محبوبترینها
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکتهای مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه میتوانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدلهای [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
دکتر عرفان فدایی وکیل پایه یک دادگستری
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1802754480
گپ و گفت مفصل فارس با امیر برزگر خراسانی/۱ پاتوق شعرا و تحصیلکردهها و چپیها/ بهم برخورد و این شعر را گفتم
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گپ و گفت مفصل فارس با امیر برزگر خراسانی/۱
پاتوق شعرا و تحصیلکردهها و چپیها/ بهم برخورد و این شعر را گفتم
یک قهوهخانهای بود توی ارگ -کوچه سینمای ایران- به نام «قهوهخانه داشآقا» پاتوق شعرا و تحصیلکردهها و معلمان بخصوص آنهایی که یک مقدار دیدگاه چپی داشتند آنجا بود.
خبرگزاری فارس - گروه ادبیات انقلاب اسلامی؛ امیر برزگر خراسانی، از شاعران پیشکسوت خراسانی است. با «سلمان نظافت» _ که خودش شاعر مستعدی است_ به خانه این شاعر خراسانی رفتم. امیر برزگر به تمام سوالهای ما با حوصله قابل تحسینی پاسخ گفت. بخش اول این گفت و گو را بخوانید. - کودکی و نوجوانی شما چگونه گذشت؟ اگر کودکیام را از 5 سالگی تا 7 سالگی حساب کنم در مکتب گذراندم. در مکتب آن زمان ما علاوه بر قرآن کریم کتابهای زیادی را میخواندیم. سعدی، حافظ، خزائن الاشعار، جودی و نان و حلوا، شیر و شکر و کتابهای زیاد دیگر. آن قدر مایهدار بود که وقتی من از مکتب به مدرسه رفتم فقط دو سه روز سر کلاس اول نشستم. مدیر مدرسهمان آقای لدنی بود (پدر همین آقای لدنی که اول انقلاب شد رئیس بنیاد 15 خرداد و مدرسه لدنی -که مدرسهای نیمه مذهبی و خصوصی بود- را داشت). من را بردند اداره فرهنگ امتحان گرفتند و رفتم کلاس سوم. مدرسه را تمام کردم رفتم دبیرستان شاه رضا که الان اسمش دکتر شریعتی است. در پایان دوره دبیرستان چون از همان دوران نوجوانی به شدت به نقاشی و موسیقی علاقمند بودم -در موسیقی ما دو استاد بزرگ داشتیم که خیلی از اساتید خوانندههای ما از جمله محمدرضا شجریان هم آنجام میآمدند- شخصی بود به نام «میرزا ابوالقاسم آفتاب پور» معروف به شیخ گلکار که تمام دستگاهها، ردیفها و گوشهها را میدانست. شاگرد هم انتخاب میکرد. تعداد محدودی شاگرد میگرفت . بعد از آن هم با استاد علیاکبرخان قنبری همراه با ساز تمرین کردم. دوره آواز را 7 سال گذرندم، بعد برای ادامه هنر نقاشی که به آن علاقمند بودم و در مواقع فراغت و سه ماه تعطیلی شاگردی استاد مصطفی روحانی را داشتم. رفتم تهران به سختی راه پیدا کردم به هنرهای زیبا و از دانشکده هنرهای زیبا که فارغالتحصیل شدم در سال 1340 آمدم مشهد هنرکده نقاشی باز کردم. اولین هنرکده در مشهد را تاسیس کردم. کار نقاشی داشتیم ولی به نام هنرکده نبود. اساتیدی بودند که تابلونویسی میکردند از جمله «پیراسته»، «ترمهچی»، «آسایی» «رحیمزاده» و خود استادم روحانی بودند که هم تابلونویسی میکردند، هم نقاشی، ولی به شکل هنرکده تاسیس کردم که خود اینها هم به من کمک کردند. حتی تابلو سر در را به نام «هنرکده برگ سبز» مرحوم استاد ترمهچی برای من نوشت. به شعر هم از دوران دبستان همزمان با نقاشی و موسیقی به شدت علاقمند بودم. اولین استاد شعر من که الفبای ادبیات و شعر را از ایشان آموختم مرحوم «استاد غلامرضا قدسی» بود که هم محله هم بودیم. تهران هم که دوره نقاشی را میگذراندم غافل از شعر نبودم و به محافل و انجمنهای شعر میرفتم و با اساتید بزرگی هم آشنا شدم. این بود که وقتی آمدم مشهد در آن زمان دو تا انجمن بیشتر نداشتیم؛ یکی انجمن مرحوم استاد فرخ بود، یکی هم انجمن سرگرد نگارنده. من اطلاع داشتم از قبل که این دو تا انجمن جایگاه بزرگان است. مبتدی و نوجوان در آن ها راهی ندارد، حتی آقای اخوان ثالث هم به اتفاق نعمت میرزازاده یک چیزی نوشته که ما هم رفتیم به انجمن سرگرد نگارنده؛ چون جوان بودیم چنان استقبالی از ما نکردند. بالاخره من به فکر افتادم یک انجمن برای جوانها تاسیس کنم. با دوستان جوان مشورت کردیم و به اتفاق یک انجمن به نام «امیدجان» تاسیس کردیم و مسئولیت انتخابیاش هم سه سال با خود من بود. منشی و معاون و دبیر داشتیم. بالاخره انجمن رونق گرفت، منتها یک اشتباهی که من از روی جوانی کردم یک قصیدهای گفتم که روزنامه هم چاپ کرد و این قصیده با دستگاه و دربار برخوردی داشت. این قصیده را در یکی از کتابهای خودم که زیر چاپ است آوردهام. * بهم برخورد و این شعر را گفتم داستان از این قرار بود که ما روزهای جمعه گروه انجمن که شاعر و نویسنده و مقالهنویس در آن بود (که الان جزو شاعران و نویسندگان مطرح خراسان و کشور هستند) به مکانهای ویرانه و خرابه میرفتیم و برای خودمان مینوشتیم. گفتم هر کس شعر میخواهد بگوید، هر کس قصه میخواهد بنویسد. از جمله همین جایی که الان مرکز بهداشت است قبرستان بود و در آن قبرهایی بود از سالهای گذشته که باران آمده بود و گودالهایی درست کرده بود که زیر همین گودالها بعضیها زندگی میکردند، تریاک و شیره میکشیدند. یک وضع خیلی خرابی داشت! یکی از این روزهایی که ما رفته بودیم آنجا دیدم چند گردشگر خارجی آمدهاند و دارند عکس میگیرند و گزارش تهیه میکنند. به من خیلی برخورد و همین قصیده را نوشتم: اتفاقا زمستان هم بود: زمستان آمد و بنگر تو برف و باد و باران را فشار سوز و نیش سردی و شلاق طوفان را شرح زیادی زده بودم، اشارهای هم کرده بودم به یک باشگاهی به نام باشگاه ایران که مقامات آن زمان شبها می رفتند آن جا عیاشی و رقص و از این حرفها... تا آن جایی که: در آن کشور که با خون جگرها و دل ملت نماینده مهمان هر دم رئیس جمهور و سلطان را فردا صبح رفتم در هنرکده را باز کردم. یک ماشین جلو هنرکده ترمز کرد دو تا مامور ساواک آمدند من را بردند. یک هفته من درگیر بودم تا یکی از دوستان عزیز قدیم خودم -که شخصیت ممتازی بود در خراسان و مدیرکل بهداری خراسان بود- آقای «دکتر منصور کنگرلو»؛ ایشان درویش بود و با رئیس ساواک شاید دوستی داشت. به داد ما رسید و به ما گفتند چون سابقه نداری و با گروهی نیستی ما را آزاد کردند. ولی ساواک آن انجمن را هم بستند. گفتند شما با رفقایتان جمع میشوید. انجمن را که تعطیل کردند بماند، هنرکده را هم بستند. ما یک مدتی دچار جنون شدیم. رفتیم توی درویشی و عرفان و تصوف و این چیزها. خلاصه یکی دو سال این وضعیت را داشتیم تا باز آقای قدسی به داد ما رسید. من را برد سپرد دست استاد فرخ، گفت این جوان را زیر سایه خودتان نگه دارید. از آن جا به بعد استاد و معلم ما شد آقای فرخ. * حدود 70 تابلوی نقاشی هم در زمینههای مختلف دارم - از چه سالی؟ از سال 1344 تا 1360 -که آقای فرخ فوت شدند- بعد از آن هم طبق وصیت ایشان انجمن ادامه پیدا کرد. آقای استاد احمد کمال آن جا را اداره میکرد و از آن جا ما باز با استاد کمال، آقای قهرمان و آقای صاحبکار دوست و رفیق شدیم. دیگر در محافل و انجمنهای اداره فرهنگ و هنر شورای شعر و انجمن راه انداختیم. به سازمان تبلیغات و انجمن پرورشی آموزش و پرورش میرفتیم. همین طور ادامه داشت و کتابها و کارهای دیگری هم انجام دادیم. نقاشی را هم در خانه در مواقع فراغت بخصوص این چند سال که من بازنشست شدم ادامه دادم و حدود 70 تا تابلو نقاشی هم در زمینههای مختلف دارم. به غیر از آن تابلوهایی که دوستان به هدیه بردند از جمله تابلوی خوبی که داشتم و استادم آقای فرخ انتخاب کردند و به ایشان هدیه کردم. - در مقدمه کتاب «سخن آینهها» نوشتهاید آبشخور اینجانب و همگنان حقیر ذهن و زبان و اندیشه و بیان فردوسی و خیام و نظامی و عطار و سنایی و مولانا و سعدی و حافظاند و این را باعث افتخار خودتان دانستهاید. لزومی داشت این را قید کنید یا جریانی پیش آمده بود؟ بله. جریانی پیش آمد، حتی در کتاب اخیرم به نام «فصل عطش» یک مقدمهای نوشتهام که راجع به شعر کهن خودمان و سبک و سیاق کار خودمان و این نوگراییهایی که امروز هست. من توضیحی که دادهام برای توجیه کار خودم است که چرا من علاقه به شعر کهن خودمان داشتهام. البته من از شعر نو بدم نمیآید؛ شعر نوی خوب را دوست دارم و میخوانم. خودم هم یک چیزهایی در سبک و سیاق نیمایی گفتهام، ولی خب ادعایی در آن زمینه ندارم. لکن کار و سبک من این است، حالا خوب یا بد. * یک شاعر مبارز سیاسی که رفیق شش دانگ مقام معظم رهبری بود - در کتابهای شما افرادی را با یک شیفتگی و حیرت خاصی از آنها اسم بردهاید، مثل مرحوم کمال که بالای شعری نوشته بودید: «حضرت کمال که هر کسم زخمی زد او مرهم نهاد». راجع به ارتباطتان با مرحوم کمال بفرمائید. من در همان سنین 15، 16 سالگی که شیفته شعر بودم و عرض کردم که استادم آقای قدسی بود، به آقای قدسی باید بگویم شمس پرنده. ایشان مقیم یک جا نمیشد؛ اولا مرتب میرفت زندان! یک شاعر مبارز سیاسی بود و رفیق شش دانگ مقام معظم رهبری بودند. چند نوبت و سالها ایشان در زندان بود. در این مواقع من میرفتم خدمت آقای کمال. ایشان آن موقع در بازار بزرگ مغازه کفاشی داشت به نام «کفش کمال ثابت». من میرفتم میایستادم تا ایشان کارش را انجام دهد و سرش خلوت شود که حالا اگر شعری گفتهام به ایشان بدهم و ایشان مرا راهنمایی کنند. دوستی ما با استاد کمال ادامه پیدا کرد تا لحظات آخر حیات ایشان. انجمن آقای فرخ و سفر و حضر خیلی با هم بودیم. به خانه هم رفت و آمد داشتیم. - چه ویژگی و جاذبهای باعث این شیفتگی شما میشد؟ آقای کمال اولا جوانمرد بود. ایشان ورزشکار و صاحب زنگ بود. کمال به هر باشگاهی که وارد میشد زنگ میزدند برایش. بعضی پهلوانها صاحب زنگند و بعضیها صاحب زنگ و هنرند، بعضی صاحب زنگ و حزب و صلواتاند که مرحوم جهان پهلوان تختی هر سه را داشت. آقای کمال پهلوان بود و یک روحیه جوانمردانهای داشت. کمال خیلی به دوستانش اهمیت میداد و مخصوصا با آنهایی که با او بیشتر مانوس بودند. جدای از این هرچه آموخته بود و تجربه داشت منتقل میکرد به دوستان؛ از جمله به این حقیر. خیلی مرد مهربان، با فضل و معتقدی بود. ایشان شدیدا به حضرت رضا (ع) ارادت داشت. الان میدانید که یکی از قصاید آقای کمال روی یکی از درهای حرم منبت کاری شده. به این دلیل من به ایشان بیش از سایر دوستان علاقه داشتم و البته این علاقه متقابلا از ایشان هم بود. * پاتوق شعرا و تحصیلکردهها و معلمین بخصوص آنهایی که یک مقدار دیدگاه چپی داشتند آن جا بود - در شعری دیدم که آخرین بیت آن غزل این بود: این جواب غزل نقض شکوهی است که گفت عرصات تن او محشر زیبایی است با آقای شکوهی چگونه محشور بودید؟ من با آقای شکوهی تقریبا از سالهای 50 در دو تا مرکز با هم آشنا شدیم؛ یکی انجمنی بود از یک آقای مغازهداری به نام اصغر پورسرابی که اسم انجمن «انجمن مهرآریا» بود؛ انتهای خیابان بهشتی فعلی که آن زمان میگفتند محمدرضا شاه. چهارشنبهها آن جا ایشان انجمن داشت و با همه رفقا میآمدند؛ کمال، قهرمان، صاحبکار، من، دکتر صدیق، دکتر ساکت، شکوهی هم میآمد، یکی آنجا با هم آشنا شدیم دیگری هم یک قهوهخانهای بود توی ارگ کوچه سینمای ایران به نام «قهوهخانه داش آقا» پاتوق شعرا و تحصیلکردهها و معلمین بخصوص آنهایی که یک مقدار دیدگاه چپی داشتند آن جا بود. عصرها آنجا جمع میشدیم، یک ساعتی با هم مینشستیم و بعد از آن جا به مجالس و محافل میرفتیم. از آن قهوهخانه یک عکس هم دارم که این افراد در آن هستند: استاد کمال، استاد حبیب بیگناه، محمد عظیمی، حسن معین، امیر برزگر، این جا هم دیگر جوانها از جمله شکوهی میآمدند و تمام این سالها هم ما با هم دوست بودهایم و در سفرها و محافل و مجالس با هم هستیم. - یک عکس هم هست از شما کنار آقای شکوهی و شاعران خراسان: منوری و سیدحسن حسینی و ... بله، این افراد همه اعضای انجمن شعرند. ما یک شورای شعر داشتیم و یک انجمن داشتیم. اینها هم اعضای انجمن بودند و هم اعضای شورای شعر. آقای دکتر منوری، آقای مجید نظافت، آقای شکوهی و من شورای شعر را داشتیم. - جلسهای که سیدحسن حسینی بود راجع به چه بود؟ یک جلسهای سیدحسن حسینی، آقای حسین اسرافیلی و آقای مصطفی محدثی بودند آمده بودند. به یک شب شعر دعوت شده بودند که آنجا من هم بودم. - اگر از آن جلسه خاطرهای دارید بفرمائید. متاسفانه من همان یک جلسه توانستم محضر آقای دکتر حسینی را درک کنم. البته با آقای اسرافیلی چرا، جلسات فراوانی این جا، تهران، شهرها و استانهای دیگر که کنگره شعر بود با هم بودهایم و دوست هستیم ولی با مرحوم سیدحسن حسینی فقط همان جلسه بود که من احساس کردم ایشان یک مردی است بسیار صادق و معتقد و فاضل و شاعر؛ خیلی از ایشان خوشم آمد و کتابهایش را تهیه کردم و سعی کردم هرجا مطلبی از ایشان هست را بخوانم. متاسفانه عمر ایشان کوتاه بود و مرگ ایشان و قیصر امینپور برای من تاسف آور بود. ادامه دارد... انتهای پیام/
92/12/04 - 14:30
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 104]
صفحات پیشنهادی
امیر دژاکام در گفتوگو با فارس: مشکل تالار مولوی مدیران فرهنگی ناآگاه به فرهنگ است
امیر دژاکام در گفتوگو با فارس مشکل تالار مولوی مدیران فرهنگی ناآگاه به فرهنگ استامیر دژاکام با بیان اینکه مسئولان فداکاری ما را زرنگی خودشان تلقی میکنند گفت در واقع بیش از هر چیز دیگر مدیران فرهنگی با شخصیت ناآگاه نسبت به امور فرهنگی باعث ایجاد مشکلات فعلی در تالار مولوی هستنامیرزاده در گفتوگو با فارس: جلسه هیأت امنای بنیاد ادبیات داستانی برگزار نمیشود
امیرزاده در گفتوگو با فارس جلسه هیأت امنای بنیاد ادبیات داستانی برگزار نمیشودمشاور علمی مدیریتی و فرهنگی معاون فرهنگی وزارت ارشاد از عدم برگزاری نخستین جلسه هیأت امنای بنیاد ادبیات داستانی خبر داد همایون امیرزاده مشاور علمی مدیریتی و فرهنگی معاون فرهنگی وزارت ارشاد در گفتوگامیرزاده در گفتوگو با فارس: رایصادرشده برای «چشمه» به دلیل تخلفاتش بود/ تعیین تکلیف سایر ناشران تعلیقی
امیرزاده در گفتوگو با فارس رایصادرشده برای چشمه به دلیل تخلفاتش بود تعیین تکلیف سایر ناشران تعلیقیرییس هیات تجدید نظر رسیدگی به تخلفات ناشران پیرامون حکم نشر چشمه گفت امیدواریم این رای که به نوعی صحه بر محکومیت ناشر گذاشت چون تخلفی را مرتکب شده بود باعث عدم تکرار از سابراهیم برزگر در گفتوگو با فارس: تشکیل «اتحاد جماهیر اسلامی» پیشنهاد امام(ره) به ملل مسلمان بود
ابراهیم برزگر در گفتوگو با فارس تشکیل اتحاد جماهیر اسلامی پیشنهاد امام ره به ملل مسلمان بودنویسنده کتاب بازتاب جهانی انقلاب اسلامی گفت یکی از مهمترین اولویتهای اندیشه سیاسی امام راحل توجه به اخلاق در کنار فعالیتهای سیاسی بود این اخلاقمداری را در تمام ابعاد زندگی امام خمینامیرزاده در گفتوگو با فارس: تلاش برای اخذ مهلت مجدد از شهرداری برای بنیاد ادبیات داستانی/ تغییر اساسنامه قطعی
امیرزاده در گفتوگو با فارس تلاش برای اخذ مهلت مجدد از شهرداری برای بنیاد ادبیات داستانی تغییر اساسنامه قطعی نشده استمشاور علمی مدیریتی و فرهنگی معاون فرهنگی ضمن اشاره به فرارسیدن مهلت اعلام شده برای بنیاد ادبیات داستانی گفت برای اینکه فرصت بیشتری برای مکان فعلی اخذ شود پیگیررئیس سازمان بسیج رسانه در گفتوگو با فارس تأکید کرد ضرورت حاکم شدن اخلاق تخصصی بر قانون نظام جامع رسانهای
رئیس سازمان بسیج رسانه در گفتوگو با فارس تأکید کردضرورت حاکم شدن اخلاق تخصصی بر قانون نظام جامع رسانهایرئیس سازمان بسیج رسانه با تأکید بر ضرورت حاکم شدن اخلاق تخصصی بر قانون نظام جامع رسانهای گفت هماکنون شاهد فقدان ظرفیت لازم در میان برخی مسئولان در مواجهه با رسانهها هسکارشناس علوم ارتباطات در گفتوگو با فارس مطرح کرد پایین بودن آستانه تحمل مسئولان نتیجه عدم شناخت آنها از وظایف
کارشناس علوم ارتباطات در گفتوگو با فارس مطرح کردپایین بودن آستانه تحمل مسئولان نتیجه عدم شناخت آنها از وظایف رسانههاکارشناس علوم ارتباطات پایین بودن آستانه تحمل مسئولان را نتیجه عدم شناخت و آگاهی آنها از وظایف و مسئولیت رسانهها عنوان کرد و گفت عدم تفاهم میان این دو بخش با اوحجتالاسلام رشاد در گفتوگو با فارس: فتوای حرمت سلاحهای کشتار جمعی برکات تاریخی خواهد داشت/تفوق فقه اسلامی بر
حجتالاسلام رشاد در گفتوگو با فارس فتوای حرمت سلاحهای کشتار جمعی برکات تاریخی خواهد داشت تفوق فقه اسلامی بر نظامهای حقوقی آشکار شدرئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت فتوای مقام معظم رهبری مبنی بر حرمت سلاحهای کشتار جمعی برکات تاریخی خواهد داشت چرا که درهای مطالعات را بهآیتالله طبسی در گفتوگو با فارس: کسانی که قصاص را غیر انسانی میدانند از مباحث فقهی بیاطلاعند
آیتالله طبسی در گفتوگو با فارس کسانی که قصاص را غیر انسانی میدانند از مباحث فقهی بیاطلاعنداستاد خارج فقه حوزه علمیه قم گفت کسانی که نسبت به مسأله قصاص شک و تردید داشته و یا آن را نفی کرده و یک امر غیر انسانی تلقی میکنند با مباحث فقهی آشنا نبوده و شرایط موجبات آن را مطالعهحجتالاسلام ثمری در گفتوگو با فارس: حضرت معصومه(س) چند روز در قم زندگی کرد/ خواهرانی ملقب به «فواطم اربع
حجتالاسلام ثمری در گفتوگو با فارس حضرت معصومه س چند روز در قم زندگی کرد خواهرانی ملقب به فواطم اربعهکارشناس تاریخ اسلام گفت حضرت فاطمه معصومه س به همراه سه خواهر دیگر خود به فواطم اربعه ملقب شدند و این بانوی بزرگوار در اطاعت از خداوند متعال به درجه عصمت ثبوتی رسیده بود حجدر گفتوگو با فارس «محمدعلی کشاورز» خبر درگذشتش را تکذیب کرد
در گفتوگو با فارسمحمدعلی کشاورز خبر درگذشتش را تکذیب کرددر حالی که برخی از سایت های خبری خبر درگذشت محمدعلی کشاورز را اعلام کرده بودند این هنرمند در گفتوگو با فارس اعلام کرد من سالم هستم و تنها قادر به راه رفتن نیستم محمدعلی کشاورز در گفتوگو با خبرنگار تئاتر فارس ضمن تکذیب خمعلمی در گفتوگو با فارس: رکورد خرید کتاب برای کتابخانههای عمومی تا پایان سال شکسته میشود
معلمی در گفتوگو با فارس رکورد خرید کتاب برای کتابخانههای عمومی تا پایان سال شکسته میشودمعاون توسعه کتابخوانی و کتابخانههای عمومی کشور گفت تا پایان سال رکورد خرید کتابهایمان را برای کتابخانههای عمومی خواهیم شکست بر اساس گزارشها به لحاظ پشت جلد بالای 25 میلیارد تومان کتابمدیر تالار هنر در گفتوگو با فارس رضا فیاضی «هادی و هدا» را به تالار هنر میآورد/ رضا بابک در صدد کا
مدیر تالار هنر در گفتوگو با فارسرضا فیاضی هادی و هدا را به تالار هنر میآورد رضا بابک در صدد کارگردانی یک اثرشهرام کرمی از اجرای نمایش هادی و هدا به کارگردانی رضا فیاضی سال آینده در تالار هنر خبرداد و گفت رضا بابک نیز همچنان قصد اجرای نمایشی ویژه کودک و نوجوان را دارد که هنوزمدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی در گفت وگو با فارس نقش های اصلی حمایتی و تولیدی فارابی از سال 93 آغاز میشود
مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی در گفت وگو با فارسنقش های اصلی حمایتی و تولیدی فارابی از سال 93 آغاز میشودمدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی با اشاره به اینکه تاکنون چند فیلم مورد توجه بنیاد قرار گرفتهاند گفت نقش های اصلی حمایتی و تولیدی بنیاد سینمایی فاربی از سال 93 آغاز میشود تعقحافظ ممتاز قرآن در گفتوگو با فارس مطرح کرد دانشآموز مردودی که به برکت حفظ قرآن اکنون دکتر است
حافظ ممتاز قرآن در گفتوگو با فارس مطرح کرددانشآموز مردودی که به برکت حفظ قرآن اکنون دکتر استجواد شاهینی حافظ ممتاز قرآن درباره تأثیر حفظ بر تحصیل افراد میگوید یکی از دوستانم در مدرسه که یک سال مردود شده بود با ورود در عرصه حفظ قرآن شاگرد دوم کلاس شد و اکنون نیز دکترای ادبیاتمدیر کمیته ناشران داخلی نمایشگاه کتاب در گفتوگو با فارس معرفی نمایندگان اجرایی تشکلهای نشر برای امور نمایشگا
مدیر کمیته ناشران داخلی نمایشگاه کتاب در گفتوگو با فارسمعرفی نمایندگان اجرایی تشکلهای نشر برای امور نمایشگاه کتاب ثبت نامها تمام شدمدیر کمیته ناشران داخلی بیست و هفتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران ضمن اشاره به اتمام زمان ثبت نامهای برای حضور در نمایشگاه کتاب گفت از هر تشاصغر دشتی در گفتوگو با فارس: انفعال تالار مولوی ضعف مدیران دانشگاه تهران را نشان میدهد/ فداکاری هنرمندان اشت
اصغر دشتی در گفتوگو با فارس انفعال تالار مولوی ضعف مدیران دانشگاه تهران را نشان میدهد فداکاری هنرمندان اشتباه استسرپرست گروه تئاتر دنکیشوت با بیان اینکه مدیرکل فرهنگی دانشگاه تهران وظیفهاش را در قبال تالار مولوی انجام نداده است گفت به نظرم چراغ تالار مولوی باید چراغ خاموش-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها