تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 2 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):فرزندم از خواندن قرآن غافل مباش، زيرا كه قرآن دل را زنده مى كند و از فحشاء و زشتى ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1842746704




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

درس هاي اوکراين و دگرديسي اصلاح طلبي


واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:


۸ اسفند ۱۳۹۲ (۱۱:۱۳ق.ظ)
رسالت؛ درس هاي اوکراين و دگرديسي اصلاح طلبي
به گزارش خبرگزاري موج، رسالت چنين نوشت:
قضيه اين روزها، به نظر مي‌رسيد که سبزپوشان ايراني، از ظفر نارنجي‌پوشان اوکرايني و شقه شدن بخش نارنجي از بخش آبي آن کشور، خوشحال بودند. انگار الهامات موهومي گرفته بودند، يا اوهام پيشين را در مورد کشور ضعيفي چون اوکراين تعبير شده مي‌ديدند. آن‌ها از فساد و تمول يانوکوويچ در يک کشور فقير مي‌گفتند، گويي سعي مي‌کردند تا سقوط «دموکراسي» در مقابل «غرب‌گرايي» را موجه جلوه دهند. اول ادعاي دموکراسي و طرف مردم بودن داشتند، و پس از آن که اطمينان يافتند که با اين ابزار به منظور خود نمي‌رسند، از اکثريت و دموکراسي «عبور کردند». آن‌ها مدام «عبور مي‌کنند»؛ از امام «عبور» کردند؛ از خاتمي «عبور» کردند؛ و به زودي از هر نوع شرافتي «عبور» خواهند کرد.
سيري از قهقرا در اين جماعت اصلاح‌طلب مشاهده مي‌شود؛ از ايده تابناک حکومت اسلامي و توحيدي و «خط امام»، به يک مردم‌سالاري خام و محض «عبور» و نزول کردند، و سپس، بعد از يک دوره که اقبال گسترده مردم را به احمدي‌نژاد در انتخابات هشتاد و چهار که خود آنان برگزار کردند ديدند، غرب‌گرايي خود را در قالب فشار براي مصالحه هسته‌اي به مثابه پله‌اي نوين از قهقرا آخته کردند. آن‌ها جداً «نزول» کرده‌اند.
حکايت اين روزهاي اوکراين، خيلي شبيه قضيه آغاز بلواي هشتاد و هشت ايران است. نارنجيان اوکراين، سال‌ها پيش، وقتي ويکتور يانوکوويچ را با انقلاب باصطلاح نارنجي به زير کشيدند، ادعاي دروغ تقلب در انتخابات را داشتند، ولي امروز که همان يانوکوويچ از طريق انتخاباتي که خود نارنجيان برگزار کرده بودند، مجدداً به قدرت رسيد، نارنجي‌پوشان، نقاب تزوير مليح و نارنجي را کنار زدند، و چهره خشن و مشت چدني عيان نمودند و از آن براي برکناري مجدد يانوکوويچ استفاده کردند. اکنون، ديگر خشونت از چهره نارنجيان مي‌بارد. چهره خانم يوليا تيموشنکو و آقاي الکساندر تورچينوف معاون اسبق وي که اکنون کفيل رياست ‌جمهوري است و پيش از اين يک مقام عالي‌رتبه امنيتي بوده است، از خشونت و خشم پر بود. آن‌ها رقباي خود را «تفاله» خطاب مي‌کردند. بله؛ آن‌ها نيز مانند سبزپوشان ايراني با چهره‌اي خشن ظاهر شدند، البته نارنجيان ظفر يافتند، و سبزيان به هزيمت رفتند. اين خشونت آخته که از غلاف مرصع دموکراسي‌خواهي بيرون مي‌آيد، وجه اشتراک همه نيروهاي غرب‌گراي جهان شده است. امروز هم رفتار اصلاح‌طلبان، در هر جاي دولت دکتر حسن روحاني که به حيله «نفوذ کرده‌اند»، نشان‌گر همان خشونت «تحکيم وحشتي» است که بود و هست و خواهد بود. آن‌ها خشونت‌طلبان و مستبديني بودند و هستند و خواهند بود که آب نداشتند، و الا شناگران ماهري در اين لجه استبداد و خشونت و تفرعن بودند و هستند و خواهند بود؛ آن‌ها عوامل «تحکيم وحشت» بودند و هستند و خواهند بود. آن‌ها مستبدان پرخاش‌گري هستند که بويي از اعتدال نبرده‌اند و نبرده بودند و نخواهند برد.
يک نکته اين جا مهم است؛ اين که شعارهاي دموکراسي‌خواهي اصلاح‌طلبان غرب‌گرا، چه در اوکراين و چه در ايران، ديگر قابل باور نيست. پس از هشتاد و هشت، شعارهاي دموکراسي‌خواهي اصلاح‌طلبان غرب‌گرا، قابل باور نيست. آن‌ها در دو مرحله، از دو ادعا عقب نشستند. ابتدا به نام دموکراسي، روياروي ايده حکومت اسلامي و توحيدي قرار گرفتند، و سپس به نام توسعه غربي، دموکراسي را هدف تهاجم خود قرار دادند. پس، جوانان و ساير فعالان سياسي بايد به خاطر بسپارند که اصلاح‌طلبان، ديگر نمي‌توانند ادعاي اسلام‌گرايي يا مردم‌گرايي داشتند باشند؛ آنان هر دو را زير پا گذاشتند.
واقع آن است که عافيت‌جويي و غرب‌گرايي، در يک فضاي فارغ از ارزش و اعتقاد و معناي متعالي از زندگي، مي‌تواند غرب‌گرايي را عليه دموکراسي‌خواهي بشوراند، و البته چنين جماعتي، اگر از اين نقطه سر در بياورند، خشونت‌خواهان خطرناکي خواهد شد. آنها طي دو مرحله، خود را از دو پرهيز خلاصي بخشيده‌اند. آنها از ولايت خدا رسته‌اند، و سپس، از ولايت مردم هم. پس، تقريباً ديگر چيزي نيست که آنها را تحذير دهد.
چه شد، مردان انقلابي ديروز به اينجا رسيدند؟
ريشه‌يابي نظري پديده
اين که چه شد، مردان انقلابي ديروز به اينجا رسيدند، به گمان من، بازمي‌گردد به نحوي ساده‌لوحي نظري در قبال دموکراسي که گفتمان دوم خردادي اسير آن بود. آنها دموکراسي را نه يک تکنولوژي شيک سلطه، و در مقابل آموزه متعالي و اخلاقي ولايت فقيه، بلکه به مثابه يک صلح‌طلبي مليح قلمداد مي‌کردند. روش دموکراتيک که اصلاح‌طلبان دهه هفتاد، آن را پيروزي عامل اخلاق بر عامل اجبار قلمداد مي‌کردند، واقعاً از آنچه در بادي امر به نظر مي‌رسيد، خيلي اجباري‌تر و خشن‌تر بود؛ در دموکراسي، اکثريت هر کاري مي‌خواهد، مي‌کند، نه به اين دليل که اقليت باور دارد که حق با اکثريت است (اقليت‌هاي معدودي هستند که حاضرند اعتبار اخلاقي چنان امتياز انحصاري را به اکثريت عطا کنند)، بلکه به اين دليل که آراء اکثريت، نمادي از «قدرت اجتماعي اکثريت» است. گواهي اين ادعاي ما درباره مغز ادعاي دموکراسي دوم خردادي، در رفتار سبزها و رفقاي نارنجي آنان معلوم است؛ بالاخره سر از خشونت عليه صندوق رأي درآوردند. در دموکراسي‌هاي دنيا و خصوصاً پس از آغاز انقلاب‌هاي رنگي، هر گاه يک اقليت به اين باور برسد که از مزيتي راهبردي برخوردار است، و به حد کافي بر اهداف خود مصمم شود، يا از موقعيتش در جامعه به قدر کافي به ستوه آيد، آن‌گاه از پذيرش فرامين اکثريت سر باز مي‌زند، هر چند که قبلاً شعار دموکراسي‌خواهي داده باشد. رويدادهاي هشتاد و هشت ايران و نود و سه اوکراين، تبلور انکار مشروعيت اکثريت توسط اقليت مدعي دموکراسي بود که به اقتضاي روزگار، ادعاي دموکراسي خود پس گرفته است.
ريشه انحراف فکري دهه هفتادي اصلاح‌طلبان در مورد دموکراسي و روياروي قرار دادن آن با آموزه متعالي ولايت فقيه، بر مي‌گردد به فرمول‌بندي نارساي آنان از دموکراسي. البته، بي‌گمان در فرآيند دموکراتيک، عوامل عقلاني و اخلاقي وجود دارند (البته نه به اندازه‌اي که در آموزه متعالي ولايت خداوند و ولايت انبياء و ولايت ائمه و ولايت فقيه هست). واقع آن است که اربابان نظامي و اقتصادي طبق معمول، از اراده اخلاق و علماي اخلاق و در يک سطح پايين‌تر، از اراده اکثريت متنفر بوده‌اند. در روش دموکراتيک نيروهاي اجتماعي درگير، براي پايان دادن به اختلافات، ظاهراً، از صندوق و گفتگو و قضاوت مردم استفاده مي‌کنند تا ميدان کارزار؛ و به اين ترتيب، اختلافات به وسيله ترغيب اخلاقي و تنظيم عقلاني «حق در برابر حق»، حل مي‌شود.
اگر موضوعات سياسي، در واقع، مسائل نظري مربوط به سياست‌گذاري اجتماعي بود که از شهروندان بي‌طرف خواسته مي‌شد به آنها پايبند باشند، مسئله رأي‌گيري و بحث و مناظرات قبل از انتخابات بايد برنامه‌اي آموزشي به حساب مي‌آمد که در آن گروه‌هاي اجتماعي «درک مشترک» خود را کشف مي‌نمايند، اما، واقعيت اين است که نظرات سياسي، به‌ناچار، ريشه در منافع اين يا آن دارد و شمار نسبتاً کمي از شهروندان مي‌توانند بدون لحاظ کردن منافع خودشان به مسئله سياست‌گذاري اجتماعي بنگرند، و با لحاظ کردن سياست، آنچه مجال جولان مي‌يابد، نفع‌جويي‌هاي سيري‌ناپذيري است که ما در فرهنگ خود به آن با سويه منفي «سودجويي» اطلاق مي‌کنيم. اگر منافع تعارض خيلي شديد نيابند، اگر روحيه مصالحه تا حدي آن تضادها را حل کند، و اگر فرآيند دموکراتيک، وجاهت اخلاقي و شأن تاريخي سترگي به دست آورد، ممکن است عامل اجبار در سياست چنان پنهان شود که ناظر غير محقق نتواند آن را مشاهده کند. با اين حال، تنها يک مرد و زن رمانتيک ناب مي‌توانند معتقد باشند که يک گروه ملي در هر صورت، بدون به کار گيري زور يا تهديد عليه آن، به «درک مشترک» مي‌رسد يا از «اراده عمومي» آگاه مي‌گردد.
محدوديت‌هاي ذهن و تخيل بشر، ناتواني انسان‌ها در فرا رفتن از منافع خودشان، آن قدر که بتوانند همان طور که با منافع خودشان مواجه مي‌گردند، بوضوح، با منافع هم‌نوعانشان نيز روبرو شوند، زور را بخش اجتناب ناپذيري از فرايند انسجام اجتماعي مي‌سازد، اما، همان زور که صلح را ضمانت مي‌کند، هم چنين باعث بي‌عدالتي نيز مي‌گردد، و اينجا اخلاق و معنويت مهار کننده تواند بود. هيچ گاه نمي‌توان تضاد منافع را بدون وساطت اخلاق، آن هم اخلاق الهي، به طور کامل حل کرد؛ اقليت‌ها هم تنها به اين دليل تمکين خواهند نمود که اکثريت، قدرت امنيتي دولت را تحت کنترل داشته و اگر موقعيتي دست دهد، ممکن است آن را به وسيله توان نظامي دولت تقويت کند.
فهم جوهر دموکراسي بدون خداسالاري است که موجب مي‌شود اگر اقليت توان خويش را، خواه توان اقتصادي، خواه توان نظامي، براي به چالش کشيدن قدرت اکثريت، به اندازه کافي قوي تلقي کند، مثل مورد جنبش‌هاي فاشيستي در ايتاليا و آلمان و وقايع اوکراين و بلواي هشتاد و هشت ايران، ممکن است تلاش کند تا کنترل دستگاه‌هاي دولتي را به زور از چنگ اکثريت بيرون بکشد. گاهي اقليت، حتي، اگر دورنماي پيروزي هم خيلي روشن نباشد، مثل مورد جنگ داخلي آمريکا، به برخورد مسلحانه متوسل مي‌شود. در جنگ داخلي آمريکا، گروه‌هاي ذي‌نفوذ صنعت درخت‌کاري جنوب که با به هم پيوستن صنعتگران ناحيه شرقي و زمين‌داران ناحيه غربي، رأي بيشتري آوردند، تصميم گرفتند با تجزيه جدي وحدت ملي، از منافع و مزاياي خود حراست کنند. امروز هم نارنجيان اوکراين، بوالهوسانه و بي‌فکر، کشور خود را دو شقه کردند، تا با عبور از ضوابط دموکراسي غرب‌گرايي پيشه کنند. پس دورنماي آنچه در ذهن نارنجيان و سبزيان مي‌گذرد به اوايل داستان دموکراسي در آمريکا و سپس در جنبش‌هاي فاشيستي-دموکراتيک قرن بيستم ملحوظ است.
از يک ديد وسيع‌تر...
عامل سياست، از ابتدا تا پايان تاريخ، حوزه‌اي بوده است و هست و خواهد بود که در آن، وجدان و قدرت، يکديگر را ملاقات مي‌کنند، عوامل اخلاقي و اجباري حيات بشري، در هم ادغام گرديده و توافقات مقدماتي و ناپايدارشان را قوام مي‌بخشند. عامل اجبار، همواره در سياست حاضر بوده است، منتها نکته اين بوده است که اگر «مردم» مهار اين الزام و حکم و قضا باشند، بهتر از مستبدين و ستمگران و فراعنه عمل خواهند کرد، و اگر «خدا و حکيم الهي» باشد، از «مردم» هم بهتر داوري خواهد نمود، که خدا بهترين داور و قاضي بين مردم است. از اين روست که تز مردم‌سالاري ديني، تزي متعالي، با ارزش بقاي بالاست، و همين تز بود که ما داشتيم و مفتون فتنه هشتاد و هشت نشديم، و اوکرايني‌ها نداشتند و قافيه و کشور و تاريخ و آتيه خويش را به مشتي غرب‌گرا باختند.
جايي که عامل رضايت متقابل به شدت رشد مي‌کند و جايي که روش‌هاي استاندارد و تقريباً، منصفانه داوري و حل منافع در درون يک اجتماع سازمان يافته، تثبيت شده باشد، عامل اجبار در حيات اجتماعي اغلب پنهان مي‌شود، و تنها در مواقع بحران و در سياست‌گذاري اجتماع در قبال افراد سرکش ظاهر مي‌گردد. با اين حال، عامل اجبار هيچ گاه مفقود نمي‌شود. هر نوع همکاري اجتماعي در مقياسي بزرگ‌تر از گروه اجتماعي خيلي صميمي، به حدي از قهر و اجبار نياز دارد. در عين حال، که هيچ ملتي نمي‌تواند وحدت خود را تنها با به کار گيري اجبار حفظ نمايد، هم چنين نمي‌تواند بدون به‌کارگيري قهر و اجبار، از خود محافظت کند.
از يک ديد وسيع‌تر، پختگي نظري ما اين بود که به مدد حکمت اسلامي درخشان مندرج در حافظه تاريخي خود، فهميديم که عامل الزام و حکم و قضا، همواره در سياست حاضر بوده است، ولي بهتر آن است که سياست، خود، در بند بندگي خدا اسير باشد، تا دست تطاول به اقليت و اکثريت و ضعيف و غني، نگشايد (توأم با اقتباس‌هاي آزاد از راينهولد نيبور).
دکتر حامد حاجي‌حيدري/ دانشکده علوم اجتماعي دانشگاه تهران













این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[مشاهده در: www.mojnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 73]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن