تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 16 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هركس به خدا و روز قيامت ايمان دارد، بايد سخن خير بگويد يا سكوت نمايد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای اداری

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1851024166




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

هر کس در طلائیه ایستاد، اگر در کربلا هم بود می‌ایستاد


واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: هر کس در طلائیه ایستاد، اگر در کربلا هم بود می‌ایستاد
بچه‌ها مقاومت می‌کردند اما کار سخت شده بود. فرماندهان نیز هر کدام سلاحی برداشته و به جنگ تن به تن وارد شده بودند یکباره اما اوضاع تغییر کرد. وقتی حضرت امام (ره) در پیامی به فرماندهان اعلام کردند "به هر شکلی هست جزیره مجنون باید حفظ شود" شهید همت در شرایطی که با کمبود نیرو و تجهیزات مواجه بود، گفت: «مگر خودمان مرده‌ایم اسلحه دست می‌گیریم و می‌جنگیم».
کد خبر: ۳۸۱۱۴۴
تاریخ انتشار: ۰۵ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۴:۲۶ - 24 February 2014



هر کس در طلائیه ایستاد، اگر در کربلا هم بود می‌ایستاد
دیروز که پیکر مطهر شهید احمد افشار پس از 30 سال از جزیره مجنون به کوچه خیابان های شهرمان رسید و بر دستان مادر سالخورده اش که سالها انتظار او را می کشید تشییع شد بهانه ای بود برای تجدید میثاق همه خیبری ها در روزهای عملیات خیبر که در جزیره مجنون و طلائیه رازهای ناگفته بسیاری را بر سینه داشتند. بازگشت احمد افشارها شاید تلنگری باشد بر دلهای خسته ما و آنگاه که مادر قهرمان این شهید می گفت: خیلی خوشحال و آرامم و گریه جز برای بچه های امام حسین (ع) نخواهم کرد؛ درسی از مقاومت و ایستادگی را به ما آموخت که پس از سی سال هنوز پابرجاست و این همان پیام خیبری هاست که دوباره و هزار باره برایمان ارسال کرده اند.




سوم اسفند ماه هر سال برای خیبری‌ها روز خاصی است؛ روزی که وارد معرکه‌ای شدند و طی ۷۲ ساعت پاتک، دشمن نزدیک به یک میلیون گلوله توپ و خمپاره شلیک کرد و بهترین فرماندهان خود همچون همت و باکری را در سرزمین طلائیه و مجنون جا گذاشتند؛ نشانهٔ خیبری‌ها این است که همچون هور ساکتند و صدای نالهٔ نی‌هایشان هنوز به گوش می‌رسد که چرا از قافله جا مانده‌اند؟!
 
دکترمحسن رضائی در خاطره ای در خصوص  پیام امام خمینی(ره)  در عملیات خیبر  نقل می کند:  نیروهای  ما در عملیات خیبر به دونقطه حساس دشمن حمله کردند یکی منطقه دجله و دیگری جزایر خیبر . پس از یک هفته جنگیدن بدلیل مشکلات در مهمات رسانی و نبودن آتش  توپخانه ناچار به عقب نشینی  شدیم و تنها جزایر خیبر دست ما بود در روز هفتم نبرد، احمد آقا فرزند حضرت امام (س) تلفنی پیام حضرت امام را به من دادند که به فرماندهان سپاه بگوئید جزایر خیبر را باید حفظ کنند من به اولین کسی که بی سیم زدم  احمد کاظمی بود به محض اینکه احمد کاظمی پیام امام را از من شنید گفت چشم چشم. از آن طرف دشمن چندین شبانه روز به صورت مستمر به جزایر حمله می کرد و آتش می ریخت ولی احمد کاظمی  مقاومت می کرد پس از دو هفته مقاومت که به قرار گاه مرکزی آمد سر وصورتش  خاک گرفته از دود آتش خمپاره سیاه شده بود بسیار خسته  و ژولیده بود او را بغل کردم و بوسیدم و گفتم احمد تو خیلی زحمت کشیدی  . احمد کاظمی در جواب گفت وقتی پیام امام (ره) را به من دادید من همه نیروهایم را صدا زدم و گفتم اینجا عاشورا است باید به هر قیمتی  شده جزیره را حفظ کنیم و خود هم رفتم خط مقدم و کنار رزمندگان جنگیدم.

آنچه می‌خوانید، نمایی از این مقاومت است:

عملیات خیبر به استعداد ۲۲۰ گردان سپاه در هور الهویزه و جزایر مجنون و ۶۳ گردان ارتش در پاسگاه زید با سازماندهی قرارگاه‌های عملیاتی نجف و کربلا و پشتیبانی قرارگاه نوح در ساعت ۲۱ و ۳۰ دقیقه روز سوم اسفندماه ۱۳۶۲ و با رمز «یا رسول الله (ص)» آغاز شد.

در مجموعه محورهای عملیاتی خیبر، دو جزیره مجنون شمالی و جنوبی، دکل‌های فشار قوی برق دکل‌های تقویتی رادیو و تلویزیون، تأسیسات و کارخانه‌های کاغذ‌سازی و چاه‌های نفت عراق قرار داشت. ضمن عملیات خیبر چند عملیات انحرافی و فریب در مناطق دیگر انجام شد. در مرحله نخست عملیات به جز ‌محور زید پیشروی در سایر محور‌ها خوب انجام شد، به گونه‌ای که در روز چهارم عملیات، گروهی از نیرو‌ها در ورود به شهر القرنه عراق با استقبال مردم شیعه آنجا روبه‌رو شدند.




در محور العزیر (شمالی) نیز نیرو‌ها خود را به رودخانه دجله رساندند و دو جزیره مجنون نیز به راحتی در اختیار ما قرار گرفت.

در مرحله دوّم عملیات، محور جزایر مجنون و طلائیه به منظور الحاق و پیشروی به سمت «نشوه» در نظر گرفته شد، ولی به دلایلی پیشروی صورت نگرفت و دشمن‌ گسترده‌‌ اقدام به استفاده از بمب‌های شیمیایی کرد و ما تنها موفق به حفظ جزایر شدیم. در مرحله سوّم عملیات که بیشتر برای دفع فشارهای دشمن به جزایر مجنون جنوبی به اجرا درآمد، طی ۷۲ ساعت پاتک، دشمن نزدیک به یک میلیون گلوله توپ و خمپاره شلیک کرد. در مجموع این عملیات در منطقه‌ای به وسعت ۱۱۸۰ کیلومتر انجام شد که جزایر مجنون به مساحت ۱۶۰ کیلومتر مربع همراه با پنجاه حلقه چاه نفت و چندین روستا از جمله مناطق آزاد شده در این عملیات هستند.

عملیات به سختی دنبال می‌شد و فقط غیرت بچه‌ها بود که کار را جلو می‌برد. منحنی‌زن‌های عراق، منطقه را شخم می‌زدند و وجب به وجب خمپاره‌ای بر زمین می‌نشست و رزمنده‌ای بر زمین می‌افتاد. در آن سختی کار، شهید میثمی گفت: «هر کس در طلائیه ایستاد، اگر در کربلا هم بود‌، می‌ایستاد».

بچه‌ها مقاومت می‌کردند اما کار سخت شده بود. فرماندهان نیز هر کدام سلاحی برداشته و به جنگ تن به تن وارد شده بودند؛ یکباره اما اوضاع تغییر کرد. پیامی از امام (ره) برای رزمنده‌ها رسیده بود. آن‌قدر اوضاع تغییر کرد که دشمن مجبور شد، عقب‌نشینی کند، ولی حیف که همت رفت. آن فرمانده دوست داشتنی به مولایش حسین (ع) اقتدا کرد و بی‌سر به سوی دیار حق شتافت. دشمن نامرد بود و از شدت حقارت به شیمیایی روی آورد و خیلی‌ها به دیدار حق شتافتند. بدر و خیبر گام‌هایی بلند برای پیروزی ایران بود‌ و بر عراق فشاری بسیار وارد ساختند. تسلط بر منابع نفتی جزایر، کار را بر عراق سخت کرده بود و به تلافی آن، کار را بر سپاه اسلام سخت گرفت.

شهدای بسیاری بر زمین مانده بودند، از جمله حمید باکری که گفته بود: «ما به فرموده امام، حسین‌وار وارد جنگ شدیم و حسین‌وار به شهادت می‌رسیم».
 
جنازه خیلی‌ها در طلائیه ماند و هرگز برنگشت. طلائیه تابع بخش هویزه و دهستان بنی صالح است و دارای پیشینه چندانی نیست؛ اما آنچه منطقه طلائیه و هورهای پیرامون آن را معروف و زبانزد کرده، ‌نه اقوام و نه موقعیت جغرافیای آن بلکه جنگ‌هایی است که در دهه ۶۰ در آن اتفاق افتاد. اگر امروز از آن سرزمین بگذری می‌توانی صدای غرش خمپاره‌ها و صفیر تیرها را بشنوی و نسیمی را که با خود بوی باروت و هور می‌آوردند احساس کنی.





طلائیه آن روز‌ها پر بود از میدان مین و موانع غیرطبیعی. عراقی‌ها از ترس حمله نیروهای ایرانی دور تا دور خود را پر کرده بودند از این موانع و آن را تا خط دوم و سوم خود ادامه داده بودند. آن روز‌ها همه جای این سرزمین را آب گرفته بود. تا چشم کار می‌کرد آب بود و سکوت نیزار.

‌آب آنجا از «هورالهویزه» می‌آمد و هور هم متصل بود به رودخانه کرخه و چند شاخه از دجله و پیش از آن. علی ‌روی نقشه مسیر رود‌خانه کرخه را دنبال کرده بود. این رودخانه که از کوه‌های سر به فلک کشیده لرستان سرچشمه می‌گرفت، در دل دشت‌ها و تپه‌ها از کنار شهر شوش می‌گذشت و به آرامی وارد منطقه هور می‌شد. این اتفاق از وقتی افتاد که صدام فرمان حضور در نهر سوم بین دجله و فرات را صادر کرد و این نهر عظیم دست ساز، نه تنها تمدن چند هزار ساله دجله و فرات که اوضاع جغرافیایی منطقه را نیز تغییر داده و آب‌های هور را در خود فرو برد. صدام این کار را از ترس مجاهدین عراقی و لشکریان بدر انجام داد. این گروه شامل توابین پناهنده‌ای بودند که از هور برای رفت وآمد به داخل عراق استفاده می‌کردند و در سال‌های پایانی جنگ بیشترین فعالیت را در این منطقه داشتند.

روییدنی‌های زیادی در هور است؛ نی‌هایی که ارتفاع آن‌ها از ۲متر تا ۷ متر می‌رسد «بردی» که معمولاً ارتفاع آن بین ۱ تا ۲ متر است و چولان که در جاهای کم عمق می‌روید و ارتفاع آن کمتر از ۵۰ سانتی‌متر است. آنجا جایی بود که شب‌ها بچه‌های دسته کنار آتش می‌نشستند و چای می‌نوشیدند و برای آوردن صدای نی تقلا می‌کردند.






به خاطر اهمیتی که منطقه طلائیه برای کل عملیات داشت، ضرورت مقاومت و ایستادگی نیرو‌ها در آن مدام از سوی مسئولین در اتاق جنگ گوشزد می‌شد. به همین دلیل، پس از آنکه محور زید ‌شکست خورد، فرمانده لشکر امام حسین (ع) فرا خوانده شد تا مأموریت طلاییه به وی واگذار شود. احتمال داشت جنازه‌ای را که علی از میان خاک‌های طلاییه یافته بود، یکی از همراهان خرازی در خیبر باشد و همین احتمال کافی بود ‌او را به خاطرات شب‌های درگیری در طلائیه ببرد. آن شب نیروهای لشکر در طلائیه شب خونینی را پشت سرگذاشتند. با طلوع خورشید و ادامه عملیات، فرمانده لشکر که در خط مقدم درگیری حضور داشت، بر اثر اصابت ترکش دست راست خود را از دست داد و به ‌رغم میلش از معرکه جنگ بیرون آمد. مرحله سوم عملیات با توجه به فشارهای دشمن، عمدتاً به منظور حفظ جزایر مجنون شمالی و جنوبی بود. به همین منظور دشمن در فشار اولیه خود تنها ۷۲ ساعت ‌‌مداوم ‌روی جزایر آتش می‌ریخت، چنانکه در یک برآورد، نزدیک به یک میلیون گلوله توپ و خمپاره مصرف کرده بود. جنگ در جزایر با توجه به توان خودی و دشمن به دور از محاسبات نظامی بود و تنها معنویت و روحیه بالای رزمندگان بود که باعث مقاومت آن‌ها می‌شد.

عامل اصلی این مقاومت، گذشته جنگ و ضرورت کسب پیروزی چشمگیر و نیز پیام حضرت امام (ره) مبنی بر حسین‌وار جنگیدن بود. در این روند شهادت و مجروح شدن ‌چند تن از فرماندهان سپاه به مقاومت نیرو‌ها در منطقه جلوه‌ای خاص بخشید.

حاج‌ابراهیم همت، فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله‌ (ص) هنگامی که سوار بر موتور به دنبال رساندن نیرو به خط بود بر اثر اصابت توپ به شهادت رسید. حمید باکری، قائم مقام لشکر عاشورا، جلوه‌ای دیگر از حماسه مقاومت را در صحنه نبرد خیبر به نمایش گذاشت. پس از شهادت باکری، جسد او و همرزمانش در همان‌جا بر زمین ماند. به دنبال این امر، فرماندهی قرارگاه به برادر شهید، مهدی باکری، فرمانده لشکر عاشورا تکلیف می‌کند که جسد حمید باکری را به عقب ببرند؛ اما او نمی‌تواند خود را متقاعد سازد، در حالی که سایر شهدا‌ ‌روی زمین ‌جای مانده‌اند، تنها جسد برادر خود را به عقب منتقل کند پس جنازه حمید و همرزمانش در‌‌ همان جا می‌ماند.













این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 80]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن