تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833675575
بوی عيدی ، بوی بغض، بوی دست خالی
واضح آرشیو وب فارسی:آخرین نیوز: بوی عيدی ، بوی بغض، بوی دست خالی
مي داني؟ فقر شکل هاي مختلفي دارد، حتي رنگ ها و فصل هاي متفاوتي.گاهي رنگ لباس مندرس"محمد رضا"ي 7 ساله مي شود که به خاطر فقر به مدرسه نرفته. گاهي شبيه چهره سوخته"رسول" 14 ساله مي شود که کارگري کرده و درس خوانده است و حالا که بايد دوره راهنمايي را تمام کند تازه رسيده است به مقطع ششم ابتدايي، گاهي هم يک ماه مي شود، مثل ماه اسفند. يا نه مثل نيمه دوم ماه اسفند که همه خانه تکاني مي کنند و لباس نو مي خرند.گاهي مي نشيند توي چشم هاي"نازنين" کوچک وقتي خيره مي ماند به کفش هاي براق پشت ويترين، از سفيد و صورتي گرفته تا سبز وسورمه اي و دست آخر از پشت اشک هايش همه چيز خاکستري مي شود."ابراب خودم بزبز قندي، ابراب خودم چرا نمي خندي؟ . . ."ولي نگاه تند و غضبناک مرد، شعرحاجي فيروز را ناقص مي گذارد و از سر راهش کنار مي رود. دايره زنگي اش را پايين مي آورد و به مردي که از مقابلش رد مي شود زل مي زند، بعد زبانش را بيرون مي آورد و مي گويد: "خنده پيشکشت بابا، اخماتو وا کن. اين يارو از ما هم يه لا قبا تره".آن سوي قصه امّا مردي است که با تمام توان بغضش را فرو مي خورد. عجيب است که امشب همواره جمله مادر مرحومه اش را به ياد مي آورد که آن سال ها تکيه کلامش بود: «پاشو پسرم، مرد که گريه نمي کنه . . . » ولي حالا که براي خودش مردي شده، دلش عجيب گريه مي خواهد. حس مي کند کم آورده است، خيلي هم کم آورده.سوز بدي مي آيد، تا مغز استخوانش را مي سوزاند. يقه کت کهنه اش را بالا داده و نايلکس بزرگ را مدام از اين دست به آن دست مي کند و يکي از دستانش را در جيب شلوارش فرو مي برد تا کمي گرم شود. مدت هاست که راه مي رود.کارت اتوبوسش خالي است و جيبش از آن هم خالي تر. هرچه داشته اکنون تبديل شده است به دو شلوار و دو پيراهن که از"تاناکورا"خريده است. اخم هايش حتي براي يک لحظه هم باز نشده. چگونه به خانه برود؟ به پسر و دخترش چه بگويد؟ چطور آن ها را قانع کند که اين لباس ها نو است نه دست دوم؟ کفش را چه کند؟ديگر چيزي به شليک توپ آغاز سال نو نمانده و لباس هاي زن و بچه اش هنوز کهنه است، اصلاً همه زندگي اش بوي کهنگي مي دهد. پارسال هر جور بود فرزندانش را راضي کرد تا عيد امسال صبر کنند. امسال حتماً برايشان بهترين ها را خواهد خريد و چه زود يک سال گذشت و مي داند که آن ها قول پدرشان را فراموش نکرده اند. همسر صبورش که چيزي براي خود نمي خواهد ولي توقع دارد که بالاخره فرزندانش عيد را حس کنند. هميشه مي گويد:"عيد براي بچه هاست. براي ما که جز دردسر و بدهي چيز ديگري نيست." ولي دو سال است که براي بچه هايش هم عيد جز حسرت و گريه هاي پنهاني نيست.قصد گلايه از تورم و گراني و برنامه هاي اشتباه و تصميم گيري هاي غيرمنطقي را ندارم. اصلاً روي صحبتم اين بار با دولتمردان نيست، يک گفت وگوي خودماني و رو در رو است بين خودمان؛ من و تويي که در همين شهر و در همين کشور زندگي مي کنيم، با فرهنگي که مي گويد هر مسلماني بايد از 40 خانه اطراف خود خبر داشته باشد و شايد ديوار به ديوار من و تو هستند خانواده اي که با سيلي، صورت خود را سرخ نگه داشته اند و ما نمي دانيم. دلمان خوش است به فرهاد و حس نوستالژيک ترانه اش که آن سال ها به باد سپرد که" بوي عيدي، بوي توپ، بوي کاغذ رنگي، بوي تند ماهي دودي، وسط سفره نو، بوي ياس جانماز ترمه مادر بزرگ، با اينا زمستونو سر مي کنم، با اينا خستگي مو در مي کنم" و بغضي که خيلي ها نگه داشته اند براي روزي که خدا را ببينند.
خريد شب عيد
رفته رفته خيابان هاي اصلي شهر شلوغ مي شود. به ويژه خيابان هايي که به نوعي بازار محسوب مي شود و مردم طبق يک سنت ديرينه و عادت چندين ساله براي خريد شب عيد به آنجا مي روند، هرچند که بيش از خريد فقط نگاه مي کنند، قيمت مي پرسند و مي روند.در اين بين نگاهم به خانمي مي افتد که دست دو کودک را گرفته است و از اين مغازه به مغازه بعدي مي رود. مادر رمقي براي راه رفتن ندارد، ظاهراً ساعت ها جست و جويش براي خريد لباس عيد دو کودکش که نگاه پر از شوق شان، ويترين مغازه ها را دنبال مي کند، به جايي نرسيده است ... با خود مي انديشد چگونه با 150 هزار تومان مي تواند همه مايحتاج اهل خانه و البسه شب عيد بچه ها را تهيه کند؟از صبح که مادر دست دو کودک ۸ و ۱۰ ساله خود را گرفته و به خيابان آمده است تا برايشان لباس نو بخرد قلبش تند تند مي زند ، چرا که مي داند 150 هزار توماني که همسرش پس از کسر کرايه خانه و پول آب و برق به او داده است تا براي بچه ها لباس نو بخرد کافي نيست ، تازه شيريني و ميوه عيد هم مانده است . خسته و دردمند روزهاي عيد را تصور مي کند که خانواده شوهرش از شهرستان مي آيند و خوب مي داند که چگونه با لباس هاي نو بچه هاي آنها و تعريف و تمجيد از نوروز پارسال که کلي بريز و بپاش داشتند ، تحقير مي شوند.اين ماجرايي است که هر سال تکرار مي شود. کودک بزرگ ترش نيز اينک پس از چند سال تجربه، هم خوشحال است هم نگران. براي او نوروز هر سال علاوه بر آن که شيريني خاص خودش را دارد، يادآور تحقير و تحمل است و وقتي بچه هاي پولدار را مي بيند که لباس هاي گران و عروسک ها و اسباب بازي هاي خود را در آغوش مي گيرند خدا مي داند چه مي کشد . تازه اين نمايي است دور از قشر نه چندان فقير جامعه. همان هايي که به اصطلاح دستشان به دهان شان مي رسد. ولي هم تو و هم من خوب مي دانيم کم نيستند افرادي که حتي به بازار هم نمي آيند چون مي دانند عيد براي آن ها نيست. در اين بين کارمندان و حقوق بگيران دولت در انتظار دريافت حقوق ، عيدي و پاداش شب عيد در اين آشفته بازار گراني براي خريد نوروزي خانه و خانواده نقشه مي کشند و دو دو تا چهار تا مي کنند ولي گويا هر چه مي کوشند قادر به تطبيق دخل و خرج خود نيستند.
آن پايين ها
آمده ام به کوچه پس کوچه هاي فقير نشين شهرمان. همان جا که عيد و نوروز براي مردم محتاج اش با مردم بالاي شهر خيلي تفاوت دارد. همان جايي که مردم نمي توانند آجيل کيلويي 50 هزار تومان بخرند يا بچه هايش نمي دانند هفت سين چه شکلي است.همان جايي که فصل بهار با پاييز براي مردمش يکي است و در هر صورت فقر برايشان در تمام فصول سال فقر است، چه سال نو شود چه نشود. مثل مادر"محمد رضا" که مي گويد: بهار و عيد براي ما با بقيه روزهاي سال يکي است. بچه ها هم ندانند خريد عيد چيست بهتر است . از سفر نوروزي هم خبر ندارند. ما کارگر ساده هستيم و براي اين کارها پولي نداريم.وقتي از"م- ب" خانم خانه دار ديگري که همسرش در يک کارگاه جوراب بافي کار مي کند هم درباره وضعيت سفره هفت سين و شيريني و آجيل شب عيد مي پرسم مي گويد: ما تا حالا پسته نخريده ايم پولدار که نيستيم تا با 5 فرزند از اين کارها کنيم. حتي سفره هفت سين هم نمي اندازيم. با عيدانه و يارانه هم فقط مي توانيم قبض هايمان را بپردازيم.کمي آن طرف تر"راحله"که به گفته خودش بساطي است مي گويد : عيد فصل کارمان است . فقط خانه تکاني مي کنيم و سه روز اول نوروز خانه تمام اقوام مي رويم بعد مي چسبيم به کار. دلمان به همين آمد و رفت مسافران در تعطيلات نوروز خوش است که فروش مان بالا مي رود ... و وقتي از او دور مي شوم با صداي بلند يادآوري مي کند که جمعه بازار بساط دارد و سري به او بزنم.حتي"سميرا" هم که همسر يک کارگر افغاني است عيد ندارد و مي گويد: به خاطر شوهرم با مردم ارتباطي ندارم عيدها هم نه خريد مي کنيم نه نوروز داريم چون نه پولمان به اين حرف ها مي رسد نه شوهرم رسم عيد نوروز دارد. فقط اسفند که مي شود خانه تکاني مي کنم.اما وضع"ع-ب" رفتگر محله انگار بهتر است. مي گويد 750 هزار تومان حقوق مي گيرد و همکارانش گفته اند حداقل 500 هزار تومان برايش عيدي مي ريزند. بعد با شوق و ذوق مي افزايد: بچه ها را فرستاده ام روستا بروند آب و هوا عوض کنند، وقتي برگردند برايشان رخت نو مي خرم تا ذوق کنند. بچه ها که بيايند سفره هفت سين هم مي اندازيم. بعد طوري لبخند مي زند که گويي خوشبختي در همان لحظه جاودان مانده است برايش.اغلب مغازه ها و پياده روها به چشمم خاکستري و شايد پر غبار مي آيد . اينجا همه چيز دلگير است . خودروها در هم مي لولند و کوچه ها پر است از کودکاني که پا برهنه گوشه و کنار کوچه ها پرسه مي زنند. سوز آخر سال هنوز هم بدجور توي اين کوچه هاي خاک گرفته که بيش از صدها نفر را توي خودش جا داده است، بدون هيچ قيدي مي وزد."احمد"که ۷ سال است اينجاست، صورتش را مي دهد به آفتاب نيم مرده و مي گويد:"براي فقرا عيد يعني چه؟" بعد نان به دست، لقمه هاي نان را چنان مي خورد که انگار چند روز است نان نخورده. او بي کس و کار است، از همان کودکي ذرات وجودش خشونت را ديدند، احمد يکي از همان هايي است که هميشه عيد را دوست دارد چون با فروش ماهي و سود کمي که به دست مي آورد مي تواند براي خواهرش کفش بخرد. مي گويد: کفش تق تقي قرمز مي خواهد که برق بزند، با هر سکه چشمهايش برق مي زند و يک ماهي از تنگ پلاستيکي اش کم مي شود.پشت شيشه هاي ذره بيني عينک احمد دو تا چشم، زل زده به بيرون، قرمز و متورم.اما اين براي همه اهالي کوچه مصداق ندارد توي کوچه پر است از هياهوي خانه تکاني کساني که قالي هايشان را مي تکانند تا تکاني به زندگي محقرشان بدهند. کمي جلوتر ميان راه باريکه هايي که آماده اند تا تو را در خود گم کنند، کودکي ريز جثه با صورتي آفتاب سوخته و لپ هايي که کوير شده، روي صندوقچه اي چوبي توي تشتي قرمز رنگ ماهي مي فروشد. ماهي ها جست و خيز کنان هر از گاهي خواب آب تشت را آشفته مي کنند.توي کوچه پر است از بچه هايي که به آب جمع شده توي گودي آسفالت ترک خورده دل خوش کرده اند يا کودکاني که با چوب و چرخي توي خاک هاي زميني بکر بازي مي کنند. چهره"مريم" که هر از گاهي سرفه اي مهمان حنجره زخم خورده اش مي شود، تو را مجبور به سکوت مي کند. تمام بدنت مورمور مي شود.پايين تر که مي روي کوچه ها تنگ تر مي شود و هوا سنگين تر، ديگر از ساختمان هاي قد و نيم قد خبري نيست آنچه هست خانه هايي است که به پتويي آويزان ختم مي شود. ناگهان"عذرا"به يادت مي آيد که بدترين خاطره اش وقتي است که ماهي قرمز نداشتند به نظر ۶ ساله مي رسد اما خودش مي گويد ۱۰ سال دارد.غروب توي محله هاي پايين شهر دلگيرتر است؛ تشنه اي، انگار ذره ذره هاي مرطوب وجودت هم ميان اهالي خشک مي شود آنجا که از ميان هزاران رنگ که مي شناسي، تنها خاکستري به يادت مي ماند …
بن بست حاشيه شهر!
باز هم من اما در نقطه اي ديگر؛ زياد دور نيست، همين کنار گوشمان؛ حاشيه شهر. اينجا دم عيد که مي شود جوش و خروش بالاي شهر زياد معنا ندارد. مردم حاشيه، غرق در افکار مشوش خود، قدم مي زنند و کوچه هاي خاطرات را پشت سر مي گذارند، باز هم کوچه اي بن بست، بن بستي که هميشه وجود داشته و هنوز نتوانسته اند فراتر از آن گام بردارند. هر گاه به اين جا رسيده اند همين بن بست، دست نخورده و آشکار، آن ها را از ادامه مسير باز مي داشته است، بن بست نداري و نابساماني، بن بست فقر، بن بست بي پولي و ده ها راه نرفته و راه نخواسته… اينجاست که بوي عيد توي محله هاي حاشيه شهر بدجور توي ذوق مي زند آنجا که ميل داشتن يک جفت کفش نو يا دست کم يک شام حسابي به انتظار زل مي زند. پيرمرد ته سيگارش را زير پا له مي کند، به عمق نگاهش که بروي مي تواني يک پيرمرد ۷۰ ساله را ببيني که سال ها پيش توي همين ويرانه ها خانه اي براي خودش دست و پا کرده و حالا کزکرده گوشه ديوارکاه گلي خانه اش. عيدها براي پيرمرد آنقدر کمرنگ است که حتي يادش نمي آيد حالا چندم اسفند ماه است، اين را به خوبي مي تواني در ديگران هم ببيني؛ جوان هايي که توي کمرکش کوچه دست فروشي مي کنند، سبزي و تنقلات و خيلي چيزهاي ديگر که قرار است نان سفره شود چه عيد باشد و چه نباشد اما جالب آن که به رسم ديرين قالي ها روي پشت بام ها دست به سر و روي هم مي کشند و تار و پودهاي از هم گسسته شان بازي مي کند حتي اگر سر سفره ها ماهي پلو نباشد عيد که مي آيد حال و هواي اين کوچه پس کوچه ها که خيلي وقت است فراموش شده اند عوض مي شود."سارا" را با پيرمردي ميان آهنگ ملايمي مي يابم، کاسه مسي در دست ساراي کوچک مرا ياد قصه اليورتويست مي اندازد، همان جاي داستان که اليور، سهم بيشتري از غذا مي خواست و اکنون ساراست که از زندگي سهم بيشتري مي خواهد تا آرزويش برآورده شود، شب عيد است و سارا هنوز لباس دست دوم سال پيش را پوشيده. نواي آهنگ در ميان نسيم گم مي شود اما زياد از پيرمرد روشن دل و سارا که قرار است نقش راهنما را برايش بازي کند دور نمي شود. حالا" اسدا. . ." ۶۰ساله با تنها نوه اش ساز مي زند تا رسيدن عيد را نويد دهد.اينجا شهر من و تو است، همان شهري که هر روز هفته مي شود بازار کاسبي آن هايي که مي گويند ميان اين همه رفت و آمد، خاطره اي برايشان باقي نمانده است. شهري برخوردار که شايد اگر مسافر باشي فکر کني شهر خلاصه مي شود به همين زيبايي هايي که شب عيد با گل هاي مخملي سرخ و زردش زير آسمان آبي جلوه گري مي کند اما در حاشيه شهر به دور از دود و بوق خودروها، مي تواني مردماني را ببيني که لباسي که ديگران چندين بار پوشيده اند يا از آن خسته شده اند مي شود لباس سال نوي آن ها.کوچه ها اينجا پيچ در پيچ و تنگ و باريک است و فقر اينجا دل مي زند. طعنه اعتياد را در گذري سرسري هم مي شود ديد، پير و جوان هم نمي شناسد. اين جا انگار قرار نيست هيچ وقت «متن» شود، هميشه حاشيه مي ماند، حتي شب عيد. مردمش هم خو گرفته اند به ديده نشدن به راه رفتن روي"حاشيه" زندگي و افتادن بي آن که چيزي کم شود از متن.اگر من و تو در روزمرگي هاي خودمان غرق شده و آرام آرام آغاز به مردن کرده ايم، کودکان مان چه گناهي کرده اند؟ يادمان باشد قانون دنياي کودکي هنوز همان قانون است، هنوز هم کودکان براي تصاحب اسکناس تا نخورده لاي قرآن ثانيه شماري مي کنند و براي پوشيدن لباس داخل ويترين سر خيابان بي خواب مي شوند. حالا تصور کن که تمام اين اميد ها با ديدن دست هاي خالي پدر به يک حسرت هميشگي تبديل شود.تصور کن که پدر با تمام غرورش سر به زير اندازد و از آمدن شب عيد و شادي هاي مردم خيابان اشک به چشمش بنشيند، يا مادر دستان خسته اش را بر چشمان کودکش بگذارد و به آسمان پناه ببرد از اين همه درد که يکه و تنها بايد در دل پنهان کند. حالا تصور کن که هيچ برقي روي کفش و لباست نباشد تا شب عيدت را روشن کند. بيا فقط لحظه اي تصور کنيم کودکي هستيم پر از شوق آمدن بهار و در عين حال لبريز حسرت هاي حاصل از نداري هاي پدر.مي بيني؟ اين جا براي همه بوي عيد با بوي عيدي و توپ همراه نيست، حتي با کاغذ رنگي، اما تو اگر برقي بر چشمانت مي نشيند از زرق و برق هاي ويترين هاي بهاري اين روزها، مي تواني به ياد کودکي ها، لبخند و شوق را به چهره هاي کودکان بسياري بسپاري، کار سختي نيست؛ فقط چشمانت را ببند و لحظه اي تصور کن کودکي هستي که دلش از شوق داشتن لباسي نو مي تپد و چشمانش از ديدن برق کفش جفت شده در ويترين لحظه اي خواب ندارد.منبع: روزنامه خراسان
چهارشنبه, 07 اسفند 1392 ساعت 11:25
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آخرین نیوز]
[مشاهده در: www.akharinnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 63]
صفحات پیشنهادی
محمود نبویان در جهاداکبر: دستگاه دیپلماسی چرا در مقابل اهانتها به ملت ایران موضع نمیگیرد؟
محمود نبویان در جهاداکبر دستگاه دیپلماسی چرا در مقابل اهانتها به ملت ایران موضع نمیگیرد نماینده مجلس شورای اسلامی گفت دستگاه دیپلماسی چرا در مقابل اهانتها به ملت ایران موضع نمیگیرد به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری فارس حجتالاسلام نبویان نماینده مجلس شورای اسلامی در سومین روزدستگیری 150متخلف میراث فرهنگی در کهگیلویه و بویراحمد/ کشف 200 قطعه عتیقه
استانها جنوب کهگیلویه و بویراحمد توحیدی خبرداد دستگیری 150متخلف میراث فرهنگی در کهگیلویه و بویراحمد کشف 200 قطعه عتیقه یاسوج – خبرگزاری مهر فرمانده یگان حفاظت میراث فرهنگی کهگیلویه و بویراحمد از دستگیری 150 نفر طی سال جاری به دلیل حفاری غیرمجاز در این استان خبر داد سرهنگرفع مشکلات فرهنگی تنها از دست هنرمندان ساخته است/ سند توسعه فرهنگی کهگیلویه و بویراحمد تدوین می شود
استانها جنوب کهگیلویه و بویراحمد خادمی مطرح کرد رفع مشکلات فرهنگی تنها از دست هنرمندان ساخته است سند توسعه فرهنگی کهگیلویه و بویراحمد تدوین می شود یاسوج – خبرگزاری مهر استاندار کهگیلویه و بویراحمد گفت بخش عمده ای از مشکلات استان فرهنگی است و رفع این مشکلات تنها از دست هنردست بافته های کهگیلویه و بویراحمد به نام دیگر استانها صادر می شود
استانها جنوب کهگیلویه و بویراحمد تقویان اعلام کرد دست بافته های کهگیلویه و بویراحمد به نام دیگر استانها صادر می شود یاسوج – خبرگزاری مهر رئیس کمیسیون تجارت اتاق بازرگانی یاسوج گفت دست بافته های کهگیلویه و بویراحمد به نام دیگر استانها صادر می شود به گزارش خبرنگار مهر نشستمرو از دست من ای یار که منم زنده به بوی تو با صدای محمد اصفهانی
مرو از دست من ای یار که منم زنده به بوی تو با صدای محمد اصفهانی چند رسانهای > صدا - تالار وحدت در دو نوبت میزبان محمد اصفهانی بود در اجرای دوم این خواننده که به موقع و سر ساعت 21 آغاز شد علی مرادخانی معاون هنری وزیر ارشاد پیروز ارجمند مدیر کل دفتر موسیقی و تعدااستاندار کهگیلویه و بویراحمد: بانکها در پرداخت تسهیلات نخبگان را اذیت نکنند/صنایع دست نخبگان را بگیرند
استاندار کهگیلویه و بویراحمد بانکها در پرداخت تسهیلات نخبگان را اذیت نکنند صنایع دست نخبگان را بگیرنداستاندار کهگیلویه و بویراحمد از دستگاهها به خصوص بانکها درخواست کرد برای حمایت از نخبگان مسیر سختی پیش روی آنها قرار ندهند به گزارش خبرگزاری فارس از یاسوج عصر امروز جمعی ازشتاب بخشی طرحهای دردست اجرا اولویت آبفای شهری کهگیلویه وبویراحمد است
شتاب بخشی طرحهای دردست اجرا اولویت آبفای شهری کهگیلویه وبویراحمد است یاسوج - ایرنا - مدیرعامل شرکت آب وفاضلاب شهری کهگیلویه وبویراحمد گفت شتاب بخشی طرحهای در دست اجرا اولویت آبفای شهری کهگیلویه وبویراحمد است سید علی لدنی روز یکشنبه در بازدید از خبرگزاری جمهوری اسلامی ایرنا مرفرمانده سپاه فتح کهگیلویه و بویراحمد: مهمترین دستاورد انقلاب تحقق عملی شعار استقلال و آزادی بود
فرمانده سپاه فتح کهگیلویه و بویراحمد مهمترین دستاورد انقلاب تحقق عملی شعار استقلال و آزادی بودفرمانده سپاه فتح کهگیلویه و بویراحمد گفت انقلاب دستاوردهای مهم و ارزشمندی داشت که مهمترین آنها شعارهای روزهای ابتدایی انقلاب همچون شعار استقلال آزادی جمهوری اسلامی است که ما را از زپاسخ علی مطهری به بیانیه دادستان تهران: از این اعلام جرم بوی استبداد به مشام میرسد/ این سخنان یک شوخی برای سر
پاسخ علی مطهری به بیانیه دادستان تهران از این اعلام جرم بوی استبداد به مشام میرسد این سخنان یک شوخی برای سرور قلب مومنین در ایام ربیعالاول بود علی مطهری نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در پاسخ به بیانیه روز گذشته شنبه دادستان تهران توضیحاتی ارائه کرد به گزارش نامهدادستان باشت خبر داد باشت پاکترین شهرستان کهگیلویه و بویراحمد از نظر آلودگی مواد مخدر
دادستان باشت خبر دادباشت پاکترین شهرستان کهگیلویه و بویراحمد از نظر آلودگی مواد مخدردادستان باشت گفت باشت پاکترین شهرستان کهگیلویه و بویراحمد از نظر آلودگی مواد مخدر است به گزارش خبرگزاری فارس از باشت عبدالله سعادتیان عصر امروز در نشست با امام جمعه باشت با بیان اینکه استفادهفردا صورت میگیرد جدال نمایندگان کهگیلویه و بویراحمد در لیگ دسته اول فوتبال کشور
فردا صورت میگیردجدال نمایندگان کهگیلویه و بویراحمد در لیگ دسته اول فوتبال کشورشهرداری یاسوج و نفت گچساران یکی برای بقا و دیگری برای صعود در جام آزادگان به مصاف حریفان یزدی و مشهدی میروند ● گزارش تصويري مرتبط------------------------------- به گزارش خبرگزاری فارس از یاسوج90 درصد فعالان صنایع دستی کهگیلویه وبویراحمد را بانوان تشکیل می دهند
90 درصد فعالان صنایع دستی کهگیلویه وبویراحمد را بانوان تشکیل می دهند دهدشت- ایرنا- معاون صنایع دستی اداره کل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری کهگیلویه و بویراحمد گفت 90 درصد فعالان صنایع دستی این استان را بانوان تشکیل می دهند داریوش بهروزی روز یکشنبه در گفت وگو با خبرنگار ایرتجلی سیوپنجمین حماسه حضور ایران اسلامی/ کهگیلویه و بویراحمد گشتاسبی: محال است ثمره خون شهدا را به دست دشمنان
تجلی سیوپنجمین حماسه حضور ایران اسلامی کهگیلویه و بویراحمدگشتاسبی محال است ثمره خون شهدا را به دست دشمنان بسپاریمفرمانده تیپ ویژه صابرین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت آیا میشود پاسخگوی خانواده شهدا باشیم اما این انقلاب را به دست دشمنان بسپاریم این از محالات است به گزارشامام جمعه بویین زهرا: 75 میلیون ایرانی گزینه روی میز ماست
امام جمعه بویین زهرا 75 میلیون ایرانی گزینه روی میز ماستامام جمعه بویین زهرا گفت ملت ایران با صلابت 75 میلیون گزینه روی میز انقلاب اسلامی گذاشت به گزارش خبرگزاری فارس از بویین زهرا حجتالاسلام محمد همایون زرینه در خطبههای این هفته نماز جمعه شهر بویین زهرا در مصلی نماز جمعه اینرئیس اتاق بازرگانی کهگیلویه و بویراحمد: فضای کسب و کار در کهگیلویه و بویراحمد رو به بهبود است
رئیس اتاق بازرگانی کهگیلویه و بویراحمد فضای کسب و کار در کهگیلویه و بویراحمد رو به بهبود استرئیس اتاق بازرگانی کهگیلویه و بویراحمد گفت در استان شاهد فضای آرامتری هستیم که این امر به دلیل خروجی مناسب جلسات شورای گفتوگو و تاکیدات استاندار استان مبنی بر بهبود فضای کسب و کار موثراستاندار کهگیلویه و بویراحمد: آب بهاء تولیدکنندگان آب معدنی در کهگیلویه و بویراحمد کاهش یافت
استاندار کهگیلویه و بویراحمد آب بهاء تولیدکنندگان آب معدنی در کهگیلویه و بویراحمد کاهش یافتاستاندار کهگیلویه و بویراحمد گفت با توجه به اینکه تعدادی از تولیدکنندگان آب معدنی در جلسات گذشته اعتراضاتی در خصوص پرداخت آب بهاء داشتند که در این جلسه این میزان از700 به 420 تومان کاهش ق27هزار دانش آموز کهگیلویه و بویراحمد عضو شورای دانش آموزی هستند
استانها جنوب کهگیلویه و بویراحمد شجاعیان عنوان کرد 27هزار دانش آموز کهگیلویه و بویراحمد عضو شورای دانش آموزی هستند یاسوج – خبرگزاری مهر معاون پرورشی و فرهنگی آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد گفت 27هزار دانش آموز استان در قالب 16کمیته عضو شورای دانش آموزی هستند به گزارش خ-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها