می گوید، پدرش به مسجد رفت و من همچنان منتظر، چشم به در دوخته بودم پس از مدتی زنگ به صدا در آمد، قامت رعنا و خسته اش در چهار چوب در ظاهر شد او را در آغوش کشیدم و گفتم محمدعلی با چی اومدی؟ لبخندی زد و گفت پیاده، گفتم بابات رو تو راه ندیدی که به مسجد می رفت؟ گفت، بابا رو دیدم اما پنهان شدم تا ایشان من رو نبینه و از نماز جماعت محروم نشوند چون به خاطر من ممکن بود به نماز جماعت نرسند.
مادر این شهید بزرگوار می گوید، محمدعلی به نماز اول وقت بسیار اهمیت می داد و هرگز چیزی را با نماز اول وقت معاوضه نمی کرد.ک/3
7433/2624
انتهای پیام /*
17/12/1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 107]
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها