واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: نيروي انساني پاشنه آشيل امور تربيتي
امروز آموزش و پرورش در شرايطي براي حوزه پرورشي برنامهريزي ميكند كه دولت قبل سعي كرده روح تازهاي بر اين محتضر بدمد و اين جسم بيرمق از درد نيروي انساني متخصص و متعهد رنج ميبرد.
امروز آموزش و پرورش در شرايطي براي حوزه پرورشي برنامهريزي ميكند كه دولت قبل سعي كرده روح تازهاي بر اين محتضر بدمد و اين جسم بيرمق از درد نيروي انساني متخصص و متعهد رنج ميبرد. اهداف تربيتي از قبيل تعميق باورها و رفتارهاي ديني، رشد فضايل اخلاقي، تقويت مهارتهاي زندگي، تقويت روحيه علاقهمندي به مشاركت در كارها و نيز تقويت روحيه علاقهمندي به جلوههاي هستي، طبيعت و محيط زيست، تنها با خواندن چند كتاب و حفظ آن براي نمره گرفتن و موفقيت در امتحان ممكن نيست و نميتوان انتظار داشت كه اينگونه آموزش در باور و رفتار دانشآموزان تأثير بگذارد. بنابراين آموزش و پرورش دولت يازدهم براي رساندن بخش تربيتي و پرورشي جريان تعليم و تربيت بايد انرژي فراواني صرف كند. اقدامي كه در طول شش ماهي كه از وزارت علي اصغر فاني بر دستگاه تعليم و تربيت ميگذرد، زير سايه ساير اولويتهاي آموزش و پرورش قرار گرفته است. پنجشنبهها و معلم پرورشي دانشآموزان مسئوليتپذيري، مشاركتجويي، داشتن روح همكاري و سازگاري را تنها در ميدان عمل ميتوانند آموزش ببينند. رفتن به اردوهاي هدفمند و شركت در جلسات و تشكلهاي دانشآموزي از قبيل انجمنهاي علمي، ادبي، فرهنگي، هنري و ورزشي به آنها اين امكان را ميدهد تا در عمل چگونگي همكاري و مشاركت در ميان ديگران را بياموزند. اگر مسئوليت انجام تمام فعاليتهاي فوق برنامه و پرورشي بر عهده يك نفر قرار گيرد، عملاً به سمتي رفتهايم كه ساليان سال است مربيان با آن دست به گريبان هستند و مورد انتقاد درست و غلط ديگران نيز قرار ميگيرند. از طرف ديگر، برخي از صاحبنظران سوءمديريت وزرا در حوزه پرورشي را به اين دليل ميدانند كه وزراي آموزش و پرورش بيشتر از اينكه وزير تعليم و تربيت كشور باشند، رجال سياسياند و قبل از اينكه خود را در حوزه تعليم و تربيت مسئول بدانند، عضو كابينه هستند. دكتر مرتضي زاهدي، مدير امور تربيتي آموزش و پرورش دولت شهيد رجايي به «جوان» ميگويد: ممكن است چنين وجهي هم داشته باشند، ولي هميشه اينجور نبوده است؛ در برخي مصداق دارد، در برخي مصداق ندارد. ولي آنچه نگرانيآور است، اين است كه حتي آن كس هم كه رجال سياسي نباشد و نخواهد آموزش و پرورش را هزينه انديشههاي سياسي خودش بكند، اطلاعاتش نسبت به معرفت و فلسفه تربيتي اسلام كم است؛ ممكن است حافظ قرآن باشد و روايات زيادي بداند ولي نميتواند از قرآن اصول جامع و مانعي استخراج كند. نميتواند راهبردهاي قرآني را استخراج كند. چون كار و تحقيق نكرده و در اين زمينه كم سواد است و اين بيماري بسيار خطرناكي براي مسئولان تعليم و تربيت است كه متأسفانه نوعاً اطلاعات اسلامي و روايي خوبي هم دارند و اين شده برايشان حجاب. فكر ميكنند چون روايت بلدند و با قرآن و فرهنگ اسلامي آشنا هستند، پس متخصصند. اين متأسفانه بلايي است كه سرشان آمده و دچار حجاب اكبر و جهل مركب ميشوند و به همين دليل هم تن به يادگيري نميدهند. نيروي انساني دامنگير آموزش و پرورش به جز بحث محتوا كه مطرح گرديد، مسئله ديگري هم مبتلا به بحث پرورشي در آموزش و پرورش است، معمولاً مربيان پرورشي كه جديداً طي حكمي به معاون پرورشي در مدارس ارتقا پيدا كرد، جزو دستهاي از شاغلان در آموزش و پرورش هستند كه در هيچ پست ديگري نتوانستند جايگاهي براي خود احراز كنند و از طرفي استخدام و حقوقبگير هم بودند و جبراً در اين پست به كار گرفته شدهاند. به عبارتي بحث نيروي انساني در حوزه پرورش در آموزش و پرورش يكي از مسائل دامنگير اين حوزه است. البته زاهدي معتقد است اين روند، محصول نگاه مسئولان رده بالاي وزارت آموزش و پرورش و حتي آموزش عالي است. متأسفانه چون اين افراد از اهداف عالي و دكترين امور تربيتي اطلاع ندارند. سرجمع نيروها را برآورد ميكنند، مازاد نيروها، هركس با هر تخصص مربوط و نامربوطي را ميآورند در جاهايي كه خلأ نيروي انساني است تا از نظر قوانين تشكيلاتي مقدار نيرو با مقدار مصوبي كه در قانون موجود است، متناسب شود. بنابراين ديگر كاري ندارند به اينكه اين فرد آيا ميتواند اين مسئوليتها را به عهده بگيرد يا نه؟ با اين تعاريف حتي بسياري از نيروهاي فعلي امور تربيتي هم به درد امور تربيتي نميخورند. حتي آنهايي كه قبلاً هم بودهاند به درد اين امر نميخورند. چون از بين رفته، متلاشي و فسيل شدهاند. اگرچه همهشان نه اما بسياري از آنها از آن آگاهيهاي لازم برخوردار نيستند و خودشان هم به سرنوشت امور تربيتي دچار شدهاند. بنابراين تا وقتي كه نگاه به امور تربيتي اين است كه تنها بايد برنامههاي فوق برنامه را اجرا كند، طبيعي است كه هركس از هر كجا، هر طور زياد بيايد، ميآورندش آنجا. اين طبيعيترين رفتاري است كه بايد يك مسئول تشكيلاتي و مديريتي در استان و وزارتخانه و منطقه مديريت خود بكند، اما وقتي كه آن آگاهيها به دست بيايد، متوجه ميشود كه كسي كه ميخواهد مسئول و مجري اصلاح نظام به سوي تربيت الهي و انقلابي در مدرسه بشود بايد از مدير هم متخصصتر باشد، از هرتخصصي در گروههاي آموزشي، متخصصتر باشد. مثلاً در درس رياضي پي بردهاند كه در سطوح بالا و كلاسهاي بالاتر، مثل پيش دانشگاهي بايد قويترين استاد رياضي را گذاشت. براي اينكه فهميدهاند كه رياضي چه مسئوليتي است و چه مفاهيمي دارد و هر كس نميتواند مسئله را بفهمد يا اگر بفهمد هركس نميتواند مسئله را به دانشآموز منتقل كند. در حوزه امور تربيتي چون خودشان نميدانند موضوع چيست، چگونه ميخواهند فرد متخصص را شناسايي كنند يا بروند قويترين را بياورند چون اعتقاد و اطلاعي ندارند.
نویسنده : نفیسه ابراهیمزاده انتظام
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: 07 اسفند 1392 - 22:47
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 131]